Monday, Apr 29, 2019

صفحه نخست » «بِرَند» و «قدرت نرم» نظام دست خالی از نیویورک برگشت

zarif.jpgکیهان لندن - معاون وزیر خارجه کویت با ابراز نگرانی از تهدید سپاه پاسداران به بستن تنگه‎ هرمز می‎گوید، امیدوار است کشورش بتواند منطقه‎ی خود را از تنش‌ها حفظ کند.

به گزارش رویترز، خالد جارالله معاون وزیر خارجه کویت، دوشنبه ۲۹ آوریل (نهم اردیبهشت)، گفته «ما از این تنش‎ها نگران هستیم و مانند همیشه امیدواریم تا منطقه خود را از این تهدیدات دور کنیم.»

تهدیدات دوباره درباره بستن تنگه هرمز توسط مقامات حکومت ایران، کشورهای حوزه خلیج فارس را از تحولات آینده منطقه‎ نگران کرده و این دولت‎ها نسبت به جمهوری اسلامی بدبین‎تر از گذشته شده‌اند. حتی کویت که در دهه‎های اخیر تلاش کرده در تنش‎های منطقه‎ای و بین‎المللی که رژیم ایران بطور مداوم با سیاست‎ خارجی خود با آن روبروست بی‎طرف بماند اکنون از سیاست‎های جمهوری اسلامی نگران است.

باید در نظر گرفت حتی اگر این تهدیدات هرگز عملی نشود و لاف‌های توخالی باشد، باز هم بر امنیت و ثبات کشورهایی که تنگه هرمز و دریای عمان شاهرگ حیاتی تجارت آنهاست دردسرساز است و بر اقتصاد با ثبات و رو به پیشرفت آنها اثر منفی می‎گذارد.

مطالب بیشتر در کیهان لندن

در عین حال تهدید به بستن تنگه هرمز بیش از آنکه برای جمهوری اسلامی یک راهکار واقعی و عملی با هدف کاهش فشارهای آمریکا و تلافی سیاست‎های واشنگتن باشد، یک جنگ روانی و رنگ‌باخته است که حتی پس از عملی شدن احتمالی آن نیز ضرر و لطمه‎ی آن علیه منافع نظام چنان بیشتر از سودش خواهد بود که پیشاپیش اعتبار آن را به عنوان یک استراتژی زیر سوال می‌‏برد. از همین رو این تهدید که در سال‌های گذشته همواره از سوی رژیم ایران تکرار شده، تبدیل به یک سناریوی متوهمانه و تخیّلی شده است.

هوچیگری بجای استراتژی

اما راهکارهای دیگر تهران برای خروج از بحرانی که در آن قرار گرفته نیز خیلی بهتر از سناریوی بستن تنگه هرمز نیست!

محمدجواد ظریف در پایان سفر به نیویورک تهدید کرده «خروج از NPT یکی از گزینه‌های ایران است» و همزمان از برنامه‎ی خود برای سفر به کره شمالی خبر داده است. پیشنهاد نظام مبنی بر تبادل زندانی‌هایی که در ایران به گروگان گرفته شده‌اند با زندانیان وابسته به حکومت ایران در آمریکا، که وزیر خارجه جمهوری اسلامی آن را با «اختیار تمام» مطرح کرد، مقدمه‎ی پروژه‎ی گفتگوهای بعدی و فراهم کردن شرایطی برای مذاکرات رو در رو و بی‎واسطه با آمریکایی‎ها بوده است. دولت آمریکا اما هنوز زیر بار آن نرفته است.

پس از امتناع دولت آمریکا و پاسخ ندادن به این تقاضای جمهوری اسلامی بود که محمدجواد ظریف آن را علنی کرد تا رژیم ایران را قربانی نشان دهد. حال آنکه به گروگان گرفتن دوتابعیتی‌ها و اتباع آمریکایی و بعد تقاضای مبادله‌ی آنها با مجرمانی که در مأموریت قاچاق و پولشویی برای رژیم ایران در آمریکا به زندان افتاده‌اند، هیچ وجهه‌ای برای حکومت ایران ایجاد نمی‌کند! پس از اینکه حکومت ایران پاسخی درباره این مبادله از آمریکا نشنید، سیاست لاف و گزاف و تهدید به بستن تنگه هرمز و خروج از برجام و خروج از NPT و کوبیدن بر طبل جنگ را در پیش گرفت. از یکسو رسانه‎های نزدیک به دولت حسن روحانی و جریان موسم به اصلاح‎طلب این سیاست را پیش می‌برند و از سوی دیگر دموکرات‎های آمریکا و لابیگران جمهوری اسلامی در آمریکا و کانادا و اروپا حاملان این سیاست هستند. یادآوری می‌شود که لابیگران رژیم ایران در رسانه‎های موسوم به فارسی‌زبان نفوذ دارند و مرتب دعوت می‌شوند تا به تبلیغ این سیاست بپردازند.

اتمام حجت با آمریکا!

در همین ارتباط حسام‎الدین آشنا مشاور رسانه‌ای حسن روحانی سخنان محمدجواد ظریف در مصاحبه با فاکس نیوز را «اتمام حجت ایرانیان با دولت آمریکا» خواند!

در این میان، نحوه‎ی برخورد و حتی چهره‌ی محمدجواد ظریف در مصاحبه با فاکس نیوز که مانند دیگر گفتگوها و حضورهای عمومی‌اش در چند ماه گذشته به شدت عصبی و نگران بود در کنار محتوای حرف‌های بی‌پایه و تهی از اصول دیپلماتیک بود کاملا مشخص می‌کرد که نظام در چه شرایط استیصالی قرار دارد.

امیر طاهری روزنامه‌نگار ارشد بین‌المللی و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با شبکه «منوتو» تهدید محمدجواد ظریف به خروج از NPT را اشتباه بزرگ و بر اساس الگوی کره ‎شمالی خواند و گفت، اگر زمامداران جمهوری اسلامی عاقل می‌بودند پرونده هسته‎ای ایران را در چارچوب بین‌المللی حل و فصل می‎کردند نه اینکه یواشکی با یک گروهی که اوباما ساخته بود و معلوم نیست قانونی بوده باشد مذاکره کنند.

ماموریت محمدجوادظریف در نیویورک شکست خورد

از قرار معلوم محمدجواد ظریف به آمریکا رفته بود تا بستر یک مذاکره مستقیم را فراهم کند. وقتی پیشتر از او در مورد زندانی‎های دوتابعیتی و آمریکایی می‎پرسیدند مثل حسن روحانی ادعا می‎کرد که ارتباطی به دولت ندارد و دستگاه قضائی جمهوری اسلامی مستقل است! اما حالا عرصه بر نظام چنان تنگ شده که محمدجواد ظریف در نیویورک خطاب به آمریکایی‎ها نه تنها گفته با اختیار کامل در مورد تبادل زندانی‎ها حرف می‌‏زند بلکه اعتراف کرد که چنین تقاضایی را شش ماه پیش با آمریکاییان مطرح کرده و جوابی نشنیده! و اما این اختیار را، نه الان بلکه بیش از شش ماه پیش یعنی پس از آغاز دور تحریم‌های جدید، چه کسی به او داده؟! پاسخ کاملا روشن است: علی خامنه‎ای رهبر جمهوری اسلامی که پس از خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریم‌ها متوجه شده «تو بمیری» دولت ترامپ از آن «تو بمیری‌ها»ی دولت اوباما نیست!

با همه‌ی این اوصاف، مسئله اصلی برای محمدجواد ظریف و نظام جمهوری اسلامی، شکست پروژه آغاز مذاکره‌ی مستقیم با آمریکا نیست.

بولتون سناریوی تغییر رژیم را رد نکرد

وزیر خارجه جمهوری اسلامی در مصاحبه با فاکس نیوز مدعی شد، مقام‌های عربستان و اسرائیل قصد دارند آمریکا را به جنگ با ایران سوق دهند و کمترین خواسته‌ی آنها تغییر رژیم در ایران است. محمدجواد ظریف با این سخنان همراه با توییت زدن خطاب به ترامپ به شکلی بچگانه تلاش کرد بین آمریکا و متحدانش و همچنین بین ترامپ و اعضای دولت و مشاورانش مثلا اختلاف بیندازد! اما جان بولتون به این ادعاهای محمدجواد ظریف پاسخی داد که شنیدن آن برای حاکمان تهران کابوس بزرگ آنها را طولانی‌تر می‌کند.

جان بولتون، یکشنبه هشتم اردیبهشت در مصاحبه با فاکس نیوز ادعای محمدجواد ظریف در مورد جنگ را «کاملاً مسخره» و «تبلیغات به تمام معنا» خواند و محمدجواد ظریف را دروغگو نامید؛ اما در مورد تغییر رژیم گفت: «واقعیت این است که رژیم ایران به سرکوب مردم خود ادامه می‌دهد، تلاش برای دستیابی به توان موشک بالسیتک را رها نکرده و هنوز بزرگترین تامین کننده منابع مالی برای تروریسم بین‌الملل است. تقریباً یک سال پیش، وقتی امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه به آمریکا آمده بود، پرزیدنت ترامپ به او گفت که قصد دارد آمریکا را از برجام خارج کند. اگر ایرانی‎ها می‎خواهند مذاکره کنند، پرزیدنت آماده است در مورد فعالیت‌های تروریستی و موشکی آنها و سایر اقدامات شریرانه‎شان در خاورمیانه و تغییر رفتار در این موارد گفتگو کند.»

تا کنون وقتی از مقامات دولتی آمریکا پرسیده می‎شد آیا به دنبال تغییر رژیم در ایران هستند این مسئله را رد می‎کردند و بر «تغییر رفتار رژیم» تأکید می‌کردند. از جمله خود جان بولتون ششم اوت ۲۰۱۸ در مصاحبه با CNN گفته بود هدف از تحریم‎ها تغییر رفتار جمهوری اسلامی است نه تغییر رژیم. به بیان دیگر بولتون این‌بار موضوع تغییر رژیم را رد نکرد و «تغییر رفتار رژیم» را بجای آن ننشاند. البته شاید هم دولتمردان آمریکا نیز به این نتیجه رسیده‌اند که «تغییر رفتار» جمهوری اسلامی، آنطور که آنها توقع دارند، در عمل همان تغییر رژیم است!

محمدجواد ظریف «برند» و «قدرت نرم» نظام

بعد از استعفای اینستاگرامی و قهر چند ساعته‌ی محمدجواد ظریف در اسفندماه سال ۱۳۹۷ که به دلیل دلخوری از بی‌اعتنایی «رهبر» و نورچشمی‌هایش به او به عنوان «وزیر خارجه» و «سردار دیپلماسی» در دعوت مخفیانه اسد به ایران انجام شد، حتی حزب‎اللهی‎ها و ولایتمداران سرسخت که رقیب باند حسن روحانی هستند نیز از محمدجواد ظریف به خاطر تصمیم عجولانه و بی‎موقع وی انتقاد کردند. قاسم سلیمانی برای دلجویی از محمدجواد ظریف دست به قلم شد و روزنامه کیهان تهران خواست محمدجواد ظریف بماند و وضعیتی را، که به گفته این روزنامه دولت و خود او پدیدآورنده‌اش بودند، سر و سامان بدهد.

محمدجواد ظریف که با قهر و استعفای اینستاگرامی می‌خواست توجهات را به خود جلب کرده و میدان عمل و حمایت بیشتری بگیرد، حالا دوباره مانند عروسک خیمه‌شب‌بازی به جلوی صحنه رانده شده تا با داشتن «اختیارات کامل» درباره مبادله گروگان‌های جمهوری اسلامی با زندانیانش در آمریکا، حلقه‌ای را که به دور گردن نظام هر روز تنگتر می‌شود کمی شل کند.

محمد فاضلی عضو هیأت علمی دانشگاه «شهید بهشتی» (دانشگاه ملی ایران)، یکشنبه هشتم اردیبهشت، در مقاله‎ای در روزنامه دولتی «ایران» با عنوان «اهمیت بین‌المللی بودن» می‎نویسد، «او [ظریف] از جمله برندهای بین‌المللی ایران است. کالای مهمی که برند ما در جهان باشد و جهانیان با چشم‌هایی حساس یا نگران به آن بنگرند- به غیر از نفت- نداریم!»

این استاد دانشگاه در ادامه گفته است، می‎توان منتقد یا مخالف محمدجواد ظریف بود اما نمی‌توان در اینکه او بخشی از «قدرت نرم» جمهوری اسلامی ایران است تردید کرد. محمد فاضلی که ظاهرا بر اهمیت «بین‌المللی» بودن آگاه است، در پایان تاکید کرده «بین‌المللی شدن و منافع مترتب بر آن همانگونه که برای آقای ظریف از طریق تعاملات بین‌المللی گسترده و قرار گرفتن در میدانگاه روندهای بین‌المللی پدید آمده است، برای صنایع، دانشگاه‌ها، میراث فرهنگی و سایر منابع ایران نیز همینگونه پدید خواهد آمد و انزوای بین‌المللی به هر نامی که باشد، تحریم یا خودتحریمی، مانع بین‌المللی شدن خواهد شد.»

فقط باید به این استاد دانشگاه یادآوری کرد که این «برند» و «قدرت نرم» چیزی جز یک فرد و یک نقش ناچیز در یک دولت بی‌اختیار و تدارکاتچی در این حکومت نیست. حکومتی که نه تنها برند نیست بلکه بر اساس قدرت سخت و سرکوبگر خود به مهمترین مانع و سد بر سر راه «صنایع، دانشگاه‌ها، میراث فرهنگی و سایر منابع ایران» برای بین‌المللی شدن تبدیل شده و محمدجواد ظریف سعی در استمرار این مانع و بقای این سد دارد.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy