صریح سخن بگوئیم. به «صحرای کربلا» نزنیم. سپاه پاسداران بازوی اصلی جمهوری اسلامیست وتشکیلاتی تروریستی - مافیائی بشمارمی رود. تروریسم رژیم مدت هاست که به خارج ازمرزهای ایران گسترش یافته است. مسبب اصلی بروزوضعیت فاجعه بارکنونی درمملکت مانظام فقاهتی حاکم است وبس. رژیم ملاها مدت هاست که با تکیه برسپاه قدس ولشگرمزدوران خارجیاش درلبنان وسوریه وعراق ویمن درگیردرجنگهای نیابتی واقدامات تروریستی است. مخالفت باتحریمهای گسترده وهمه جانبه، ومخالفت بادخالت نظامی قدرتهای خارجی، به هیچ وجه نمیتواند توجیه کننده محکوم کردن گنجاندن سپاه پاسداران درلیست گروههای تروریستی بشماررود. چهل سال است که مردمان آگاه ومبارز ما ازجمله برای این خواست تلاش میکنند. مشکل دولت آقای ترامپ، نه درتروریستی خطاب کردن جمهوری اسلامی است ونه درگنجاندن سپاه پاسداران درلیست گروههای تروریستی. اینها حقایقی انکارناپذیرند. مشکل سیاستهای هیئت حاکمه آمریکا چیزدیگریست. مسائل راباهم قاطی نکنیم وازمغلطه گری بپرهیزیم.
یکم؛ تصمیم دولت آمریکا مبنی برتروریست خواندن سپاه پاسداران وگنجاندن سپاه در لیست گروههای تروریستی، با توجه به پی آمدهای گسترده آن، مشکلات تازهای برای رژیم درعرصههای داخلی وخارجی آفریده است. بن بست هاوتنگناهای لاینحل نظام افزایش یافتهاند. رژیم فقهاازهرلحاظ، بویژه اقتصادی، ورشکسته است وآینده آن بیش ازگذشته تیره وتارگشته است. درپس رجزخوانی هاوبرخوردهای شتابزده ومتناقض نهادهاومقامات نظام، سردرگمی وبی برنامگی وبی چشم اندازیست که موج میزند. روندتحولات شتاب بالائی گرفته است. موقعیت کنونی ناپایداراست ونمی تواند مدت زیادی دوام آورد. تغییربه این یا آن سوی ناگزیراست. ولی فقیه وهم پالکیهایش برسردوراهیای گرفتارآمده و ناگزیربه اتخاذ تصمیمات جدید میباشند: «نرمش قهرمانانه» ونوشیدن جام زهری دگرورفتن پای میزمذاکره؛ ویا ورودبه ماجراجوئیهای تازه وتحمیل فجایعی جدید. گرچه انتخاب این یاآن سیاست باتوجه به موقعیت باندهای حاکم وکشاکشهای حاد میان آنان درشرایط فقدان یک اتوریته، بس دشواراست.
دوم؛ دراین میان جریانات مختلف مخالف نظام نیزبیکارننشسته وبا انتشاربیانیهها واطلاعیه هاوطومارها به تحلیل اوضاع اقدام کردهاند: برخی هاهمراه با اصلاح طلبان مسبب اصلی بروزوضعیت کنونی را دستگاه آقای ترامپ میدانند. میگویندکه اقدام ترامپ فضاراجنگی کرده است. غافل ازآنکه چهل سال است که فضاجنگیست! جنگی که گاه مستقیم وگاه نیابتی جریان داشته است. اینان باپیوستن به کارزار «سوریه هراسی» ودمیدن بر خطرتهاجم نظامی دولت آمریکا ومتحدین ارتجاعیاش درمنطقه، مسبب اصلی بروزاین وضعیت خطرناک یعنی جمهوری اسلامی رایابه فراموشی میسپرند یا نقشی درجه دوم بدان میدهند. اینها درصورت اصراربراین مواضع، بسته به روند تحولات وبخصوص درصورت بالاگرفتن درگیریها میتوانندتاحدایستادن درکناررژیم درمبارزهاش با «استکبارجهانی» هم پیش بروند. یعنی دورهای دیگر، سیاست «اتحادوانتقاد» بارژیم رادرپوشش مبارزه با «امپریالیسم آمریکا» درپیش بگیرند. درنقطه مقابل این گرایش، برخی دیگربه زبان بی زبانی، برکناری نظام جمهوری اسلامی رابدون دخالت قدرتهای بین المللی ممکن نمیدانند. برای اینها حاکمیت ملی درجهان امروز، یاحرف است ویاامری ثانوی. ازنظراین گرایش اصل بررفتن رژیم اسلامی است به هرقیمت. اینها با چشم فروبستن به نتایج دردناک وفاجعه باردخالت نظامی قدرتهای بزرگ در کشورهای مختلف، نظیرعراق وسوریه وافغانستان ولیبی، به گونهای برخوردمی کنند که گویادستگاه حاکمه آقای ترامپ درد دموکراسی وحقوق بشربرای ایران وایرانیان دارد.
اگربرآن هستیم که راه نجات ایران ازمصیبت ارتجاع قرون وسطائی حاکم برکشورمان ازطریق برکناری «جمهوری اسلامی» باتکیه برمبارزات روبه گسترش اقشاروطبقات مختلف مردم ونیزجلب حمایت افکارعمومی ونهادها ونیروهای بین المللی، واستقرارحاکمیتی ملی ودموکراتیک درشکل جمهوری پارلمانی هموارمی شود بایست ازهمین امروزسیاست هائی متناسب با آن درپیش بگیریم. طرف اصلی اپوزیسیون آزادی خواه ودموکرات ایران، ارتجاع مذهبی حاکم برایران است ونه دولتهای دیگر. این رویکردباید بازتاب خودرادرهرقدم وازجمله دربرخورد باسپاه پاسداران نظام خودرانشان دهد.
تاآنجا که به سپاه وتشکیلات برون مرزی آن برمی گردد مسئله کاملا واضح است ونیازی به اثبات ندارد: تشکیلات سپاه پاسداران هم به لحاظ حقوقی وهم از نظرحقیقی تشکیلاتی است تروریستی. هدف ازایجاد آن نیز حفظ «انقلاب اسلامی» وگسترش آن درسطح خاورمیانه وجهان بوده است. اما استقرارنظام اسلامی درایران مترادف باوقوع فاجعهای تاریخی درمیهن ما بوده است. درپی استقراراین نظام، عقب مانده ترین نیروی کشورازاعماق تاریخ سربرآوردو به دلائل مختلف توانست قدرت سیاسی راتصاحب کند وسالیان سال کشوررابه عقب براندوهمزمان به تشنجات وآشوبهای تاریخی منطقه خاورمیانه. بیفزاید. نخستین قربانی این اوضاع هم مردمان ایران بودهاند.
ناگفته پیداست که مسبب اصلی دانستن جمهوری اسلامی در بروز وضعیت خطرناک کنونی، تروریستی خواندن سپاه پاسداران به هیج وجه نافی مخالفت صریح با دخالت دولتهای قدرتمند جهانی وبخصوص دخالت نظامی نبوده ونمی باشد. کیست که نداند سیاست آقای ترامپ نه براساس استقراردموکراسی وآزادی وحقوق بشردرایران بلکه بر تامین منافع اقتصادی وسیاسی_نظامی وتامین سلطه کامل دولت متبوعش در منطقه استراتژیک خاورمیانه استواراست.
اکبر سیف