- تجربههای گذشته حاکیست که در هیچ دورهای از تاریخ و در هیچ کشوری، نیروی نظامی فاسد، برای دفاع از حاکمیتی در عرض ارزشهای خود، پایداری و جانفشانی نکرده است؛ گارد رییس جمهوری عراق در زمان حمله آمریکا علیه صدام یکی از نمونههاست.
- سپاه نه به دولت، نه به مجلس و نه به قوه قضائیه پاسخگوست و تنها از رهبر جمهوری اسلامی خط میگیرد و در نتیجهی برخورداری از مصونیت، یکی از فاسد ترین نهادها در حکومت اسلامی است.
رضا تقیزاده - کیهان لندن
با وجود تلاشها برای میانجیگری، از توکیو تا بغداد، ایران به گونهای خطرناک در وضعیت برخورد با قدرتمندترین نیروی نظامی جهان قرار دارد و ارزیابی نتایج رویارویی محتمل، به ظاهر در گرو حل معادلهای است با سه مجهول:
ظرفیتهای سپاه پاسداران برای ایستادگی
بضاعتهای دفاعی ارتش
واکنش محتمل مردم نسبت به آن
به همان نسبت که مردم ایران، اعم از مخالفان یا حامیان حکومت، مشتاق معلوم کردن مجهولهای رویاروی هستند، دست در کاران هجوم نظامی احتمالی نیز (تلافیجویانه و تنبیهی یا پیشگیرانه) در اتاقهای فکر خاص خود احتمالات را بر پایه دادههایی متفاوت با محاسبات حکومت اسلامی تهران، مرور میکنند.
اگر در رابطه با جنگ ایران و عراق تکلیف نیروهای مسلح و بسیاری از مردم روشن بود، رویارویی محتمل نظامی آمریکا با جمهوری اسلامی در وضعیت کنونی مقولهای است متفاوت؛ رویدادی که میتواند بجای اتحاد، به تشدید تفرقه و جدایی در تمام سطوح اجتماعی منجر شود.
در زمان آغاز جنگ ایران و عراق تنور انقلاب هنوز گرم بود؛ مهاجمان از کشوری عرب، بسیار کوچکتر از ایران و به مراتب کمجمعیتتر آمدند؛ خمینی هنوز نزد هواداران خود صاحب نفوذ بود؛ دستهای کارگزاران حکومت، از «اصلاحطلب» تا «اصولگرا»، دولتی و یا سپاهی، هنوز تا مرفق در فساد آلوده نبود؛ ترسهای ناشی از فقر، گرسنگی، بیکاری، اعتیاد و فحشا... و دلزدگیهای تحمل حکومتی زورگو و مداخلهجو در حریم زندگی خصوصی و حیطه آزادیها و اختیار سیاسی، جامعه را در آستانه انفجار قرار نداده بود و به این دلایل و دهها و صدها دلیل فردی و جمعی دیگر، مردم دفاع از مرزها را علیه مهاجمان عراقی دفاع از خانه پدری میدیدند و با این برداشت بلوچ و کرد و خراسانی و آذری و ارمنی و سنی و شیعه و خردسال و کهنسال برای جنگ، راهی جبههها شدند- تب تندی که البته در سالهای انتهای جنگ به عرق نشست و یافتن مرد میدان را به دشواری تهیه سلاح برای جنگجویان کرد.
کم نیستند در ایران امروز که نه تنها ترس نخست آنها هجوم نظامی آمریکا علیه جمهوری اسلامی نیست، که از برخوردی این چنین استقبال نیز میکنند: «دشمن دشمن من دوست من است»؛ همانطور که حکومت دیکتاتوری با اشاعه ترسها، «من» را تحقیر کرده و میکند، اگر قدرت بزرگتری آخوند و ملا و چکمهپوشان حامی آنها را شکست داد و تحقیر کرد «من» را شادمان کرده است!
قابلیتهای سپاه
گذشته از مقوله نوع برخورد مردم با موضوع حمله نظامی، واکنش نظامیان و همچنین قابلیتهای کاربردی تسلیحات در اختیار آنها نیز در جریان شکلگیری یک رویارویی نظامی از جمله مباحث با اهمیت خواهند بود.
سپاه پاسداران امروزین قابل مقایسه با سپاه زمان آغاز جنگ ایران و عراق نیست: در آن زمان سپاه بسیار کوچک و فاصله صف و ستاد در آن اندک بود و فرماندهان با کسانی که جنگ میکردند بیش و کم در یک خط قرار داشتند؛ سپاه تا زمانی که خمینی بود، در سیاست کم حضور داشت و کار اقتصادی هم نمیکرد؛ سپاه بین طرفداران انقلاب احترام داشت و تا میانه جنگ تا حدودی با ارتش همسو بود.
فعالیت کنونی سپاه امروز عمدتا در عرصههای اقتصادی، تجاری، سیاسی، اطلاعاتی- امنیتی، رسانهای (تسنیم، فارس، باشگاه خبرنگاران...) هنری (موسسه فیلمسازی اوج) قاچاق (از فروش نفت تا واردات کالا به ارزش تقریبی ۲۰ میلیارد دلار در سال) گسترده است، اگرچه پوسته نظامی خود را هم حفظ کرده است.
گذشته از کادرهایی که برای مقابله با شورشهای داخلی (دفاع از نظام انقلابی) تعلیم دیده و تجهیز شدهاند، نظامیگری سپاه بیرون مرزها عمدتا مدیون به خدمت گرفتن سربازان کرایهای (لژیون خارجی) نیروهای قدس است و در درون مرزها، سربازان وظیفه که بجای ارتش بر اساس سهمیه در اختیار سپاه قرار داده میشوند.
نفرات سپاه ۱۲۵ هزار تن است بعلاوه ۹۰ هزار بسیجی با آموزشهای رزمی ابتدایی (دفاع نامتقارن) و قابلیتهای فردی اندک برای شرکت در جنگهای مدرن و مقابله با نیروهای زبده و مجهز خارجی.«جت جنگنده قاهر ۳۱۳» که بعد از رونمایی «جت کوثر» (مونتاژ قطعات اف - ۵) ساخته شد و قرار است رقیب هواپیمای اف ۳۵ آمریکا شود ولی با بدنهای کوچک حتی قادر به پرواز از روی زمین هم نیست و فقط یک فروند برای تحمیق مردم و تبلیغات ساخته شده!
موثرترین نیروی سپاه ظرفیت موشکی و از آن نیروی دریایی است، مجهز به قایقهای تندرو برای تدارک «حملات ملخی» و انجام عملیات انتحاری که بیشتر به کار تخریب میآیند تا دفاع در مقابل نیرویهای مهاجم خارجی.
وظیفه قانونی سپاه، مطابق اصل ۱۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی، «نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن» تعریف شده و در سالهای اخیر در هیأت ضابط قوه قضائیه هم درآمدهاند و به این بهانه دارای زندانهای خاص خود هستند.
سپاه نه به دولت، نه به مجلس و نه به قوه قضائیه پاسخگوست و تنها از رهبر جمهوری اسلامی خط میگیرد و در نتیجه برخورداری از مصونیت، یکی از فاسد ترین نهادها در حکومت اسلامی است.
تجربههای گذشته حاکیست که در هیچ دورهای از تاریخ و در هیچ کشوری، نیروی نظامی فاسد، برای دفاع از حاکمیتی در عرض ارزشهای خود، پایداری و جانفشانی نکرده است؛ گارد رییس جمهوری عراق در زمان حمله آمریکا علیه صدام یکی از نمونهها است.
طی انتخابات دور هفتم رییس جمهوری در ایران که فاصلهها بین صف و فرماندهی سپاه رو به افزایش گذاشته بود ولی هنوز به اندازههای امروز نبود اکثریت بدنه سپاه با عبور از گزینه اصولگرایان، علی اکبر جمشیدی (ملقب به ناطق نوری) رای دادن به محمد خاتمی نارضایتی خود از وضعیت کشور و حکومت نشان دادند؛ فرماندهی و مدیریت سپاه پاسداران فاسد و بدنه آن ناراضی است.
نارضایتیهای خفته در میان کادرهای سپاه از وضعیت عمومی کشور و شرایط معیشت مردم که گریبان آنان را هم گرفته برای حکومت نقطه ضعف بزرگ و «چشم اسفندیار» است. رهبری حکومت اسلامی از میزان وفاداری ردههای پایین سپاه در شرایط دشوار و واکنش آنها بعد از تحمل «ضربه نخست» مطمئن نیست.
قابلیتهای دفاعی ارتش
فرهنگ غالب در ارتش، با وجود گذشتن چهار دهه از عمر حکومت کنونی و تلاش فرماندهان برای آموزش دادن کادرها بر اساس ارزشهای عقیدتی متصل به آن، تغییر چندانی نکرده چنانکه شهر آبادان، دهها سال بعد از خروج شرکت نفتیهای انگلیس فرهنگی متفاوت با دیگر شهرهای ایران داشت.
یکی از دلایل تکیه بر سپاه برای نگهبانی از حکومت انقلابی، اطمینان نداشتن به ارتش است. خطوط جدایی صف از ستاد و فرماندهان در ارتش، به مراتب بیشتر و عمیقتر از جدایی ردههای پایین دستی سپاه پاسداران و فرماندهی آن است.
گذشته از وفاداری اندک نیروهای ارتشی به حکومت اسلامی، تجهیزات کهنه و ابتدایی در اختیار آنها نیز متناسب با نیازهای دفاعی کشور و عملکرد مناسب در یک رویارویی با نیروهای نظامی پیشرفته نیست.
اگر خنثی کردن نیروی دریایی ایران در جریان «عملیات آخوندک» در سال ۱۹۸۸ میلادی و رویارویی با نیروهای آمریکایی بیش از ۸ ساعت طول کشید، اینبار تکلیف کار در سطح و زیر آبهای خلیج فارس سریعتر روشن میشود.
در مقایسه با ظرفیت کنونی نیروی دریایی، بضاعت عملیاتی نیروی هوایی ایران از آن هم کمتر است، در حالی که قابلیتهای رزمی کشور آمریکا از راه هوا، جنگ الکترونیک، قدرت آتش و دقت موشکی، ورود نسل پنجم هواپیماهای جنگنده از (مدلهای مختلف جت اف - ۳۵ . اف ۲۲ Raptor ) آن کشور را در مقایسه با توان هر نیروی هوایی دیگر دنیا به یک قدرت بیبدیل تبدیل کرده است.
پیش از انقلاب محاسبه شده بود که نیروی زمینی ارتش ایران قادر است مدت یک هفته در مقابل هجوم فرضی ارتش سرخ اتحاد شوروی سابق علیه مرزهای خودی ایستادگی کند.
طی رویارویی محتمل نیروهای آمریکایی با ایران، تفنگداران دریایی آمریکا ممکن است در یک یا دو جزیره ایران در آبهای خلیج فارس پیاده شوند و برای چند ساعت در آن نقاط باقی بمانند (مشابه با بخشی از عملیات آخوندک و پیاده شدن ناویها در جزیره سیری برای انهدام محل استقرار نفرات سپاه و موشکاندازهای آنها)، ولی بسیار بعید است که پای سربازان آمریکایی به خاک اصلی ایران برسد.
به این ترتیب، ضعفها و قوتهای نیروی زمینی را در یک مقابله احتمالی با آمریکا ( و متحدان منطقهای آن) باید از حیطه محاسبات حذف کرد.
تنها ظرفیت باقیمانده ایران برای تلافیجویی علیه مهاجمان فرضی و متحدان آنها، توان موشکی است که استفاده از آن حتی با استفاده از کلاهکهای غیرکشتار جمعی، واکنش غیرمتناسب و گستردهای را زیر پوشش «دفاع مشروع و بازدارنده» به دنبال خواهد داشت.
حکومت تهران مدعیست که در صورت شروع جنگ از سوی آمریکا، آن کشور پایان دهنده جنگ نخواهد بود! و متقابلاً رییس جمهور آمریکا مدعی شده است که آغاز جنگ از سوی حکومت تهران «پایان رسمی [حکومت] ایران» را رقم میزند. برای یافتن صحت یا سقم هر یک از این دو نظر، مقایسه قابلیتها و امکانات دو طرف راهگشا خواهد بود!
چهار قتل جنجالی در پنج هفته با انگیزههایی مبهم