دویچه وله - چهار قتل در ایران در مدتی کوتاه اتفاق افتاد و جنجالی شد. یک وکیل و یک روحانی در اردیبهشت، یک امام جمعه و همسر شهردار سابق تهران در خرداد. بازار شایعه داغ است و انگیزههای واقعی پشت این قتلها به اطلاع مردم نمیرسد.
ظرف دو روز اخیر رسانههای ایران پر شدند از خبرهایی درباره دو قتل؛ میترا استاد، همسر دوم محمدعلی نجفی، از چهرههای مطرح اصلاحطلب و شهردار پیشین تهران، و محمد خرسند، امام جمعه کازرون. در ماه گذشته نیز دو قتل دیگر خبرساز شده بودند.
محمد خرسند، امام جمعه کازرون، ساعت سه و نیم بامداد روز چهارشنبه هشتم خرداد (۲۹ مه) در مقابل خانهاش با ضربات چاقو به قتل رسید. فرمانده انتظامی استان فارس پس از چند ساعت اعلام کرد: «عامل این جنایت به نام "ح - د" ۴۷ ساله ساعت ۱۲ ظهر چهارشنبه (هشتم خرداد) طی یک عملیات منسجم پلیسی در مخفیگاهش در شهرستان کازرون شناسایی و با انجام یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شد.»
درباره انگیزه این قتل گمانهزنیهای مختلفی میشود. از جمله در این رابطه وقوع درگیریهای خونین در اواخر اردیبهشت ماه امسال در شهر کازرون بر سر تقسیمات کشوری مطرح شده است. درجریان آن درگیریها تعدادی کشته و زخمی شدند و چند ساختمان دولتی و بانک نیز خسارت دیدند.
واکنشها در شبکههای اجتماعی نسبت به قتل محمد خرسند متفاوت است. برخی او را "مظلوم" دانستهاند و برخی لایق این جنایت.
یک کاربر نوشته است: «این حجتالاسلام خرسند که با چاقو به قتل رسیده، هم امام جمعه کازرون بود و هم سالها عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی؛ حزبی که وارث اندیشه چاقوکشهای اسلامی مانند نواب صفوی، اسدالله لاجوردی و محمد بخارایی است.»
یک کاربر دیگر هم نوشته که جو کازرون «به شدت امنیتی شده است و حمید درخشنده بعد از کشتن امام جمعه کازرون با صدای بلند در خیابان فریاد میزده که قاتل جوانان کازرون را کشتم و سپس محل حادثه را ترک نموده است».
برخی هم دستگیری قاتل را با نحوه برخورد با محمدعلی نجفی مقایسه کردهاند و به طنز نوشتهاند که خوب است نیروی انتظامی "آبرو"داری کند برای قاتل امام جمعه کازرون تدارک میوه و شیرینی ببیند و به "یک چای تلخ که در مقابل نجفی" گذاشتند اکتفا نکند.
خبر قتل میترا استاد، همسر محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران مانند بمب در رسانههای ایران و شبکههای اجتماعی ترکید. خبرگزاریهای ایران ظهر روز سهشنبه، هفتم خرداد (۲۸ مه) گزارش دادند که همسر دوم محمد علی نجفی، در آپارتمان خود در منطقه سعادتآباد تهران با شلیک پنج گلوله به قتل رسیده است. به فاصله یک روز پس از آن ویدیوهایی از ورود نجفی به پاسگاه پلیس، پاسخهایش به پرسشهایی راجع به انگیزه قتل همسرش و خبرنگاری که اسلحه نجفی را جلوی دوربین خالی میکند و دهها اظهار نظر دیگر در این باره منتشر شد.
گذشته از اینکه چه کسانی برای محمدعلی نجفی "دل سوزاندند" یا او را محکوم کردند و گذشته از اشاراتی که خود او درباره انگیزه کشتن همسر دومش داشته، واقعیت هنوز روشن نیست. کسی نمیداند آیا میترا استاد واقعا با نهادهای امنیتی همکاری میکرده است؟ آیا او تلهای بوده که وزارت اطلاعات سپاه برای شهردار پیشین و چهره مطرح اصلاحطلبان گذاشته بود، چون پیگیر پروندههای فساد در شهرداری تهران بوده است؟ آیا انگیزه شخصی بوده است؟ آیا خانم استاد که قرار بود فردای روز به قتل رسیدناش با انصاف نیوز مصاحبه کند، قصد افشاگری درباره شوهرش را داشته است؟ افشاگری درباره چه؟
هنوز پاسخ دقیقی به هیچیک از این سوالها داده نشده و گمانهزنیها زیاد است.
قتل یک طلبه در همدان و "آبخشور" مورد ادعای اصولگرایان
یکی از جنجالیترین حوادث سالی که هنوز "بهارش" تمام نشده، قتل مصطفی قاسمی، طلبهای در همدان بود. این طلبه شنبه هفتم اردیبهشت در نزدیکی در ورودی حوزه علمیه همدان هدف گلوله یک کلاشنیکف قرار گرفت و کشته شد. او امام جماعت مسجد "حاج کربعلی" و مسئول کتابخانه حوزه علمیه دامغانی همدان بود. یک روز بعد فرمانده انتظامی همدان از کشته شدن قاتل در جریان تعقیب و گریز با پلیس خبر داد.
گفته شد نام قاتل بهروز حاجیلو است و خود او نیز در اینستاگرام مسئولیت قتل طلبه همدانی را بر عهده گرفته بوده است. بهروز حاجیلو پیشتر تصاویری از بدن خالکوبی شده خود را با اسلحه در اینستاگرام منتشر کرده بود. این قتل واکنشهای گسترده به دنبال داشت. رسانههای وابسته به اصولگرایان تندرو از جمله روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران، و روزنامه کیهان "ردپای یک شبکه خزنده" را در این ماجرا "کشف" کردند و "آبخشور" آن را برخی اصلاحطلبان و "سلبریتیها" دانستند.
اشاره کیهان به عباس عبدی، از تحلیلگران اصلاحطلب است که هشدار داده بود استفاده از اوباش به عنوان "ابزار" کاری خطرناک است. او گفته بود: «فراموش نکنید که این جماعت در چارچوب امنیتی موجود چنین بیپروا رفتار میکنند و رسما و حتی احمقانه اعلام ترور میکنند، وای به روزی که این پوشش امنیتی برداشته شود. در این صورت اوباش حرف اول را در شهر خواهند زد.»
قتل یک وکیل دادگستری، علت پیگیری پرونده فساد اقتصادی؟
اوائل اردیبهشت کشته شدن یک وکیل دادگستری به نام حمید حاجیان در منطقه کامرانیه تهران خبرساز شد. او روز چهارشنبه چهارم اردیبهشت (۲۴ آوریل) همراه با زن همراهش هدف حمله قرار گرفت و به گفته پلیس با شلیک تعداد زیادی گلوله به قتل رسید. با گذشت بیش از یک ماه هنوز از پشتپرده این قتل خبر دقیقی به رسانهها درز نکرده است. فقط همینقدر گفته شده که او درگیر پروندههای اقتصادی بوده است.
محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران، در این باره گفته بود: «برخی از افراد و همکاران حاجیان مدعی شدند که او در یکسری پرونده مفاسد اقتصادی وکیل بوده است اما این موضوع هنوز به اثبات نرسیده است و صحت و سقم آن مشخص نیست».
حمید حاجیان، وکیل دادگستری که در محله کامرانیه تهران به قتل رسید
ساعتی پس از پخش خبر کشته شدن حاجیان، در شبکههای اجتماعی از حسین هدایتی، یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه، نقل قول آورده شده که در آخرین جلسه دادگاه خود گفته بوده است: «به سراغ حمید حاجیان که یک وکیل بانفوذ است و ۵۰ میلیارد تومان پول بنده را خورده و برده است بروید. حاجیان به من گفت که اگر اسمش را در دادگاه ببرم از من شکایت میکند؛ شاید فرار آقای یقینی نیز دست ایشان باشد.»
خشونت در ایران در چهار دهه اخیر بیش از پیش رواج یافته است. ناظران معتقدند جمهوری اسلامی با اعدام در ملاء عام، با رفتار خشونتآمیز علیه شهروندانی که حاضر نیستند در زندگی شخصی و اجتماعی به قوانین این حکومت گردن بگذارند، با رواج بیکاری، فقر، فحشا و مواد مخدر، با فساد اقتصادی، اختلاس و رواج رشوهگیری و رشوه دهی، سقوط اخلاقی هولناکی را در جامعه دامن زده است.
اما در مورد قتلهایی نظیر چهار مورد بالا، علاوه بر سقوط فرهنگی انگیزههای سیاسی ظاهرا حرف اول را زده است.