"میدان میلیونی"، نام به اصطلاح کارزاری است که فرشگرد از روزهای ابتدایی تشکیل خود در ۱۰ ماه پیش، درباره آن صحبت و تبلیغات کرده؛ اما طی این مدت، هیچگاه زمانی برای این تجمع عمومی تعیین نشد. تجربه شکست خورده بسیاری از گروههای مخالف جمهوری اسلامی در آنچه که بعداً توسط آقای پهلوی به "فراخوانهای بدون پشتوانه" تعبیر شد، ایجاب میکرد که فرشگرد نوپا کمی حساب شده تر عمل کند و بی گدار به آب نزند.
این روند ادامه داشت تا اینکه اعضای فرشگرد، ایرانیان مقیم آمریکا را برای تجمع در روز جمعه، ۱۹ ژوئیه در مقابل دفتر شورای ملی ایرانی آمریکاییها موسوم به نایاک (NIAC) در واشنگتن با هدف اعتراض به لابی گری این سازمان برای جمهوری اسلامی دعوت کردند؛ اگر چه گفته شده گروهی به نام "آزادیخواهان ایران"، این تجمع را برپا کردهاند، اما دست کم بر فعالان فضای مجازی به ویژه توئیتر پوشیده نیست که اولین بار، اعضای فرشگرد بودند که در واکنش به حرکت اعتراضی Gher for peace (رقص برای صلح) جلوی کاخ سفید که توسط نایاک سازمان دهی شده بود، #ProtestAgainstNIAC را راه اندازی و چند روز بعد تبلیغات برای تجمع ۱۹ ژوئیه را آغاز کردند. با وجود اینکه از ده روز زودتر، این فراخوان به صورت گسترده و پرتکرار در توئیتر و سایر شبکههای اجتماعی دست به دست میشد، انتظار میرفت بتوانند جمعیت فراوانی را با خود همراه کنند؛ اما در خوش بینانه ترین برآورد، حضور ۵۰-۶۰ نفر برانداز بسیار مأیوس کننده بود؛ آن هم در کشوری که ملاحظات امنیتی و ترس از بازداشت برای شرکت کنندگان وجود ندارد؛ حتی همه اعضای فرشگرد شرکت نکردند. البته پاسخ ساده و دم دستی به این مسئله، اقامت این اعضا در کشورهای غیر از آمریکا است؛ اما برای تجمعی در این سطح و با اهمیتی که خود اعضای فرشگرد برای آن قائل شدند، این پاسخ قانع کننده، نخواهد بود.
در همین رابطه، میتوان به تجمعاتی که مثلاً شهرام همایون در نیویورک در مقابل دفتر سازمان ملل بر پا میکند، اشاره کرد که در آن با وجود ملاحظات امنیتی از یک طرف و اجرای هر ساله آن از سوی دیگر، جمعیت بسیار بیشتری با میانگین سنی بالا حضور مییابند. از این بدتر، فراخوان تقریباً ده سال پیش همین شهرام همایون در ایران، در مشهد و به قول جمهوری اسلامی، پایتخت معنوی ایران و شهر امام رضا است که در آن، حدود ۲۰۰۰ نفر شرکت کردند. آماری که مقایسه آن با یکدیگر، گویای وضعیت اعتماد و حرف شنوی مردم از جریانهای سیاسی اپوزیسیون در دهه گذشته نسبت به الآن است. میزان جمعیت شرکت کننده در تجمع علیه نایاک، از آن جهت، اهمیت مضاعف پیدا میکند که در صورت پرشور بودن، میتوانست نقطه شروع خوبی برای تحقق ایده میدان میلیونی باشد؛ ولی در این شرایط مشخص نیست فرشگرد چه زمان دیگری خواهد توانست خود را بازیابی کند و از آن مهم تر چگونه خواهد توانست آن را در ایران الگوسازی کرده و مردم داخل کشور را به خیابانها بکشاند.
این وضعیت البته در حالی به وجود آمده که آقای رضا پهلوی به عنوان پدر معنوی فرشگرد، به نحوی خطر آن را متذکر شده بود. در گفت و گویی که حدوداً دو هفته قبل، سه تن از اعضای فرشگرد با ایشان انجام دادند و بعد از گذشت ۱۰ روز اولین قسمت آن، پخش شد، در پاسخ به این سؤالِ بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی که چرا اعلام فراخوان عمومی نمیکنند، اظهار داشت که "اگر پرسش این است که کی میرسد آن مرحله که کلیت مملکت بتواند به پا خیزد، به عنوان آخرین مرحله خیزش، هنوز باید زمینهسازی شود، هنوز به آن مرحله نرسیدهایم. " از این سخنان پیدا است که آقای پهلوی بسیار با احتیاط و محاسبه شده، قدم بر میدارد و میداند هنوز راهی طولانی تا تحقق میدان میلیونی در پیش روی براندازان قرار دارد؛ اما گویا صبر و حوصله همایونی، طاقت جوانان جویای نام فرشگرد را هم طاق کرده؛ بر همین اساس نتوانستند بر هیجانات خود چیره شوند و از قدرت نمایی در برابر گروهی که مخالف میهن و حامی سیاستهای رژیم اسلامی میدانند، چشم پوشی کنند.
البته اگر منصفانه قضاوت کنیم، تصاویر و ویدئوهایی که فرشگرد در شبکههای اجتماعی از فضای داخلی ایران انعکاس میدهد، حاکی از آن است که کمپینهای مقدماتی و بسترساز میدان میلیونی توانسته به یک موفقیت نسبی دست یابد و افرادی را با فرشگرد همراه کند؛ اما نکته اینجا است که آنچه از لایکها و کامنتها و... در فضای مجازی و در شبکههای اجتماعی رقم میخورد، با واقعیت کف خیابان اختلاف قابل ملاحظهای دارد. نباید به هواداران به ظاهر دو آتشه سلطنت در فضای مجازی و حامیان سایبری شاهزاده و فرشگرد و... دل بست که در پشت صفحه کامپیوتر یا موبایل و تبلت خود براندازند، اما در بزنگاهها که حضورشان ضروری و تعیین کننده است، یا غیب میشوند یا با بهانههای واهی شانه خالی میکنند یا اساساً ربات هایی هستند که موجودیت واقعی ندارند.
آقای خاتمی، شرم نمیکنید!؟ کوروش گلنام