قبل از پرداختن به موضوع این مقاله اشاره به چند نکته لازم است. هدف ما تنها پرداختن به اطلاعات نگران کنندهای است که به راحتی در فضای مجازی قابل دسترسی است و نه صدور حکمی قطعی و نهایی دربارهی ادامهی کار این نیروگاه. پس از سقوط جمهوری اسلامی تصمیم نهایی برای ادامه کار یا توقف همیشگی این نیروگاه میباید بر اساس ارزیابی دقیق و بر مبنای غیر سیاسی انجام بگیرد. نکتهی دوم این است که مطالب نگران کنندهای که مطرح خواهد شد به این معنی نیستند که متخصصین ایرانی قلبلیتها و تواناییهای لاز را ندارند. تا آنجا که من آشنایی دارم، تواناییهای آنان کمتر از همتاهای بینالمللیشان نیست. اما منشاء نگرانی در نظام تصمیمگیری در جمهوری اسلامی در همه سطوح است که بلاهت و بیکفایتیاش تاکنون برجستهترین ویژگی آن بوده است.
مختصری از تاریخ نیروگاه اتمی بوشهر
شروع پروژهی نیروگاه اتمی بوشهر توسط متخصصین آلمانی به سال ۱۹۷۵ باز میگردد که بر اساس آن بنا بود دو واحد نیروگاه اتمی هر کدام با ظرفیت ۱۲۴۰ مگا وات بر اساس طرح کانوی (Konvoi) به ارزش ۶ تا ۹ میلیارد دلارساخته بشوند. طرح آلمانی کانوی برای شبیهسازی نیروگاههای اتمی PWR شکل گرفته بود که ساخت اولین این نوع نیروگاهها در بیبلیس (Biblis) آلمان در سال ۱۹۶۹ آغاز شد و پنج سال بعد در سال ۱۹۷۴ به بهره برداری رسید، یعنی یک سال پیش از شروع کار آلمانها در ایران. آن زمان پیشرفته ترین نیروگاه اتمی اروپا در بیبلیس آلمان بود که برای نیروگاه اتمی بوشهر (در ۱۸ کیلومتری این شهر) طرح مرجع محسوب میشد. قرارداد ساختمان نیروگاه به شرکت "کرفت ورک" (Kreftwerk Union A. G.) که زیر مجموعهی زیمنس آلمان است داده شد، و قرار بود نیروگاه در سال ۱۹۸۰ یعنی پنج سال بعد به بهره برداری برسد.
طبق توافق ایران و آلمان هر سال میزانی از ارزش قرارداد به طرف آلمانی برای ادامه کار پرداخت میشد. با انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ حکومت اسلامی از پرداخت هزینههای طرف آلمانی خودداری کرد و شرکت کرفت ورک آلمان نیز در جولای ۱۹۷۹ کار در نیروگاه اتمی بوشهر را به دلیل عدم دریافت ۴۵۰ میلیون دلار بدهی سال پیشین معلق کرد. در آن زمان ساختمان یک واحد، ۵۰ درصد و واحد دیگر ۸۰ درصد کامل شده بودند. تا آن زمان آلمانها دومیلیارد و دویست و پنجاه میلیون دلار دریافت کرده بودند (البته به گفته فریدون سحابی اولین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بعد از انقلاب، تا آن زمان دولت پادشاهی ایران ۱۳ میلیارد دلار برای ساخت نیروگاه بوشهر هزینه کرده بود که بسیار اغراق آمیز جلوه میکند). شرکت کرفت ورک از ۱۴۰ متخصص خود تنها ۳۰ نفر را در ایران باقی گذاشت تا در صورت دریافت بدهیها و مذاکره برای تجدید قرارداد که آنها فسخ شده تلقی میکردند کار بر روی ساختمان نیروگاه بوشهر ادامه پیدا کند. تا زمان تعلیق فعالیتها در نیروگاه اتمی بوشهر حدود ۸۰۰۰۰ قطعه به ایران وارد شده بود. واحد اول نیروگاه بین ۸۰ تا ۸۵ درصد و واحد دوم بین ۵۰ تا ۷۰ درصد کامل شده بودند. با گروگانگیری کارمندان سفارتخانهی آمریکا در نوامبر ۱۹۷۹ و تبعات سیاسی و اقتصادی آن، امکان ادامهی همکاری ایران و آلمان برای پایان دادن به پروژهی نیروگاه اتمی بوشهر برای همیشه از میان رفت.
در ۲۵ آگوست ۱۹۹۲ (سوم شهریور ۱۳۷۱) تفاهم نامهای بین روسیه و جمهوری اسلامی برای ساخت یک نیروگاه اتمی در ایران در مسکو امضاء شد. در ۸ ژانویه ۱۹۹۵ (۱۸ دیماه ۱۳۷۳) قرارداد پایان ساختمان نیروگاه نیمه تمام بوشهر بر اساس طراحی نیروگاه روسی VVER-۱۰۰۰ به روسیه داده شد. در ماه آگوست همان سال قراردادی هم برای فروش سوخت نیروگاه اتمی به مدت ده سال امضاء شد. برای تکمیل قرارداد ۵۵ ماه زمان در نظر گرفته شده بود با مرحله نهایی تولید برق از سال ۲۰۰۱. ولی نیروگاه بوشهر در یازدهم فوریه ۲۰۱۲ (۲۲ بهمن ۱۳۹۰) یعنی ۲۰۱ ماه پس ازبستن قرارداد با روسیه به شبکه سراسری برق کشور پیوست.
مشکلات نیروگاه اتمی بوشهر
نیروگاه اتمی بوشهر در نوع خود بینظیر است. با کمی اغراق این نیروگاه را میتوان به اتوموبیلی تشبیه کرد که بدنهی آن از جوشکاری یک ماشین تصادفی ساخته شده باشد. موتور آن پراید، جعبه دندهی آن پیکان، ترمزش سیتروئن و باقی قطعات آن از مدلهای دیگر اتوموبیل گرفته شدهاند. ریشهی این آشفتگی در طرح این نیروگاه دو تا است. مهمترین آنها نظام بیکفایت تصمیمگیری در جمهوری اسلامی است، و ریشهی دوم به اغتشاشی باز میگردد که در اقتصاد و سیستم مدیریتی روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ۲۶ دسامبر ۱۹۹۱ یعنی ۹ ماه پیش از امضای تفاهم نامه میان ایران و جمهوری روسیه بهوجود آمده بود.
پس از خودداری آلمان از تحویل راکتور اتمی بوشهر به جمهوری اسلامی، چند گزینه در برابر دولت ایران برای ادامه کار نیروگاه بوشهر قرار داشت. یکی از این گزینهها ساختن نیروگاهی جدید با طرحی کاملا روسی بود. گزینهی دیگر ادغام طرح روسی بود با ساختمان رآکتور آلمانی و همهی قطعاتی که از آلمان تهیه شده بود. به علت سرمایهی زیادی که دولت ایران تا آن هنگام برای ساخت نیروگاه اتمی بوشهر هزینه کرده بود، تصمیم بر آن شد که طرح روسی VVER-۱۰۰۰ با طرح آلمانی کانوی (Konvoi) ادغام شود.
اساس طرح آلمانی اقتباس از طرح رآکتورهای آب فشرده (PWR) وستینگاهس (Westinghouse) است که دارای ژنراتور بخار (steam generator) عمودی است، درحالی که ژنراتور بخار روسی افقی است.
نحوه قرارگیری ژنراتور بخار رآکتور ایجاب میکرد که در ساختمان محل رآکتور که ساخت آن به پایان رسیده بود تغییراتی اساسی بهوجود بیاید. علاوه بر آن در ۲۷ اکتبر ۱۹۸۷ (۷ آبان ۱۳۶۶) بر اثر بمباران جنگندههای عراقی آسیبهای جدی به نیروگاه و سقف گنبدی ساختمان راکتور (containment building) وارد شده بودند که بیست نفر نیز کشته شدند. البته پیش از این بمباران، جنگندههای عراقی چهار بار به نیروگاه بوشهر حمله کرده بودند و یک بار هم پس از این حملهی مرگبار، نیروگاه را در نوامبر همان سال بمباران کردند. تعمیر سقف گنبدی ساختمان رآکتور و تغییرات اساسی در آن که بخش زیادی از بتن فلزی باید بریده و کنده میشد یکی از موارد نگران کننده درباره ایمنی نیروگاه اتمی بوشهر است.
ساختمانهای رآکتور به عنوان آخرین سپر دفاعی در برابر سوانح اتمی چنان طرحریزی شدهاند که میزان انتشار مواد رادیوآکتیو را به محیط به حداقل برسانند. بتن فلزی این ساختمانها دارای چنان ضخامت و قوامی است که میتواند فشار داخلی ۴۰ تا ۸۰ PSI (۲۷۵ تا ۵۵۰ کیلوپاسکال) را تحمل کند.
ساختمانهایی که براساس مقررات ایمنی آمریکا طراحی میشوند (طرح بیبلیس هم از آن جمله است) میتوانند بر اثر تصادف یک هواپیمای مسافری بدون آسیب تحمل بیاورند. ضخامت دیواره بتن فلزی نزدیک یک متر و نیم و ضخامت گنبد حدود نیم متر است. پیش از ریختن سیمان، قفس فلزی که از مفتولهای ضخیم ساخته میشود به حدی انبوه است که به دشواری میتوان آن سوی قفس را دید. بریدن اینگونه بتنهای فلزی مخاطرات زیادی دارد که میتواند به قوام ساختمان رآکتور آسیب برساند. اولین تهدید لایه لایه شدن (delamination) ساختمان رآکتور به هنگام بریدن بتن فلزی است. تجربه تلخ این چالش فنی در سپتامبر ۲۰۰۹ رخ داد که منجر به تعطیلی دایمی واحد ۳ نیروگاه اتمی کریستال ریور (Crystal River Plant) در ایالت فلوریدای آمریکا شد. در سال ۲۰۰۹ واحد شماره ۳ نیروگاه کریستال ریور برای تعویض ژنراتور بخارش که فرسوده شده بود و برای تمدید مجوز ۲۰ سالهی تولید برق میباید عوض میشد، اقدام به بریدن بتون فلزی قسمت بالایی در ورودی ساختمان رآکتور (equipment hatch) کردند. در نتیجهی این برش، بتون فلزی ساختمان رآکتور لایه لایه شد که تعمیر آن با امکانات آمریکا مقرون به صرفه نبود.
یکی از مواردی که باید ارزیابی مجدد شود بازبینی تعمیراتی است که روسها در ساختمان رآکتور انجام دادهاند و تاثیر آن بر ایمنی نیروگاه اتمی بوشهر.
چالش فنی دوم که از بریدن و تغییرات در ساختمان راکتور ناشی میشود مربوط به مقاومت ساختمان در برابر زمینلرزه است. ساختمان رآکتور بوشهر چنان طراحی شده است تا در برابر زمینلرزهای برابر ۸ ریشتر مقاوم باشد، و زمینلرزه ۹ ریشتری آسیبی محدود به آن بزند. بریدن قسمتهایی از بتون فلزی ساختمان رآکتور، هم در مقاومت آن تغییر بوجود میآورد و هم موجب تغییر پاسخ ساختمان به زمینلرزه میشود (در جابجایی لولهها و دستگاهها به دلیل لرزش زمین). ما نمیدانیم این محاسبات انجام شدهاند یا نه. پنهانکاری دولت جمهوری اسلامی در دسترس نبودن این اطلاعات به این نگرانی موجه دامن میزند. خوشبختانه در ۳۰ فروردین ۱۳۹۷ زمینلرزهای به شدت ۹/۵ ریشتر در ۹۰ کیلومتری بوشهر رخ داد که آسیبی به نیروگاه اتمی بوشهر نزد. بر اساس این واقعه تا حدی نسبت به قوام ساختمان رآکتور اطمیان داریم. ولی زمین لرزه ۸ ریشتری بیش از یک صد برابر قویتر از زمین لرزه ۹/۵ ریشتری است. پس با توجه به این که نیروگاه بوشهر در نزدیکی گسل کازرون - قطر قرار دارد، لازم است محاسبات متخصصین روسی از نو ارزیابی بشوند.
یکی از عوامل دیگر که چالشهای فنی نیروگاه بوشهر را تشدید میکند نوع قراردادی است که میان جمهوری اسلامی ایران و روسیه بسته شد. قراردادی که میان دولت پادشاهی ایران و آلمان بسته شده بود از نوع "تبادل کلید " یا Turn Key بود. بیشتر پروژههای بزرگ در سراسر جهان از جمله در کشورهای غربی از نوع تبادل کلید هستند. یعنی مسئولیت طرح، ساختمان و آزمایش موفقیتآمیز پروژه به عهدهی پیمانکار است. و تنها پس از اطمینان از موفقیت، پروژه تحویل صاحبکار میشود. یعنی کلید مسئولیت از دست پیمانکار به صاحب کار داده میشود. به همین جهت این نوع قراردادها را نوع "تبادل کلید" یا Turn Key مینامند. مقابل این نوع قرارداد "ساخت به سفارش" یا Build to Order است. این نوع قراردادها هر کدام ضعف و قوت خود را دارند. ولی معمولا در پروژههای بزرگ از نوع تبادل کلید استفاده میشود مگر اینکه صاحب کار، دارای کادر فنی قوی و مدیریت پروژهای با تجربه باشد. در قراردادهای نوع تبادل کلید، پروژه به چند فاز تقسیم میشود. در پایان هر فاز بخشی از ارزش پروژه به پیمانکار پرداخت میشود و پس از موفقیت کامل و تحویل کلید، صد در صد ارزش قرارداد به پیمانکار پرداخت میشود. ضعف این نوع قراردادها معمولا بالا بودن هزینهی آنها نسبت به نوع "ساخت به سفارش" است. ولی امتیاز آن پیشبینیپذیری هزینهها و پایین بودن ریسک برای کارفرما است. امتیاز "ساخت به سفارش" ارزانتر بودن آن و ضعف آن، و غیر قابل پیشبینی بودن هزینهها و تاثیر عوامل خارج از کنترل دو طرف در هزینهی پروژه است.
قرارداد دولت پادشاهی ایران و آلمان از نوع "تبادل کلید" بود. بر اساس این قرارداد تمام مسئولیتهای طرح و ساختمان نیروگاه به عهده طرف آلمانی بود که شامل دو رآکتور اتمی و دو کارخانه نمکزدایی از آب دریا هر کدام با ظرفیت روزانه یک صدهزار متر مکعب میشد. علاوه بر آن آلمانها مسئول بودند زیربنای لازم را از جمله خانه، مدرسه و بیمارستان برای کارکنان نیروگاه تامین کنند و راهها و بنادر لازم را جهت انتقال دستگاههای نیروگاه به روز برسانند و گسترش دهند. پادشاه فقید ایران آرزو داشت این نیروگاه با تربیت و آمادهسازی پرسنل ایرانی هر چه زودتر ساخته بشود. بعد از انقلاب ۵۷، جمهوری اسلامی تصمیم گرفت برای تکمیل ساخت نیروگاه بوشهر از مدل قرارداد ساخت به سفارش یا Build to Order با روسیه استفاده کند. تمام ضعفهای این نوع قرارداد با ابعادی بسیار بزرگتر خودنمایی کرد. در این جا فقط به مواردی میپردازیم که دارای ابعادی فنی هستند و میباید دوباره ارزیابی شوند.
همانطور که اشاره شد، تفاهمنامهی ساخت نیروگاه اتمی بوشهر فقط ۹ ماه پس از فروپاشی اتحاد شوروی و امضای قرارداد کمی بیش از سه سال پس از آن بود. حدود پنج ماه پیش از فروپاشی اتحاد شوروی، "شورای همیاری اقتصادی " که همکاریهای اقتصادی و فنی بین شوروی و اقمار آن را تضمین میکرد، منحل شده بود. در زمانی که قرارداد میان جمهوری اسلامی و روسیه امضاء شد، روسیه فاقد نفوذ گذشته در اقمار شوروری بود و این امر مشکلاتی جدی در ساختمان نیروگاه اتمی بوشهر بوجود آورد. در زمان امضای قرارداد، روسها در این فکر بودند که چون گذشته توربین عظیم نیروگاه را از شرکت توربواتم (Turboatom) اوکراین تامین کنند و دستگاههای خنککننده را که برای سیستمهای برقی و کلیدابزارها پراهمیت هستند از شرکت میلوسکو (ZVVZ Milevsko) جمهوری چکسلواکی تامین کنند. زیر فشار دولت آمریکا این کشورها از دادن دستگاههای خود برای ساخت نیروگاه ایران خودداری کردند و روسها ناچار شدند این دستگاهها را از منابعی دیگر تامین کنند که قرار نبود در نیروگاه VVER-۱۰۰۰ بوشهر استفاده بشوند. این فقط دو نمونه از تغییر طرح نیروگاه به دلیل اجتناب شرکتهای غیر روسی از فروش دستگاههایشان به جمهوری اسلامی بود. در واقع نیروگاه اتمی بوشهر از ادغام بسیار نامتعارفی از دستگاههای غربی و روسی بهوجود آمده که بسیاری از آنها در نیروگاههای نوع VVER-۱۰۰۰ استفاده نمیشدند. آن دسته از دستگاههایی هم که از آلمان خریده شده بودند به علت گذشت زمان و نگاهداری طولانی در محیط غیر کنترل شدهی گرم، شرجی و هوای پر از نمک محیط خلیج فارس دچار فرسودگی شده بودند. به گزارش سایت رادیو فردا در ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۱ (دوم مهرماه ۱۳۹۰) مهندسی روسی به نام الکساندر بوگارف که دو سال در نیروگاه بوشهر کار کرده بود، در مصاحبهای با خبرگزاری فرانسه از بیکفایتی مدیریت نیروگاه در تعمیرات دستگاههای مهم آن سخن گفته بود و اشاره کرده بود که یک پمپ خنک کنندهی نیروگاه (reactor coolant pump) که ساخت آلمان بود و سی سال از عمرش میگذشت، در زمستان سال قبل هنگام آزمایش دچار اختلال شد. در بررسیهای بعدی معلوم شد که سه پمپ خنک کنندهی دیگر نیروگاه که از همین مدل هستند در هنگام کار ممکن است دچار اشکال مشابهی بشوند. به علت ترکیب نامتعارف دستگاههای غربی که سالها در محیطی نامطلوب نگاهداری شدند و دستگاههای روسی که در ابتدا قرار نبود در این نیروگاه استفاده بشوند، با کمی اغراق این نیروگاه را میتوان به اتوموبیلی تشبیه کرد که بدنهی آن از جوشکاری یک ماشین تصادفی ساخته شده باشد، موتور آن پراید، جعبه دنده آن پیکان، ترمزش سیتروئن و باقی قطعات آن از مدلهای دیگر اتوموبیل گرفته شدهباشند.
علاوه بر طرح نامتعارف نیروگاه بوشهر یکی دیگر از موارد نگران کننده، مسئلهی تعمیرات نیروگاه است که قربانی سیستم قیمتگذاری برق در ایران میشود، زیرا نیروگاه بوشهر زیانده است. در میان کشورهای جهان بر اساس جدول زیر ارزانترین هزینه تولید برق نیروگاههای اتمی با بهره ٪۷ متعلق به کره جنوبی است که کمی بیش از چهار سنت در کیلو وات، و گرانترین آن متعلق به انگلیس است که کمی بیش از ۱۰ سنت است.
با احتساب دلار برابر ۱۰۰۰۰ تومان، در سطح جهان ارزانترین برق برای هر کیلو وات ۴۰۰ تومان و گرانترین ۱۰۰۰ تومان است. در حالی که به گزارش ایسنا در ۲۱ فوریه ۲۰۱۹، محمد احمدیان معاون سازمان انرژی اتمی گفت که قیمت متوسط هر کیلو وات که نیروگاه بوشهر به شبکه سراسری برق میفروشد ۶۰ تومان است. با توجه به این که هزینه ساختمان نیروگاه بوشهر بیش از همهی نیروگاههای جهان بوده است، برق بوشهر را به جای ۶۰ تومان میباید با نرخی بیش از ۱۰۰۰ تومان برای هر کیلو وات بفروشند. علاوه بر این، با توجه به اقتصاد بیمار ایران و نقش دولت در پایین نگاهداشتن مصنوعی قیمتها بدون شک نیروگاه بوشهر زیانآور است و باید از سوبسید دولتی استفاده کند. با توجه به مشکلات اقتصادی دولت و گزارشهایی که در مطبوعات دربارهی دیرکرد پرداخت مزد پیمانکاران منتشر میشود میتوان گمان برد که بسیاری از فعالیتهای تعمیر و نگهداری به اخلال افتاده باشند، و جدول زمانبندی برای تعمیرات رعایت نشود.
تعمیرات نیروگاه را شاید بتوان به سه گروه دسته بندی کرد: ۱. تعمیراتی که برای تامین برق شبکه لازمند، ۲. تعمیراتی که برای ایمنی نیروگاه لازمند و ۳. تعمیراتی که برای هر دو ضروری هستند. در دورانهایی که نیروگاه با مشکلات مالی درگیر است معمولا سیستمهای ایمنی نیروگاه که نقشی در تولید برق ندارند قربانی بیتوجهی مسئولان میشوند. در چهارم اسفند ۱۳۹۷ بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی، در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا هشدار داد که نیروگاه بوشهر هنوز مطالبات پیمانکارها را برای تعمیرات سال پیش بهطور کامل نپرداخته است. بنابر این، میتوان ادعا کرد که بر اساس این گونه گزارشها، و با توجه به سیستم مدیریت بیکفایت در ایران، تعمیرات و نگاهداری نیروگاه یکی از موارد بسیار نگران کننده برای آینده نیروگاه بوشهر باشد. لازم است به نمونههایی از تعمیراتی که تعویق آنها خطرهای جدی به همراه دارند، اشاره بکنیم.
شاید بتوان گفت مهمترین سیستم ایمنی نیروگاه که در انتقال برق به شبکه سراسری نقشی ندارد، ژنراتورهای دیزلی و باتریهای نیروگاه هستند که پس از یک سانحه میباید سریع با رساندن نیروی الکتریک به پمپهای خنک کنندهی سوخت و سیستم کنترل از تبدیل سانحه به یک فاجعهی اتمی جلوگیری کنند. در ۱۱ مارس ۲۰۱۱ (۲۰ اسفند ۱۳۸۹) نیروگاههای اتمی فوکوشیمای ژاپن در مقابل زلزلهای برابر ۹ ریشتر دوام آوردند، ولی وقتی ژنراتورهای آن در زیر آب دریا از کار افتادند برق سیستمهای ایمنی نیروگاه تامین نشد و منجر به فاجعهای شد که تاثیر آن تا قرنها باقی خواهد ماند. در این جا بهتر است که چند نکته توضیح داده شود تا اهمیت ژنراتورها و باتریهای نیروگاه روشن شود. زمانی که رآکتور اتمی بهطور معمولی کار میکند حرارت تولید شده در سوخت رآکتور از طریق آب خنک کننده در زیر فشار زیاد حدود ۲۲۰۰ PSI (بیش از ۱۵ میلیون پاسکال) و بیش از ۶۰۰ درجه فارنهایت (بیش از ۳۲۰درجه سانتیگراد)، حرارت سوخت را به ژنراتور بخار (steam generator) منتقل میکند و پس از کمتر شدن حرارتش دوباره به داخل رآکتور باز میگردد. انرژی حرارتی آب خنک کنندهی سوخت از طریق پمپ آبرسان (Feedwater) از آن گرفته میشود. وقتی که بر اثر یک سانحه، نیروگاه، برق تولید نکند و خطوط خارج از نیروگاه هم بر اثر زلزله یا سیل یا هر علت دیگری از کار بیافتند، تنها امید نیروگاه این است که ژنراتورهای دیزلی داخلی سریع روشن شوند و برق لازم را برای پمپهای خنک کننده فراهم بکنند.
وقتی راکتور خاموش میشود به رغم توقف زنجیره شکاف هستهای، سوخت همچنان به تولید حرارت ادامه میدهد. اگر حرارت تولید شده از سوخت گرفته نشود سوخت ذوب میشود و سانحه اتمی رخ میدهد. پس مهمترین نقش ایمنی در نیروگاه برای جلوگیری از تبدیل یک سانحه به فاجعه اتمی بر عهدهی ژنراتورهای دیزلی درون نیروگاه است. به همین جهت ژنراتورهای دیزلی نیروگاه همیشه در حالت آمادهباش قرار دارند، یعنی سیلندرهای آن طوری گرم نگه داشته میشوند تا تأخیری در روشن شدنش رخ ندهد و میزان سوخت فسیلی هم برای مدت لازم در نیروگاه ذخیره میشود. بنابراین یکی از اولین اقدامات ارزیابی ایمنی نیروگاه اتمی بوشهر میباید بر ژنراتور دیزلی و سیستمهای حامی آن متمرکز باشد.
دومین سیستمی که برای ایمنی نیروگاه بسیار مهم است "سیستم اضطراری خنک کننده سوخت" (Emergency Core Cooling System) و به همراه آن، سیستم افشانک شیمیایی (chemical spray system) است. آماده بودن این سیستم در خنک کردن هستهی رآکتور که از میلههای سوخت گوناگون تشکیل میشوند بسیار حیاتی است. برای این که اهمیت این سیستم روشن شود سناریوی فرضی را در نظر میگیریم که بر اثر یک سانحه مثلا زلزله یکی از لولههای بزرگی که آب بسیار داغ را از راکتور به ژنراتور بخار میرساند شکسته شده و آن آب به جای ژنراتور بخار در درون ساختمان رآکتور تخلیه میشود. اولین اتفاقی که میافتد این است که انباشتگر (accumulator) بهطور خودکار محتویات خود را برای خنک کردن هسته رآکتور تخلیه میکند. با بیرون ریختن آب بسیار داغ رآکتور به بیرون، به سرعت بخار تولید میشود و فشار داخل ساختمان با سرعت زیادی افزایش مییابد. اگر اقدام لازم برای تقطیر بخار انجام نشود ساختمان شکاف بر میدارد و تمام مواد رادیوآکتیو به محیط نشط میکند. برای محافظت ساختمان از شکاف برداشتن بر اثر فشار زیاد، حسگرهای فشارسنج ساختمان رآکتور (containment) سیستم افشانه شیمیایی (chemical spray system) را به کار میاندازند. این سیستم از لولههای حلقهای بزرگ تو در تو تشکیل شده که دارای افشانکهای (spray nozzle) زیادی است و در سقف ساختمان رآکتور تعبیه شدهاست. افشانک شمیایی دو کار مهم انجام میدهد: از یک سو بخار را تقطیر میکند که منجر به پایین آمدن فشار درون ساختمان رآکتور میشود. کار مهم دیگر آن حل کردن گازهای رادیوآکتیو در فضای ساختمان است که امکان نشط آن را به حداقل میرساند. بنابراین وضعیت سیستم افشانه شیمیایی، پمپهای آن، افشانکها و ترکیب شیمیایی مخزن این سیستم بسیار با اهمیت است.
در این سناریوی فرضی با شکسته شدن لوله حامل خنک کننده هسته رآکتور (reactor coolant system piping) چرخه خنک کننده سوخت متوقف یا کند میشود. این باعث میشود که آب بسیار داغی که قبلا در زیر فشار زیاد، حباب بخار در جوار سوخت تولید نمیکرد لایهای از بخار در جوار سوخت ایجاد کند. ایجاد بخار باعث میشود که سوخت خنک نشود. خنک نشدن سوخت باعث ذوب شدن آن میشود. سوخت ذوب شده میتواند رآکتور را سوراخ کند، از سیمان کف ساختمان عبور کند و به زیر زمین و منابع آبی از جمله خلیج فارس برسد.
وقوع سانحه در هر نیروگاه اتمی محتمل است. ولی نیروگاه چنان طرحریزی شده و سیستمهای آن چنان تعمیر و نگهداری میشوند که از تبدیل سانحه به فاجعه جلوگیری میکند. یکی دیگر از اینها "سیستم اضطراری خنک کننده سوخت" (Emergency Core Cooling System) است. این سیستم دارای چند پمپ با قابلیتهای متفاوت، تعدادی شیر (valve) و مخزن آب دارای اسید بوریک معروف به " مخزن آب سوختگیری" (Refueling Water Storage Tank - RWST) با ظرفیت حدود نیم میلیون گالن (حدود ۲ میلیون لیتر) است. در این جا با توجه به سانحهی فرضی که قبلاً مطرح کردیم نقش این سیستم را بررسی میکنیم. با شکسته شدن یکی از لولهها، آب بسیار داغ که کارش خنک کردن هسته رآکتور است به خارج میریزد و سطح آب در رآکتور پایین میآید. مهمترین وظیفه سیستم ایمنی نیروگاه و اپراتورهای اتاق کنترل این است که اجازه ندهند هسته رآکتور از زیر آب خارج شود. خارج شدن هسته رآکتور باعث ذوب شدن سوخت و غیر قابل کنترل شدن تبعات آن میشود. بنابراین حسگرها با تشخیص وضعیت اضطراری در اولین اقدام، به طور خودکار سیگنال تلمبه کردن محتویات مخزن ذخیره آب سوختگیری را صادر میکنند. در ابتدا تلمبه کردن آب زمانی آغاز میشود که هنوز فشار در لولههای متصل به رآکتور بالا است. به همین دلیل ابتداپمپ شارژ کننده (charging pump) که دارای فشار زیادی است وارد عمل میشود. وقتی فشار لولهها و رآکتور افت کند و به حدود ۱۵۰۰ psi یا (بیش از ۱۰ میلیون پاسکال) برسد "پمپ تزریق ایمنی" (safety injection pump - SIP) وارد عمل میشود. با افت بیشتر فشار حدود ۱۵۰ psi (حدود ۱ میلیون پاسکال) پمپ "انتقال حرارت پسمانده" (Residual Heat Removal Pump - RHR) وارد عمل میشود. با تمام شدن ذخیره "مخزن آب سوختگیری" آب در کف ساختمان جمع میشود. تنها خنک کننده هسته رآکتور در خود ساختمان رآکتور است. پس با تغییر وضعیت شیرهای آب "پمپ انتقال حرارت پسمانده" ورودیاش را از "مخزن آب سوختگیری" تغییر میدهد و آب داخل ساختمان را مکیده و پس از عبور از "خنک کنندهها" (heat exchangers) سعی میکند هسته رآکتور را در آب دارای اسید بوریک غرق نگاهدارد. مجموعهی این مخزنها، پمپها، شیرها و خنک کنندهها "سیستم اضطراری خنک کننده سوخت یا هسته رآکتور" را تشکیل میدهند. ایمنی نیروگاه و سلامت کارکنان آن و مردمی که در نزدیکی نیروگاه زندگی میکنند رابطه مستقیم با کیفیت دستگاههای تشکیل دهنده آن و کیفیت تعمیر و نگاهداری این دستگاهها دارد. غفلت در تعمیر و نگاهداری آنها بسیار مخاطره برانگیز است.
در آینده با به روی کار آمدن سیستم مدیریتی کلان سالم در ایران به طور قطع یکی از موارد مهمی که باید در نیروگاه بوشهر بازبینی و ارزیابی شود آمادگی این سیستم اضطراری برای جلوگیری از تبدیل سانحه به فاجعه است.
این چند موردی که برشمردیم فقط تصویر ساده شدهای از سیستم ایمنی نیروگاه را بهدست میدهد. اما سیستمهای دیگر که نقشی متفاوت یا حمایتی بر عهده دارند از اهمیت کمتری برخوردار نیستند. برشمردن همهی آنها در این مقاله امکانپذیر نیست. ولی به یک مورد دیگر هم باید اشاره کرد که مربوط به همه سیستمهای ایمنی نیروگاه میشود.
در شرایط اضطراری خراب شدن راندم یک پمپ یا شیر، محتمل است به همین جهت فقط از یک پمپ استفاده نمیشود. معمولا دو یا سه پمپ شارژ کننده وجود دارند که برق هر کدامشان از ژنراتور گازوئیلی متفاوتی تامین میشود. خراب شدن یک ژنراتور گازوئیلی یا یک پمپ، سیستم اضطراری را از کار نمیاندازد. هر پمپ دارای دو یا چند شیر است که منابع تامین برق آنها متفاوت هستند. به علت توازی سیستمها یا redundancy که در طرح نیروگاه بهکار میرود میزان ایمنی نیروگاه بسیار بالا است. چیزی که شاید بیش از همه مورد توجه ضابطین ایمنی یا regulator است "از کارافتادگی به دلیل مشترک" یا common mode failure است. یعنی یک واقعه مثل حرارت زیاد، فشار زیاد یا پرتو رادیوآکتیو موجب از کار افتادن همزمان چند سیستم بشود که نسبت به هم، توازی یا redundancy دارند. در این جا دیگر نگرانی نسبت به پمپهای بزرگ و شیرهای پرقدرت نیست، بلکه نگرانی در کیفیت چیزهای کوچکی است که از کار افتادنشان تمام سیستم را فلج میکنند. برای کاهش احتمال "از کارافتادگی به دلیل مشترک" هر نیروگاه اتمی موظف است دارای برنامهای به نام "صلاحیت محیطی" (environmental qualification program) باشد. یعنی وسایلی که در یک محیط ممکن است بر اثر یک سانحه تحت تاثیر حرارت، فشار یا پرتو رادیوآکتیو زیاد قرار بگیرند، باید صلاحیت استفاده در آن محیط را داشته باشند. بهطور مثال وقتی کابل برق را به موتور وصل میکنید باید ترمینالها را عایقبندی کنید تا بر اثر رطوبت اتصال ناخواسته بوجود نیاید و پمپ را خراب نکند. برای عایقبندی کردن این اتصالها میباید از موادی استفاده کرد که قبلاً در حرارت زیاد، رطوبت زیاد و پرتو زیاد آزمایش شده باشند و "صلاحیت محیطی" آنها به اثبات رسیده باشد. در تصویر زیر عایق سیمی را میبینید که از سایت کرتیس رایت (Curtiss-Wright) برداشته شده است. این عایق در حرارت ۴۴۸ درجه فارنهایت (۲۳۱ سانتیگراد)، فشار ۱۲۶ psig و پرتو ۲. ۳E۸ Rads آزمایش شده و صلاحیت محیطی آن برای چهل سال تضمین شده است. اگر در اتصال سیم برق به پمپ یا شیر از عایقی که صلاحیتش اثبات نشده استفاده شود، دیگر کیفیت پمپ و شیر اهمیت خود را از دست میدهد و شکست عایق میتواند منجر به ازکارافتادگی چند پمپ بهطور همزمان بشود و تمام نیروگاه را فلج کند.
مثال دیگر ولو سولونیدی (solenoid valve) است. بسیاری از شیرهای بزرگ نیروگاه که فقط دو موقعیت باز یا بسته را دارند با فشار هوا باز و بسته میشوند. هوای فشرده به محرک این شیرها (valve actuator) از طریق ولو سولونیدی تامین میشود. اگر همه این ولوهای سولونیدی بر اثر رطوبت، حرارت یا پرتو گاما از کار بیافتند، سیستم ایمنی نیروگاه فلج میشود. بنابراین تعمیر و نگهداری این ولوهای سولونودی برای ایمنی نیروگاه اهمیت بسیاری دارد.
صلاحیت محیطی این ولوهای سلونویدی بسته به نحوهی استفاده تغییر میکند. برخی بهطور عادی جریان برق در آنها جریان دارد و در شرایط اضطراری برقشان قطع شده و مسیر جریان هوا را تغیر میدهند و شیر باز یا بسته میشود. برخی بهطور عادی دارای جریان برق نیستند و فقط در شرایط مقتضی برق در آنها جریان مییابد و شیر باز یا بسته میشود. برخی در قسمتی از نیروگاه قرار دارند که در معرض حرارت محیطی نسبتا بالا قرار میگیرند و برخی در محیطهای ملایمتر قرار دارند. بنابراین عمر مفید هر کدام بسته به نحوه استفاده تفاوت میکند. آنهایی که بهطور عادی برق در آنها جریان دارد حرارت بیشتری در سیم پیچشان تولید میشود. حرارت بیشتر یا بر اثر جریان برق یا محیط، منجر به فرسودگی بیشتر ولو سولونویدی میشود و امکان از کار افتادن آن را در جریان یک سانحه اتمی بیشتر میکند. بنابراین برخی از آنها هر چند سال یکبار باید تعویض شوند. در زمان تعویض، این ولوهای سولونویدی کاملاً سالم به نظر میرسند و کسی که با فلسفهی صلاحیت محیطی آشنایی نداشته باشد ممکن است تعویض آنها را ضروری نداند. ولی واقعیت این است که مدت عمر این ولوهای سولونویدی بر اساس محاسبات آرهنیوس (Arrhenius) با دادههایی که از آزمایش به دست آمده بهطور دقیق محاسبه میشود، و زمانبندی (scheduling) تعمیرات و نگهداری آنها بر اساس این محاسبات تعیین میشود. همه این ترفندها برای این عملی میشود که در جریان یک سانحه با پدیده "از کارافتادگی به دلیل مشترک" یا common mode failure مواجه نشویم و چند سیستم همزمان از کار نیافتند.
این دو نمونهای که از عایق اتصال برق (splice insulation) و ولو سولونویدی یاد شد مشتی از خروار بود. عمر مفید بسیاری از دستگاههای نیروگاه از پمپهای عظیم گرفته تا حسگرها (sensors)، کابلها، و حتی نوار چسبی از قبل محاسبه میشود و زمانبندی تعمیرات و نگهداری بر اساس آن محاسبات تعیین میشود.
در این مقاله به آخرین نکتهای که میباید بپردازیم، نوع رابطهی ضابطین ایمنی (safety regulators) با مدیریت و کادر فنی نیروگاه است. بر اساس تجربه کشورهای دیگر به ویژه ژاپن میتوان ادعا کرد که نوع این رابطه تأثیر مهمی بر ایمنی نیروگاه دارد. ولی قبل از توضیح این مطلب باید گوشهای از مشاهدات شخصی خود را در آمریکا بنویسم. در نیروگاههای اتمی آمریکا حداقل دو بازرس که کارمند دولت هستند حضور دارند. مالکیت و مدیریت نیروگاهها با شرکتهای خصوصی است. رابطهی بازرسان با مدیریت و پرسنل نیروگاه کاملا حرفهای موشکافانه و غیر دوستانه است. برای این که رابطهای دوستانه بین بازرسان دولتی و پرسنل نیروگاه شکل نگیرد و تاثیری بر امر بازرسی موشکافانه آنها نگذارد، بازرسان در چند سال تغییر میکنند. در خارج از نیروگاه هم بازرسان با کارمندان و مدیریت نیروگاه به میهمانی یکدیگر نمیروند، و روابط صمیمی ندارند تا رابطهی حرفهای و موشکافانه آنان به رابطهای دوستانه و آلوده به امر خطرناک چشمپوشی تبدیل نشود. در ژاپن پیش از فاجعه فوکوشیما رابطهی ضابطین ایمنی با مدیریت نیروگاه از نوعی صمیمانه و دوستانه بود. یکی از دلایل این فاجعه را رابطهی دوستانه و خطاپوشانه بازرسان با مدیریت نیروگاه دانستهاند.
بر اساس گزارش موسسه کارنگی برای صلح جهانی (Carnegie Endowment for International Peace) سانحه فوکوشیما قابل پیشگیری بود. اگر شرکت برق توکیو (TEPCO) که مالک این نیروگاهها بود و ضابطین دولت ژاپن (NISA) از استانداردهای بینالمللی پیروی کرده بودند فاجعه فوکوشیما پیش نمیآمد. در این گزارش یکی از دلایل سانحه اتمی فوکوشیما که منجر به جابجایی دائمی ۲۰۰۰۰۰ نفر از مردم ژاپن و ایجاد محیط مرگ با شعاع ۳۰ کیلومتر شد رابطه چشمپوشانه بین ضابطین دولتی و مالکین نیروگاه قلمداد شده است. مهندسین ژاپنی در سال ۲۰۰۸ (یعنی سه سال قبل از وقوع فاجعه) دریافته بودند که محاسبات گذشتهشان در مورد خطرات سونامی ناکافی بود، ولی هیچ اقدامی برای رفع آن نه از طرف مالک نیروگاه و نه ضابط قانونی صورت نگرفت. محاسبات اولیه بر این بود که ارتفاع سونامی در محل نیروگاه کمتر از ۵/۳ متر خواهد بود. بنابراین ساختمان پمپ آب دریا که برای خنک کردن کاندونسر استفاده میشد ۴ متر بالاتر از سطح دریا ساخته شده بود. ساختمانهای اصلی نیروگاه هم ۱۰ متر بالاتر از سطح دریا ساخته شده بودند. در سال ۲۰۰۲ انجمن مهندسین راه و ساختمان ژاپن در محاسبهای جدید ارتفاع سونامی را ۷/۵ متر محاسبه کرد. اما سونامیای که با مجموعهی نیروگاههای اتمی فوکوشیما برخورد کرد بلندیاش از ۱۳ متر تا ۱۷ متر دانسته شده است.
بر طبق ضوابط آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نیروگاههای اتمی میباید با بررسی شواهد زمینشناسانه در ده هزار سال گذشته حد اکثر ارتفاع سونامی را تخمین بزنند. در دههی قبل از سونامی فوکوشیما، متخصصین براساس شواهد زمینشناسانه پیبرده بودند که در هر هزار سال، منطقه تحت تاثیر سونامی بزرگی قرار میگیرد و آخرین آنها در سال ۸۶۹ میلادی بود که ناشی از زلزلهای به قدرت ۳/۸ ریشتر بود. اطلاعات تکمیلی تاریخی نشان داده بودند که در اطراف ژاپن در سال ۱۴۹۸ سونامیای به ارتفاع حتی ۲۰ متر هم دیده شده بود. ولی محاسبات مخاطرات سونامی در نیروگاههای اتمی بر اساس زلزلهای انجام شد که در ساحل شیلی در سال ۱۹۶۰ رخ داد و آن سونامیای به ارتفاع ۱/۳ متر در فوکوشیما ایجاد کرده بود. مالکین نیروگاه فوکوشیما - داییچی و ضابطین قانونی نه تنها از اطلاعات موجود برای مقابله با خطر استفاده نکردند بلکه نسبت به هشدارهایی که ناشی از تجارب بینالمللی بود نیز بیتوجه مانده بودند. در دسامبر ۱۹۹۹ سیل دو نیروگاه اتمی فرانسه را در خود فروبرد. در دسامبر ۲۰۰۴ سونامیای پمپ آب دریایی نیروگاه اتمی مَدرَس را در هند فروخورد. در ۱۶ جولای ۲۰۰۷ قدرت زلزلهای در نیروگاه اتمی کاشیوازاکی-کاریوا (Kashiwazaki-Kariwa) از حد اکثری که قبلاً محاسبه شده بود بیشتر بود. اهمیت این بیتوجهی زمانی روشن میشود که بدانیم شرکت دیگری به نام "شرکت نیروی اتمی ژاپن" یا JAPC در نیروگاه اتمی توکایی (Tokai-۲) که حدود ۱۰۰ میل در جنوب فوکوشیما قرار دارد در آن زمان اقدامات پیشگیرانه ولی هرچند ناکامل را انجام داده بود که منجر به نجات نیروگاه در جریان سونامی فوکوشیما شد. در ژاپن تا پیش از فوکوشیما، ضابطین دولتی قدرت زیادی در اعمال مقررات نداشتند و شرکتهای مالک نیروگاههای اتمی خواستههای خود را پیش میبردند.
با توجه به تجارب نیروگاههای اتمی در نیم قرن گذشته، وجود بازرس قانونی دولتی منضبط که توجه به مقررارت و تجارب نیروگاههای دیگر را به الگوی رفتاری عادی تبدیل کند ضروری است زیرا آنها نقشی اساسی در تأمین ایمنی نیروگاه اتمی دارند. مشارکت فنی متخصصین ایرانی در کنفرانسهای فنی و بهرهمندی از تجارب نیروگاههای دیگر و استفاده از متخصصین سایر نیروگاههای جهان در ارزیابی ایمنی نیروگاه بوشهر و یافتن راه حلهای فنی مناسب برای پیشگیری از فاجعه از جمله اقدامات مثبتی خواهد بود که میتوانند میزان ایمنی نیروگاه اتمی بوشهر را بالا ببرند.
نتیجهگیری
نیروگاه اتمی بوشهر از ترکیب طرح آلمانی و روسی و ادغام دستگاههای روسی و غربی ساخته شده است. در زمانی که روسها شروع به تهیه دستگاههای طرح روسی کردند که قبلاً توسط کشورهای اقمار شوروی ساخته میشد در اثر تحریمهای آمریکا نتوانستند دستگاههایی که قبلاً در نیروگاههای خودشان استفاده میشد را تهیه کنند و به ناچار برای تهیه آنها به منابع دیگری روی آوردند. ساختمان رآکتور آن هم به دلیل آسیب جدی در اثر بمباران عراقیها و هم برای جادادن ژنراتور بخار افقی روسی باید بریده و بازسازی میشد. تغییرات ساختمانی از این دست میتواند در مقاومت ساختمان رآکتور در زمین لرزه تاثیرات منفی جدی بگذارد. نیروگاه اتمی بوشهر از نظر طرح اساسی در دنیا بینظیر است. این نیروگاه به مانند اتومبیلی میماند که بدنه آن جوشکاری شده، موتورش از پراید، جعبه دندهاش از تویوتا، ترمزش از سیتروئن است. همه اینها موارد نگران کنندهای هستند که باید مورد ارزیابی ایمنی جدی قرار بگیرند. البته این موارد نگران کننده به هیچ وجه ثابت نمیکنند که این نیروگاه امروز فاقد ایمنی لازم است بلکه فقط هشداری است که در نظام سیاسی آینده ایران بدور از ملاحظات اقتصادی و سیاسی اساس طرح این نیروگاه مورد ارزیابی جدی قرار بگیرد. مورد دیگر نگران کننده وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی، مدیریت بیکفایت در همه سطوح و تاثیر این عوامل در امر تعمیرات و نگهداری سیستمهای ایمنی نیروگاه اتمی بوشهر است. در شرایط بد اقتصادی، سیستمهای ایمنی که نقشی در تولید برق ندارند و وجودشان صرفاً برای ایمنی کارکنان و مردم منطقه است قربانی بیتوجهی میشوند. این بیتوجهی میتواند یا بصورت انجام ندادن فعالیتهای تعمیری و نگهداری باشد یا به شکل استفاده از قطعات ارزانی باشد که صلاحیت استفاده در محیط نیروگاه را ندارند. در نظام مدیریتی خردمدار آینده ایران باید وضعیت تعمیرات و نگهداری دستگاههای نیروگاه براساس ردهبندی کردن سیستمها به لحاظ نقششان در ایمنی بازبینی جدی قرار بگیرد.
پیام به کارکنان نیروگاه اتمی بوشهر
ایمنی مردم منطقه در دست شما است. غفلت در تعمیرو نگداری دستگاههای نیروگاه میتواند تاثیرات بسیار زیانآوری بر مردم منطقه بوشهر و محیط زیست بگذارد که آثار سوء آن قرنها ادامه پیدا کند. به رغم انزجاری که نسبت به حکومت فرومایه سالار جمهوری اسلامی میکنید، تلاش برای ایمن نگاه داشتن این نیروگاه نه تنها وظیفه حرفهای بلکه وظیفهای ملی شما است. در صورت غفلت مدیران و تصمیمهای غلطی که از طرف آنها اعمال میشود از همه ابزار برای تغییر تصمیمگیریهای غلط و خطرناک استفاده کنید. در صورت تداوم نگرانی و رسیدن به بنبست، نگرانیهای خود را به هر شخصیت حقیقی یا حقوقی منجمله مطبوعات گزارش کنید. خلاصه کلام یا شرایط نامناسب را اصلاح کنید یا با گزارش آنها به خارج از کشور توجه بینالمللی را جلب کنید تا در اثر فشارهای بینالمللی این شرایط رفع شوند. مدیریت کلان امروز ایران ورشکسته، بیکفایت و سرشار از بلاهت است و امیدی به آن نیست. تنها امید به ایمن نگاهداشتن این نیروگاه اتمی و مردم منطقه شما هستید. در اجرای این وظیفه میهنی کوتاهی نکنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- Pressurized Water Reactor (رآکتور آب فشرده)
۲- New York Times، ۱۹۷۹ August ۱ - Bonn Concern Ends Iran Nuclear Pact
۳- مصاحبه با سایت تحلیلی خبری عصر ایران ۳۰ امرداد ۱۳۹۶ کد خبر ۵۵۵۷۴۲
۴- طرف روسی امضاء کننده این قرارداد شرکت Zarubezhatomenergostroy بود که در سال ۲۰۰۸ به یک شرکت زیر مجموعهی Atomenergoprom تبدیل شد.
۵- Nuclear Threat Initiative Site (NTI. ORG) - BUSHEHR NUCLEAR POWER PLANT (BNPP)
۶- http://tarikhirani.ir/fa/events/3/EventsDetail/444/
۷- Andrew Koch and Jeanette Wolf, 1998, Iran's Nuclear Facilities: a Profile
۸- http://www.nucleartourist.com/areas/areas.htm
۹- https://allthingsnuclear.org/dlochbaum/breaking-containment-at-crystal-river-3
۱۰ وبسایت خبری ارمنی آلیک: پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۷ زلزله ۹/۵ ریشتری کاکی بوشهر را لرزاند.
۱۱- سایت خبری اسپوتنیک ایران ۲۲ ژوئیه ۲۰۱۹: زلزله در کار نیروگاه اتمی بوشهر تاثیری نگذاشت.
۱۲- در ایران این عبارت گاهی به صورت بی مسمای "کلید در دست" ترجمه شده است که معنی واژه اصلی را نمیرساند.
۱۳- Council for Economic Mutual Assistance - CEMA
۱۴- Anton Khlopkov and Anna Lutkova؛ "The Bushehr NPP: Why Did It Take So Long؟ "
۱۵- سایت رادیو فردا ۲ مهر ۱۳۹۰: مشکلات نیروگاه بوشهر از زبان یک مهندس روس.
World Nuclear Association: Economics of Nuclear Power (Updated April ۲۰۱۹)
۱۵- خبرنامه گویا ۲۱ فوریه ۲۰۱۹: معاون سازمان انرژی اتمی: سال آینده اداره نیروگاه بوشهر با اما و اگر همراه است
۱۶- سایت دویچه وله فارسی تاریخ ۲۳. ۰۲. ۲۰۱۹: احتمال توقف فعالیت نیروگاه اتمی بوشهر به دلیل مشکلات مالی
۱۷- World Nuclear Association: Fukushima Daiichi Accident (Updated October ۲۰۱۸)
۱۸- Carnegie Endowment for International Peace, J. M. Acton and M. Hibbs, March 06, 2012: Why Fukushima Was Preventable.