در ایران بحرانهای اکولوژیکی و تخریب محیط زیست یک پدیده روزمره و سراسری است. بحران دریاچه ارومیه و زاینده رود و گاوخونی و هامون و رود کارون و نابودی برخی دریاچهها و بخشی از دنیای وحش و میزان گستردهای از جنگلهای ایران، همه بیانگر یک تراژدی در جامعه ماست. بحران دریای خزر مازندران و تالاب انزلی نیز یک جلوه دیگر از بحران عمومی زیست محیطی ایران است. جامعهای که محیط زیست خود را از دست میدهد آینده خود را تباه میکند.
در روزهای اخیر در باره تالاب انزلی و انتقال آب دریای مازندران بسیار میشنویم. گفته میشود که حکومت میخواهد آب دریای مازندران را بسوی دامغان و سمنان و شاهرود ببرد. این طرح اگر اجرا شود یک فاجعه زیست محیطی خواهد بود. بعلاوه دولت برای حل معضل تالاب انزلی یک راه حل شیمیائی خطرناک در نظر گرفته است.
تالاب انزلی که با مساحتی برابر ۲۰ هزار هکتار است از بزرگترین زیستگاههای طبیعی گیاهی و جانوری ایران است و نقش بسیار مهمی در تعادل اکوسیستم منطقه بازی نموده است. تالاب انزلی که سال ۱۳۵۴ در فهرست تالابهای بین المللی رامسر به ثبت رسید به سبب بی توجهیهای حکومتی گام به گام سلامتی خود را از دست داده است. این تالاب سال ۱۳۷۲ (۱۹۹۳) به دلیل مخاطراتی مانند افزایش رسوبات، آلودگی آب، تغییر سطح آب دریای خزر، در فهرست تالابهای در معرض خطر (مونترو) قرار گرفت. حال چند دهه پس از این پیمان، تالاب انزلی به بحران سنگین تر کشیده شده است.
تالاب انزلی سخت بیمار است زیرا آلودگیهای صنعتی فراوان به درون آن وارد میشود، ساخت و سازها و راه کشیهای متعدد ادامه دارد و آتش زدن نیزارها و پوششهای گیاهی، روند تخریبی تشدید نموده است. طی سه دهه گذشته به دلیل ورود حجم زیادی از رسوبات و رشد بی رویه گیاهان مهاجم میانگین عمق آب این تالاب از ۱۱ متر به کمتر از دو متر و در مناطقی حتی کمتر کاهش پیدا کرده است. افزون بر این عوامل، روزانه میزان زیادی سم و کود شیمیایی وارد تالاب میشود. هر سال بیش از ۴۰۰ هزار متر مکعب فاضلاب به تالاب بین المللی انزلی وارد میشود. حال بیافزائیم که سازههای غیرضروری و کارشناسی نشده و قطع جریان طبیعی آب، گیاهان مهاجم وارداتی، تجاوز به حریم تالاب و کاهش آب دریای خزر دم به دم بر رگ حیات تالاب انزلی زخم میزند و دشواریها را تشدید میکند.
در تالاب انزلی ما دو نوع رسوب داریم، یکی بیولوژیکی که بقایای موجودات زنده گیاهی وجانوری است؛ و دیگری رسوبات معدنی یعنی همان خاک و سنگ ناشی از تخریب جنگلها، تغییر کاربری اراضی، چرای بی رویه دام و رسوبات بخش بالادست در سلسله کوههای البرز با جریان رودخانهها است. این رسوبات معدنی عبارت از خاک و سنگی است که از ارتفاعات و دامنه شمالی البرز شسته و از طریق ۱۱ رودخانه وارد تالاب میگردد. افزون بر رسوبات، فاضلاب هل نیز وارد تالاب میشوند. ما با چند دسته فاضلاب مواجهیم، یکی فاضلاب کشاورزی و مصرف سم و کود در کشاورزی است. فاضلابهای شهری نیز دو دستهاند یکی فاضلابهای شهرهای رشت، خمام، صومعه سرا و فومن و دیگری فاضلابهای داخل و پیرامون تالاب. به نظر متخصصان موج شکن انزلی و احداث جاده کنارگذر در دل تالاب نیز عامل مخرب برای این محیط آبی بشمار میآید. بمدت چهل سال است که سازمانهای دولتی در باره رسوبات معدنی و فاضلابها هیچ اقدام جدی نکردهاند. تخریب تالاب انزلی یک تراژدی بزرگ برای کل منطقه و شهروندان این منطقه است.
در رویارویی با بحران تالاب انزلی مدیران جمهوری اسلامی چه سیاستی پیشنهاد میکنند؟ طرح مسئولان حکومتی بکارانداختن روش «بایوجمی» است. آنها تشخیص دادهاند که پخش ماده شیمیایی «دی اکسید تیتانیوم» در تالاب منجر به کاهش رسومات تالاب میگردد. «شرکت نانو صنعت پرشیا» یکی از شرکتهای مجموعه شهرک علمی و صنعتی اصفهان است مسئولان جمهوری اسلامی مانند عیسی کلانتری را متقاعد نموده که استفاده این ماده شیمیایی چاره درد است. این شرکت با واژه نامفهوم و خودساخته «بایوجمی» برانست تا با فروش میلونها تن از این ماده شیمیایی این ماده در سراسر تالاب پخش کند..
حال پرسش اینجاست که ویژگی این طرح شیمیایی چیست؟ با جستجوی عبارت «بایوجمی» در سایت بازار فنی، به «شرکت نانوصنعت پرشیا» و محصول آن میرسید که مواد تشکیل دهنده «بایوجمی» را «نانو دی اکسید تیتانیوم و نقره» به عنوان یک محصول با خاصیت «فتوکاتالیستی» یا تبدیل رسوبات و آلودگی به تبخیر معرفی کرده است. حال خاصیت فتوکاتالیستی دی اکسید تیتانیوم در محیطهای بزرگی به اندازه تالاب انزلی زمانی کارساز است که یا در مقدار زیاد به صوت دی اکسید تیتانیوم استفاده شود و یا در مقدار بسیار کم و به صورت «نانو»، بشکل ذرات بسیار کوچک، وارد آب گردد. مقدار بسیار کمی از مواد «نانو» (بی نهایت کوچک) دی اکسید تیتانیوم، در صورتی که وارد محیط آبی شوند، میتوانند به میزانی باورنکردنی گسترده شده و تاثیری به مراتب بیشتر باقی بگذارد.
افزون بر آن، دی اکسید تیتانیوم برای آنکه بتواند خواص فتوکاتالیستی خود در عمق تالاب را نیز داشته باشد، به یک عامل دیگر نیاز دارد: هم زدن آب توسط قایقهای موتوری با سرعت بالا و کلرید نقره که یک ماده بسیار خطرناک و سمی در محیطهای زنده آبی است. کلرید نقره در جوار نور ماوراء بنفش خورشید به کلر و نقره تجزیه خواهد شد. وجود نقره در آب سمی و بسیار خطرناک است که باعث مرگ تمام موجودات زنده اطراف خود خواهد شد. دی اکسید تیتانیوم، به خصوص در فرم آناتاز، یک فتوکاتالیست تحت نور ماوراء بنفش است و همچنین میتواند اکسیژن و مواد آلی را بهطور مستقیم اکسیده کند. استفاده از شکل «نانو» دی اکسید تیتانیوم شرایط را پیچیده نموده و همه این روشهای شیمیایی وضعی را بوجود میآورد که کنترل روی طبیعت و اکوسیستم میسر نخواهد بود. دی اکسید تیتانیوم در طبیعت به صورت مواد معدنی شناخته شده و بشکل شیمیایی نیز تولید میشود. مهمترین زمینه های کاربرد دی اکسید تیتانیوم رنگ، لاک الکل (لعاب)، کاغذ و پلاستیک هستند. دیگر کاربردهای رنگدانه مانند چاپ پارچه، الیاف، لاستیک، محصولات آرایشی و بهداشتی و مواد غذایی میباشند. کاربردهای دیگر نیز وجود دارد: تولید تیتانیوم خالص در شیشه و سرامیکهای شیشهای، سرامیکهای الکتریکی، کاتالیزورها، هادی برق. استفاده از این ماده شیمیایی در زمینه رسوبات و لجنهای استخر و رودخانه نیز بکار رفته است.
حال مسئله کجاست؟ از ۱۰ ماه مارس ۲۰۰۶ «مرکز جهانی پژوهش سرطان» (سیرک) دی اکسید تیتانیوم را جزو مواد سرطان زا قرار داده است و از همه دولتها خواسته تا قوانین لازم برای عدم استفاده این ماده شیمیایی در نظر بگیرند. سفارش این سازمان جهانی بر عدم استفاده در زمینه غذایی بسیار روشن است. در طرح مورد نظر دولت از تکنولوژی «نانو» و استفاده از نانو دی اکسید تیتانیوم در حل معضل تالاب انزلی نام برده شده است. حال از آنجا که این ماده شیمیایی بصورت «نانو» در نظر گرفته شده و در تمام تالاب پخش خواهد شد یک فاجعه زیست محیطی و بهداشتی تلقی میشود. شکل «نانو» بسیار خطرناک بوده زیرا شیوه مورد نظر این ماده را به زنجیره غذایی آب و ماهیان و غذای انسانها انتقال میدهد.
دولت و مسئولان نالایق سازمان محیط زیست، باوجود خطرهای ارزیابی نشده اقدام به اجرای طرح نمودند ولی این امر با اعتراضهای متخصصان دانشگاهی و کنشگرایان زیست محیطی و شهروندان مواجه شد و دادستانی فرمان به ایست این روش داده است. به راستی آیا تالاب بینالمللی انزلی و بیش از یک میلیون شهروند حاشیه نشینان آن موش آزمایشگاهی نهادهای اجرایی دولت است؟ چه منافع اقتصادی در پشت این طرح پنهان شده است؟ رابطه شرکت تولیده کننده این ماده شیمیایی با افراد حکومتی چگونه قابل تحلیل است؟ چه تضمینی وجود دارد که اگر این پروژه اجراشود و میلیونها لیتر «بایوجمی» به داخل تالاب بین المللی انزلی تزریق شود، خطر گسترده و مهلکی بوجود نیاید؟ با پخش این ماده و اثرهای سرطانزای آن چه نتایجی برای شهروندان و نسل آینده بوجود خواهد آمد؟ چرا دولت برخلاف نظر متخصصان دانشگاهی و کنشگران زیست محیطی عمل میکند؟
در زمینه محیط زیستی یک اصل اساسی وجو دارد و آن اصل پیشگیری است. باید قبل از هرچیز سرچشمه آلودگیهای صنعتی و فاضلابها و جاده کشیها و آتش سوزیها گرفته شود. چرا اقدامهای قانونی برای آلوده کنندگان محیط زیست وجود ندارد؟ چرا دولت در مورد کارخانه هایی که فاضلابها را در طبیعت رها میکنند اقدام نمیکند؟ چرا سرمایه گذاری لازم برای فاضلابهای شهری و صنعتی صورت نگرفته است؟ چرا جاده کشی غیرضروری ادامه دارد؟
سرتاسر حکومت اسلامی با تخریب محیط زیست گره خورده است. حکومتگران رانت خوار اسلامی نگران سلامتی انسان و بهداشت عمومی نیستند. پنهانکاری و ساخت و پاخت پنهانی با محافل مالی و تحقیر متخصصان محیط زیست، جزو سیاست همیشگی رژیم بوده است. در چنین شرایط نگران کنندهای، مبارزه و افشاگری علیه سیاستهای دولتی و جلوگیری از اجرای طرحهای خطرناک حکومتی، تنها روش درست است. به این حکومت دینی اعتمادی نیست زیرا مسئولان آن اغلب حریص و فاسد و بی لیاقت هستند.
جلال ایجادی
ملاحظاتی برای آینده نیروگاه اتمی بوشهر، اکبر معارفی
با «حلاّج»،علی میرفطروس