۱-گستره وسیعتر از "جنبش سبز" و وقایع دیماه ۹۶.
۲-قربانیها، زخمیها، دستگیریها بسیار بیشتر از ۸۸،۸۹ و۹۶.
۳-کاملاً خودجوش و فاقد رهبری متمرکز.
۴-بر پایه نگرانی همگانی از تاثیر افزایش ناگهانی بهای سوخت بر همه ابعاد زندگی.
۵-ترس کمتر.
۶-هماهنگی دستگاههای نظامین و انتظامی و امنیتی برای سرکوب.
۷-عیان شدن روی "سرهنگ" حسن روحانی سابقاً "حقوقدان".
۸-واکنشهای بیشتر مقامهای نظامی.
۹-سکوت نسبی رسانههای بینالمللی.
۱۰-ضعف شدید اتحادیه اروپا در گرفتن موضع نسبت به رژیم.
۱۱-مواضع ناامید کننده واشینگتن نسبت به موضعی که در مورد هنگ کنگ گرفت
۱۲-نبود استراتژی به هنگام قطع اینترنت و ادعای توخالی سفیر آمریکا در آلمان.
۱۳-بیداری، و پشیمانی بخشی از اکثریت خاموش که به روحانی رای دادند.
۱۴-عیان شدن فاصله زیاد میان فعالان واقعی و فعالان مجازی که فقط روی مبل مینشینند و قمپز در میکنند.
۱۵-لزوم ایجاد رهبری متمرکز و خودداری از طرح ادعاهای دردسرساز برای زندانیان داخل.