علی خامنهای، پس از اعتراضات اخیر گفت: "یک توطئه عمیق وسیع بسیار خطرناکی که آن همه پول خرج آن شده بود به وسیله مردم نابود شد. " منتظر فرصت بودند "که در یک بزنگاهی این حرکت را انجام دهند. حرکت تخریب، شرارت و آدمکشی که به واسطه قضیه بنزین لشگر خود را وارد کردند. " او در ادامه گفت: "آتش زدن به فلان بانک، این کار مردم نیست، این کار اشرار است؛ کار اشرار است، این را باید توجه داشت. در یک چنین حوادثی معمولاً اشرار، کینه ورزان، انسانهای ناباب وارد میدان میشوند... هیچ کس به این اشرار کمک نکند. " "دشمن اصلی یعنی استکبار جهانی که پشت مانیتورها نشستهاند میفهمند که این حرکت یعنی چه. آنها تو دهنی میخورند و وادار به عقب نشینی میشوند. " (۱)
باید از این شارلاتان عوامفریب پرسید: آیا استکبار جهانی با توطئهی عمیق مردم را به خیابان کشید، یا بی تفاوتی و بی توجهی شما حاکمانِ نالایق و کم دان بود که در چنین موقعیتی که مردم محتاج نان شب هستند، بنزین را دو برابر کردید؟؟ آیا ملاهای دزد و فاسد، "آدمهای ناباب" و "اشرار" هستند، یا مردم بیچاره و ستم دیدهی ایران؟ آیا خواستهای به حق مردم، کینه ورزی و شرارت است، یا ضرب و شتم و زندانی و کشتار مزدوران رژیم؟ این دروغ پردازیها و روضه خوانیها دیگر خریدار ندارد!
مهدی کروبی از مقامهای سابق رژیم و یکی از رهبران معترضان ۱۳۸۸ که در حصر خانگی به سر میبرد، سخنان سرلشگر حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران را سفیهانه خواند. سلامی گفته بود که امروز ایران درگیر یک جنگ بزرگ جهانی است. کروبی در پاسخ به او و اشارهی سربسته به گفتار خامنهای گفت: "ریشه و بستر اعتراضات اخیر را باید در فساد، تحقیر، تبعیض و نابرابری حاکم جستجو کرد نه در آن سوی آب ها". (۲)
چنانچه مسائل را درست بررسی کنیم، حقایق خودشان را به روشنی نشان میدهند: نخست اینکه زمانی که مهدی کروبی میکوید: "ریشه و بستر اعتراضات اخیر را باید در فساد، تحقیر، تبعیض و نابرابری حاکم جستجو کرد نه در آن سوی آب ها"؛ دارد به خامنهای میگوید ولی برای حفظ جانش، گفتهاش را خطاب به فرمانده پاسداران، بیان میکند. زمانی که خامنهای میگوید: " آنها تو دهنی میخورند و وادار به عقب نشینی میشوند"؛ دارد به معترضانی میگوید که پس از چند روز درگیری، بدون رسیدن به هدف، به خانههایشان بازگشتند. خوشبختانه، مردم نیز مدتهاست که به درستی تشخیص دادهاند که رژیم فقاهتی دروغ میگوید و فرافکنی میکند. در این راستا، مردم فریاد میزنند: "دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست".
عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجهی رژیم، میگوید: "حامیان اغتشاشگران، راهپیمائی مردمی امروز را ببینند تا بدانند مردم واقعی چه کسانی هستند. " (۳)
عباس موسوی که یک آخوند کت شلواری است، یا نادان است و یا مانند خمینی و دارودستهاش، عوامفریب. باید از او پرسید: آیا مردم واقعی، کسانی هستند که مانند جنابعالی، سرشان در توبرهی ملاهاست؟ یا مردم واقعی، کسانی هستند که برای امرار معاش، کار میکنند و مانند ملاها، انگل جامعه نیستند. آیا مردم واقعی، کسانی هستند که برای امرار معاش، باید جای پای رهبر را ببوسند؛ برای امام حسین، قلاده و زنجیر به گردن - روی زمین سینه خیز بروند؛ در نماز جمعه شرکت کنند و شعار بدهند؛ و هر گاه رژیم نیاز به نمایش داشت مانند موشهای آزمایشگاهی و خوکچههای هندی، در خیابانها جولان بدهند و جیرجیر کنند؟؟؟ یا مردم واقعی و صاحبان ایران، کسانی هستند که در مقابل خانواده، جامعه، و میهنشان احساس مسئولیت میکنند و بر عکس دست اندرکاران حکومت، برای منافع جمعی و ملی ارزش قائلاند.
شاید مردم واقعی برای شماها، کسانی هستند که از وجدان و شرف بوئی نبردهاند و یا چنانچه وجدان و شرفی دارند، آنرا گروی مشتی پول گذاشتهاند؟ ولی باید بدانید مردم واقعی، کسانی هستند که برای خواستهای به حق خود، به حکومت فاسد و خودکامهتان، "نه" میگویند، اعتراض میکنند، و جلویش میایستند.
برای آگاهی سخنگویِ "کم دان" و گمراهِ وزارت خارجه، این شما انسان نماهای حکومتی هستید که "اغتشاشگر" و "گروههای خط گرفته"اید. این شما ئست اندرکارانِ دروغگو و فاسد هستید که "اشرار"، "اوباش" و "فتنه گرید". شماهائی که بوئی از انسانیت نبردهاید، با حقیقت در ستیز و با واقعیت بیگانه اید؛ باید بدانید که کشتار وحشیانهی مردم بی گناه ایران، بی پاسخ نمیماند و تک تک شما در دادگاههای ملت ایران مجبور به پاسخ خواهید شد. خوشبختانه، مشتتان پیش مردم بیدار ایران، باز شده و عمر منحوس رژیمتان به آخر رسیده و به زودی برگ دفتر رژیم ضد انسانی و ضد ایرانیِ فقاهتی بسته خواهد شد.
سخنگوی بعدی
رمضان شریف، سخنگوی سپاه، در کمال وقاحت با فرافکنی در تلاش است که مسئولیت شکست رژیم ملاها را، به گردن دیگران بیاندازد. آنهم به چه گردنی، "گردنِ شکستهی خاندان پهلوی"!؟ او میگوید جمهوری اسلامی نتوانسته چهره حقیقی حکومت پهلوی را به نسل جوان بیاموزد. در ادامه میگوید، ۴۰ میلیون تن از جمعیت کشور، نه شناخت درستی از حکومت سابق (شاه) دارند و نه آگاهی مناسبی از جنگ ایران و عراق. در چنین شرایطی به اسانی اغفال میشوند و بدام میافتند.
او میگوید که دشمن به دنبال "تطهیر" دوران حکومت پهلوی "در ذهن جوانان است". "روزی نیست که دشمن یک محتوای جدید را تولید نکند و در این شرایط ما هم نتوانستیم کارکرد نظام را در چهل سال گذشته به خوبی نشان داده و چهره منحوس رژیم سابق را آگاهی بخشیم. " در این شرایط نسل جوان دچار شک میشود و با یک چالش جدی روبروست.
سخنگوی سپاه، یا دستخوش اشتباه است و یا مشغول عوامفریبی. او و شرکا یش چهل سال است که تمام اهرمهای قدرت و ثروت را در دست داشتهاند، و طی این چهل سال ارجحیتهایشان در تضاد با ملت ایران بوده؛ زیرا سیاست رژیم اسلامی بر اساس سخنان خمینی یک سیاست فرقهای و غیر ایرانی بوده است.
سیاست کلیِ جمهوری اسلامی بر پایه و اساسِ سخنان خمینی بنا شده است. خمینی گفت: "ایران وجود ندارد. جز اسلام هیچ چیز وجود ندارد". این گفته تبدیل شد به سیاست و برنامهی رژیم. بر اساس این سیاست - که "ایران وجود ندارد" - ارجحیت هایِ رژیم رفت به سویِ اسلام. اسلامِ خمینی و ملاها، یعنی شیعه گری، به ویژه شیعهی علوی. شیعهی علوی که یکنوع فرقه گرائی است، سیاست و ارجحیت رژیم در منطقه گردید.
خمینی، مذهب را جایگزین ملت و مملکت کرد
مهدی بازرگان، اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی، در مورد انقلاب در انقلاب (تغییر انقلاب مردمی به انقلاب اسلامی) و تغییر مسیر مینویسد: "عنصر مذهب بجای ملت و مملکت" اولین تمایز و توسعه خط مشی امام نسبت بحرکت اول "توجه خاص به اسلام و مسلمانان" و "کنار گذاشتن یا فرعی شناختن ایران و ایرانیان بود". (۴)
علی شریعتی، شخصیت برجستهی اسلامگرای قرن بیستم در ایران، در مورد نقش اسلام در جامعه و فرهنگ ایران مینویسد: "ضعف احساس ملیت در ایران، اسلام است که یک مذهبی خارجی است... بخصوص مخالفِ صریح اصل ملیت است و... تاریخ، ناظر و شاهد است که پیش از اسلام، احساس ملیت در ایرانیان بسیار قوی بوده است و قوی تر از مذهب. " (۵)
سیاست نادرست و فرقه گرائیِ رژیم فقاهتی؛ سال هاست که گریبانگیرِ مردم بیچارهی میهنمان شده است. بی لیاقتی، فساد گسترده، و ارجحیت هایِ غیرِ ایرانیِ حکومتگران؛ هم مردم را به فقر و درماندگی محکوم کرده و هم خزانهی دولت را تهی نموده است. این فرقه گرائی، سرمایه گذاری هایِ مورد نیازِ ملت ایران را، در اختیار حزب اله لبنان، شبه نظامیان عراق، حکومت بشار اسد در سوریه، و هوثیهای یمن قرار داده است.
در اینکه رژیم پهلوی منحوس و وابسته و خودکامه بوده، شکی نیست. همه مان نیز میدانیم که رضا پهلوی با وجود در دست داشتنِ میلیاردها دلار از ثروت چپاول شدهی ایران، بوسیلهی پدر و پدر بزرگش؛ چهل سال "فقط" حرف زده و شعار داده؛ زیرا حرکت و عمل، نیاز به برنامه و ستون فقرات و هزینه دارد.
در ضمنی که مادرش (فرح دیبا)، همواره در تلاش بوده که با تحریف حقایق و جعل واقعیتها، سلطنت را دوباره سازی کند. ایشان به تازگی در مورد رژیم ملاها گفته: "باید فکر کند اعتراضهای مردم در وهله اول برای چه بوده است"؟ خانم فرح پهلوی درست میگوید، ولی این دقیقن (دقیقاً) پرسشی است که میبایستی زمانی که میلیونها ایرانی بر علیه شاه در خیابانها شعار میدادند، مطرح میکرد. شاید میتوانست شاه را از "توهم همه چیز دانی"، و حکومت یک بُعدیِ فردی، به هوش بیآورد و نجات بدهد! (۶)
رژیم شکست خوردهی جمهوری اسلامی
ولی هیچکدام از این مسائل ربطی به رژیم شکست خوردهی جمهوری اسلامی ندارد!؟ مشکل رژیم فقاهتی این نیست که نتوانسته رژیم منحوس شاه سابق را به درستی به نمایش بگذارد؛ مشکل اینستکه ارجحیتهای رژیم، نه ربطی به مردم ایران داشته، و نه در بارهی مردم ایران بوده است. ارجحیتهای جمهوری اسلامی که بر اساسِ دید و اعتقاد خمینی، "سیاستی غیر ایرانی و فرقه ای" بوده است. ولی شما شیادان عوامفریب، برای ادامهی عمرِ حکومتِ غرقِ فسادتان، پیوسته دنبال دسیسه و نیرنگ و ترفندهای جدید هستید.
خوشبختانه، سیاست فرقه گرائیتان نیز مدتهاست که در حال سقوط است. با اینکه میلیاردها دلار از ثروتهای ملی کشور و سهم ملت ایران را، به پای مزدوران و شرکایتان در لبنان و عراق ریخته اید؛ مردم هوشیارِ آن دو کشور با انزجار خواستار اخراجتان از کشورهایشان هستند! از اینرو حزب اله و انصار و دیگر شبه نظامیان را به جان معترضین انداخته و کشتار میکنید.
رژیم شارلاتان آخوندی، مزدوران بسیجی و لباس شخصی هایِ اوباش را در تظاهرات دروغین و ساختگی برای طرفداری از رژیم به نمایش گذاشت. مزدوران رژیم در لبنان نیز چنین کردند. "طرفداران گروه حزب اله و جنبش امل نیز در حالی که پرچم این دو گروه را در دست دارند شعار "شیعه، شیعه" سر میدهند. " ولی بی نتیجه است. مشتتان نه تنها پیش مردم ایران، بل که پیش مردم کشورهای همجوار نیز بازشده است. از اینروست که کنسولگریتان را در نجف به آتش کشیدند و چند دفتر علمایتان را تخریب کرده اند؛ و نخست وزیر عراق نیز مجبور به استعفا گردید.
طی چهل سال گذشته، آموختهایم که جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نیست. شاهد بودیم که ارجحیتهای و برنامههای رژیم ربطی به منافع ملت و کشور ندارد. مذهب، برای رژیم فقاهتی، چیزی جز یک وسیله و ابزار برای عوامفریبی نیست. زیرا جمهوی اسلامی آشکار و پیوسته نشان داده، که خدا و پیامبر و امام دست اندرکاران حکومت در "کیسه و شکم و تنبان" خلاصه شده است.
"کی بود کی بود من نبودم"
پروانه سلحشوری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی میگوید: "امروز معترضین اغلب جوانانی هستند که به دنبال اشتغال و یک زندگی مطلوب انسانی و اجتماعی هستند.... ساختار دوگانه ارگانها و نهایتن (نهایتاً) حاکمیت دوگانه از مسئولیت پذیری فرار میکند و با بازی "کی بود کی بود من نبودم" مملکت را اداره میکند. " (۷)
ملت ایران، حتی متن جامعه، به بی تفاوتی حکومتگران نسبت به خواستهای به حق خود، معترض است. عدهی قابل ملاحظهای از هم میهنانمان بیدار شدهاند و از آگاهی نسبی برخوردارند و به این باور رسیدهاند که آنها صاحبان اصلی این آب و خاک هستند، نه امام؛ نه شاه؛ مردم صاحبان اصلی ایران هستند، نه روحانیت؛ و نه دربار و هزار فامیل! ملت بدنبال حقوق انسانی و شهروندیاش میباشد.
وظیفهی حکومت برقراری امنیت کشور، و آرامش مردم است، نه زورگوئی و تجاوز به حریم زندگی، و ضرب و شتم! مردم تشخیص دادهاند که دولت، باید خدمتگزار مردم باشد، نه آقا بالاسر و مزاحم! درک کردهاند که حکومت باید حافظ و نگهدار کشور باشد، نه چپاولگر ثروتهای ملی!
خمینی گفت: "بترسید از اون روزی که این مردم بفهمند در باطن شما چیست و یک انفجار حاصل بشود. از آنروز بترسید... آنروز فاتحهی همهی ما را میخوانند. "
آنروز فرارسیده است
امیرحسین لادن
۱۴ آذرماه ۱۳۹۸
[email protected]
(۱) بی بی سی
(۲) سهام نیوز
(۳) رادیو فردا
(۴) انقلاب ایران در دو حرکت
(۵) سازگاری ایرانی
(۶) رادیو فردا
(۷) بی بی سی
اسلام رحمانی، یک شوخیِ تاریخی، مسعود نقره کار
روح صدام در خامنهای حلول کرد، علی اکبر امیدمهر