درآمد
در نخستین ساعات روز جمعه ۲۴آبان ۹۸ خبر ناگهانی سهمیه بندی و افزایش قیمت بنزین در خروجی رسانهها قرار گرفت. ابتدا افکار عمومی در حالت شوک بود و به تدریج و به ویژه با اثرگذاری جهت دهنده رسانههای برون مرزی و شبکههای اجتماعی، واکنشها آغاز شد واکنش هایی که یکی از خونبارترین (در روزنامه: سخت ترین) حوادث ۴۰سال گذشته در اعتراضات مردمی را رقم زد به گونهای که سرانجام مقام رهبری دستور دلجویی از همه آسیب دیدگان را صادر کرد. حکومت با توجه به تجربه حوادث گذشته چه در ایران چه در کشورهای دیگر از نخستین روز اعتراضها اقدام به قطع کامل اینترنت همگانی کرد ولی ابعاد حوادث را محدود نکرد و فقط موقتا از نگاهها پنهان کرد و برعکس بستر در آمیختن اخبار واقعیتها را با شایعات مساعد نمود. این قبیل اقدامات البته فقط در کشورهایی میسر است که منابع و صنایع بزرگ در انحصار دولت هستند و بخش خصوصی و جامعه مدنی ضعیف و بی قدرت است.
از آنجا که ممکن است بازهم این اتفاقات تکرار شود لازم است واکاوی دقیق تری صورت گیرد تا دست اندرکاران متوجه باشند این شیوه قابل تکرار نیست و به عواقب آن بیشتر بیندیشند. امروزه در همه جهان، مؤسسات تحقیقاتی و شرکتهای داده پردازی فراوانی از جمله در حوزه رسانهها، لحظه به لحظه رویدادهای وب و فضای مجازی را رصد کرده و آثار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آن را برآورد، تحلیل و پیش بینی میکنند و هیچ متخصصی، شیوههای اتخاذ شده در ایران را کارآمد ارزیابی نمیکند.
از نظر اقتصادی
پیش از قطعی اینترنت در حدود یک میلیون و سیصد و هشتاد و هشت تا یک میلیون و سیصد و هشتاد و نه کانال تلگرامی برای ایرانیان وجود داشت. تاکید میکنم اینها فقط تعداد کانالهای موجود و غیر از پیجهای شخصی بود که تعداد بیشتری را در بر میگیرد.
بر اساس یافتههای یک شرکت خصوصی داده پردازی در فضای آشکار نت، تعداد کل بازدیدهای کانالهای تلگرامی که در روزهای پنج شنبه وجمعه ۱۶ تا ۱۷ آبان حدود یک میلیارد و ۲۱۰ میلیون بود، در تاریخ جمعه ۲۴ آبان تا شنبه ۲۵ آبان به یک میلیارد و ۴۹۵ میلیون افزایش یافت اما روز بعد یعنی شنبه تا یکشنبه که هنوز اینترنت قطع نشده بود به ۹۶۱ میلیون و ۹۱۰ هزار کاهش پیدا کرد و در فاصله روز یکشنبه ۲۶ آبان که اینترنت قطع شد تا روز شنبه ۲ آذر، تعداد بازدیدهای کانالهای تلگرامی بین ۱۵۵۰۰۰ تا ۱۹۱ هزار بازدید، نوسان داشت یعنی به صفر نرسیده بود و این تعداد که احتمالاً یا از خارج کشور بوده یا مسئولین و نهادهایی که در داخل دسترسی به اینترنت داشتهاند فعالیت وجود داشت.
اما نکته مهم این است که این تعداد بازدید از کانالهای تلگرامی در یک روز که از حداقل یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر تا یک میلیارد و سیصد و یک میلیارد و چهارصد و یک میلیارد و پانصد هزار بازدید در یک روز بودهاند، عمده انها در واقع بازدید از کانالهای تلگرامی سیاسی نبوده و غالبا مربوط به فعالیت انواع مشاغل، ارتباطات و فعالیتهای اداری به خصوص در بخش خصوصی، ارتباطات خویشاوندی، مسائل درمانی و بسیاری از امور مربوط به زندگی روزمره مردم است. اگر تعداد پیجهای شخصی را که بسیار بیش از کانالها هستند و انها هم عمدتا برای راه اندازی کارهای روزمره مردم، بدون نیاز به آمدوشدهایِ مولد آلودگی هوا و هزینه بر است بیفزاییم آنگاه ابعاد زیان بار قطعی اینترنت بیشتر روشن میشود.
موضوع برآورد خسارتها در گزارشهای دیگران به تفصیل مورد بحث قرار گرفته که از آن میگذرم و فقط به یک امار اشاره میکنم که خسارت قطعی اینترنت را دست کم ده هزار میلیارد تومان برآورد کرده است (سازندگی، ش۵۳۵ دوشنبه۱۱ آذر۹۸ص۷).
از نظر حقوقی
اینترنت یک وسیله چندکارکردی است. از جهتی کارکرد رسانهای دارد و قطع ان یعنی توقیف رسانه و چنین اقدامی باید تابع قانون رسانه باشد و طبق قانون فقط میتوان هر کسی را که با آن مرتکب جرم شده اینترنتش را قطع کرد و بر اساس «اصل شخصی بودن جرم و مجازات» نمیتوان بخاطر جرم کسی، همه را تنبیه کرد.
از جهت وابستگی مشاغل به اینترنت، کارکرد دیگر آن شبیه برق است و قطع آن مانند قطع برق یک شهر بخاطر تخلف بعضی افراد است و قطع برق شهروندی ۱- بدون دلیل، ۲- بدون اطلاع او و۳- برای مدتی نامعین، سه جرم جداگانه است و حکومت باید غرامت قطعی اینترنت را در این مدت بپردازد و هرکس متضرر شده حق شکایت دارد.
از نظر اجتماعی
همانطور که قطعی بنزین میتواند عامل شورش شود، در دنیای امروز قطعی اینترنت هم میتواند بلکه ظرفیت بیشتری برای شورش دارد زیرا وابستگی منافع و مشاغل به اینترنت بیش از بنزین است. قطع کردن اینترنت مصداق اهانت به کرامت انسان نیز هست زیرا راه دستیابی فرد به آگاهی را که جزو ضروری زیست اجتماعی امروز شده است میبندد. همین جنبه اهانت آمیز بودنش، تحریک کننده نارضایتی و خشم شهروندان هم هست. در چند روز قطع اینترنت به وضوح روند افزایش دما را میدیدم اما پیش از رسیدن آن به نقطه جوش، نت وصل شد.
فناوری جدید
وقتی راهها بسته شوند اینطور نیست که همه تسلیم شوند. خلاقیت و جوشش ذهن، ذاتی آدمی است و نمیتوان جلویش را گرفت و میل به بیان ان را هم نمیشود سرکوب کرد و افراد راههای تازهای را پیدا میکنند. از دیشهای ماهوارهای تا تلفنهای ماهوارهای و فناوریهای دیگر قابلیت این را دارند که جایگزین اینترنت دولتی شده یا شبکه نقطهای که از گوشیهای هوشمند موجود در دست مردم تشکیل میشود (نک: روزنامه سازندگی، ش) معرفی شد و یا دادن اینترنت آزاد به ایرانیان که به دنبال امکانات فنی آن میروند.
انتقال مرجعیت رسانهای
وقتی راهها بسته شود نمیتوان جلوی میل غریزی به بیان را در انسان گرفت و هرکسی برای بیان نظر خود راهش را پیدا میکند. در قدیم این نظرات شبنامه و اعلامیه میشد و اکنون علاوه بر انها، تشدید گرایش به مصاحبه با رسانههای خارجی را در پی میآورد. وقتی شهروندان در داخل کشور در صدا و سیمایی که با پول خودشان اداره میشود امکان حرف زدن ندارند و شبکههای اجتماعی هم به رویشان بسته شوند برای دفاع از حق بودن و حق اندیشیدن و حق بیان خود که دفاع از موجودیت و هویت خویش هست با هرسانهای گفتگو خواهند کرد. در چند روز قطعی اینترنت این گرایش در بسیاری تشدید شده بود.
همچنین قطعی اینترنت سبب شد فضای مجازی در انحصار جریان انحلال طلب درآید و منتقدان دیگر، به ویژه مخالفان مدنی حضور چندانی در فضای مجازی نداشته باشند، در نتیجه عده خاصی از کاربران خارج از ایران و رسانههای برون مرزی توانستند روایت مورد نظر خود را به جهان مخابره کنند. تحلیل بیش از ۴. ۱ میلیون توییت و پست اینستاگرامی در یک تحقیق نشان میدهد با وجود قطعی گسترده اینترنت، آنها موفقیت چشمگیری در روزهای ناآرامی داشتهاند و میانگین انتشار روزانه توییت پیرامون حوادث آبان ۹۸ بیش از ۳ برابر توییتها در اعتراضات دی ۹۶ است.
تحلیل محتوای پیامها در توییتر و اینستاگرام نشان میدهد در واقع حکومت از بیم شنیدن صداهای مختلف، فضا را به انحصار یک صدا یا دو صدای متضاد با نتیجهای بعضا واحد در آورد و در آن چند روز مردم مجبور بودند فقط صدای بلندگوهای رسمی مانتد صدا و سیما و برخی روزنامههای همسوی انان را بشنوند و یا صدای اپوزیسیون انحلال طلب؛ و مردم در معرض انتخاب میان یک دوقطبی قرار گرفتند.
رویکرد کاربران توییتر در این شرایط که اینترنت داخلی قطع شده بود این گونه است که ۶۹ درصد قرمز (به شدت منفی)، ۱۹ درصد خنثی، ۷ درصد انتقادی و ۵ درصد مثبت است.
فضای اینستاگرام هم تفاوت چندانی با توییتر ندارد و رویکرد کاربران اینستاگرام ۶۳ درصد قرمز ۲۰ درصد خنثی، ۱۳٪ انتقادی و فقط ۴ درصد مثبت است.
البته این آمارها در روزهای متفاوت فرق میکند مثلاً در روز اول یعنی ۲۵ آبان که موج اول واکنشها در شبکههای اجتماعی است و جامعه در وضعیت شوک اولیه به سر میبرد در توییتر ۸۷٪ پیامها قرمز یا به شدت منفی، ۸٪ خنثی، ۳٪ انتقادی و ۲٪ مثبت است اما به سبب قطعی کامل اینترنت در روز ۲۸ آبان آمار واکنشهای منفی به ۹۲ درصد افزایش و پیامهای خنثی به ۳ درصد کاهش پیدا کرده است.
چون فضای توییتر در مقایسه با اینستاگرام تندتر است در اینستاگرام در روز اول یعنی ۲۵ آبان ۳۸ درصد قرمز یا منفی، ۳۰ درصد انتقادی، ۲۷ درصد خنثی و ۵ درصد مثبت است.
گرچه حکومت فکر میکند با قطعی اینترنت، شورش را مهار میکند و در نتیجه امام جمعه تهران در اولین جمعه پس از اعتراضات در نماز جمعه تهران، ضمن اینکه همه معترضان را محارب قلمداد کرده و حتی میگوید سیاهی لشگرها هم باید چنان تنبیه شوند که تا اخرعمرشان جرات نکنند به سیاهی لشگر شدن در اعتراضات فکر کنند میگوید: «اگر مسئولان میخواهند بدانند اقدامشان چقدر مهم بوده، ببینند که دشمنان ملت از قطع اینترنت تا چه اندازه ناراحت هستند؛ یعنی شما لانه زنبور را پیدا کردید. این کار تا اینجا این بارکالله دارد. پیامرسانهای داخلی را تقویت کنید تا نیاز مردم به اینترنت تأمین شود. هر چه زودتر اینترنت بومی و ملی را راهاندازی کنید و در رابطه با شبکههای خارجی اگر بنا به باز کردن است، تقاضا میکنم بازِ باز نکنید» (خاتمی، جمعه ۱ آذر۹۸)
اما آمارها در مجموع نشان میدهند با قطعی اینترنت در درجه اول مردم و در درجه دوم حکومت بازنده فضای مجازی بوده و در مقطع ناآرامیها اینترنت رها از کنترل حکومت، منبع اصلی جهت دهی به افکار عمومی در جهان است و عدم انحصار و وجود تنوع در این زمینه میتواند بیشتر به سود جامعه باشد و جلوی کانالیزه کردن را بگیرد. جامعه از انسداد رسانهای به شدت آسیب میبیند اما اگر بپذیریم زیان مردم به زیان حکومت هم هست، در اینصورت خود عوامل انسداد و حکومت، بازنده نهایی هستند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از روزنامه سازندگی، ش۵۵۰ سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۸ ص ۱ و ۲
کانال گفتارهای باقی
https://t.me/emadbaghi
اینستاگرام emadeddinbaghi
وبسایت www.emadbaghi.com
فیس بوک Emadbaqi@