پژمان اکبرزاده - بی بی سی
تصویر بالا یکی از نسخههای شکننده پاپیروس درباره اندیشههای مانی (۲۱۶-۲۷۴ م)، پیامبر ایرانی است؛ دستنوشتهای از حدود سال ۴۰۰ میلادی که در مصر کشف شده است و آیین او را بیواسطه شرح میدهد. مانی در مدتی کوتاه پیروان بسیاری از آسیای میانه تا اروپا پیدا کرد. او در دین خود، به روشنی ایدههایی از آیین زرتشت، مسیحیت و سپس بودایی را مبنا قرار داده بود. به باور مانی، دنیا محل نبرد میان نیروهای مرتبط با تاریکی و روشنایی است؛ نبردی که به رهایی روح از بدن مادی میانجامد.
سال ۲۰۱۹ نودمین سالگرد کشف دستنوشتههای مانوی به زبان قِبطی در مصر بود. به این بهانه، موزه-کتابخانه چِستر بیتی (Chester Beatty) در دوبلین نمایشگاهی با عنوان "راز مانی" برگزار کرده است. در ماه اکتبر موزه همچنین میزبان همایشی برای بررسی محتوای دستنوشتهها بود. انجمن جهانی مانی شناسی در آلمان برای برگزاری این برنامه همکاری داشته است. گرچه مانی یک پیامبر ایرانی به شمار میرود اما هیچیک از سخنرانان و شرکت کنندگان در همایش ایرانی نبودند.
دستنوشتههای قبطی و همچنین دست نوشتههایی که پیش از آن در آسیای میانه کشف شدند انقلابی در شناخت اندیشههای مانی پدید آوردند. آثار کشف شده در مصر از راه دلالان آثار تاریخی به موزه-کتابخانه چِستِر بیتی در دوبلین رسیدند؛ مرکزی که توسط آلفرد چستر بیتی (۱۹۶۸-۱۸۷۵)، بازرگان سرشناس آمریکایی بنیان نهاده شده است. او شیفته نسخههای خطی از خاورزمین بود.
پیش از کشف این نسخهها، هیچ دسترسی مستقیمی به متنهای مانویان وجود نداشت. در دانشنامه ایرانیکا آمده، پیش از این "آنچه از آیین مانوی دانسته میشد تنها بر پایه منابع دستهدوم بود؛ متنهای زرتشتی، مسیحی، اسلامی و بودایی که بیشتر توسط مخالفان مانی نوشته شده بودند."
آیین مانوی: "نخسین آیین جهانی"
پاول دیلی، سرپرست محتوایی نمایشگاه "راز مانی" و یکی از نویسندگان کتاب "مانی در دربار پادشاهان ایران" معتقد است، آیین مانَوی را میتوان به عنوان نخستین دینِ جهانی برشمرد. او میگوید: "یکی از دلایل جهانی شدن این آیین، رشد مانی در میانرودان بود. منطقهای که گرچه در آن زمان بخشی از امپراتوری ایران بود ولی محل برخورد فرهنگهای ایرانی، یونانی-رومی و آرامی به شمار میرفت. او خود را جانشین زرتشت، بودا و مسیح اعلام کرد؛ بسیاری از پیرُوانش دوزبانه بودند و پیش از آنکه به آیین مانوی ایمان بیاورند، زرتشتی، مسیحی یا بودایی بودند. در نتیجه مانی توانست به سرعت ایدههای خود را با باورهایی که مردم، پیش تر به آنها معتقد بودند هماهنگ کند."
نسخههای قبطی از اندیشههای مانی در آغاز توسط متخصص آلمانی، هوگو ایبشر و فرزندش، رُلف در برلین ترمیم شدند. این آثار از سال ۱۹۵۳ در دوبلین نگهداری میشوند. از آن زمان متخصصان در موزه-کتابخانه چستر بیتی با جدیت کوشیدهاند دستنوشتهها را حفظ و مرمت کنند.
مانی و امپراتوران ساسانی
مانی در سال ۲۱۶ میلادی در نزدیکی تیسفون به دنیا آمد. در ۲۴ سالگی تبلیغ برای دین خود را آغاز کرد. او برای این کار ابتدا به هندوستان سفر کرد و در زمان پادشاهی شاپور یکم، امپراتور ساسانی، به ایران بازگشت. شاپور یکم به مانی اجازه داد تا آزادانه به مناطق گوناگون امپراتوری سفر و آیین خود را تبلیغ کند.
پاول دیلی که در دانشگاه آیُوا، استاد ادیان باستانی است میگوید، از شیوه ارتباط مانی با امپراتوران ایرانی هنوز دادههای چندانی در دست نیست ولی روشن است که او از حدود سال ۲۴۰ میلادی نشستهایی با شاپور یکم درباره آیین خود داشته: "به نظر میرسد شاپور در ابتدای پادشاهیاش سیاست ملایمی در رابطه با مذهب پیش گرفته بوده و از سویی مانی هم آیین خود را دارای ریشههای زرتشتی معرفی کرده است. بعدها اما کَرتیر، روحانی بانفوذ زرتشتی، که مانی را رقیب خود میدید موافقت بهرام یکم را برای برخورد با مانی و در نهایت دستگیری او جلب کرد."
هنوز بر سر اینکه مانی اعدام شد یا خود در زندان درگذشت اختلاف نظر وجود دارد ولی در منابع گوناگون آمده پس از مرگ او در گُندی شاپور، پیکرش از دروازه شهر آویزان شد. این موضوع در تعدادی از مینیاتورهای کهن ایرانی نیز ترسیم شده است.
آیینی که ناپدید شد
مانویان به ویژه پس از مرگ مانی به شدت مورد آزار قرار گرفتند. حتی امپراتور روم، دیوکلسین، دستور کشتن بسیاری از مانویان و سوزاندن کتابهایشان را صادر کرد. پاول دیلی میگوید: "مانویان با ایران مرتبط دانسته میشدند که در آن زمان در حال جنگ با روم بود. اما زرتشتیان و مسیحیان در دیگر نقاط هم به آنها به عنوان بدعت گذاران در دین مینگریستند. این نگرش در دوره اسلامی نیز ادامه پیدا کرد."
گرچه یکی از خانهای اویغور در سدههای میانه، به آیین مانوی رسمیت داد ولی این موقعیت در هیچ منطقه دیگری برای این آیین پدید نیامد. در عوض فشارهای حکومتی و سرکوب مانویان ادامه پیدا کرد تا جایی که در سدههای پانزدهم و شانزدهم میلادی آیین مانوی عملا محو شد. پاول دیلی، استاد ادیان کهن دانشگان آیُوا و از برگزارکنندگان نمایشگاه "راز مانی" در دوبلین میگوید: "آخرین نشانههای حضور مانویان در جنوب چین دیده شده و آن هم به صورت یک گونه محلی از آیین بودا."
تا اوایل سده بیستم میلادی، مفقود شدن و از بین بردن نوشتههای مانویان، شناخت آیین آنها را بسیار دشوار کرده بود ولی سه کشف تاریخی این مشکل را تا حد زیادی برطرف کرد. پاول دیلی میافزاید: "دست نوشته های قِبطی در مصر پیدا شدند؛ دستنوشته های پهلوی و سُغدی در طُرفان و دستنوشتههای چینی و ترکی باستان در دون-هوانگ، هر دو در آسیای میانه. با همکارانم، ایان گاردنر و جیسون بِدون در حال کار روی یکی از مهمترین دستنوشته های قِبطی هستیم که اطلاعات ارزشمندی درباره تاثیر مانی از سرچشمههای ایرانی به دست میدهد. برای نمونه او از "قانون زرتشت" سخن میگوید که به نظر می رسد در پیوند با اوستا باشد."
نمایشگاهی تاریک برای مراقبت از دستنوشتهها
نسخههای منحصر بفرد پاپیروس از اندیشههای مانی اکنون در موزه چستربیتی قابل دیدن است. موزه برای علاقهمندانی که از ایرلند دور هستند امکان یک گردش مجازی در نمایشگاه را هم فراهم کرده است. نور در کمترین حد ممکن در نمایشگاه به کار گرفته شده تا به دستنوشتهها آسیبی وارد نشود. علاوه بر نمایش این نسخهها، تعدادی از آثاری که در دیگر مراکز فرهنگی اروپا درباره مانی وجود دارد نیز به امانت گرفته شدهاند.
از جمله این آثار باید به یک مُهر بلوری اشاره کرد که در سده سوم میلادی در میانرودان ساخته شده و برخی به این باورند که مهر رسمی مانی بوده است. روی مُهر، چهره مانی و دو تن از پیروانش ترسیم و در حاشیه آن به خط آرامی نوشته شده: "مانی، پیام آور عیسی مسیح".