Sunday, Mar 22, 2020

صفحه نخست » نیویورک تایمز: چرا اپیدمی کرونا برای نیویورک بسیار بدتر از ۱۱ سپتامبر است؟

sept_032220.jpgشفقنا - در یکی دو هفته اخیر تمام توجهات رسانه های آمریکا به موضوع خطر فروپاشی اقتصادی نیویورک بخاطر کرونا بوده. بیماری همه‌گیری که تقریبا زندگی را در نیویورک، بزرگترین شهر و مرکز اقتصادی ایالات متحده متوقف کرده و حداقل در اولین مراحل این پاندمی باعث شده مشاغل مرتبط با توریسم، از جمله بیش از ۲۵ هزار رستوران و ۱۲۰ هزار اتاق هتل با تهدیدات جدی مواجه شود.

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا از نیویورک تایمز؛ رونی لاونشتاین مدیر دفتر بودجه نیویورک پیامدهای اقتصادی احتمالی پاندمی کرونا را گسترده تر از خسارت اقتصادی دو بحران گذشته نیویورک عنوان کرده است. اشاره این مقام اقتصادی- سیاسی به حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ و بحران مالی سال ۲۰۰۸ است که از نظر اقتصادی آسیب های زیادی به بار آوردند. او اما بر این باور است که بحران کرونا برای مشاغلی خاص چون رستوران داری و هتل داری، خصوصا اعضای ضعیف تر این مشاغل از حد بحران گذشته و موجب تعطیلی کامل بسیاری از رستوران ها و هتل ها بشود.

نیویورک شهری است که بیش از هر چیزی به توریست های داخلی و خارجی و مخاطبان نمایش های برادوی، بازدید کنندگان موزه ها و مشتاقان زندگی شبانه پر جنب و جوش شهر وابسته است و بنابراین قطع حضور توریست ها که در گام اول به تعطیلی تئاترهای برادوی انجامیده، میتواند آسیب های زیادی برای بسیاری از هتل ها و رستوران های وابسته به صنعت تئاتر داشته باشد. از این نظر هشدار جیمز پاروت مدیر سیاست های اقتصادی و مالی نیویورک میتواند لسیار نگران کننده باشد که اعلام خطر کرده نیویورک حداقل ۵۰۰ هزار شغل مربوط به مشاغل مرتبط با گردشگران را از دست خواهد داد.

در این زمینه، فرانک برونی در یادداشت هشداردهنده اش به تفاوت های دو بحران بزرگ سابق با بحران کرونا پرداخته است: «پس از حملات تروریستی یازده سپتامبر ۲۰۰۱ ، ما مجبور به دفاع بودیم. خوب یادم میاید که به ما گفته شده بود که اجازه ندهید که تروریست ها پیروز شوند. اجازه ندهید که آنها شادی های شما را به سرقت برده و یا کارهای روزمره شما را مختل کنند. گفته بودند که در مورد خطوط و مقررات امنیتی پرشماری که قبلاً وجود نداشتند، صبور باشید و تا جای ممکن زندگی عادی را از سر بگیرید. حتی یادم است که رئیس جمهور آن دوران، جورج دبلیو بوش گفت به دیزنی لندها بروید و خوش باشید. اما تمام دیزنی لندها اکنون بسته اند».

نویسنده نیویورک تایمز مینویسد که « برای همین است که عقیده دارم شبح کرونا کاملاً متفاوت از لحظات قبلی هراس یا ویرانی های ملی است. اگر به طور خاص با ۱۱ سپتامبر مقایسه کنیم، معلوم می شود که در ماجرای کرونا وحشت و ترور بیشتر شبیه به ترور است، یعنی یک بافت شریرانه از آسیب پذیری، درماندگی و ناتوانایی در حدس زدن و فهمیدن آنچه در آینده رخ خواهد داد. این بار وحشت حاکم بی رحمانه تر است، به دلیل تناقض های روانی و اخلاقی و عاطفی که در بیماری همه گیر وجود دارد. تناقضی که در بین تمایل ذاتی افراد به ارتباط با انزوای ایمن کننده مورد لزوم برای فرار از این بیماری وجود دارد. و درباره این که در همان لحظه ای که به شدت ناامید هستیم، اما بسیاری از وسایل مورد علاقه ما که ما را از این حس و حال درمی آورند، جزو موارد ممنوعه هستند».

این فقط کنسرت ها و رویدادهای ورزشی نیستند که تعطیل یا لغو شده اند. این فقط رستوران ها، جشن های تولد و عروسی ، میتزا های بار نیستند که تعطیلند. یا حتی موضوع تعطیلی سینماها و فیلم های ابرقهرمانی نیست، با این که درست در زمانی هستیم که به ابرقهرمانان نیاز داریم.

پیروی از آخرین و تازه ترین دستورالعمل هایی که رئیس جمهور ترامپ اعلام کرده، به این معناست که تجمع بیش از ۱۰ نفر ممنوع است. این یعنی مثلاً مسابقه فوتبال کودکان ممنوع است، و البته کلیسا ممنوع است، آن هم در شرایطی که مطمئنم آمریکایی ها این روزها بیشتر و سخت تر از همیشه دعا می کنند، اما نه در کلیساها و مساجد و کنیسه ها در پیشگاه نمادهای خدا، و نه در جمع آرامش بخش دوستان و همسایگان، و نه حتی در کنار کشیش ها و خاخام ها یا امامان مساجد.

نه ، تمام این کارها ممنوع است، تا امنیت خودمان حفظ شود. دستورالعملی که فاصله اجتماعی برای گسستن زنجیره انتقال ویروس نامیده شده. این فاصله اجتماعی یک عامل دیگر است، یک تناقض دیگر، که چگونه فاصله گرفتن از دیگران می تواند روشی برای حفظ امنیت اجتماع باشد؟ یعنی برای دوباره دور هم جمع شدن فعلا باید جدا از هم بمانیم و این یک ضرورت اپیدمیولوژیک است. این یک ضربه روحی است. من این را در روز سنت پاتریک در نیویورک می نویسم، اما هیچ رژه ای در خیابان ها وجود ندارد و هیچ رستوران و کافه ای باز نیست.

کافه ها و رستوران ها: همواره پس از بحران ها و طوفان ها در کافه ها و رستوران ها جمع میشویم، هم برای تقویت مشاغل محلی و هم برای بهبود حال مان و بازگشت به روند نرمال و عادی زندگی. اما روند عادی زندگی دشمن ما در هجوم این بیماری همه گیر است. در واقع در دوران کرونا باید دور از هنجارهای انسانی و اجتماعی عمل کنیم. رفتاری ناهنجار، تا از بیماری دور بمانیم. همانطور که اخیراً میشل گلدبرگ نوشت: "این موضوع مانند شیمی درمانی اجتماعی است، در حالی که به بافت زندگی اجتماعی ما آسیب می رساند، اما در عین حال تنها راه نجات است».

همین چند روز پیش یکی از دوستان قدیمی ام را در خیابان دیدم و هر دو با شوق به سوی هم آمدیم. اما چند قدم مانده به هم، آژیر خطر در سرم به صدا درآمد و متوقف شدم. او اما حواسش به من بود، نه به بیماری، و همین طور به آمدنش ادامه داد، تا دو قدمی من، که او نیز ناگهان متوقف شد. این جزو قوانین نانوشته پاندمی کرونا بود، و گرنه کجا ما همدیگر را عامل آلودگی می دانستیم؟!

بعد از یازده سپتامبر، برای مقابله با عوارض اقتصادی حملات، بسیاری به دنبال حمایت از انواع مشاغل در نیویورک و واشنگتن که بیشترین آسیب را دیده بودند، به انواع و اقسام رفتارهای حمایتی دست زدند. در مورد همه گیری اما موضوع مشکل تر است. چون مشاغلی که بیشتر تحت تاثیر قرار گرفته اند، بسته شده اند و تعامل با آنها نیز نمی تواند کاملاً به حوزه مجازی منتقل شود. البته می توان با خرید بلیت های مدت دار سینما و تئاتر، ژتون رستوران ها و... و هدیه دادن آن ها این تبعات را کاهش داد، اما این که پاندمی کرونا زمان مشخص آغاز و پایان ندارد و پدیده ای در جریان است، این راهکارها را کم تاثیرتر نیز می کند.

«ماندن در خانه» ، «کار از خانه» و تعطیل کردن کار تصمیمات شیرینی هستند، البته زمانی که داوطلبانه و برای زمانی محدود اتخاذ شده باشند، اما انزوا و خلوت اجباری و نامشخص، یک وضعیت تنهایی، کلاستروفوبیک و دیوانه کننده است. این در صورت اجبار، دیگر بهشت ​​نیست، بلکه یک وضعیت جهنمی است.

موضوع ناراحت کننده اما این است که با تمام شعارهایی که داده می شود، خانه های زیادی این روزها برخی شان متروک افتاده اند و ازشان جدا شده ایم. مثلا دانشجویان کالج از ساختمانهای دانشگاه بیرون رانده شده اند، در حالی که شاید امن ترین و ارزشمندترین فضاهای آنها همین ساختمان ها باشد. یا کارگران از مکان های استقرارشان منع شده اند.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy