Friday, Apr 3, 2020

صفحه نخست » انسان ها برای بقای خود به یک حکومت جهانی نیاز دارند

- بی بی سی

شیوع کرونا یک بحران جهانی است. اما از راه‌حلی جهانی خبری نیست.

کشورهای مختلف در مواجهه با این مشکل، نه فقط راه‌حل‌های گوناگونی را برگزیدند بلکه حتی تلقی‌شان از این بحران هم یکسان نیست. یکی مانندکره جنوبی از روز اول به شدت سخت‌گیری کرده و یکی دیگر مانند برزیل هنوز بر سر واقعی بودن این بحران با دنیا مجادله می‌کند.

این در حالی است که به دلیل آسان بودن شیوع ویروس کرونا، در نهایت هیچ کشوری موفق نخواهد شد به تنهایی مساله را به شکل کامل حل کند. تا روزی که جایی در کره زمین، ویروس کرونا در میان جمعیت بزرگی شایع است و واکسن موثری برای همگان ساخته نشده، این خطر وجود دارد ویروس، بار دیگر فراگیر شود.

به بیان دیگر به رغم اینکه همه انسانها با یک بحران مشابه روبه‌رو هستند، اما ظاهرا هنوز نتوانسته‌اند راهی پیدا کنند که با راه‌حلی مشابه، بحران را ریشه‌کن کنند. نه تنها از هماهنگی گسترده برای جلوگیری از گسترش بحران خبری نیست، بلکه همبستگی جهانی برای جلوگیری از فجایع بزرگ هم، بیشتر یک ژست رسانه‌ای است تا برنامه‌ای علمی و موثر.

فقدان یک "حکومت جهانی" موثر از هر زمان دیگری در جریان بحران کرونا به چشم می‌آید و فرصتی شده تا برخی نخبگان سیاسی مانندگوردون براون، نخست‌وزیر اسبق بریتانیا بر روی آن انگشت بگذارند و خواستار راه‌حلی فوری بشوند. اما این نخبگان از چه صحبت می‌کنند؟ چرا عدم وجود یک حکومت جهانی این روزها به چشم آمده؟ و وضعیت چنین حکومتی در ساختار کنونی نظم بین‌المللی جهان، چگونه است؟

چرا حکومت جهانی؟

فرض کنید که یک کشور ثروتمند اروپایی موفق شود مرزهایش را برای مدت طولانی بسته نگاه دارد و با تکیه بر زیرساختهای نظام درمانی موثرش با کرونا مقابله کند. این کشور فرضی با ثروت اندوخته و وام‌های صندوق بین‌المللی پول هزینه هنگفت تعطیلی اقتصاد را می‌دهد. و شیوع کرونا را به کلی در سراسر کشور ریشه‌کن می‌کند.

بعد چه؟ این کشور فرضی تا کی می‌تواند به تنهایی بحران کرونا را حل کند؟ و در زمان بازگشایی مرزها چه اتفاقی رخ خواهد داد؟

علاوه بر این، مساله همبستگی جهانی و کمک به دیگر انسانهایی که جانشان در خطر است، چه جایگاهی در نظم سیاسی کنونی دارد؟

بر اساس هشدارهایی که این مدت منتشر شده، کرونا می‌تواند آثار فاجعه‌باری در مناطق فقیر جهان مانند برخی کشورهای آفریقایی، یامناطق جنگ زده خاورمیانه برجای بگذارد. این در حالی است که هنوز ویروس در برخی از این مناطق فراگیر نشده و اگر اقدام موثر و فوری صورت بگیرد، بخت جلوگیری از این فجایع وجود دارد.

به عنوان مثال روز پنج‌شنبه سازمان بهداشت جهانی درباره شیوع کرونا در خاورمیانه هشدار داد. در عین حال دکتر احمد المنظری، مدیر منطقه‌ای این سازمان در شرق مدیترانه در بیانیه‌اش نوشته است: "اگر چه فرصت اندکی (برای جلوگیری از فاجعه در خاورمیانه) وجود دارد، اما این فرصت روز به روز کمتر می‌شود."

وضعیتی مشابه کشورهای آفریقایی را نیز تهدید می‌کند. مجمع جهانی اقتصاد پیش‌بینی کرده که به دلیل عوامل بسیار مانند فقر، تغذیه نامناسب، عدم دسترسی به خدمات درمانی و سطح پایین بهداشت، ویروس کرونا می‌تواند بیشترین تعداد قربانی را در قاره آفریقا بگیرد. این مجمع نیز مانند سازمان بهداشت جهانی، برای جلوگیری از یک"فاجعه بزرگ" به ویژه در مناطق مرکزی و جنوبی آفریقا پیشنهاد کرده است.

این میان عدم هماهنگی در میان کشورهای ثروتمند نیز کم نبوده. از آغاز بحران کرونا، دولت‌های مختلف - تقریبا همگی با انگیزه‌های سیاسی و بر مبنای عواملی بی‌ارتباط به یافته‌های علمی - درباره چگونگی برخورد با این ویروس تصمیم گرفتند. مثلا در اروپا، خیلی زود مساله کرونا به زورآزمایی برخی دولتهای ملی کوچکتر (مانند جمهوری چک) با نهاد فراملی اتحادیه اروپا تبدیل شد.

در پراگ، آندری بابیش، نخست‌وزیر پوپولیست این کشور تصمیم گرفت که تمامی توصیه‌های کمیسیون اروپایی را زیرپا بگذارد و خیلی زودتر درهای کشور را ببندد و چرخ اقتصاد را متوقف کند؛ یک نمایش سیاسی موثر که در نهایت به ضرر اورزولا فن در لاین، رییس تازه‌وارد کمیسیون اروپایی تمام شد.

یا در برخی کشورهای دیگر، رقابت سیاستمداران دست راستی در حمایت از نئولیبرالیسم و اقتصاد بازار آزاد در مقابل سیاستمداران طرفدار سیاستهای حمایتی و اجتماعی موجب شد تا برخی دولت‌ها شیوع کرونا را جدی نگیرند. مثلا در بریتانیا، دولت متهم شد که فرصتی مناسب را برای کنترل این ویروس فدای استراتژی فعال نگاه داشتن اقتصاد کرده است.

در مواردی، رویکرد سیاستمداران پوپولیست مانند دونالد ترامپ در آمریکا، ژائیر بولسونارو در برزیل و آندرس مانوئل لوپز اوبرادور در مکزیک در آغاز بحران تلاش کردند که آن را بی‌اهمیت نشان بدهند.

هر سه رئیس جمهور پافشاری کردند که پوشش رسانه‌ای بحران به حیات سیاسی آنها ارتباط دارد، نه واقعی بودن تهدید کرونا. و هر سه در مواردی، اطلاعات گمراه‌کننده و حتی کاملا غلط درباره ویروس کرونا منتشر کردند. در نهایت هر سه این کشورها با مشکل جدی شیوع کرونا روبه‌رو شدند.

این میان وضعیت کشورهایی که حکومتهای سرکوبگر یا تمامیت‌خواه دارندنیز پرسش‌هایی کلیدی را به بحث اضافه می‌کند. مثلا آمارهایی که توسط کشورهایی مانند ایران، چین یا روسیه منتشر می‌شوند از سوی برخی کارشناسان زیر سئوال می‌رود. و اگر این کشورها با اهداف سیاسی، درباره شیوع ویروس لاپوشانی کنند، دودش در نهایت به چشم همه خواهد رفت.

در دنیای امروز، نه کسی می‌تواند رهبرهایی مانند ترامپ، بولسونارو یا ابرادور را مجبور کند که دست به اقداماتی مانند قرنطینه یا لغو پروازها بزنند نه این امکان وجود دارد که کشورهای ثروتمند مجبور شوند تا به کمک کشورهای فقیر در آفریقا و خاورمیانه بروند. هیچ راهی هم وجود ندارد تا کشورهایی مانند چین، ایران یا روسیه، مجبور شوند تا درباره شیوع کرونا از خود شفافیت نشان بدهند.

چه سازمان بهداشت جهانی که یک نهاد بین‌المللی با عضویت رسمی دولت‌های جهان محسوب می‌شود و چه مجمع جهانی اقتصاد که یک نهاد بین‌المللی غیردولتی است با عضویت بزرگترین شرکتهای تجاری دنیا، هیچکدام قدرت و اختیاری برای طرح‌ریزی یک پاسخ جهانی به یک بحران جهانی مانند شیوع کرونا ندارند.

به همین دلیل، گوردون براون، نخست‌وزیر اسبق بریتانیا، هفته گذشته به روزنامه گاردین گفت که دولت‌های جهان باید هرچه سریعتر یک "حکومت جهانی" موقت تشکیل بدهند تا بتوانند از پس دو بعد عمیق بحران کرونا بربیایند: اول کنترل شیوع ویروس و دوم بحران اقتصادی ناشی از این ویروس.

این نخستین بار نیست که رهبر سابق حزب کارگر بریتانیا بر روی یکی از ایرادهای ساختاری نظم کنونی جهان انگشت می‌گذارد. آقای براون حدود ۲۰ روز پیش در مقاله‌ای نظراتش را شرح داد و نوشت که بحران فعلی، ایرادهای ساختاری نظم فعلی جهان را نمایان کرده و نتیجه مستقیم عدم هماهنگی و همکاری رهبران جهان و ناکارآمدی سازمان‌های بین‌المللی برای ایجاد این هماهنگی است.

کدام حکومت جهانی؟

"حکومت جهانی" ترکیب عجیبی است که برای همه معنای مشابهی ندارد. دستکم در زبان فارسی، چنین عبارتی می‌تواند یادآور مفهوم دینی آخرالزمان و ظهور منجی موعود (در اینجا امام دوازدهم شیعیان) باشد. یا در نگاه پوپولیست‌های ملی‌گرا، یک توطئه پیچیده که توسط نخبگان جهانی‌گرا یا گلوبالیست طرح‌ریزی شده است.

اما در دنیای واقعی، حکومت جهانی یا Global Governance یک سازوکار حقوقی است که اگرچه به شکل نظام‌مند و یکپارچه، بسیار ضعیف و بی‌خاصیت به نظر می‌رسد، اما لایه‌های پنهان بیشماری دارد که گاهی بر تصمیمات قوی‌ترین کشورهای جهان نیز اثر می‌گذارد.

به عنوان مثال، جمهوری اسلامی ایران که در بحران کرونا متهم به لاپوشانی شده، در جریان مجادله هسته‌ای، مجبور شد تا درهای تاسیسات هسته‌ای خود را به روی بازرسان باز کند. آیا این اتفاق به دلیل وجود یک حکومت جهانی رخ داد؟

واقعیت این است که قدرتهای پیگیر مساله در مجبور کردن ایران به عقب‌نشینی و شفاف‌سازی یک برنامه محرمانه هسته‌ای نقش کلیدی داشتند. اما آنها این نقش را از طریق سازوکارهای حکومت جهانی، به طور مشخص سازمان بین‌المللی انرژی اتمی و شورای امنیت بازی کردند. هر دوی این نهادها مانند سازمان بهداشت جهانی، بخشی از ساختار سازمان ملل متحد هستند.

به بیان دیگر، اگر انگیزه کافی برای اقدامی موثر (مانند شفاف کردن یک برنامه هسته‌ای مخفی) وجود داشته باشد، ابزارهایی برای عقب‌راندن حاکمیت ملی وجود دارد. اما آیا سازمان بهداشت جهانی هرگز می‌تواند چنین نقشی را بازی کند؟ آیا سازمان بهداشت جهانی هرگز می‌تواند کشوری را مجبور کند تا برخلاف تصمیم دولت ملی، دست به اقدامی بزند؟

پاسخ کوتاه به این سوال منفی است. نه فقط سازمان بهداشت جهانی بلکه تصمیمات بخش عمده سازمان‌های بین‌المللی که در ساختار حکومت جهانی سازمان ملل فعالیت می‌کنند، ضمانت اجرایی کافی ندارند. اما این به معنای بی‌اثر بودن فعالیت‌های این سازمان‌ها یا قوانین بین‌المللی نیست. ابزارهای بسیاری می‌تواند به سازمانهای بین‌المللی، قدرت و اختیار فراملی (supranational) ببخشد.

مثلا صندوق بین‌المللی پول، با شروطی که برای اعطای وام تعیین می‌کندمی‌تواند تصمیماتش را (که عموما تغییرات اقتصادی است) به کشورهای وام‌گیرنده تحمیل کند. (این سازمان از جمله نهادهایی است که خارج از چارچوب سازمان ملل تشکیل شده، ولی حالا بخشی از شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل است.)

به بیان دیگر اگر سازمان بهداشت جهانی بخواهد توصیه‌های کارشناسانش مو به مو اجرا شوند، باید به دنبال ابزارهایی برای اجباری کردن این توصیه‌ها باشد. اما سازمان بهداشت جهانی از منابع مالی عظیم مانند بانک جهانی یا صندوق بین‌المللی پول محروم است و بیشتر نقش تحقیقاتی و مشورتی با هدف تعیین سطح استانداردها را بازی می‌کند.

از آن طرف به رغم اینکه هم سازمان بهداشت جهانی و هم صندوق بین‌المللی پول (و باقی نهادهای اقتصاد جهانی) زیر چتر شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل هستند، اما این نهادها با هم ارتباط ارگانیک ندارند. حتی ارتباط برخی از این نهادها (به ویژه نهادهای اقتصاد جهانی مانند سازمان تجارت جهانی و صندوق بین‌المللی پول) با سازمان ملل، بیشتر جنبه تشریفاتی دارد و این سازمانها به عنوان نهادهای خودمختار، زیر مجموعه گروه سازمان‌های ویژه در شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان مللند.

در نهایت اگر صندوق بین‌المللی پول بخواهد استانداردهای سازمان بهداشت جهانی را از طریق وامهای مشروط اجرا کند (فارغ از اینکه اجرای این ایده در چارچوب بوروکراتیک سازمان ملل اساسا ممکن هست یا نه)، تصمیمی است که این صندوق باید در چارچوب سازوکار مالی خود بگیرد، نه بر اساس مقررات ساختاری و تصمیمات پزشکی سازمان بهداشت جهانی.

در میان این نهادها، شورای امنیت که یکی از شش ارگان اصلی سازمان ملل محسوب می‌شود، قدرتمندترین و موثرترین نهاد حکومت جهانی است. علت این قدرت فراملی نیز در اختیارات معروفی نهفته است که با عنوان فصل هفتم منشور ملل متحد، شهرتی جهانی دارد. این فصل به شورای امنیت اجازه می‌دهد تا علیه کشورهای جهان دست به اقدام نظامی بزند. از اقدام نظامی در جنگ کره تا همین اواخر، که مداخله نظامی کشورهای دنیا در لیبی را به دنبال داشت، از این فصل چندین بار برای اقدام نظامی بین‌المللی استفاده شده است.

بر روی کاغذ، شورای امنیت شاید آخرین بخت جدی حکومت جهانی برای اقدامی فراملی است؛ نهادی که استفاده از آن بسیار دشوار اما در نهایت موثر و واقعی است. تصمیمات شورای امنیت، کاملا سیاسی است و در صورت نقض منافع پنج عضو دائمی آن (روسیه، آمریکا، بریتانیا، فرانسه و چین)، به طور معمول از سوی این کشورها وتو می‌شود.

اما در وضعیتی که بحران به شکل قابل ملاحظه‌ای افزایش پیدا کند و خطرات فروپاشی نظم کنونی جهان و از بین‌رفتن ساختار فعلی حکومت جهانی جدی شود، احتمال استفاده از این ابزار غیرممکن نیست. مشکل وضعیت امروز این است که هنوز تا رسیدن به چنان وضعیت آخرالزمانی، فاصله زیادی وجود دارد. به بیان دیگر فعلا چشم‌اندازی برای ورود شورای امنیت سازمان ملل به بحران کرونا وجود ندارد.

با این وصف به رغم اینکه جان بسیاری از انسانها در کشورهای فقیر در خطر است و فقدان یک هماهنگی بین‌المللی می‌تواند آثار مخربی برای همه (از جمله کشورهای قدرتمند و ثروتمند) داشته باشد، فعلا در ساختار کنونی راهی برای اجرای یک راه‌حل جهانی برای این بحران جهانی وجود ندارد.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy