ایران وایر - فرامرز داور
چهل سال از زمان حمله عراق به ایران و شروع یک جنگ تمامعیار میگذرد. طولانیترین جنگ کلاسیک قرن بیستم هنوز ناشنیدههای بسیاری دارد. شهروندان ایرانی که سن آنها اجازه میدهد، به یاد میآورند که در جریان حمله عراق به شهرهای ایران و مناطق مسکونی، در ابتدا بسیاری از بمبها عمل نمیکردند و خسارات انسانی وسیعی بر جای نمیگذاشتند. اما شرایط پس از سخنان «اکبر هاشمی رفسنجانی» در یکی از خطبههای نماز جمعه تهران، به سرعت تغییر کرد و تلفات غیرنظامیان ایرانی در مناطق مسکونی افزایش یافت.
***
حمله عراق به شهرهای ایران در زمستان ۱۳۶۵ آغاز شد و یک سال بعد شدت گرفت. حملات عراق به مناطق مسکونی عمدتا به دو صورت بمباران مناطق غیرنظامی توسط هواپیماهای بمبافکن و شلیک موشکهای دستکاریشده «اسکاد-بی» صورت میگرفت.
«جواد شریفیراد»، متخصص نیروی هوایی ارتش ایران در تخریب و خنثیسازی مهمات هوایی در مرکز پشتیبانی هواپیما، در خاطرات مکتوب خود گفته است که برخی از بمبهایی که بمبافکنهای عراق به روی مناطق شهری ایران رها میکردند، عمل نمیکردند و خسارت جدی در پی نداشتند. در بررسیهای صورتگرفته از سوی متخصصان نظامی ایران معلوم شد که ضامن بمبها در زمان نصب روی بمبافکنها به طور عامدانه برداشته نمیشود تا در زمان رها شدن عمل نکنند. کم کم این موضوع برای متخصصان ایرانی سوالبرانگیز شد که ماجرا چیست؟
نظامیان ایران پس از مدتی متوجه شدند بمبهای عملنکرده در مناطق شهری ایران از بمبافکنهایی رها میشود که از «پایگاه هوایی شعیبیه» به پرواز در میآیند. جواد شریفیراد میگوید به این نتیجه رسیدیم که گروهی در پایگاه شعیبیه دست به اقداماتی میزنند که بمبهای ریختهشده در مناطق شهری ایران عمل نکنند و غیرنظامیان را به کشتن ندهد.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
اسرار نظامی در خطبههای نماز جمعه
نتیجهگیری نیروی هوایی ارتش ایران درباره علت عمل نکردن بمبها به سرعت وارد تبلیغات رسمی جمهوری اسلامی شد. اکبر هاشمی رفسنجانی، جانشین آیتالله «روحالله خمینی» در فرماندهی کل قوا و فرمانده جنگ با عراق، موضوع را در نماز جمعه تهران مطرح کرد و گفت جمهوری اسلامی چنان نفوذی در عراق دارد که در پایگاههای هواییشان کاری میکند که بمبهایشان عمل نکند.
به فاصله کوتاهی پس از این، بمبهای رهاشده عراق در مناطق شهری ایران شروع به عمل کردند و وضعیت تغییر کرد. مدتی بعد یکی از خلبانان پایگاه هوایی شعیبیه در ایران به اسارت گرفته شد. جواد شریفیراد در خاطرات خود گفته است کنجکاو دیدار با آن خلبان شده و پس از ملاقات با او علت بمبهای عملنکرده را پرسیده است؛ «گفت نمیدانم چه شده، اما چند وقت پیش گروه بزرگی را به اتهام خیانت به صدام اعدام کردند.» ۷۰ نفر در شعیبیه پس از خطبههای نماز جمعه هاشمی رفسنجانی اعدام شده بودند.
هاشمی در یکی دیگر از خطبههای نماز جمعه خود در تهران اشکالات موشکهای دستکاریشده اسکاد-بی را توضیح داد که پس از شلیک به سمت ایران از جمله مناطق شهری، عمل نمیکردند و تلفات گسترده بر جای نمیگذاشتند. او در خاطرات اسفند ۱۳۶۶ نوشته است: «دیشب هم به تهران موشک زدهاند و عجیب این است که بیشتر موشکها در هوا و فضای تهران منفجر میشود و بعضیها هم عمل نمیکند.»
او چند روز بعد از تماس تلفنی با «حسن روحانی»، فرمانده «پدافند هوایی جمهوری اسلامی ایران»، در مورد کشف علت عمل نکردن موشکها نوشته است: «با دکتر روحانی تلفنی صحبت کردم. گفت نظر متخصصان این است که موشکهای پرتابشده عراقی همان اسکاد-بی است که به سوخت آن اضافه شده و از سر جنگی آن کاسته شده و در نتیجه قدرت انفجاری آن کم و برد آن اضافه شده است و به خاطر نواقصی که پیدا کرده، در هوا منفجر میشود. با منزل صحبت کردم. آنها به خاطر موشکباران تهران، موقتاً از سفر به مشهد منصرف شدهاند.»
هاشمی سپس مسائل مرتبط با نقص فنی موشکهای اسکاد-بی عراق را که از روحانی شنیده بود در خطبههای نماز جمعه شرح داد و گفت: «این موشکها موشکهایی است که ما با رموز آن آشنا هستیم و چیزی از رموز این موشکها از ما پنهان نیست.» با توضیحات فنی که هاشمی رفسنجانی درباره اشکالات موشکهای عملنکرده عراق داد، ارتش صدام به سرعت در صدد رفع نواقص آن بر آمد، هر چند که دیگر اواخر جنگ و دوره پذیرش قطعنامه نیمهاجراشده ۵۹۸ و البته آتشبس غیرحرفهای ایران رسیده بود.
عراقیها نماز جمعه را رصد میکردند
سرلشکر «وفیق السامرایی»، رییس بخش ایران در استخبارات عراق و از معتمدان «صدام حسین» در جنگ با ایران، گفته است که یکی از کارهای او شنیدن خطبههای نماز جمعه و سخنرانی مقامهای جمهوری اسلامی برای پی بردن به مسائل جنگ و جزییات برنامههای احتمالی ایران بوده است.
السامرایی در کتاب خاطرات خود به نام «ویرانی دروازههای شرقی» نوشته است «شخصا خطبههای نماز جمعه و اظهارات مقامات مسئول ايرانی را جزء به جزء مطالعه میکردم و به نتیجهگیریهای لازم میرسیدیم. مثلا، دو ماه پيش از حمله اصلی و گسترده ایرانیها در منطقه دزفول-شوش که سوم فروردین ۱۳۶۱ شروع شد، رفسنجانی، رییس وقت "مجلس شورای اسلامی"، به دزفول رفت و در سخنانی گفت مردم دزفول دشمن را از اطراف شهرشان بیرون خواهند کرد. ما این سخنرانی را به پای بالا بردن روحیه نگذاشتیم، بلکه در کنار دیگر فعالیتها و اطلاعاتی که جمعآوری میکردیم، آن را آغاز یک حمله تلقی کردیم.»
اشاره وفیق السامرایی به عملیات «فتح المبین» است که ایران در جریان آن موفق شد عراق را از بخشهایی از استان خوزستان به عقب براند و سرزمینهای اشغالشده ایرانی را به وسعت ۲ هزار و ۴۰۰ کیلومتر مربع آزاد کند و غرب دزفول، شوش و اندیمشک را از دست نظامیان عراق در آورد. هر چند در مقابل، آمادگی پیدا کردن عراق از روی سخنرانی هاشمی رفسنجانی و تجزیه و تحلیل جابهجایی قوای نظامی و تکیه فرماندهان جنگ بر حملات موج انسانی، تلفات بسیار سنگینی را در خطوط مقدم به ایران وارد کرد.
چهل سال پس از جنگ خونین هشت ساله، فصلی از این تاریخ را باید به تاثیر خطبههای نماز جمعه تهران و اظهارات عمومی فرماندهان جنگ، خصوصا اثر اظهارات هاشمی رفسنجانی بر افزایش تلفات غیرنظامی اختصاص داد. جنگی که سی و چند سال پس از پایان، هنوز در وضعیت آتشبس است، خسارتهای ایران بابت تجاوز صدام مطالبه نشده و قرارداد صلحی میان دو طرف به امضا نرسیده است.
سقوط ۱۳۷ درصدی ارزش ریال در یک سال
آیا بالاخره ماشه کشیده شد؟