الف
روح الله زم روز ۲۲ آذرماه پس از مدت کوتاهی از تایید حکمش اعدام شد .
پس از دهه اول انقلاب، اعدام روح الله زم شاید نخستین مورد از اعدام فرزندان انقلابیون یا دستکم از معدود موارد و مشهورترین شان باشد . با این حال با وجود آنکه در تاریخ انقلاب کم نبوده است موارد جدایی راه فرزندان از پدران که بعضا به اعدام یا کشته شدن فرزندان ختم شده اما کمتر پیش آمده که اسم و رسم این فرزندان در افکار عمومی به اندازه نام روح الله زم مطرح شود.
روح الله زم با بکار گرفتن سرمایه اجتماعی و سیاسی خانوادگی اش مانند تمام آقازاده های دیگر در مدتی کوتاه گام های بسیار بلندی برداشت اما بر خلاف دیگر آقازاده ها که معمولا سعی در پنهان کردن عملکرد خود دارند او شاید به اقتضای حوزه فعالیتش (یعنی رسانه) خود را هر چه بیشتر در منظر افکار عمومی به نمایش گذاشت. طی دستکم دو دهه گذشته که از رواج اصطلاح آقازاده و آقازادگی در ادبیات سیاسی و رسانه ای می گذرد کمتر کسی مانند او خبرساز و مشهور شد و شاید بتوان گفت جدا از زمینه ها و شرایط سیاسی و اجتماعی، او بیش از هر چیزی قربانی روحیه ماجراجویی خود شد.
فرزندان مقامات سیاسی در همه جای دنیا به اقتضای موقعیت اجتماعی و سیاسی خود نوعا در معرض برخی بلندپروازی ها قرار دارند که بسته به استعداد و روحیه و خلق و خوی خود در مسیر تحقق آن عمل می کنند. در جمهوری اسلامی اما ماجرا قدری پیچیده تر است. آنان اولا به دلیل پرورش در یک محیط دینی به شدت آرمانی و تربیت سیاسی نسبتا ایزوله و گلخانه ای، و ثانیا به دلیل اطلاع زودهنگام از برخی آفت ها و کاستی ها در میان دوستان و همفکران خانوادگی که معمولا از عموم مردم پنهان است و تناقض این موارد -هر چند هم که معدود باشد- با شعارها و آرمان های بسیار بزرگ، شکننده تر از سیاسیون حرفه ای ظاهر می شوند و ظرفیت روانی کم تری برای هضم آن دارند. روحیه سرکش جوانی و احتمالا تلاش برای اصلاح یا افشاگری در گام های نخست، آنان را به اتخاذ موضع انتقادی علیه این موارد می کشاند اما رفته رفته پس از ناکامی در این راه به این پندار می رسند که از ابتدا با یک فریب بزرگ سروکار داشته اند و باید مردم را هم از آن آگاه کنند.
با این حال مشکل می توان مورد روح الله زم را صرفا در این زمینه کلی تحلیل کرد. آنچه باعث می شود این تبیین کلی درباره موقعیت آقازادگی در جمهوری اسلامی درباره او صادق اما کامل نباشد حجم فعالیت ها و گستره و عمق آن هاست. نوع رفتار و اظهارات او نیز بنا به شواهد منتشر شده و اظهارات برخی دوستان سابقش و همچنین قضاوت کارشناسان سیاسی و رسانه ای ، کمتر بهره ای از «خطای شرافتمندانه» داشت و او به اذعان حتی همراهان و همفکران سیاسی اش حدی برای تمایلات خود تعریف نکرده بود.
در هر حال مورد روح الله زم تلنگری است به نظام تربیت و جامعه پذیری سیاسی متعارف در جمهوری اسلامی که ترکیبی است از آرمان گرایی خیالپردازانه ، زیست ایزوله و گلخانه ای و فقدان نهادهای موثر برای پیشگیری و ممانعت از روحیه زیاده روی احتمالی آقازاده ها پیش از آنکه خسارتی به کشور، خودشان و بیش از همه خانواده آنان وارد شود.