Wednesday, Dec 23, 2020

صفحه نخست » "آمدنیوز" و اهمیت افشاگریِ بی‌خدشه، رضا علامه‌زاده

Reza_Allamehzadeh.jpgتورگسترى و دزدیدن یک پناهنده سیاسى، شکنجه و گرفتن اعترافات اجبارى و پخش آن از تلویزیون، برگزارى نمایشى مضحک به عنوان دادگاه، و در نهایت اعدام یک فعال رسانه‌اى، هر یک به تنهائى تخلف آشکار از موازین پذیرفته شده‌ى همه‌ى دولت‌هاى عضو سازمان ملل متحد است که رژیم اسلامى حاکم بر ایران در مورد "روح‌الله زم" به‌تمامى و یک‌جا مرتکب شده است.
از وقتى رژیم اسلامى آخرین پرده از این نمایش کثیف را بر صحنه برد و خبرِ دار زدن روح‌الله زم را منتشر کرد موجى از خبر و تفسیر در رسانه‌هاى فارسى به‌راه افتاد که همچنان ادامه دارد: برخورد نهادهاى جهانى و ایرانىِ مدافع حقوق بشر با این جنایت تازه، اطلاعیه دولت‌هاى غربى، تهدیدها و خط و نشان کشیدن‌هاى رسمى و غیررسمى مقامات اروپائى و امریکائى، و پاسخ‌هاى طرف‌هاى ایرانى‌شان و خبرهائى از این دست.

در کنار و هم‌گام با این‌گونه اخبار که اعتبارشان را از منابع اصلى‌شان مثل خبرگزارى‌هاى شناخته شده و سخنگویان رسمى مى‌گیرند موج حتى سنگین‌ترى از "اخبار فوری" و "تفسیرهای کارشناسانه" فضاى رسانه‌هاى فارسى‌زبان را با خود برده است که بى‌پایه یا دستکم بى‌ارزش بودنشان را به‌راحتى مى‌توان از بطنِ خبر یا از سابقه خبررسان‌ها و مفسران دریافت. این شبه‌خبرها متاسفانه حتى بیش از خبرهاى موثق دست‌به‌دست مى‌شوند و به اختلاط خبر و ضدخبر دامن مى‌زنند.
کافى است گشتى در شبکه‌هاى اجتماعى و سایت‌هاى فارسى‌زبان بزنید، یا ساعتى پاى تلویزیون‌هاى فارسى زبان بنشنید تا به چشم خود ببینید و به گوش خود بشنوید که خبرهای بی‌اساسِ مدعی "افشاگری" هم‌چنان پُرمشتری است!
یکی از اهداف شناخته‌شده‌ی دستگاه امنیتی رژیم، اشباع کردن محیط خبری رسانه‌های اجتماعی است که نمی‌تواند کنترلی بر آنان داشته باشد. رژیم به خوبی می‌داند که مردم ما حتی اگر یک خبر راست از صدا و سیمای آنان پخش شود باورش ندارند. بنابراین برای مخدوش کردن اخبار درست و معتبر رسانه‌های دیگر تا جائی که بتواند با سرریز کردن اخبار جنجالیِ دروغین تشخیص صحت و سقم اخبار را اگر نه ناممکن که دشوار می‌کند.
جدا از ماموران مستقیم رژیم که به‌اشکال مختلف در برخی از رسانه‌های مخالف رژیم اسلامی نفوذ دارند، و به احتمال زیاد بسیار بیشتر از آنان، افرادی هستند که به خاطر کسب درآمدِ آسان و اسم و رسم در کردن در فضای رسانه‌ای، هیچ ابائی در جعل خبر و اشاعه آن ندارند؛ این همان راهی است که متاسفانه "آمدنیوز" در اغلب موارد طی ‌کرده است.
مى‌گویند امروز وقت حرف زدن از نقش "آمدنیوز" در انتشار خبرهاى دروغ و در بسیارى موارد ساخته و پرداخته‌ى دستگاه‌هاى امنیتى رژیم اسلامى نیست؛ اخبارى جعلى که صرفا به دلیلِ داشتن ظاهرى مخالف رژیم، در شبکه‌هاى اجتماعى و تلویزیون‌هاى فارسى‌زبانِ خارج از کشور بازتاب زیادى مى‌یافت.
به‌نگاه من، اتفاقا حالا که توجه مردم به دلیل جنایت وحشتناک رژیم اسلامی در دزدیدن و به دار آویختن روح‌الله زم به فعالین رسانه‌ای جلب شده بهترین وقت برای تاکید بر اهمیت خبررسانی درست و بی‌خدشه به مخاطبین رسانه‌هاست که تشنه‌ی اخبار واقعی‌اند.
دروغ‌پردازى در هر شکل و به هر انگیزه هیچ‌گاه در خدمت به هیچ جامعه‌ای نیست حتى جامعه‌اى که از دست حاکمانش به ستوه آمده و آرزوى شنیدن یک خبر دل‌خوش کننده - هرچند دروغ یا غلوآمیز - مثل مرگ قریب‌الوقوع رهبر داشته باشد؛ خبری که برخی با انتشار مکررش برای خود تخصص آفریده‌اند!
همین امروز اگر یک ایرانی مهاجر در استرالیا - مثلا - زیر ماشین برود چندین "خبر فوری! " به شکل مقاله و ویدئو در مورد یک قتل سیاسی تازه در رسانه‌ها منتشر شده و رادیو و تلویزیون‌ها با خبررسان‌ها مصاحبه می‌کنند بی‌آن‌که کمترین سند قابل قبولی ارائه دهند یا کمترین زحمتی برای دست‌یابی به حقیقت ماجرا بکشند. آیا رسانه‌ها با انتشار این‌گونه اخبار، بیشتر به رژیمی که پرونده‌اش در آدم‌کشی پر و پیمان است صدمه می‌زنند یا به قضات "دادگاه جنائی لاهه" که در آینده‌ی آرزوئیِ من و اکثریت مردم وطنم، باید روزی به پرونده قتل "شرفکندی" و "بختیار" و "مختاری" و "ندا آقاسلطان" و "نوید افکاری" و صدها قربانی دیگر رسیدگی کنند؟
اگر شایعه‌ی کشته شدن "جهان‌پهلوان تختى" و "صمد بهرنگى" به دست ساواک را کسانى که به دروغ بودن آن اطمینان داشتند رواج نمى‌دادند امروز پس از چهل سال که از انحلال ساواک مى‌گذرد سلطنت‌طلبان افراطى نمى‌توانستند با تکیه بر آن زیر همه‌ى انحرافات دستگاه امنیتى رژیم پهلوى بزنند تا حدى که تیرباران ۹ زندانى محکوم به حبس توسط ساواک در تپه‌هاى اوین را بى‌اعتبار جلوه دهند و یا حتى از اساس انکار کنند؛ جنایتِ هولناکى که اسناد مربوط به آن روشن‌تر از آن است که هیچ وجدان آگاهى قادر به نادیده انگاشتنش باشد.
شکی نیست که افشاگری وظیفه‌ی سنگینی است که بیش از همه بر دوش اهالی رسانه گذاشته شده است. ولی مسابقه با چشم بسته برای پیش‌افتادن در افشاگری حتی به قیمت قربانی کردن واقعیت، نامسئولانه‌ترین کاری است که از یک اهل رسانه انتظار می‌رود.
*
برگرفته از سایت "عصرنو"، گاه‌نوشت‌های رضا علامه‌زاده



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy