Saturday, Feb 13, 2021

صفحه نخست » «خوانش سریانی- آرامی قرآن»، کتابی که تقدس و آسمانی بودن قرآن را با خاک یکسان می کند؛ ف. م. سخن

B7533D85-E17E-4DF3-AFB4-18014D45A80D.pngما به شکل خانوادگی مسلمان شده ایم، نه با خواندن کتاب.

به بیان دیگر، چون خانواده ی ما مسلمان بوده، جامعه ی ما مسلمان بوده، مدرسه ی ما، دانشگاه ما، رادیو تلویزیون ما همه ی اس و اساس اش بر مبنای اسلام بوده، ما مسلمان شده ایم.

از بچگی با نام محمد و علی و حسین آشنا شده ایم. حزن اجتماعی را هنگام ضربت خوردن علی سال ها مشاهده و حس کرده ایم. شهادت حسین به عنوان حماسه همیشه برای ما تکرار شده. قرآن به عنوان کتابی که توسط خداوند بر محمد در غار حرا نازل شده، برای ما به شکل امر مسلم و مقدسی تعریف شده....

همه ی این ها ما را مسلمان کرده است. نه این که با کتاب خواندن، با اندیشیدن، با فکر کردن، با دنبال کردن علمی موضوع دین، مسلمان شده باشیم نه!

نتیجه این که:
«با کتاب خواندن و بحث علمی و منطقی هم دست از اسلام و قرآن اش بر نخواهیم داشت.»

آن هایی هم که مثل من دست بر می دارند، در نهایت امر، تربیت و اجتماع، چنان در وجودشان رسوخ می کند که مثلا موقع ترس می گویند: یا امام رضا خودت به داد ما برس!

یا موقع کمک خواستن از یک نیروی ماورایی، فریاد می زنند: یا علی!

یا از همه ی این ها مهم تر موقع گرفتاری جدی، مثلا بیماری سخت عزیزان، و در مرحله ای که از پزشک ها کاری ساخته نیست، سرِ ما به طرف آسمان بالا می رود و می گوییم: خدایا خودت به ما کمک کن!

این ها در اثر تزریق تدریجی و پیوسته یک «فرهنگ» در طول زندگی ماست نه از روی آگاهی علمی و منطقی و مبتنی بر اندیشگی.

بنابراین، خواندن یک کتاب علمی و صد در صد تحقیقی، صد در صد مبتنی بر فاکت های علمی، نمی تواند موجب نامسلمان شدن «اکثریت» مسلمان ها بشود.

این کتاب های علمی، که امروز یکی از آن ها را معرفی می کنم، و تقدس قرآن و آسمانی بودن اش را تنها با علم «فیلولوژی» با خاک یکسان می کند، فقط به درد کسانی می خورد که توانسته اند و یا می کوشند، خود را از مدار ستاره ای حجیم و جهنمی به نام اسلام، به هر ضرب و زوری که هست بِکَنند، و از جاذبه ی اجباری و تحمیلی آن به سمت فضای لایتناهی «آزادی» بگریزند.

به عبارتی این نوع کتاب ها، کتاب هایی ست که به درد اشخاص خاص، اشخاص اندیشمند، اشخاص از نظر ذهنی و فکری و اندیشگی قدرتمند می خورد که با فرار از جاذبه ی نظم و فرهنگ تحمیلی حتی ممکن است به تاریکی و تنهایی فضای بی کران دچار شوند اما این کار را با شجاعت می کنند تا تنها چیزی که در جهان برای شان و برای تمام مردمان باید مهم باشد، یعنی «انسان» و «انسانیت» بشود مبدا و منشاء تمام پندارها و گفتارها و کردار ها.

ظاهرا مقدمه ام طولانی شد.

چند سال پیش، کتابی به زبان آلمانی به دست ام رسید نوشته ی شخصی به نام «کریستف لوکزنبرگ» به نام:
Die Syro-Aramäische Lesart des Koran

با زیرتیتر تکمیلیِ:
Ein Beitrag zur Entschlüsselung der Koransprache

حالا ترجمه ی این تیترها را چند خط پایین تر خدمت تان عرض می کنم.

ما در گذشته های دور زبانی داشته ایم به نام سریانی-آرامی. زبان عربِ زمانِ محمد که در زمان خودش زبان ناپخته ای بوده، تحت تاثیر این زبان بوده است. قرآن هم از این زبان بسیار تاثیر گرفته است مثل تاثیری که زبان فارسی از زبان عربی گرفته.

حتی کلماتی مانند خودِ قرآن و مکه و مدینه کلماتی سریانی هستند نه عربی!

بر این اساس است که جناب کریستف لوکزنبرگ که دانشمندی ست متخصص زبان های سامی، با علم زبان شناسی، قرآن را تجزیه و تحلیل می کند و به نتایج بی نهایت جالبی می رسد.

نتایجی که نشان می دهد قرآن کتابی آسمانی «نیست» بلکه ترجمه ی مغلوطی ست از متونی که به زبان های سریانی-آرامی وجود داشته است!

کتاب را که به دست گرفتم، وزن علمی و آکادمیک آن در همان ورق زدن های اولیه مشخص شد. کتاب، کتابی عامه پسند، و نوشته شده بر اساس احساسات و مسائل روز نبود.

موضوع وقتی جالب تر شد که دانستم نام این آقای «کریستف لوکزنبرگ» مثل نامِ خود من مستعار است با این تفاوت که امروز هویت من آشکار شده، ولی هنوز که هنوز است کسی نمی داند -یا کمتر کسی می داند- که این جناب لوکزنبرگ که بوده است.

علت استفاده از نام مستعار هم ترسی بوده که آقای کریستف از مسلمانان متعصب و واکنش آن ها نسبت به این کتاب داشته است.

کتاب کتابی نیست که برای خواندن در یک نشست و برخاست نوشته شده باشد. کتاب کتابی علمی و جدی ست که باید با حوصله خوانده و فهمیده شود.

من با چشم های خراب ام این توفیق را داشتم که کتاب را آرام آرام به زبان اصلی اش بخوانم و با مدرکی موثق و صد در صد علمی آشنا شوم که نشان می دهد قرآن بی هیچ شک و شبهه ای کتابی ست زمینی و گوینده و نویسنده ی آن هر چه گفته که بعدها برایش نوشته اند، ترجمه ای ست غلط غلوط از متون گذشتگان و مربوط به دین مسیح و دیگران.

امروز این سعادت برای محققان و جوانان کنج کاو و نترس، جوانانی که ترسی از کنده شدن از مدارهای اجباری پیرامون فرهنگ ها و دین های غلط و فاسد ندارند دست داده که محقق پر تلاش ایرانی جناب ب. بی نیاز (داریوش) این کتاب ارزشمند و یگانه را به فارسی ترجمه کند و انتشارات گرامی فروغ در کلن آلمان آن را با عنوان:
«خوانش سریانی-آرامی قرآن؛ جستاری برای رازگشایی زبان قرآن»
به چاپ برساند.

من متاسفانه چاپ فارسی این کتاب را ندیده ام، فقط خبر انتشار آن را از طریق صفحه ی فیس بوک «باشگاه کتاب» امیر عزتی، دریافت کرده ام که با شناختی که از سایر ترجمه های جناب بی نیاز دارم، مطمئن هستم این ترجمه هم ترجمه ای متین و صحیح خواهد بود که قطعا با چاپ آراسته ی انتشارات فروغ منتشر شده است.

اگر واقعا کنج کاو هستید که قرآن از کجا آمده و نوشته های آن از کجا نشات گرفته، این کتاب را حتما خریداری و مطالعه کنید.

اگر هم حوصله ی خواندن کتاب های جدی ندارید، حتما این کتاب را تهیه کنید و در کنار نسخه ی قرآنی که در خانه تان دارید قرار دهید تا دستکم نشان داده شود، منشاء و مبداء این قرآنی که امروز تمام زندگی ما تحت تاثیر آن به فنا رفته کجا بوده و ما بر اساس ترجمه ی غلط غلوط مردی عرب، گرفتار چه کمدی تلخی در تاریخ بشریت شده ایم!

وب سایت انتشارات فروغ:
https://www.forough-book.com/



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy