صراطنیوز نوشت: «ساشا سبحانی» از جمله اولین آقازاده هایی است که آوازه مفاسدش در میان تمام ایرانیان پیچید. وی فرزند «احمد سبحانی» سفیر سابق ایران در ونزوئلا در دولت های خاتمی و احمدی نژاد است که به واسطه اقدامات نابهنجار، هرزگی و سبک زندگی به شدت مبتذلش، به نماد ار آقازادگان ناخلف تبدیل شد.
اخیراً خبر دستگیری ساشا سبحانی در اسپانیا به جرم قاچاق انسان، مجدداً نام او را بر سر زبان ها انداخت و بسیاری از رسانه ها به همین بهانه با بازنشر سوابق ساشا و پدرش، به این سوژه پرداختند. شبکه بهایی «من و تو» نیز از این قافله عقب نماند و با اختصاص تریبون یک ساعته برنامه اتاق خبر به این آقازاده قمارباز، سعی نمود تا در آستانه ورود به چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب، شاه ماهی سیاسی خود را از این معرکه صید نماید!
جالب اینکه همسو با رسانه های اپوزیسیون آنطرف آب، طی چند هفته گذشته، شبکه افق رسانه ملی نیز با دعوت از «احمد سبحانی» (پدر ساشا) بعنوان کارشناس مسائل آمریکای لاتین در برنامه نقش جهان، نقش خود در راستای پروموت کردن خاندان سبحانی را به احسن وجه ایفا نمود! اگرچه احمد سبحانی چند سال پیش، صراحتاً از اقدامات پسر ناخلفش برائت جسته بود و ایضاً نمی توان گناه پسر را به پای پدر نوشت، اما آیا کارشناس دیگری در حوزه مسائل آمریکای لاتین در کشور موجود نبود که می باید آنتن زنده صداوسیما را به فردی اختصاص داد که از تربیت شایسته تنها فرزند ذکور خویش نیز عاجز بوده است؟!
مع الاسف هزینه ای که این پدر و پسر و امثال سبحانی ها، با تربیت نادرست و هنجارشکنی هایشان، به اعتبار نظام اسلامی وارد آورده اند، بحدی است که نمی توان مجازات و ما به ازایی برای آن تعریف نمود؛ با این وجود، جای شگفتی است که بجای بایکوت کردن و تنبیه حداقلی این افراد، همسو با رسانه های برانداز لندن نشین، آنتن زنده رسانه ملی در اختیار ایشان قرار می گیرد و اصل احترام به شعور مخاطب، لگدمال می شود!
کوتاه سخن آنکه، رویکرد رسانه ملی در دعوت از میهمانان و افراد حاشیه ساز، به بهانه جذب مخاطب و رقابت با شبکه های تلویزیونی فارسی زبان خارج نشین، بیش از آنکه ثمره و عایدی داشته باشد، همچون گل بخودی به دروازه حاکمیت تلقی می شود و بیم آن می رود که تداوم این روند غلط، نه تنها مردم عادی بلکه علاقه مندان و دلسوزان اسلام و انقلاب را نیز نسبت به صداوسیما بدبین کند!
زیباکلام: برای شبکه منوتو «ساشا سبحانی» مطرح نیست
انصاف نیوز: استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران دربارهی مصاحبه ساشا سبحانی با شبکه منوتو به انصاف نیوز میگوید: اساسا ساشا سبحانی برای شبکه منوتو مطرح نیست بلکه به دنبال سوژهای است که با آن به جمهوری اسلامی حمله کند. او همچنین میگوید هیچ اشکالی ندارد اگر مسئولی که شعار مرگ بر آمریکا نمیدهد و آمریکا ستیزی نمیکند فرزند خود را برای تحصیل یا زندگی به خارج از کشور بفرستد.
متن کامل گفتگو با صادق زیباکلام را در ادامه میخوانید:
این رفتار متناقض شبکه منوتو در قبال ساشا سبحانی چه دستاوردی برای آنها و چه دستاوردی برای ساشا سبحانی دارد؟
اگر خیلی کلی بخواهم عرض کنم، به هر حال شبکه های فارسی زبان خارج از کشور، منهای تا حدود زیادی شبکه بی بی سی، آن روی سکهی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هستند. یعنی همانطور که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران میگردد تا مثلا یک نکتهی منفی علیه غرب و به خصوص آمریکا پیدا کند و آن را بزرگ کند. متقابلا صداوسیما در مقابل بسیاری از کاستیها، پلیدیها و زشتیهایی که در چین، روسیه و بلاروس وجود دارد، سکوت اختیار میکند و کلا رویش را آنور میکند و میگوید من که چیزی ندیدم. شبکههای فارسی زبان هم عملا این گونه هستند. درست آن روی سکهی صدا و سیما هستند. آنها هم سعی میکنند هرچیزی که علیه جمهوری اسلامی ایران باشد را بزرگ کنند و به آن پر و بال دهند و بعضا دستاوردهایی اگر هست، آنها را نبینند یا مثلا خیلی کوچک نشان دهند. بنابراین میشود گفت شبکههای فارسی زبان عکس العمل صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هستند. مثلا اگر پسر یک مسئولی دچار مشکلاتی شود، شبکههای فارسی زبان این را به عنوان ضربه و لطمهای به جمهوری اسلامی بزرگ میکنند که بگویند مثلا «مسئولینی که این همه ادعا دارند فرزندانشان چگونه هستند.» متقابلا صدا و سیما هم اگر چیزی در خصوص پسر بایدن یا دختر ترامپ گفته شود، میآید و آن را تابلو و بزرگنمایی میکند. میشود گفت اکثر مردم ایران، به جز تا حدود زیادی بی بی سی که بنظر میرسد مستندتر و موثقتر است، همانقدر که به صداوسیما بیاعتماد هستند، نسبت به شبکههای فارسی زبان هم اینگونه هستند.
نوع رفتار ساشا سبحانی نسبت به سایر آقازادهها متمایز است، اما در مصاحبه با منوتو یک وجهه مثبتی از او نمایش داده شد چرا در برابر این فرد این رفتار صورت گرفته است؟
من واقعا خیلی از جزئیات ماجرا خبر ندارم. فقط این را میدانم که اگر فرزندان مسئولان نظام دچار لغزش و خطایی شوند، که حالا ممکن است برای هر جوان دیگر پیش بیاید، سعی کرده است به یک شکلی توسط شبکههای فارسی زبان با جمهوری اسلامی ارتباط پیدا کند. قطعا اگر در گذشته مثلا شبکه منوتو خواست برای تخریب جمهوری اسلامی نهایت بهرهبرداری را از آقای ساشا سبحانی بکند، حالا اگر این فرد بیاید از انقلاب و جمهوری اسلامی دفاع کند، ما نباید خیلی متعجب شویم که چرا منوتو او را به تلویزیون خودش آورده، دارد با او مصاحبه میکند و چرا دارد او را بزرگ میکند.
چرا این کار را انجام میدهد؟ برای اینکه میخواهد روی آن ضدیتی که با جمهوری اسلامی دارد بگوید که ای مردم ببینید کسانی که از جمهوری اسلامی دفاع میکنند، نمونهی آقای ساشا سبحانی هستند که این همه به مسائل اخلاقی، قمار و غیره درگیرند و حالا میآید و از جمهوری اسلامی دفاع میکند.
یعنی، چه آن موقع که منوتو دارد مذمت و بدی ساشا سبحانی را میگوید میخواهد به نحوی جمهوری اسلامی را تخریب کند و بگوید «ای مردم ببینید پسر یک مسئول جمهوری اسلامی ایران چه رفتاری دارد». وقتی هم که ساشا سبحانی از جمهوری اسلامی دفاع میکند، باز هم منوتو میآید و او را مطرح میکند میگوید «ای مردم ببینید نمونهی کسانی که از جمهوری اسلامی و انقلاب دفاع میکنند، چه کسانی هستند». یعنی این وسط به هیچ وجه برای شبکه منوتو، ساشا سبحانی و ساشا سبحانیها مطرح نیستند. چیزی که برای منوتو مطرح است، این است که یک سوژهای برای حمله و انتقاد از جمهوری اسلامی پیدا کند.
من به شبکه منوتو کاری ندارم. نکته کلی دیگر اینکه، در داخل کشور به خصوص تندروها هم این بحث را خیلی مطرح میکنند که فرزندان مسئولین نظام در آمریکا، انگلستان و اروپا هستند. اینجا این سوال مطرح میشود: اگر فرزندان مسئول ایرانی یا یک شهروند معمولی، فرزندش را برای تحصیل به اروپا یا آمریکا بفرستد، آیا جرمی را مرتکب شده است؟ پاسخ این است که خیر. از زمان عباس میرزا تا به امروز یعنی بیش از ۲۰۰ سال است که این سنت برقرار بوده و ما در حقیقت فرزندانمان را برای تحصیلات عالیه راهی اروپا و آمریکا میکردیم.
مشکلی که دربارهی حساسیت به فرزندان مسئولین به وجود آمده متاسفانه به واسطه تضاد و دوروییای است که وجود دارد. یعنی بحث این نیست که چرا فرزند این وزیر یا آن روحانی در خارج از کشور تحصیل میکنند. بحث این است که آن وزیر و روحانی که به طور منظم شعار مرگ بر آمریکا میدهد، غرب را محکوم میکند و میگوید غرب به جز فساد و تباهی چیز دیگری ندارد، پس چرا فرزندش را به اروپا و آمریکا فرستاده. این بخش عذاب آور است. حتی اگر یک مسئول بلندپایه باشد که روی موج آمریکا ستیزی، استکبارستیزی و انقلابیگری برای جلب افکار عمومی سوار نشده باشد و برای خیز و سعادت فرزندش، او را به آمریکا و اروپا بفرستد، به نظر من هیچ اشکالی ندارد. همچنان که خیلی از افراد دیگر این کار را میکنند.
نکته دومی که مطرح میشود این است که وقتی فرزند یک مسئولی در غرب تحصیل میکند، آیا از امکانات و ارز دولتی استفاده میکند؟ یا اینکه پدرش با درآمد شخصی او را فرستاده؟ به نظر من هر مسئول جمهوری اسلامی که شعار آمریکا ستیزی نمیدهد و روی امواج پوپولیستی سوار نمیشود، هیچ ایراد و اشکالی ندارد که بچهاش را به خارج از کشور برای تحصیل یا زندگی کردن بفرستد.
۶ میلیون ایرانی در خارج از ایران زندگی میکنند. اغلبشان هم در غرب هستند. آیا کسی ایرادی به آنها میگیرد که چرا شما رفتید استرالیا یا ونکوور زندگی میکنید؟ به هیچ وجه. انسان ها آزاد هستند هرجایی که دلشان میخواهد و هرجایی که برایشان مطلوب است، زندگی کنند. چه کسی گفته است یک ایرانی حتما باید در ایران زندگی کند؟ چه کسی گفته است یک پزشک، مهندس، جوشکار یا نقاش ایرانی باید حتما در ایران خدمت کند؟ انسانها آزاد هستند در هر جای دنیا که احساس میکنند راحتند زندگی کنند. یعنی این هم یک نگاه غلط است که در جمهوری اسلامی به وجود آمده است که ما در غرب نباید زندگی کنیم بلکه باید در ایران زندگی کنیم. اگر فرزند وزیر و چه فرزند آدم معمولی میخواهد در آمریکا زندگی کند، از نظر من هیچ اشکالی ندارد، مشروط به اینکه پدرش به اینکه جزو جبهه پایداری یا اصولگرایان رادیکال است مشهور نباشد.
از نظر شما با توجه به اینکه ساشا سبحانی گفت من از رانت پدرم استفاده نکردم، آقازاده هست یا خیر؟
من فکر میکنم بحث آقازادگی مقداری دچار تحریف شده است. امکاناتی که در کشور وجود دارد، آیا همه ۸۵ میلیون از شانس برابری برای برخورداری از این امکانات برخوردار هستند یا نه؟ همهی ما میدانیم پاسخ منفی است. همهی ما میدانیم اگر شما آمار بگیری میبینی بخش قابل توجهی از فرزندان، منصوبین و از بستگان چهرههای سیاسی ما وارد پستها و سمتهای اجرایی میشوند. در حالی که برای یک فارغ التحصیل لیسانس، فوق لیسانس و دکترا، بسیار سخت است کار پیدا کند ولی خواهرزاده، برادرزاده، عروس و داماد کسانی که با مسئولین ارتباط دارند یا وابسته هستند، اصلا مشکلی به نام بیکاری ندارند.
به نظر من اینها مشکل آفرین است و نظام باید پاسخگو باشد که استخدامهایی که میشود و افرادی که به کار گمارده میشوند چقدر روی نزدیکی و وابستگیشان به مسئولین آن پست و آن سمت را بدست آوردهاند و چقدر روی توانایی و شایستگی حقیقیشان بوده است. من واقعا نمیدانم آقای ساشا سبحانی برای اینکه به خارج برود، ویزا و اقامت دائم بگیرد، چقدر از امکانات پدرش استفاده کرده است. اما اگر قطعا استفادههایی شده باشد و رانتهایی که در اختیار ایشان قرار گرفته صرفا به واسطه اینکه پسر سفیر بوده باشد، جای سوال خیلی زیادی دارد.
آنور سکه هم هست. اینکه ما بیاییم فرزند هر مسئولی را که دستاوردی داشته و توانسته پلههای ترقی را طی کند، آن را محکوم کنیم که «نه! تو چون پسر فلانی یا برادرزاده فلانی هستی این امکانات برایت فراهم شده»، به نظر من این هم درست نیست که منسوبین هر مسئولی را که به یک جایی رسیدند محکوم کنیم و بگوییم شما آقازاده هستی و روی مناسبات آقازادگی به اینجاها رسیدی.
از نظر شما اگر ساشا سبحانی آقازاده نبود، آیا امکان داشت دست به همچین فعالیتهایی در خارج از کشور بزند؟
نمیدانم. شما سوالی میپرسید که فقط خدا جوابش را میداند. فرض شما این است که چون او پسر سفیر بوده توانسته از رانت پدر استفاده کند و آن کارها را انجام بدهد. شما به چیزی که میگویید یقین دارید ولی من این یقین را ندارم و تا وقتی که هیچ شواهد قطعی نداشته باشم ساشا سبحانی به واسطه اینکه فرزند سفیر بوده توانسته به اینجا برسد، پاسخ من این است که من نمیدانم. نمیتوانم محکوم و یا تبرئه کنم.
کسانی باید ساشا سبحانی را محکوم کنند که یقین دارند او از طریق فرزند سفیر بودن به اینجا رسیده است. نکته آخر اینکه یک چیزی به اسم حسد وجود دارد. خیلی وقتها قضاوت از روی بغض، کینه و حسادت است. ای بسا بعضیها که ساشا سبحانی را محکوم میکنند که تو از رانت پدرت استفاده کردی دلیلی هم ندارند برای اینکه نشان بدهند او از رانت پدر استفاده کرده، اما شاید انگیزهشان یکجورهایی از حسادت باشد و میگویند اگر پدرش کمک نمیکرد نمیتوانست موفق شود. من واقعا نمیدانم موفقیت ساشا سبحانی چقدر مدیون و مرهون رانت پدرش است.