Wednesday, Feb 24, 2021

صفحه نخست » خیمه‌شب بازی هسته‌ای و جهان پساآمریکایی، حامد آئینه‌وند

Hamed_Aiynehvand.jpg۱-برجام هیچ گاه توافقی میان ایران و پنج به علاوه یک نبود. از آغاز شکل گیری آن پیوسته صداهایی وجود داشت که این توافق به تنهایی کلیدی برای باز گشایی درهای بسته شده غرب و نظام بین الملل برای عادی سازی روابط سیاسی - اقتصادی و هم چنین ورود انبوه سرمایه گذاری خارجی و رفع تحریم هایی که اقتصاد ایران را پس از چهار دهه زمامداری روحانیت در تراز یکی از سه چهار اقتصاد وخیم جهانی قرارداده، نیست.

برجام نه توافقی میان ایران و قدرتهای جهانی بلکه توافقی اجرایی میان دولت ایران و دولت وقت امریکا (اوباما) بود که آن را دیگر قدرتهای جهانی از جمله اعضای دائم شورای امنیت و آلمان گواهی کردند. در ست شبیه ازدواج دو زوج جوان که شاهدانی معمولا از بستگان طرفین ازدواج، این پیوند را در دفاتر رسمی گواهی می‌کنند اعضای شورای امنیت و آلمان نیز این توافق را گواهی کردند، بدین معنا که میان دولت وقت امریکا با ایران این توافق رخ داده است. بدیهی است نقش واقعی کشورهای دیگر در این توافق به اندازه همان نقشی فرضی است که شاهدان ازدواج در تداوم یا تلاشی یک زندگی مشترک می‌توانند داشته باشند. سایر چیزهایی که در ایران در این خصوص به ویژه از طرف وزیر خارجه ایران گفته شد افسانه هایی بیش نبود و خروج امریکا از برجام موهوم بودن آنها را به درستی نشان داد.
۲- بزرگترین دستاورد ترامپ و دولت ایشان در عرصه جهانی، کشیدن خط بطلان پر رنگی بر تزهای فانتزی متاخری چون جهان پسا امریکایی از سوی کسانی مانند فریدزکریا و مریدان داخلی او در ایران بود که دائما در انتظار افول امریکا در عرصه جهانی بودند و با وعده هایی چون خروش اژدهای زرد و برتری موازنه قوا به سود چین در آینده نزدیک، شکاف در رهبری جهان سرمایه داری، فانتری هایی چون تکثر قدرت در عرصه جهانی و پایان هژمونی امریکا را بدون آنکه به زمین واقعیت نظر کنند در رسانه‌های منتسب به خودشان تبلیغ می‌کردند آنچنان که وقتی امریکا از برجام خارج شد و تحریم هایی شدید علیه ایران وضع کرد عده‌ای خوش خیال گفتند طوری نشده حالا با ۴ به اضافه یک طرف هستیم و اتفاق خاصی نیفتاده است.
عده‌ای هم منتظر ساز و کار اینستکس و دادو ستد تجاری با اروپا بودند در حالی که بخش مهمی از پولهای ایران در بانکهای متحدین امریکا در جهان بلوکه شده بود. در جهان پسا امریکایی خیالی ایران و در سند چشم انداز ۱۴۰۴ ایران قدرت اول منطقه بود اما در جهان واقعی امروز کشورهای کوچک و مینیاتوری چون امارات متحده عربی نیز حاضر به دادن ویزا به شهروندان ایران نیستند. در جهان پسا امریکایی که مسئولان جمهوری اسلامی زندگی می‌کنند ایران در حال فتح قله‌ها در تمامی زمنیه‌ها یکی پس از دیگری است امادر جهان واقعی بیش از ۷۰ در صد ایرانیان در آرزوی مهاجرت از کشور هستند و سالانه بخش مهمی از نیروهای تحصیل کرده کشور را برای همیشه ترک می‌کنند.
۳- در جهان فانتزی و درعرصه سیاست قدرت برآمده از آن ایران از ابزار غنی سازی بالاو عدم اجرای پروتکل الحاقی و تن ندادن به بازرسی هایی که هیچ کارکردی جز پیشگیری از فراهم آمدن شرایط ساخت بمب ندارد حمایت می‌کند و درعین حال از حرمت سلاح هسته‌ای سخن می‌گوید و مجلس آن خروج از پرو تکل الحاقی و اقدام راهبردی برای لغو تحریمها را مصوب می‌کند اما از سوی دیگر در جهان واقعی، دولت آن که مناسبات واقعی قدرت برآن تحمیل شده بعد از سفر مدیرکل آژانس انرژی اتمی متعهد می‌شود که کلیه دستورات آژانس را مو به مو اجرا کند. در زمانه‌ای که هیچ چیز پنهان نمی‌ماند مجلس فانتزی از دولت واقعی شکایتی صوری به دستگاه قضا می‌برد امادر جهان واقعی بعد از اولتیاماتوم رهبری برای صدایی واحد همه چیز ختم به خیر می‌شود چون اختیارات مجلس و دولت در جهان واقعی سیاست در قیاس با نهاد اصلی قدرت در ایران، فانتزی نیست دبل فانتزی است.
۴-واقعیت این است که جمهور اسلامی گریزی از باز بینی توافق هسته‌ای که برجام‌های متعددی در حوزه‌ها‌ی مختلف را در برخواهد گرفت ندارد. امریکا هم هیچ عجله‌ای در لغو تحریم هایی که وضع کرده ندارد. بایدن که از مواهب و برکات فشار حداکثری ترامپ بهره‌اش را می‌برد ناسزایی هم می‌گوید اما از ناسزایی گویی دموکراتها به ترامپ آبی برای ایران گرم نمی‌شود. خیمه شب بازی هسته‌ای شاید فرصت تنفسی با آزاد شدن برخی پولها به ارمغان آورد اما این پولها چاله هایی را که جهان توهمی پسا امریکایی در ایران به وجود آورده پر نخواهد کردو با این حساب چشم اندازی برای بهبود شرایط وجود ندارد.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy