Sunday, Feb 28, 2021

صفحه نخست » نوذر آزادی بازیگر نقش «جعفر قاطبه» درگذشت

ghatebeh_022621.jpgایران وایر - «نوذر آزادی» بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر و سینما امروز شنبه نهم اسفندماه درگذشت. او متولد ۱۳۱۷ بود و بازیگری را از نوجوانی و از تئاترهای محل سکونت خود در کرمانشاه آغاز کرد. او بعدها در دانشکده هنرهای دراماتیک در رشته تئاتر تحصیل کرد و بارها در نمایش‌های مشهور دهه سی و چهل، در تهران روی صحنه رفت. نمایش‌های «ایستگاه، دون ژوان در جهنم» به کارگردانی ابراهیم گلستان و «اورگاست » به کارگردانی پیتر بروک، از بازی‌های مطرح او در زمینه تئاتر است؛ اما او در بین عموم مردم با بازی در نقش «جعفر قاطبه» شناخته می‌شد. «قاطبه» ابتدا شخصیت اصلی سریال «اختاپوس» بود؛ سریالی با رویکرد طنز انتقادی که نویسندگی و کارگردانی‌اش را «پرویز صیاد» بر عهده داشت؛ اما این نقش در مجموعه شش قسمتی «ایتالیا ایتالیا» که نوذر آزادی خودش نویسندگی و کارگردانی‌اش را به عهده گرفت و سال ۱۳۵۶ از تلویزیون ملی ایران پخش شد، مورد توجه عموم قرار گرفت. او پس از انقلاب از فعالیت در سینما و تئاتر محروم شده بود.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

تجربه‌های تئاتری؛ از مدرسه مصطفی اسکویی تا حمید سمندریان و تئاتر پوچی

ایندیپندنت فارسی - تجربه‌های متفاوت نوذر آزادی در تئاتر و حضور در مدرسه تئاتر اسکویی او را به سمتی سوق داد که نگاه‌هایی نخبه‌گرا و روشنفکرانه به نمایش داشته باشد. تجربه او در بازی در نمایش "سرایدار" اثر هارولد پینتر از جمله این موارد بود. آزادی در این نمایش به همراه پرویز صیاد یک گروه تئاتری را شکل دادند به نام "پدید" و این نمایش از جمله تجربه‌های نخستین او در حوزه نمایش‌‌های سنگین و روشنفکری بود که سبب شد تا به گفته آزادی"با این کار اهالی تئاتر مرا به عنوان یک بازیگر، جدی گرفتند... چنانکه در یکی از اجراهای ما بهرام بیضایی هم آمد و بسیار ما را تشویق کرد"

از بازی در تئاتر گلستان تا ایفای نقش در اثری از پیتر بروک

از جمله تجربه‌های نوذر آزادی، همکاری با پیتر بروک، نمایشنامه‌نویس و تئاتری نامدار بریتانیایی است. بروک همزمان با آمدن به ایران و حضور در جشن و هنر شیراز به دیدن نمایش فالگوش با بازی نوذر آزادی می‌رود. این اثر نمایشی بر اساس شعری از منوچهر یکتایی، نقاش معروف ایرانی مقیم نیویورک ساخته شده بود و تلاش جدی پرویز صیاد در ارائه مدلی نمونه در تاتر به همراه تمرینات چندماه و فشرده گروه، کار را پخته و آماده کرد. اما آنها موفق نمی‌شوند کار را به بخش اصلی جشن و هنر شیراز سال ۱۳۴۹ برسانند. ولی موافقت دست‌اندرکاران را جلب می‌کنند که در یکی از مکان‌های نمایشی شیراز و همزمان با مراسم جشن و هنر، کار را به صحنه ببرند. به رغم پیش‌بینی‌ها، از کار استقبال بسیار خوبی شد و در سر و صدا و گفت‌و‌گو درباره این نمایش پیتر بروک را هم به وسوسه انداخت که آن را ببیند. وقتی بروک از نمایش دیدن کرد، بلافاصله آزادی را برای ایفای نقش در نمایش" ارگاست" از مرکز بین‌المللی پژوهش‌های تئاتری دعوت کرد. آزادی برای ایفای این نقش و انجام تمرینات شش ماه از بانک مرخصی گرفت و به گفته خودش تمرینات این نمایش طاقت‌فرسا بود. گاه روز دو ساعت فقط باید حرکات سخت یوگا انجام می‌دادند. به گفته آزادی" تجربه کار با پیتر بروک، جهان اندیشه‌‌ای ما درباره تئاتر را به کلی فروریخت و ما مدت‌ها دچار سرگشتگی و حیرانی سحر‌گونه شده بودیم."

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

بازی در سینما و تلویزیون، از "صمد‌ها" تا اختاپوس و "ایتالیا ایتالیا"

در کارنامه سینمایی نوذر آزادی چند کار به چشم می‌آید که مهترین آنها دو فیلم" صمد به مدرسه می‌رود" و "صمد و قالیچه حضرت سلیمان" است. او البته در فیلم‌های دیگری چون "زنبورک" به کارگردانی فرخ غفاری و خواستگاری با کارگردانی علی حاتمی نیز نقش ایفا کرد اما تعداد آثاری که او ایفای نقش کرد در مقایسه با مدت زمان فعالیت‌ او، بسیار اندک است. نکته مهم این بازی‌ها، حضور پرویز صیاد در عمده کارهایی است که آزادی هم در آنها نقش ایفا می‌کرد.

در تلویزیون اما نقش آزادی برجسته‌تر بود و او چندین سریال کمدی طنز بازی و کارگردانی کرد. در سال‌های دهه ۵۰ طرح موضوعات مرتبط با طبقه متوسط کمتر در فیلم‌های ایرانی و سریال‌ها وجود داشت اما با نمایش اختاپوس، این کار آغاز شد. نمایشی که به گفته آزادی، طرح اصلی آن از یک مهمانی در منزل ابراهیم گلستان کلید خورد. گلستان بدون آنکه مهمانان دریابند تمامی گفته‌های انها را ضبط کرد و در نهایت و پس از آنکه مهمانان گفته‌های خود را شنیدند و به بی‌سر و ته بودن آن‌ها اذعان کردند، گلستان به پرویز صیاد و نوذر‌ آزادی پیشنهاد ساخت سریالی با همین دستمایه را می‌دهد. این سریال که به گفته آزادی برای سوژه‌های جسارت آمیزش بسیار مورد توجه محافل ادبی و روشنفکری قرار گرفت و"به خاطر مطرح کردن بسیاری از مسائل و مشکلات اجتماعی سیاسی چندین بار جلوی پخش آن گرفته شد، اگرچه رضا قطبی (مدیر وقت تلویزیون) حامی ما بود و حتی آقای هویدا هم در برخی از محافل با ابراز همانندی انجمن اختاپوس با هیات دولت از طنز نهفته در آن ابراز رضایت نمودند" این سریال چهار سال به شکل مرتب و هفتگی پخش شد. شخصیت اصلی این سریال جعفر قاطبه بود. شخصیتی که به گفته آزادی، ایده آن از نگهبان در روبروی بانک ملی گرفته شد به نام "تقی قانونی" که سخت مقید به اجرای قانون بود. اضافه کردن لهجه‌ای لری با اندکی تغییر و رفتار ساده‌لوحانه این شخصیت سبب شد تا بعدها بسیاری از کارهای تلویزیونی پس از انقلاب نیز در تقلید از این شخصیت ساخته شود.

سال‌های پس از انقلاب؛ کنار نهادن سینما و تئاتر و پرداختن به نقاشی

سال‌های پس از انقلاب آزادی به آلمان رفت و ساکن شهر برمن شد. در این سال‌ها او تقاضاهای فراوانی برای کار چه در تئاتر و چه در سینما از سوی بسیاری از کارگردان‌ها گرفت اما ترجیح داد سکوت اختیار کند و حتی به نوشته مجله‌ قدیمی‌ها"درخواست بسیاری از اهالی فرهنگ و روزنامه‌نگاران را برای انجام مصاحبه و گفت‌وگو در زمینه‌‌های گوناگون نپذیرفت" تا اینکه با وساطت جواد مجابی به گفت‌وگویی تفصیلی و نسبتا جامع درباره خود و فعالیت‌هایش با مجله قدیمی‌ها پرداخت که ۲۱ بهمن ماه ۱۳۹۲ منتشر شد. سه سال پیش از این گفت‌و‌گو آقای آزادی مجموعه‌ای از فعالیت‌هایش در حوزه نقاشی را در گالری سیحون در تبعید، در لس‌آنجلس به تماشای عموم نهاد.

خلاقیت و ظرفیت‌های آزادی در این نمایشگاه اسباب شگفتی همگان شد، چرا که نشان می‌داد او توانسته ذوق و ظرافت‌های هنری خود را در این عرصه نیز به شکلی دقیق بروز و ظهور دهد. این نمایشگاه رنگین‌کمان (قوس و قزح-تیراژه) نام داشت که نشانه‌هایی از سورئالیسم و هنر مفهومی را می‌توانستید در آن ببینید. آثاری که جدای از ذهنیت اجتماعی و دغدغه‌های انسان‌محورانه نوذر آزادی، پیرنگ‌هایی از آثار سالوادور دالی و رنه مگریت را در خود جای داده بودند. آزادی اما در همان گفت‌وگو اشاره دارد که از دوران نوجوانی یکی از سرگرمی‌های اصلی‌اش نقاشی بوده و همه‌گاه عمرش نیز به این کار سرگرم بود و مکاتب و سبک‌های مختلف نقاشی را به شکل جدی دنبال می‌کرد و بر بوم نقاشی نیز تجربه‌های خوانده را به آزمون می‌نهاد. به گفته محمود دولت‌آبادی نوذر آزادی تنها با سه رنگ کار می‌کرد و با همان سه رنگ همه نوع نقاشی را می‌توانست به تصویر در آورد. دستی نرم داشت و انتخابی که برای خرید تابلو انجام می‌داد بسیار متفاوت و ممتاز بود.

این علاقه به نقاشی البته ثمرات خود را در همان سال‌های قبل از انقلاب هم به جای گذاشت، ‌زمانی که او معاون شعبات مختلف بانک ملی را عهده‌دار بود و مدیرکل بانک ملی وقتی دریافت او دستی در نقاشی دارد، مدیریت تبلیغات بانک ملی را به عهده او گذاشت و علاوه بر آن سردبیری مجله داخل بانک را نیز بر عهده گرفت.

نوذر بعد از انقلاب به رغم پیشنهادهای فراوانی که داشت که دولت آبادی نیز در گفت‌وگو خود به آنها اشاره کرد، در هیچ نمایش یا فیلمی بازی نکرد. شاید خود می‌دانست که افق پرواز او در فیلم‌ها آنگونه نیست که خود می‌خواهد و احتمالا نقشی درجه دوم و بی‌خاصیت را می‌خواهند به او قالب کنند و همین موضوع سبب شد تا قید بازی در تئاتر یا سینمای پس از انقلاب را بزند و عطای آن را به لقایش ببخشاید و تا لحظه مرگ تنها به همان کار نقاشی بپردازد.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy