چرا هر لحظه تحریم، برای ایران هزینهای جبران ناپذیر دارد؟
انتخاب / سید حمزه صالحی* - سوختهای فسیلی از جمله نفت از زمان کشف تاکنون نقش ویژهای در صنعتی شدن و ترقی کشورها داشتهاند و همچنین عامل بسیاری از مناقشات بینالمللی نیز بودهاند. برای مثال نفت و به طور خاص نفت ایران در یک نقطه عطف تاریخی مانند جنگ جهانی دوم از مهمترین ابزارهای موفقیت متفقین برای پیروزی بر هیتلر بوده است. نقش این ماده حیاتی در تحولات اجتماعی - سیاسی ایران بیشتر با کودتای تلخ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت ملی دکتر مصدق به ذهن متبادر میشود. در حوزه اقتصادی هم به دلیل سیاست خامفروشی وابستگی ایران به اقتصاد تکمحصولی را رقمزده است. این مسئله باعث شده است بعد از تحریمهای نفتی ایران بهخصوص در سال ۱۳۹۰ توسط شورای امنیت و در سال ۱۳۹۷ با تحریمهای یکجانبه آمریکا اقتصاد کشور با مشکلات اساسی روبرو شود. به دلیل این تجارب زمزمههایی در مورد اقتصاد بدون نفت در کشور شروع شده است که در جای خود اقدامی مناسب است، ولی از سوی دیگر باتوجهبه اینکه نفت یک سرمایه ملی است و ایران نیز میتواند مانند بسیاری از کشورهای دیگر از درآمدهای حاصل از فروش نفت برای نوسازی و تقویت زیرساختها استفاده کند نباید در دام شکلگیری یک نگاه منفی نسبت به فروش نفت بیفتد. فنلاند نمونه موفق یک کشور نفتی است که هم صاحب نفت است و هم آن را به فروش میرساند و هم اینکه اقتصادش وابسته به درآمد آن نیست.
از طرف دیگر کشور عربستان وجود دارد که اقتصادش وابسته به درآمد نفت است، ولی برای رهایی از این وابستگی به فکر تقویت زیرساختها دیگر اقتصادی افتاده است که نمونه بارز اقدام آنها تلاش برای ساخت شهر فوق مدرن نئوم با هزینه ۵۵ میلیارد دلار است. عربستان در یک اقدام منطقی با فروش نفت و استفاده از درآمدهای نفتی برای ساخت این شهر و سایر زیرساختهای اقتصادی استفاده میکند. به نظر میرسد ایران هم لازم است استفاده هدفمند و با نگاه بلندمدت از درآمدهای نفتی را در دستور کار قرار دهد. دو دلیل مهم ضرورت فروش نفت ایران را ایجاب میکند ا) خسارتهایی که تحریمها به صنعت نفت ایران وارد کرده است ۲ کاهش ارزش استراتژیک نفت به دلیل گذار دنیا به سمت استفاده از سوختهای تجدیدپذیر؛ این دو بحث هرکدام به زیرشاخههای تقسیم میشوند که در ادامه به آنها میپردازیم.
خسارت تحریمها به صنعت نفت ایران
کاهش تولید نفت
بر اساس دادههای جمعآوریشده از منابع ثانویه توسط سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، در آغاز سال ۲۰۱۸، تولید نفت خام ایران به ۳٫۸ میلیون بشکه در روز رسید و حدود ۲٫۳ میلیون بشکه در روز صادر میکرد. بیشترین میزان نفت توسط ۸ کشور (چین، هند، ژاپن، کره جنوبی، تایوان، ترکیه، یونان و ایتالیا) خریداری شده است که هنگام اعمال تحریمها بر روی بخش انرژی ایران از آمریکا معافیت ششماهه دریافت کردند. اما ایالات متحده پس از تاریخ انقضا در ماه مه، این معافیتهای نفتی را تمدید نکرد. بر اساس اطلاعات اوپک، تا اکتبر سال ۲۰۱۹، تولید نفت خام ایران به طور میانگین به ۲٫۱ میلیون بشکه در روز کاهشیافته بود که نشان از اثر شدید تحریمها بر تولید نفت ایران بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اوپک دارد.
جدول فوق نشان میدهد تولید نفت ایران در سال ۲۰۱۸ با نزدیک به چهار میلیون بشکه بیشترین میزان تولید در حدود یک دهه اخیر را تجربه میکرده است که بعد از تحریمها به تقریباً نصف این مقدار کاهش پیدا کرده است.
کاهش صادرات نفت
متناسب با کاهش تولید نفت ایران که براثر اعمال تحریمها انجام میشد تا آوریل ۲۰۱۹ صادرات نفت ایران به طور متوسط به ۱ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. این امر درآمد دولت را میلیاردها دلار کاهش داد. دو ماه بعدازاین تاریخ، ترامپ اعلام کرد که قصد دارد صادرات نفت ایران را به صفر برساند. این سیاست باعث شد صادرات نفت ایران به کمترین میزان خود یعنی (به طور میانگین) تنها ۲۶۰،۰۰۰ بشکه در روز برسد.
بااینحال، تحلیلگران میگویند این رقم ممکن است نشاندهنده صادرات واقعی ایران نباشد، زیرا ایران و مشتریان نفتی آن ممکن است برای پنهان کردن خریدها یا جلوگیری از ردیابی تانکرها رقم صادرات را بهدرستی منتشر نکنند. در همین زمینه تانکرهای ایرانی با خاموشکردن مبادلات سیستم شناسایی خودکار خود، متهم به نقض قوانین بینالمللی شدهاند. گفته میشود ایران برای انتقال نفت و فرآوردههای نفتی نیز به طور مکرر انتقال کشتی به کشتی را انجام میدهد. از طرف دیگر کاهش قیمت فروش نفت نیز به سقوط قابلتوجهی در درآمد ارزی ایران منجر شده است. صندوق بینالمللی پول تخمین میزند که ذخایر ارزی ایران در سال ۲۰۱۹ به ۸۶ میلیارد دلار ۲۰٪- پایینتر از سطح آنها در سال ۲۰۱۳ کاهشیافته است. (bbc.com, ۲۰۱۹)
ازدستدادن مشتریان نفتی
پیش از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، ایران روزانه ۲٫۵ میلیون بشکه نفت به فروش میرساند که مشتریان اصلی آن آسیاییها بودند. هند در کنار چین از جمله کشورهایی بودند که نفت ایران را خریداری میکردند. چین اولین و هند دومین مصرفکننده بزرگ انرژی در جهان هستند. تنوع بخشیدن به منابع انرژی، همراه با افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر و انرژی هستهای، عناصر اساسی سیاست ملی انرژی هند است. اقتصاد درحالرشد دهلینو به انرژی از منابع معتبر نیاز دارد. درحالیکه پیشبینی میشود پکن بیشترین افزایش تقاضای انرژی در جهان را تا سال ۲۰۳۰ داشته باشد، چشمانداز ۲۰۳۵ هند در مصرف انرژی از چین پیشی خواهد گرفت.
کل ظرفیت ذخیرهسازی استراتژیک و سایر ظرفیتهای هند در حدود ۲۸۰ میلیون بشکه است. به دلیل تحریمها، ایران بازار مهم هند را ازدستداده و بازگشت به وضعیت قبلی برایش دشوار به نظر میرسد. پیش از خروج آمریکا از برجام، چین مشتری اصلی نفت ایران بود که روزانه تا یک میلیون بشکه نفت خریداری میکرد. تأمین انرژی از منابع قابلاطمینان به اقتصاد درحالرشد چین و تنوع بخشیدن به منابع انرژی از اصول اصلی سیاست ملی انرژی پکن است.
در واقع، چین با بهرهگیری از سقوط قیمت نفت به دلیل همهگیری، واردات نفت را برای دوباره پرکردن مخازن ذخیرهسازی خود افزایش داد. آمار گمرک نشان میدهد که چین واردات نفت خود از روسیه را در ماه مارس ۲۰۲۰ حدود ۳۰ درصد افزایش داده است، در همین مجموعاً تقریباً ۱٫۷ میلیون بشکه از عربستان واردات داشته است. اما به دلیل تحریمها فقط روزانه حدود ۳۵۰ هزار بشکه از ایران وارد میکرده است.
عربستان سعودی به طور فعال دیپلماسی انرژی را در چین و هند دنبال میکند و سرمایهگذاری زیادی در زیرساختهای انرژی دو کشور انجام میدهد. عربستان سعودی به دنبال حفظ سهم خود از بازار انرژی و افزودن ارزش با تبدیل نفت به محصولات پتروشیمی است.
روسیه همچنین به دنبال افزایش سهم خود از بازار انرژی چین از طریق صادرات گاز با استفاده از پروژه قدرت سیبری است که قصد دارد به تنوع بخشیدن به منابع انرژی وارداتی چین کمک کند. روسیه تخمین میزند که این پروژه طی سه دهه بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار درآمد کسب کند و مسکو سالانه ۳۸ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی به چین صادر کند. روسیه بر بازار گاز طبیعی چین تسلط دارد و همچنین برنامهای برای افزایش صادرات نفت به چین پس از ویروس کرونا دارد.
عربستان سعودی و روسیه نیز در کنار هم سعی کردهاند سهم خود را در بازار با فروش نفت ارزانقیمت با تخفیف ویژه حفظ کنند. بعلاوه، ایالات متحده به بازار چین نفوذ کرده است. سال گذشته، چین و ایالات متحده توافقنامه تجاری امضا کردند که در مرحله اول بیش از ۵۰ میلیارد دلار نفت و ال ان جی آمریکا به چین صادر میشود.
ایران با داشتن منابع غنی نفت و گاز از بازار انرژی حذف نخواهد شد، اما باتوجهبه شلوغی در عرضه جهانی و سقوط موقت تقاضا، فرصت کمتری برای ایفای نقش فعال در بازار خواهد داشت. ایران برای افزایش ظرفیت تولید خود به سرمایهگذاری و فناوری خارجی نیاز دارد، اما دستیابی به آن بدون حل تنشهای ایران و آمریکا و کاهش تحریمهای آمریکا دشوار خواهد بود. بخش انرژی ایران همچنین به انگیزه مشارکت خارجی در بازار نامشخص نیاز به یک چارچوب قانونی بهتر و یک تصمیمگیری سریعتر و کارآمدتر دارد. (Shokri Kalehsar, ۲۰۲۰)
کاهش درآمدهای نفتی ایران
سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در بولتن آماری سالانه این سازمان در اواخر تیرماه ۱۳۹۹ درآمدهای نفتی کشورهای عضو اوپک را از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ منتشر کرد. درآمد نفتی ایران طی این سالها در جدول زیر آورده شده است.
در این جدول به طور واضح مشخص است که درآمدهای نفتی ایران بعد از توافق هستهای روند روبهرشدی داشته است و بیشترین افزایش نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن در سال ۲۰۱۶ بوده که توافق هستهای رسماً اجرایی گردید. همچنین بیشترین میزان فروش مربوط به سال ۲۰۱۸ بوده است، با اینکه در آوریل ۲۰۱۸ آمریکا از برجام خارج شد، ولی روند اجرایی شدن تحریمها در دو مقطع زمانی آگوست ۲۰۱۸ و نوامبر ۲۰۱۸ اجرایی شد و ایران طی این مدت فرصت فروش نفت خود را داشت و جدا از آن آمریکا بعد از آن هم برای هشت کشور معافیت تحریمی صادر کرد و همین مسئله باعث شد ایران بتواند همچنان نفت خود را به فروش برساند.
گفتنی است در سال ۲۰۱۹، عراق بیش از ۸۰ میلیارد دلار، عربستان بیش از ۲۰۲ میلیارد دلار، امارات بیش از ۴۹ میلیارد دلار و کویت بیش از ۵۲ میلیارد دلار درآمد نفتی داشتهاند، ولی ایران فقط ۱۹ میلیارد دلار درآمد داشته است. (شانا, ۱۳۹۹)
مقامات کشور به کاهش درآمدهای نفتی اثر آن بر اقتصاد کشور هم اشاراتی داشتهاند. برای مثال عبدالناصر همتی رئیسکل بانک مرکزی در حین ارائه گزارش درباره وضعیت اقتصادی کشور در صحن علنی مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۱۳ خردادماه ۱۳۹۹ با تأکید بر اینکه تحریمها تأثیر بسیاری بر شاخصهای رشد اقتصادی داشت، گفت: به طور مثال، ما در سال ۹۰، بالغبر ۱۰۷ میلیارد دلار درآمد حاصل از نفت داشتیم که در سال ۹۸ به کمتر از ۲۰ درصد این رقم دست پیدا کردیم. دقایقی بعد از سخنرانی همتی، نوبت به سخنرانی محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامهوبودجه کشور رسید که درباره وضعیت صادرات نفت و میعانات گازی گفت: «این موضوع همواره با نشیب و فرازهایی مواجه بوده است چنانچه از ۱۱۹ میلیارد دلار میزان صادرات در سال ۹۰، به ۸.۹ میلیارد دلار در سال گذشته رسیدهایم» چندی بعد یعنی در تاریخ ۲۴ خردادماه، نوبت به اظهارات اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور درباره این موضوع رسید. جهانگیری با اشاره به برخی محدودیتهای دولت نظیر کاهش درآمدهای نفتی گفت: ما کشوری بودیم که در یک سال ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم، اما کل درآمد نفتی کشور در سال ۹۸ حدود ۸ میلیارد دلار بوده که این کاهش درآمد، بر همه بخشها از جمله بودجه دولت تأثیر میگذارد. (دنیایاقتصاد, ۱۳۹۹)
ازکارافتادن تأسیسات نفتی
طبق گزارش رویترز از اسناد مالی و منابع صنعت، تحریمها یک ضربه بالقوه طولانیمدت به صنعت نفت ایران وارد کرده است، زیرا حداقل یکچهارم سکوهای نفتی ایران از کار خارج شدهاند و در واقع تحریمهای ایالات متحده صنعت حیاتی نفت ایران را خفه کرده است. عدم فعالیت دکلهای میتواند به توانایی ایران در تولید نفت از میادین قدیمی که برای حفظ فشار و خروج به پمپاژ مداوم نیاز دارند آسیب برساند. حتی در صورت کاهش تنش با ایالات متحده، این امر برای ایران دشوار است که بتواند تولید خود را به سطح قبل از تحریم برساند.
برخی از سکوهای نفتی ایران از کار خارج شدهاند، زیرا قابل تعمیر نیستند. همچنین تحریمها خرید و واردات قطعات یدکی را برای ایران دشوار و گران کرده است. محسن میهندوست، مدیر انجمن مهندسان نفت ایران میگوید ایران برای سکوهای خود کاملاً به قطعات وارداتی متکی است و بیشتر آنها از ایالات متحده یا اروپا آمدهاند. وی میگوید؛ ما هنوز به کشورهای دیگر وابسته هستیم، تحریمها هزینههای قطعات یدکی را ۵ برابر افزایش داده است، و تعمیر دکلها عملی نیست.
بر اساس بررسی رویترز حداقل ۴۰ مورد از حدود ۱۶۰ سکو نفتی در ایران غیرفعال یا در دست تعمیر هستند. کمتر از نیمی از سکوهای ایران توسط شرکت ملی حفاری ایران، زیرمجموعه غول انرژی دولتی یعنی شرکت ملی نفت ایران اداره میشود. شرکت ملی حفاری ایران ۷۳ دکل نفتی در خشکی و دریا دارد، اما ۱۷ مورد از آنها درآمد صفر دارند و شش دکل دیگر هم فقط تا حدودی فعال هستند. این در مقایسه با پنج دکل غیرفعال در سال ۲۰۱۷ و چهار دکل غیرفعال در سال ۲۰۱۶ عدد بالایی است. دومین حفاری بزرگ ایرانی یعنی شرکت خصوصی شرکت حفاری شمال، دارای ۱۲ دکل است که ۳ دکل از آنها غیرفعال هستند.
بر اساس اطلاعات اوپک، عربستان سعودی رقیب منطقهای ایران ۱۲۵ دکل دارد که تعداد دکلهای ایران از آنها بیشتر است. اما بر اساس آخرین بررسیها حدود ۸۵ درصد سکوهای ناوگان ایران نیاز به تعمیر و نگهداری دارند. تحلیلگران معتقدند اگر این روند ادامه یابد در پنج سال آینده تقریباً، همه سکوهای نفتی ایران بسیار قدیمی و ناکارآمد خواهند بود. این در حالی است که پس از توافق دولت ایران با دولت باراک اوباما که در سال ۲۰۱۶ به تحریمهای نفتی و مالی ایران پایان داد، تعداد سکوها از ۱۳۰ مورد به ۱۵۷ مورد افزایش یافت. (Bozorgmehr. , ۲۰۲۰)
دلایل کاهش ارزش استراتژیک نفت
پیبردن به مزایای انرژیهای تجدیدپذیر
طی چهار دهه اخیر گسترش بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر روندی مستمر و افزایشی داشته و سعی شده است تا با توسعه فناوریها هزینه تولید انرژی از این منابع هم کاهش یابد. استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به سه محرک عمده وابسته است. نخست مسئله پایانپذیری منابع انرژی فسیلی است. دوم مسائل زیستمحیطی و تغییرات اقلیمی که در حال حاضر به مشکلی عمده برای جهان تبدیل شده است. سومین محرک نیز بحث امنیت پایدار تأمین انرژی است.
جهان تاکنون مزایای اقدام در راستای تغییرات آبوهوایی را دستکم گرفته بود، اما اکنون توجهات به این مسئله معطوف شده است. تحقیقات اخیر کمیسیون جهانی اقتصاد و آبوهوا نشان میدهد که اقدامات جسورانه دررابطهبا آبوهوا میتواند تا سال ۲۰۳۰ حداقل ۲۶ تریلیون دلار سود اقتصادی به همراه داشته باشد. از جمله دلایلی که کشورها دارند برای استفاده از انرژی تجدیدپذیر دارند عبارتاند از:
- سیستم انرژی مبتنی بر سوخت فسیلی هزینه هنگفتی دارد.
- سوختهای فسیلی باعث آسیبپذیری اقتصادی میشود، جایی که کشورها و مشاغل در معرض قیمت سوخت ناپایدار هستند.
- بسیاری از آنها به واردات پرهزینه انرژی متکی هستند.
- زغالسنگ، نفت و گاز آسیب زیادی به انسانها وارد میکنند: بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، آلودگی خطرناک هوای به دلیل استفاده از سوختهای فسیلی سالانه ۴٫۲ میلیون نفر را در جهان از بین میبرد. این در حالی است که انرژیهای تجدیدپذیر توانایی حذف این خطر را دارند. (Morlot, ۲۰۱۹)
- انرژی پاک میلیونها شغل ایجاد کرده است - و میتواند مشاغل بیشتری ایجاد کند.
در ابتدای سال ۲۰۲۰، بخش انرژی پاک حدود ۳٫۴ میلیون کارگر در ایالات متحده استخدام کرد که بیشتر نیروی کار متمرکز در صنعت بهرهوری انرژی است. در سال ۲۰۱۹، مشاغل با انرژی پاک بیش از مشاغل بخش سوختهای فسیلی ۳ به ۱ است. بر اساس سناریوی «انرژی در حال تحول» توسط آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر، تعداد مشاغل انرژیهای تجدیدپذیر در سراسر جهان میتواند بیش از سه برابر شود و در سال ۲۰۵۰ به ۴۲ میلیون شغل برسد. در مقابل، پیشبینی میشود صنعت سوختهای فسیلی بیش از ۶ میلیون شغل را در همان بازه زمانی از دست بدهد.
- نیروگاههای بادی و خورشیدی را میتوان با حداقل تأثیرات زیستمحیطی و اغلب با مزایای مشترک ساخت.
- خورشید و باد هماکنون ارزانترین نیرو را برای ۶۷٪ از جهان تأمین میکنند.
- انرژیهای تجدیدپذیر انرژی بیشتری نسبت به حجمی که از آنها استفاده میشود تولید میکنند و تولید گازهای گلخانهای از آنها کمتر از سایر منابع انرژی است. (Tierney, ۲۰۲۰)
تعهد کشورهای صنعتی به حذف سوختهای فسیلی
کشورهای جی ۷ (و سایر کشورهای جهان) در مراحل اولیه انتقال انرژی قرار دارند، ولی به طور جد در کنارگذاشتن تولید و مصرف سوختهای فسیلی هستند. این انتقال با هدف و سیاستهای کاهش کربناسیون و همچنین کاهش شدید هزینه فن آوریهای پاک انجام میشود. با تأیید این موضوع، از سال ۲۰۰۹، جی ۷ و جی ۲۰ هرساله متعهد به حذف یارانههای سوخت فسیلی، همراه با تعهدات مربوط به اهداف توسعه پایدار و توافقنامه پاریس هستند.
نیاز جهانی برای گذار از سوختهای فسیلی
آژانس بینالمللی انرژی تخمین میزند که برای نگهداشتن درجه حرارت جهانی در حدی بسیار کمتر از ۲ درجه سانتیگراد، باید میزان انتشار نیروگاههای زغالسنگ در اروپا ۸۰٪ کاهش یابد و تا سال ۲۰۳۰ بیش از نیمی از انتشار این گازها در سطح جهان کم شود. یک مطالعات اخیر نشان داده است که تمام شاخصهای اصلی رشد ظرفیت زغالسنگ در سراسر جهان از جمله برنامهریزی قبل از ساخت، شروع ساخت و تکمیل پروژه در سال ۲۰۱۷ به شدت کاهشیافته است.
آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر تخمین زده است که تمام فن آوریهای تولید برق متکی بر انرژیهای تجدیدپذیر از سال ۲۰۲۰ میتوانند با سوختهای فسیلی رقابت کنند و حتی کممصرفتر از آنها باشند.
برای سرعت بخشیدن به این انتقال، چهار دولت عضو جی ۷ (کانادا، فرانسه، ایتالیا و انگلستان) قبلاً متعهد شدهاند که بین سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۳۰ به تولید برق از زغالسنگ پایان دهند و در آوریل ۲۰۱۷، برای اولینبار در ۱۳۵ سال گذشته، انگلستان اولین روز کامل خود را بدون استفاده از زغالسنگ سپری کرد. به لطف این کاهش در استفاده از زغالسنگ، میزان انتشار کربن بریتانیا از سوختهای فسیلی در سال ۲۰۱۷ همان است که در سال ۱۸۹۰ وجود داشت.
کاهش سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز
ما همچنین شاهد کاهش سرمایهگذاری در هر دو بخش نفت و گاز و در نتیجه کاهش تولید آنها در سطح جهانی هستیم. سقوط سرمایهگذاری در نتیجه پیشبینیهای پایدار قیمت پایین نفت و گاز صورتگرفته است. عدم موفقیتهای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در کاهش تولید، کاهش تقاضای جهانی بهویژه در آسیا، تلاش برای کربنزدایی برای کنترل تغییرات آبوهوایی و همچنین ممنوعیت تولید و استفاده از نفت و گاز در چندین کشور و منطقه و.. از جمله دلایل کاهش سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز است. در میان گروه حی ۷، فرانسه اعلام کرده است که مجوزهای جدید اکتشاف نفت و گاز را متوقف خواهد کرد (با هدف طولانی مدت تا پایان سال ۲۰۴۰) و همچنین فرکینگ را در کنار آلمان، اسکاتلند و ولز و چندین ایالت آمریکا و استانهای کانادا ممنوع میکند.
کاهش تقاضا برای سوختهای فسیلی در آینده به علت تحول در بخش حملونقل
از دیگر عوامل محرک گذار از مصرف نفت میتواند کاهش تقاضا برای سوختهای فسیلی برای تولید پلاستیک و ایجاد تغییرات قابلتوجه در بخش حملونقل باشد. اکنون بزرگترین منبع انتشار گازهای گلخانهای در اروپا و ایالات متحده بخش حملونقل است. تحول در بخش حملونقل به دلیل نگرانی در مورد انتشار گازهای مضر و ذرات معلق رخداده است. این امر منجر به درخواست و اجرای مقررات سختگیرانهتر و تشویق بیشتر دولتها برای استفاده از وسایل پاک از جمله وسایل نقلیه الکتریکی شده است.
در همین راستا در ژوئیه ۲۰۱۷، هر دو کشور فرانسه و انگلیس اعلام کردند که از سال ۲۰۴۰ خودروهای بنزینی و دیزلی را ممنوع میکنند. دولت ژاپن در طرح رسیدن به سطح خنثی در زمینه انتشار آلایندگیهای کربن و رشد انرژی سبز قصد دارد خودروهای بنزینی را ظرف مدت ۱۵ سال آینده حذف کند. علاوه بر این، در میان کشورهای جی ۷، آلمان، ژاپن و تعدادی از ایالتهای آمریکا اهداف فروش اتومبیلهای الکتریکی را بهعنوان بخشی از برنامههای گستردهتر برای انرژی پاک تعیین کردهاند. در همین راستا قرار است ۱۰۰۰ ایستگاه شارژ وسیله نقلیه الکتریکی جدید بهزودی در ایالت میسوری آمریکا نصب شود تا فرایند استفاده از خودروهای الکتریکی افزایش یابد. همچنین شرکت هوایی ایرباس اعلام کرده است که قصد دارد تا سال ۲۰۳۵ میلادی هواپیمایی با سوخت هیدروژنی تولید کند که میتواند الگویی برای سایر شرکتهای صنعتی در همه حوزهها باشد. تخمین زده میشود که هزینه مالکیت یک ماشین الکتریکی با هزینه یک وسیله نقلیه سنتی با موتور احتراقی برابر خواهد باشد. (Whitley, ۲۰۱۸)
انرژیهای تجدیدپذیر درحالرشد سریعتر از سوختهای فسیلی هستند
اگرچه گاز طبیعی طی دهه گذشته سهم خود را در بازار به طرز چشمگیری افزایش داد، ولی انرژیهای تجدیدپذیر سریعتر از هرگونه سوخت فسیلی رشد کردند. در سال ۲۰۱۶، تولید انرژیهای تجدیدپذیر در ایالات متحده به رکورد ۲۲ گیگاوات ظرفیت رسید که رشد سوختهای فسیلی را تحت تأثیر قرارداد.
هزینههای انرژی تجدیدپذیر میتوانند کمتر از سوختهای فسیلی باشد
بهانه قدیمی که میگفت انرژیهای تجدیدپذیر گران هستند الان دیگر فقط یک بهانه هستند. این روزها انرژی تولید شده توسط انرژیهای تجدیدپذیر بهاندازه انرژی تولید شده توسط سوختهای فسیلی مقرونبهصرفه است. برخی از پروژههای صفحه خورشیدی حتی میتوانند تقریباً نیمی از هزینه سوختهای فسیلی مانند زغالسنگ را تولید کنند. این صرفه جویی بالقوه زیادی است. علاوه بر این، پیشبینی میشود که انرژی تجدیدپذیر با گذشت زمان ارزانتر هم میشود.
انرژیهای تجدیدپذیر تمیزتر از سوختهای فسیلی است
از زمان شروع انقلاب صنعتی، دمای زمین با سرعت نگرانکنندهای افزایشیافته است و در پی آن سطح آب اقیانوس افزایش مییابد. سوختهای فسیلی نهتنها زمین را گرم میکنند، بلکه محصولات جانبی ناسالم مانند آلودگی هوا تولید میکنند که بر سلامتی افراد تأثیر منفی میگذارد. از طرف دیگر، انرژیهای تجدیدپذیر به طور معمول CO۲ کمتر از سوختهای فسیلی ساطع میکنند. در حقیقت، انرژیهای تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی جدا از ساخت و نگهداری بههیچوجه دیاکسیدکربن تولید نمیکنند. با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر میتوان بهراحتی نفس کشید. دما خنکتر بماند، و دنیای راحتتری برای نسلهای آینده شکل بگیرد. هنگام مقایسه انرژیهای تجدیدپذیر با سوختهای فسیلی، به یاد داشته باشیم که تولید انرژیهای تجدیدپذیر تمیزتر است، با گذشت زمان حفظ میشوند، با سرعت بیشتری گسترش مییابند و حتی گاهی از سوختهای فسیلی ارزانتر هستند. (Stevens, ۲۰۲۰)
فرصت پیشرو برای فروش نفت
اگرچه تمایل روبهرشد برای دور شدن از سوختهای فسیلی وجود دارد، اما پیشبینی میشود طی دو دهه آینده تقاضا برای اکثر منابع انرژی، از جمله سوختهای فسیلی همچنان افزایش خواهد یافت. زیرا ایجاد تنوع از منابع غیر تجدیدپذیر تا حدودی زمانبر خواهد بود.
تحلیلگران یو بی اس میگویند با وجود آرزوهای فزاینده برای تنوعبخشی برای گذار از سوختهای فسیلی، انتظار میرود تقاضا برای اکثر منابع انرژی، از جمله نفت در دهه آینده افزایش یابد. با اینکه منابع انرژی تجدیدپذیر طی چند دهه آینده با سرعتی بیسابقه ادامه خواهد یافت. اما گذار به انرژی پاک بهتدریج خواهد بود، زیرا متنوع سازی منابع فعلی انرژی ما بهدوراز منابع انرژی تجدیدناپذیر مانند نفت هزینهبر و زمانبر خواهد بود. (Frangoul, ۲۰۱۹)
به نظر میرسد ایران هم تحرکاتی برای افزایش فروش خود انجام داده است. شرکت ملی نفت ایران از توافق شرکتهای انرژی ایرانی به ارزش ۱٫۲ میلیارد دلار برای افزایش تولید نفت خام کشور برای بعد از تحریمها خبر داده است. بیژن زنگنه وزیر نفت در اواسط ماه دسامبر گفت که ایران قصد دارد تولید نفت را در سال آینده دوبرابر کند و به ۴٫۵ میلیون بشکه در روز برساند. دو شرکت تابعه شرکت ملی نفت ایران در ماه آگوست۱٫۸ میلیارد دلار قرارداد داخلی مشابه برای تقویت تولید امضا کردند. (Shahla, ۲۰۲۱)،
اما یکی از مهمترین مزایای ایران در حوزه نفت این است که ایران از نظر میزان ذخایر نفت چهارمین کشور جهان است، ولی از نظر هزینه تولید بعد از عربستان دومین کشور ارزان به حساب میآید، این باعث میشود حتی زمانی که قیمت جهانی نفت پایین است، باز فروش نفت سودآور باشد و این چه بسا گاهی از میزان ذخایر اهمیت بیشتری داشته باشد، زیرا تقریبا در هر شرایطی تولید و فروش نفت را برای ایران مقرون به صرفه میکند. (اشرفی, ۱۳۹۹)
نتیجهگیری
بعد از اینکه تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران که فروش نفت بهعنوان منبع اصلی درآمد کشور را با مشکلات اساسی روبرو کرده است، بحثهای زیادی پیرامون اقتصاد بدون نفت و عدم نیاز به فروش نفت مطرح میشود. باتوجهبه روندهای جهانی در استفاده از انرژیهای پاک استراتژی عدم تکیه بر درآمدهای نفتی برای آینده کشور ضروری است، ولی اگر این صحبت به معنای این باشد که ایران باید این منبع ثروت ارزشمند را نادیده بگیرد منطقی به نظر نمیرسد؛ بنابراین ضمن اینکه تلاش برای تعیین یک استراتژی بلندمدت برای کاهش اتکا به درآمدهای نفتی مهم است، اما به همان اندازه تلاش برای فروش نفت بیشتر در کوتاهمدت هم بسیار حیاتی است. زیرا ایران بهخاطر تحریمها مدتها نتوانسته از درآمد نفتی خود بهخوبی بهرهمند شود و هماکنون هم باتوجهبه گذار الگوی مصرفی جهان از سوختهای فسیلی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر لازم است که ایران هرچه سریعتر نسبت به افزایش فروش نفت خود برای تلید و انباشت ثروت اقدام کند، زیرا تحولات جهانی گویای این است که در آینده نفت دیگر یک کالای استراتژیک و حیاتی نخواهد بود و اگر ایران در کوتاهمدت برای استفاده از امتیاز این منبع ارزشمند اقدام نکند ممکن است دیگر چنین فرصت مطلوبی ایجاد نگردد، بنابراین لازم است که هرچه سریعتر زمینه برای فروش نفت و کسب درآمد برای توانمندسازی زیرساختهای کشور و آغاز انباشت ثروت فراهم شود.