به مناسبت روز جهانی زن
درآستانه روز جهانی زن هستیم، روزی که تمامی زنان و برابری خواهان تجدید عهد میکنند که تا پایان دادن به تبعیض جنسی - جنسیتی از پای ننشینند. با وجود آنکه صد واندی سال از مبارزه برضد تبعیض جنسیتی میگذرد واین جنبش همچنان ادامه دارد، ولی هنوز در بسیاری از نقاط جهان نابرابریها بیداد میکند وزنان با چالشهای بسیاری روبرو هستند. یکی از مهمترین چالشهای پیش رو، مشارکت زنان در سیاست است که من تلاش میکنم نگاهی گذرا به آن داشته باشم.
چرایی مشارکت سیاسی نازل زنان در کشورهایی دموکراتیک با کشورهای غیر دموکراتیک و استبدادی کاملا متفاوت است و هر کدام بررسی جداگانهای را میطلبد. در اینجا من نگاهی گذرا به مشارکت سیاسی زنان در ایران، موانع و مشکلات وراه کارها خواهم داشت.
بی توجهی به اهمیت مشارکت سیاسی زنان
مشارکت سیاسی در ساده ترین معنایش دخالت آگاهانه و سازمان یافته درتصمیم گیری مرتبط با سرنوشت جامعه است. مشارکت سیاسی حق انسانی تمامی مردم است و زنان نیمی از جامعه انسانی هستند ومشارکت برابر آنان بسیار دارای اهمیت است. جوامعی که زنان را از مشارکت سیاسی دور نگه میدارند نمیتوانند به سوی توسعه جامعه پیش روند و دموکراسی را به کمال رسانند.
بررسی آمار انجمن جهانی اقتصاد که هر ساله شاخص شکاف جنسیتی برای تعداد زیادی از کشورها را بررسی میکند این مساله را بوضوح نشان میدهد.
شاخص جهانی شکاف جنسیتی، یک شاخص مقایسهای میان زنان و مردان است. این شاخص تفاوتهای جنسیتی را در چهار مقوله سیاسی، اقتصادی، آموزش و بهداشت بررسی میکند. شکاف جنسیتی عددی بین ۰ و ۱ است. هر اندازه عدد نهایی به ۰ نزدیک شود به نابرابری مطلق و هر اندازه عدد به ۱ نزدیک شود به برابری مطلق نزدیک میشویم. آخرین بررسی درسال ۲۰۲۰ انجام شده و شکاف جنسیتی ۱۵۳ کشور محاسبه گردیده است. در این بررسی مشارکت سیاسی زنان در این کشورها محاسبه شده واین آمار نشان میدهد که کشورهای توسعه یافته در صدر لیست هستند و شاخص شکاف جنسیتی در مشارکت سیاسی نزدیک به یک دارند و کشورهایی توسعه نیافته که رشد توسعه در آنها بسیار کند است در ته لیست قرار دارند. در این جدول ایران بین ۱۵۳ کشور رتبه ۱۴۵ را در شاخص شکاف جنسیتی در مشارکت سیاسی را دارد. علاوه بر آن شاخص شکاف جنسیتی مشارکت اقتصادی دررتبه ۱۴۴ قرار دارد و این دو شاخص بسیار مهم و در ارتباط با هم هستند.
وجود نظام استبدادی و زن ستیز:
در حال حاضر جامعه ایران در حال مبار زه با نظام سنتی و استبدادی است که سدی برای مشارکت برابر زنان در سیاست است. رژیم اسلامی درطی چهل و دو سال و اندی با راههای گوناگون تلاش کرده که ارزشهای مدرن پیش از انقلاب ۵۷ را تا آنجا که میتواند با ارزشهای سنتی واپسگرا جایگزین کند، اما با وجود مقاومت مردم مو فقیت چندانی نداشته است، ولی مردسالاری در جامعه همچنان باقی مانده و سخت جانی میکند و قوانین زن ستیز اسلامی هم نیز به سخت جانیش افزوده است. بنابراین وجود رژیم اسلامی ایران و قوانین زن ستیزش مشکلی اساسی است.
فرهنگ مردسالار جامعه
مرد سالاری فرهنگ مسلط جامعه ایران است و رژیم آن را پاسداری میکند.
در فرهنگ مردسالار مرد به عنوان جنس برتر شناخته شده وآنچنان این فرهنگ در جسم و جان مردان نهادینه شده که حتی مردانی که به کلام، شعار برابری میدهند در عمل برعکس آن عمل میکنند و زنان را پایین تر از خود میبینند، رفتار متفاوتی با آنان دارند، آنان را مورد خطاب قرار نمیدهند، به سخنان آنان، پیشنهادها و طرحهای آنان توجه نمیکنند و آنان را جدی نمیگیرند. به توانایی زنان کم بها میدهند و زنان را به عنوان مدیر، رییس، مشاور و... قبول ندارند و برای پستهای مهم به آنان رای نمیدهند.
جامعه با کم اهمیت دادن مشارکت سیاسی زنان، و همچنین وجود قوانین زن ستیز و فرهنگ مردسالار، این حذف زنان را طبیعی جلوه میدهد و این فکر را تقویت میکند که سیاست کار زنان نیست و زنان فقط باید به کار مادری و کدبانویی مشغول باشند واین خود باعث بی علاقگی و دلسردی زنان به مشارکت سیاسی میشود. اعتماد به نفس آنان را پایین میآورد و ترس از فعالیتهای سیاسی را در آنها ایجاد میکند.
• مشکلات اقتصادی، معیشتی، کمبود تجربه، پایین بودن سطح توانمندی بوجود آورنده موانع دیگری است که زنان با آنها در این راه مواجهاند.
راه کارها:
در بالا مروری شد بر مشکلات و موانع و حال باید دید برای حل این مشکلات چه باید کرد وچطور میشود موانع را از سر راه برداشت. برای غلبه کردن بر مشکلات، برنامههای زیر را لیست وار پیشنهاد میکنم. و به اعتقاد من هرکدام از راه کارها نیاز به توضیح مفصل دارد که از حوصله این نوشته بدور است و امید دارم که در آینده بتوانم در مورد هر کدام از آنها به تفصیل بنویسم. راهی طولانی درپیش رو است تا بتوان به مشکلات پیروز شد.
برنامهها برای رفع موانع و مشکلات
تدوین برنامه برای گذر از جمهوری اسلامی: رژیم اسلامی درطی سالهای عمرش نشان داده است که قابل تغییر نیست و زنان و مردان مبارز نیز با شعار " نه اصول گرا، نه اصلاح طلب، دیگه تمام ماجرا" اعلام کردند که اصلاح طلبی راه به جایی نخواهد برد و این رژیم قابل تغییر نیست و باید برود. اکنون در شرایطی قرار داریم که مبارزان راه آزادی در تکاپوی برنامه ریزی برای گذر از نظام هستند. برای تدوین برنامه مراحل گذر بسیار مهم است که زنان مشارکت برابر با مردان داشته باشند تا بتوانند این مهم را به سرانجام برسانند تا در فردای ایران زمینه برای قدرت ۵۰ درصدی زنان آماده گردد.
برگزاری کنفرانس هایی برای نهادینه کردن ارزشهای مدرن و دموکراتیک.
بوجود آوردن کارگاه هایی برای تضعیف فرهنگ سنتی (خود سازی و مبارزه با فرهنک مرد سالار در مردان برای جلب اعتماد زنان).
ایجاد کمپینهای گوناگون ومداوم به وسیله کنشگران جنبش زنان برای جلب مشارکت برابر زنان در سیاست.
تدوین برنامه هایی برای بالابردن آگاهی در مورد سیاست واهمیت نهادهای سیاسی در جامعه برای تشویق زنان به مشارکت سیاسی.
تدوین برنامه برای پایان دادن به کلیشههای جنسیتی. مقابله با پیشفرضهای جنسیتی در مورد سیاست گذاریهای کلان و مدیریت زنان.
تدوین برنامه برای دسترسی زنان به فرصتهای برابر در اشتغال و آموزش وامکان دسترسی به تحصیلات
. تدوین برنامه هایی برای بالابردن توانمندی واعتماد به نفس زنان برای دستیابی به مدارج بالا و در سطوح مدیریتی.
تئوین برنامه برای سهمیه بندی ۵۰درصدی برای مشارکت زنان در سیاست به عنوان تبعیض مثبت.
با گرامی داشت و" شادباش روز جهانی زن، چه خوب است که ما زنان وهمه برابری خواهان در این روز با هم هم پیمان شویم که این راه طولانی را تا به آخر باهم پیش ببریم و تا رسیدن به مشارکت برابر زنان در سیاست از پای ننشینیم.
به امید آن روز
شهلا عبقری
هشت مارس ۲۰۲۱