ایندیپندنت فارسی - چند روز پیش عکسهایی در توییتر دستبهدست میشد که نشان میداد صدها ایرانی منتظر دریافت مرغ یارانهای دولت در صفهایی دراز ایستادهاند. از سوی دیگر، پیاپی گزارشهایی منتشر میشود که از روند فزاینده فقر در ایران خبر میدهند؛ درحالیکه ایران ازجمله ثروتمندترین کشورهای جهان بهشمار میآید، اما چنین به نظر میرسد که سرمایههای این کشور در خزانه رهبر و سپاه پاسداران انباشته میشود و چیزی از آنها به مردم محروم ایران نمیرسد. از این جهت، پرسش همیشگی مردم ایران این است که اموال و داراییهای ما کجاست؟
رژیم ایران پولهای مردم این کشور را در سوریه سرمایهگذاری کرده، اما از سود حاصل از آن، چیزی به مردم نداده است. هرگاه به حجم پولهای هزینهشده رژیم در سوریه و بازدهی اقتصادی آنها نگاه کنیم، ناگزیر این پرسش مطرح میشود که چرا مردم ایران در فقر و تنگدستی بهسر میبرند؟
کمکهای مالی ایران به رژیم سوریه، پس از شدت یافتن جنگهای داخلی در آن کشور، ابعاد گستردهای یافت و آنچه که تهران کمکهای مستشاری مینامید، در عمل به کمکهای مالی و اقتصادی تبدیل شد. مردم ایران میپرسند اکنون که دولت ایران افزونبر پشتیبانی همهجانبه سیاسی از رژیم بشار اسد، از نظر نظامی نیز بهگونه مستقیم و گسترده در سوریه مداخله کرده و جنگیده، هزینههای مالی این جنگها چه مقدار است؟
شاید دقیقترین رقم در این خصوص، همانی باشد که جسی شاهین، سخنگوی استفان دیمیستورا، نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور سوریه، گفته بود. او در سال ۲۰۱۸ اعلام کرد که براساس ارزیابی سازمان ملل متحد، میانگین هزینههای سالانه ایران در سوریه به ششمیلیارد دلار میرسد که از سال ۲۰۱۱ تاکنون بالغبر ۵۴میلیارد دلار شده است. بر این اساس، کمکهای رژیم ایران به رژیم سوریه در هر سال، با نصف بودجه اختصاصدادهشده برای کمک به خرید کالاهای اساسی در داخل ایران (یارانه)، برابر بوده است. برمبنای یک برآورد دیگر، مجموع مخارج ایران در سوریه تنها در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳، که رژیم بشار اسد همه درآمدهای خود را از دست داده بود، ۱۴ تا ۱۵میلیارد دلار بوده است.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
البته عقل و منطق حکم میکند که این همه سرمایهگذاری هنگفت، بازدهی بزرگی نیز در پی میداشت و به بهبود اوضاع معیشتی مردم ایران کمک میکرد؛ اما نهتنها چنین نشد، بلکه بعکس، اوضاع معیشتی مردم بهطور روزافزون به قهقرا رفته است. پس اگر سودی حاصل نشده، چرا رژیم اینهمه پول هنگفت را بیفایده و بینتیجه به هدر داده است؟ و اگر سود و منفعتی داشته، پس کجا رفته است و در اختیار کیست؟ اینها همه پرسشهایی است که برای آنها پاسخی وجود ندارد.
پس از ویران شدن بخش بزرگی از زیرساختها و کارخانههای تولیدی در سوریه، ایران قراردادهای اقتصادی متعددی را با رژیم سوریه به امضا رساند که بخشهای زیرساختی، برق، بهداشت، آردسازی، تامین مواد غذایی و تامین مالی را دربرمیگرفت. از طرفی در سال ۲۰۱۳ ایران و سوریه توافق کردند که ایران واردات سوریه را تامین مالی کند، مشروط بر این که بیشتر این واردات از ایران و از طریق شرکتهای ایرانی انجام شود. علاوهبر آن، دولت سوریه شرکت صادرات مواد غذایی ایران را از هر نوع مالیات و تعرفههای گمرکی معاف کرد.
پس از آنکه روسیه به بندرگاههای سوریه تسلط یافت و نفت، فسفات، گاز و فلزات آن را کشف کرد، ایران توجه خود را بر بخش برق متمرکز کرد؛ این درحالی بود که شبکه برق سوریه بهشدت آسیب دیده بود و برای بازسازی آن دستکم به هفتمیلیارد دلار بودجه نیاز بود.
با توجه به آنچه ذکر شد، کمکهای نظامی ایران به رژیم سوریه رایگان نبوده و نیست. چنانچه برپایه اطلاعات بهدست آمده، در این اواخر بشار اسد حق اکتشاف و استخراج چندین بلوک نفتی در سوریه را به ایران واگذار کرده است. افزون بر آن، یکی از بندرگاههای سوریه هم در اختیار ایران قرار دارد. علاوه بر این، ایران در پروژههای زیرساختی نقش پررنگی دارد و از طریق سامر الفوز، بازرگان معروف سوری، خود را بر بخش بهداشت سوریه نیز مسلط کرده است.
به گزارش پایگاه اینترنتی «سیریا دیلینیوز»، میزان تجارت ایران با سوریه در دوره جنگ همواره روند صعودی داشته، بهطوریکه حجم تجارت ایران در بخش صادرات به سوریه از ۳۶۱میلیون دلار در سال ۲۰۱۱ به بیش از یکمیلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته که درنتیجه، سوریه به بازار محصولات ایرانی و ایران، به شریک بازرگانی شماره یک سوریه مبدل شده است. از سوی دیگر به دلیل اینکه سوریه پول لازم برای پرداخت بدهیهای خود را ندارد، ایران بخش بازسازی سوریه را تقریبا بهطور کامل در اختیار خود گرفته است؛ چنانچه املاک و مستغلات زیادی را از طریق نماینده خود (عبدالله نظام) خریداری کرده و سیطره خود را در مناطق القدام، القصیر و الزبدانی گسترانیده و بخشهای فلزات و خودرو را نیز در دست گرفته است.
آنچه گفتیم جدا از نقشی است که شبهنظامیان وابسته به ایران در بازارهای مشکوک سلاح و مواد مخدر و امثال آن ایفا میکنند(این موضوع در مقاله بعدی که درباره حزبالله خواهم نوشت، مورد بررسی قرار خواهد گرفت).
در فرجام باید به این حقیقت تلخ توجه کرد که هزینه بزرگ سیاستهای غلط و پروژهای منطقهای توسعهطلبانه رژیم ایران را مردم آن کشور میپردازند. مردم بیدفاع ایران، رژیم را متهم میکنند که ثروت و داراییهای آنها را میدزدد و در پروژههای منطقهای خود سرمایهگذاری میکند و سود حاصل از آن را به خزانه سردمداران نظام، بهویژه آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، میریزد؛ درحالیکه مردم ایران همچنان در فقر و تنگدستی بهسر میبرند.