نویسنده: هیثم الزبیدی
منبع: العرب / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه به خوبی میداند چه میخواهد. اوضاع ژئوپلتیک روسیه درصورتی که روی آن سرمایه گذاری نشود و این کشور قدرت خود را اعمال نکند مانند زمان شوروی از دست خواهد رفت. از این رو بارها پوتین قدرت روسیه را یادآوری کرده است. در شبه جزیره کریمه، سوریه و در شرق مدیترانه.
اکنون نیز فرصتی را برای به صدا درآوردن درهای خلیج فارس پس از ترک آن از سوی آمریکا پیدا کرده است. همان طور که فرصتی راهبردی را در شبه جزیره کریمه احساس کرد، اکنون این فرصت راهبردی را در خلیج فارس حس می کند.
روسیه امروز از خلاءهای راهبردی که آمریکا در منطقه به جا میگذارد، خبر دارد و آماده است که آنها را پر کند. پوتین منتظر بود شرایط در خلیج فارس مهیا شود. جنگ جرج بوش در عراق و تجزیه این کشور سپس بازی اوباما با بهار عربی و هرج و مرج ناشی از آن، بعد از آن زلزلهای که دونالد ترامپ ایجاد کرد و اکنون بایدن که کشورهای میانهرو خلیج فارس به ویژه عربستان را هدف قرار داده است.
کشورهای خلیج فارس در طول تاریخ در برقراری رابطه با قدرتهای غیر غربی به جای غربی تردید کردند. رابطه با غرب شامل تسلیحات، حمایت، فرهنگ، تجارت و بازار نفت بود اما اکنون این غرب است که خلیج فارس را رها کرده است نه بالعکس. غرب کشورهای حاشیه خلیج فارس را در مرحلهی خطرناکی رها کرده است. مرحلهای که آنها احساس می کنند که با تهدید موجودیتشان از سوی ایران روبه رو هستند. فراتر این که عربستان با هجوم رسانهای غربی نیز مواجه است. کشورهای عرب خلیج فارس با جایگزینهایی روبه رو هستند. سلاح های پیشرفته روسیه، کالاهای چینی، تکنولوژی صنعتی کشورهایی مانند کره جنوبی که به وسیله آن میتوان نیروگاههای اتمی بهتر از آمریکا را ساخت. خدمات از هند و در آخر فناوری اطلاعاتی اسرائیل که خود آمریکا از شرکتهای اسرائیلی خریداری میکند.
رهبران چینی،هندی و کرهای زودتر حرکت کردند و در حالی که روسها مکث کرده بودند، اسرائیلیها خود را به موج چالش ایران تحمیل کردند.
سفر اخیر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه به کشورهای عربی خلیج فارس ادامه ورود راهبردی و تدریجی به کشورهای خلیج فارس است. چنانچه ترکیه در خلیج فارس پایگاه ایجاد کرده است و از دروازه قطر مانند یک کشور موجود در خلیج فارس رفتار میکند؛ بنابراین چرا پوتین با همان منطق رفتار نکند. آنچه جو بایدن در خلیج فارس از دست بدهد، پوتین بدست میآورد.
ورود روسیه به خلیج فارس ویژگیهای متفاوتی خواهد داشت و برنامهریزی شده تا ادامه دار باشد. کشورهای حاشیه خلیج فارس امروز متقاعد شدهاند که حساب کردن روی آمریکا باعث شده آنها از همه جهت هدف قرار بگیرند.
تهدید از سوی ایران، حوثیها، جنبشهای طرفدار ایران در بحرین و استان شرقی عربستان، گروههای وابسته به اخوان المسلیمن در تمام خلیج فارس و تهدید از شمال عراق، بی ثباتی مالی و سیاسی برخی کشورهای منطقه، مداخلههای ترکیه در آفریقا و نیز یمن همگی عواملی هستند که باعث میشود رهبران خلیج فارس آنها را مد نظر قرار دهند و روسیه را برای پرکردن شکاف ها انتخاب کنند.
پوتین از این مسئله خبر دارد و بر همین اساس رفتار میکند. ژئوپلیتک او اکنون شامل آبهای گرم خلیج فارس میشود.
آقا و انتخابات، آقا و جانشینی، آقا و آمریکا
توطئهای برای کشتن ثروتمندترین مرد آسیا