چند روز پیش فوتبالیستی که خودش در کار خودش جزو عقب مانده ها به شمار می آید، در برنامه ی خندوانه، مزه ای ریخت و این مزه ریختن را تکرار کرد تا باور خودش را کاملا تایید کند.
فرمود که نویسنده ها آدم های بیکار هستند، و به خاطر این بیکار بودن می نشینند و می نویسند.
البته، واقعیت این است که در جامعه ی ما، ۹۰ درصد مردم چنین باوری در مورد نویسندگان و اهالی فکر دارند که چون این ۹۰ درصد تریبونی برای بیان باورشان در اختیار ندارند، داشتن چنین فکر زشت و مهیبی ایراد ندارد. آن ها نمی دانند، و لااقل ندانستن شان را در سیمای فضاحت، جار نمی زنند.
یکی از دلایل چنین باوری که جناب فوتبالیست عقب مانده دارد، این است که ایشان با مغز ش زیاد کار نکرده است که بداند کار کردن با مغز، چقدر دشوار و پر زحمت و نیازمند تمرین و ممارست است.
او همواره سعی کرده که به جای مغز، با عضلات اش کار کند و توپ چرمی را این سو و آن سوی زمین بیندازد و هِد بزند و استُپ سینه کند و به همین خاطر اطلاعی از کار کرد مغز و کار پیچیده و متشکل از هزار جزء ریز و درشت اهالی فکر و نوشتن ندارد.
اِشکالی هم ندارد ولی کاش ایشان دستکم در پرورش عضلات و هماهنگ کردن آن ها برای زدن توپ و «شوتیدن به طرف یه چهارچوب» به موفقیتی دست پیدا می کرد که دستکم بتوان به عضلات او آفرین گفت.
در این جا قصد نشان دادن کار دشوار اهل قلم را ندارم که نه در این مختصر می گنجد، نه می تواند به فهم و درک کسی کمک کند. اگر کسانی می دانند که کار اهل قلم کار بسیار دشواری ست که خب طرف صحبت نیستند. اگر کسانی ندانند، با خواندن یک مطلب و دو مطلب این واقعیت در ذهن شان نخواهد نشست. این موضوع را باید از کودکی، والدین و اولیا مدرسه و تلویزیون کشور به کودک بیاموزند تا او به ارزش والای کار نویسندگان پی ببرد.
اما کسی که کارش انداختن توپ به این سو و آن سوی زمین است و سراسر عمرش دنبال یک توپ می دود، و بزرگ ترین موفقیت اش «شوتیدن» درست به طرف دروازه است، دستکم چنین کسی با این شغل بسیار «معتبر» که جز نان برای خودش و سرگرمی برای مردم چیزی خلق نمی کند، بهتر است زبان در کام نگه دارد و وارد عرصه ی کار آدم بزرگ ها نشود. حالا اگر این جناب پزشکی به نام و آرشیتکتی مشهور و وکیلی برجسته بود، باز چنین قلماشی از او محل ایراد نبود ولی افسوس که با یک آدم عامی که به عامی بودن اش افتخار می کند رو به رو هستیم و جواب یاوه های چنین کسی البته خاموشی ست.
از تهران اصرار و از مسکو انکار
قتل بیمجازات؛ معضل فرزندکُشی در ایران