صدای آمریکا - آسوشیتدپرس در مقالهای تحلیلی به شرایط ایران در آستانه روی کار آمدن ابراهیم رئیسی پرداخته است.
در این مقاله آمده است: هنگامی که این هفته یکی از حامیان تندروی رهبر ایران سوگند ریاست جمهوری یاد کند، تندروها در آن کشور کنترل تمام بخشهای غیرنظامی حکومت را به دست میگیرند.
با توجه به ماجراجوییهای ایران در مورد تسریع برنامه هستهای و در حالی که غرب میگوید جمهوری اسلامی مسئول حمله مرگباری است که هفته گذشته توسط پهپاد به نفتکش مرتبط با یک میلیاردر اسرائیلی صورت گرفت، میتوان تصور کرد که این امر [کنترل تندروها بر امور کشور] از هماکنون آغاز شده است.
مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری منتخب ایران، در روز پنجشنبه آخرین ایستگاه از مسیری تدریجی را ترسیم میکند که امید داشت توافق هستهای سال ۲۰۱۵ جمهوری اسلامی را به غرب برساند.
اما ابراهیم رئیسی اداره کشوری را به دست میگیرد که در حال غنیسازی مقادیر کمی اورانیوم با غنایی بسیار نزدیک به غنای سطح تسلیحاتی است، در بازرسیهای بینالمللی از سایتهای هستهای خود دخالت میکند، و گفته میشود که برای ربودن یک منتقد حکومت در خیابانهای بروکلین نیویورک طرحریزی کرده است. نسخه ایرانی «فشار حداکثری» این حکومت ممکن است در کوتاه مدت، شدت بیشتری نیز پیدا کند.
روابط ایران و آمریکا همواره تحت تأثیر رویدادهای تلخ تاریخی دهههای اخیر میان دو کشور قرار داشته است. برای آمریکا، این امر با تسخیر سفارت این کشور در تهران در سال ۱۳۵۸ و بحران گروگانگیری پس از آن آغاز شد؛ بحرانی که یک کشور را بهتزده کرد و باعث ناکامی ریاست جمهوری جیمی کارتر شد. در ایران اما گناه اصلی را به گردن کودتای تحت حمایت سازمان «سیا» در سال ۱۳۳۲ میدانند که منجر به سقوط دولت محمد مصدق شد، حکومت محمدرضا شاه پهلوی را تثبیت کرد، و در بلندمدت انقلاب اسلامی را به دنبال داشت.
با این حال تنشها برای مدتی کوتاه تا حدی کاهش یافت. تلاش جرج بوش پدر برای تماس با ایران که با جمله مشهور «حسن نیت، حسن نیت میآورد» در مراسم تحلیفش در سال ۱۹۸۹ همراه بود، تقریبا از طرف تهران بدون پاسخ ماند.
محمد خاتمی، رئیس جمهوری اصلاحطلب ایران، نیز سعی کرد ایران را به آمریکا نزدیک کند، ولی پس از حمله تروریستی یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، درها به سرعت بسته شد و جرج بوش پسر ایران را در محور «شرارت» قرار داد.
توافق هستهای به دنبال پایان چرخه دیگری از رابطه پرفراز و نشیب ایران و آمریکا بود.
براساس این توافق، ایران موافقت کرد که برنامه هستهای خود را به ازای لغو تحریمهای اقتصادی که اقتصاد این کشور را در طولانی مدت ویران میکرد، به شدت کاهش دهد. این توافق مانع دستیابی ایران به مواد هستهای کافی برای ساخت احتمالی سلاح هستهای میشد. کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز با بازرسیهای دقیق خود پایبندی تهران به توافق را بررسی میکردند.
این توافق در زمان دولت حسن روحانی، رئیس جمهوری کنونی که یک روحانی نسبتا میانهرو در حکومت مذهبی ایران است، صورت گرفت. این امر نشان داد که دولت غیرنظامی ایران، به رغم اختیارات محدود و تحت رهبری آیتالله خامنهای، میتواند بر نحوه تعامل ایران با سایر کشورهای جهان تأثیرگذار باشد.
حسن روحانی در سخنان خود در سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۵، توافق هستهای را «نویدبخش دوره جدیدی توصیف کرد که میتواند به ایجاد صلح و ثبات پایدار در منطقه ایجاد شود.» او با اشاره به این که «این توافق، هدف نهایی نیست، آن را پیشرفتی خواند که میتواند مبنایی برای دستاوردهای بعدی باشد.» ولی این روند ادامه نداشت و دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در ماه مه ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و گفت که این توافق فقط درباره برنامه هستهای ایران است، و برنامههای موشکی ایران، یا حمایت این کشور از شبهنظامیان منطقه را شامل نمیشود. هفته گذشته آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران به دولت در حال خروج روحانی درباره ناکامیهای این توافقنامه گفت: «در این دولت نشان داده شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد.»
ایران از تابستان سال ۲۰۱۹ تحرکات خود در منطقه را افزایش داد. به گفته نیروی دریای آمریکا، حملات اسرارآمیز علیه کشتیها به دلیل مینهایی است که توسط جمهوری اسلامی کار گذاشته است. ایران همچنین یک پهپاد آمریکایی را سرنگون کرد، و در پاسخ به حمله پهپادی آمریکا که منجر به کشته شدن قاسم سلیمانی در بغداد شد، با موشک به نیروهای آمریکایی در عراق حمله کرد.
پس از آرامش نسبی در بحبوحه همهگیری ویروس کرونا، به نظر میرسد که ایران بار دیگر تحرکات خود را افزایش میدهد تا جو بایدن را که تمایل خود را برای بازگشت به توافق هستهای اعلام کرده است، به چالش بکشد. با این حال مذاکرات وین در روزهای پایانی دولت روحانی به شکست انجامید. حسن روحانی یکشنبه ۱۰ مرداد گفت که «ما میتوانستیم توافق را اجرا کنیم و تحریمها را لغو کنیم، اما در جای دیگری متوقف شدیم.»
ابراهیم رئیسی نیز در جریان مبارزات انتخاباتی خود گفت که میخواهد با دولت «قوی» خود وارد مذاکره شود، هنگامی که ریاست جمهوری، قوه قضاییه، و مجلس همگی توسط تندروهایی مانند او اداره میشوند.
ظاهر و رویه چنین دولتی هنوز مشخص نیست، ولی روزنامههای تندروی ایران مانند «وطن امروز» دوشنبه ضمن چاپ تصویر سیاه و سفیدی از حسن روحانی، که یادآور آگهی ترحیم بود، درباره دوران ریاست جمهوری او نوشتند که «ما نه میبخشیم، و نه فراموش میکنیم.»
فشار برای رویکرد مقابلهای با غرب به احتمال زیاد رئیسی را نگران نمیکند. او به عنوان دادستان، در اوایل کار خود در دستگاه قضایی عضو هیأت موسوم به «مرگ» بود و درباره زندگی و اعدام زندانیان تصمیم میگرفت. به گفته فعالان، او در کشتار بیش از پنج هزار زندانی در سال ۱۹۸۸ دست داشته است.
او وفادارانه از خامنهای پیروی کرده و در مقطعی وظیفه اداره یکی از بنیادهای مذهبی در ایران را با داراییهایی به ارزش دهها میلیارد دلار برعهده داشته است. آستان قدس رضوی، مالک تقریبا نیمی از زمینهای مشهد، دومین شهر بزرگ ایران، است.
سایر قوای حکومت ایران، یعنی مجلس و دستگاه قضایی، نیز که به صورت کامل در اختیار تندروها است، اعلام کردهاند که از اقدامات ابراهیم رئیسی در مقام ریاست جمهوری حمایت میکنند.
ابراهیم رئیسی هر مسیری را که انتخاب کند، خطری در خانه انتظارش است. او علیرغم تمامی اهرمهای حکومتی که در دست دارد، وارث مشکلات بیشماری است که موجب اعتراضات سراسری در سالهای اخیر شده است.
پاسخ او به این مشکلات ممکن است به همان میزان شیوه برخورد او با غرب، مهم باشد.