Thursday, Sep 9, 2021

صفحه نخست » نوشته استاد دانشگاه شهید چمران اهواز برای احمد مسعود و دره پنجشیر

ostad_0909212.jpgانتخاب - شهرام جلیلیان (استاد تمام تاریخ دانشگاه شهید چمران اهواز و از کردهای اهل ایران)

من این شانس را داشته‌ام که در دانشگاه شهید چمران اهواز در مدت دو سال به‌عنوان مدیر تحصیلات تکمیلی دانشگاه، با چند تن از دانشجویان کشور افغانستان که برای تحصیل به این دانشگاه آمده بودند، دوست و همدل و همراه باشم. آنها گهگاه به دفتر من می‌آمدند و درباره تاریخ و سیاست و مردم ایران و افغانستان با همدیگر گفت‌وگو می‌کردیم و من همیشه یگانگی و پیوستگی تاریخی ایران و افغانستان را یادآور می‌‌شدم که البته خود نیز به خوبی از آن آگاه بودند. ما با همدیگر به زبان شیرین فارسی، همان زبان رودکی و فردوسی و حافظ و سعدی و مولوی گفت‌وگو می‌کردیم. روزهای اول، یکی از این دانشجویان ـ که یادم نیست اهل هرات بود یا بدخشان ـ دفتر من آمده بود و می‌گفت بسیار علاقه‌مند است که از نزدیک خلیج فارس را ببیند و راهنمایی می‌خواست که چگونه می‌تواند خود را به آب‌های خلیج فارس برساند! سرشار از ایران‌دوستی بود و همدل با ایرانیان و شیفته تاریخ ایران که تاریخ نیاکان خود او نیز بود. چون او هزاران و میلیون‌ها تن دیگر از مردم و سیاستمدارن و هنرمندان و شاعران و دانشگاهیان در افغانستان جنگ‌زده وجود دارند؛ کسانی که ایران را سرزمین نیاکانی خود می‌دانند و نگران جایگاه زبان فارسی بوده و هستند و افغانستان را آریانا و گاه خراسان می‌خوانند. امروز اما همه آنها تنها مانده‌اند، در بند اهریمن طالبان.

ولایت پنجشیر در شمال شرقی افغانستان، در این روزها همچون دو دهه پیش و روزگار دلاوری‌های احمد شاه مسعود (بخوانید: شیر دره پنجشیر و قهرمان ملی افغانستان) در برابر بیگانگان و طالبان دست‌ساخته بیگانگان، هم‌اکنون قلب تپنده افغانستان و کانون مبارزه جنگجویانِ آزاده‌ای است که نمی‌خواهند زیر ننگ حکومت بیگانه و دست‌پرورده بیگانگان بروند: حکومت طالبان. فرمانده این جنگجویان، احمد مسعود پسر احمد شاه مسعود، اکنون در رویارویی با بیدادگری و درنده‌خویی طالبان، جانشین پدرش است.

پس از توطئه‌ها و بازی‌های پنهانی رهبران برخی از کشورهای جهان، فرار خفت‌بار سیاستمداران و ژنرال‌ها و سقوط کابل، احمد مسعود اما به میدان آمده است تا از هویت و حاکمیّت ملی افغانستان دفاع کند. افغانستانی که پاره تن ایران است. او فرمانده ائتلافی از رهبران مجاهدین و جنگجویان افغان برای پیکار با طالبان و نگران آینده افغانستان است و آگاهانه باور دارد که افغانستان طالبان، «عقب‌مانده‌تر، تاریک‌تر و دور از هرگونه فرهنگ و هنر، و در انزوای سیاسی و اقتصادی در دنیا» خواهد بود. و باور دارد که طالبان، همان طالبان روزگار احمد شاه مسعود است و حتی «ظالم‌تر، افراطی‌تر و متعصب‌تر» شده‌اند. از این‌رو، احمد مسعود مردم بیگانه‌ستیز افغانستان را به قیام ملّی و بیرون راندن طالبان از یکایک خانه‌ها، کوچه‌ها، روستاها و شهرهای افغانستان فراخوانده است.

چه کسی می‌داند شاید احمد مسعود نیز همانند پدرش شهید شود و یا ناگزیر شود به شیوه جنگ‌های چریکی، چندی به سرزمین دیگری بگریزد تا بار دیگر با توان بیشتر به جنگ با طالبان بازگردد. به جنگ با این گروه نادان و بیدادگر که آلوده به جهل و خرافه‌پرستی و توحش‌اند و پس از سال‌ها وحشت و ترور در افغانستان، نابودی روستاها و شهرها و کشتار کودکان و زنان، هم‌اکنون نقاب صلح بر چهره زشت خود زده‌اند و افسوس و هزار افسوس که رهبران جامعه جهانی نیز، همگی، نه در خواب، که خود را به خواب زده‌اند.

سکوت ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد در برابر این حکومت قرون‌وسطایی، و توطئه‌گری‌های پاکستان و کینه‌ورزی‌های روسیه علیه مردم افغانستان و به‌ویژه مردم دره پنجشیر، البته چندان شگفت نیست؛ شگفت‌آور، سکوت و بی‌تفاوتی برادر مهربان و بزرگ‌تر افغانستان است؛ سکوت ایران! سیاستمداران ما که همواره و به درستی، عمق دفاع استراتژیک ایران برای حفظ منافع ملی را تا دورترین نقاط عراق و سوریه و مرز رژیم صهیونیستی و یمن در آن سوی خلیج فارس می‌دانند، آیا نگران پیامدهای حکومت طالبان برای آینده منافع ملی ایران نیستند؟ ما ایرانیان باید نگران باشیم که مبادا برای کمک به شیرهای تنهای دره پنجشیر در برابر گرگ‌های با هم در کابل، دیر شود. این روزها آیا کسی در ایران از خود می‌پرسد که چگونه می‌تواند خود را به پنجشیر و احمد مسعود برساند؟



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy