کیهان لندن - گروهی از ایرانیان سراسر دنیا در نامهای سرگشاده به گردانندگان روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» در مورد آنچه «تخلفات حرفهای» فرناز فصیحی روزنامهنگار شاغل در این روزنامه خواندند انتقاد کردند و آن را حرکتی برای «عادیسازی وحشیگری جمهوری اسلامی» دانستند.
برخی از امضاکنندگان این نامه که تاریخ آن ۹ سپتامبر ۲۰۲۱ (۱۸ شهریور) است و خطاب به دین باکه سردبیر روزنامه و شورای سردبیران «نیویورک تایمز» نوشته شده، خانواده جانباختگان «پرواز ۷۵۲» تهران- کییف هستند که سحرگاه ۸ ژانویه ۲۰۲۰ (۱۸ دی ۱۳۹۸) با موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر فراز تهران سرنگون شد و همه ۱۷۶ سرنشین آن کشته شدند.
اواسط امرداد (اوایل اوت) روابط عمومی روزنامه نیویورک تایمز با استناد به توییتی از فرناز فصیحی اقدام به انتشار بیانیهای در حمایت از او کرد. فصیحی ادعا کرده در شبکههای اجتماعی به خاطر گزارشهایش مورد حمله، تهدید و آزار قرار گرفته است. نیویورک تایمز عنوان میکند که حمایت صورت گرفته از فصیحی در راستای حمایت از تمامی روزنامهنگاران «هدف قرار گرفته شده» که از «زنان» و «رنگینپوستان» هستند، صورت گرفته است.
امضاکنندگان نامه با اشاره به حمایت روزنامه «نیویورک تایمز» از فصیحی گفتهاند از «طیفهای گوناگونی از جامعه هستیم که هماکنون یا در ایران زندگی میکنیم و یا نزدیکان ما از جمله والدین و برادران و خواهرانمان در ایران ساکن هستند» و قصدشان «ارائه پروندهای مستند از تخلفات حرفهای فرناز فصیحی است.»
در مقدمه این نامه به «نقش بسزای نیویورک تایمز در افشای اسناد پنتاگون در دوران جنگ ویتنام» اشاره شده و امضاکنندگان آرزو کردهاند «اینبار هم به عنوان یک روزنامه ارزشمند و منبع معتبر جهانی در انجام رسالت خود موفق باشد.» آنها تأکید کردهاند با مستنداتی که ارائه میدهند «به دنبال پاسخگو ساختن فرناز فصیحی نسبت به اقدامات غیرحرفهای وی در نگارش گزارشهایی برخلاف حقیقت از شرایط فعلی سرکوب بیرحمانه، کشتار و زندانی کردن معترضان در اعتراضات مسالمتآمیز، بازداشت روزنامهنگاران، معترضان عقیدتی و مخالفان سیاسی حکومت جمهوری اسلامی» هستند.
وارونهنمایی و ترجمه خلاف حقیقت در گزارشها
امضاکنندگان نامه تأکید کردهاند «هرگونه آزار و تهدید علیه گروههای قومی، نژادی، جنسیتی و رنگینپوستان را بدون قید و شرط و صریحاً محکوم کرده و بر همین مبنا، هرگونه تهدید و آزار علیه فرناز فصیحی را نیز نادرست میدانیم.»
روزنامه نیویورک تایمز و فرناز فصیحی ادعا کرده بودند افرادی که وی را مورد انتقاد قرار دادهاند «ارتشی از ترولهای ناشناس» هستند که در فضای مجازی «رفتار خشونتبار» دارند. در این نامه اما تأکید شده مدعیان «هیچگونه سندی در اثبات چنین ادعاهایی ارائه نکرده و هر آنچه عنوان کردهاند، جز وارونهنمایی و ترجمه خلاف حقیقت از این انتقادات، به منظور توجیه اتهامات ناروایی که به منتقدانشان وارد میسازند، نبوده است.»
در این نامه همچنین آمده «معتقدیم که اعلامیه حمایت نیویورک تایمز از فصیحی با مطرح کردن اتهاماتی نظیر «زنستیزی و خشونت» علیه مردم ایران، به ترفندهای کلیشهای متحجرانه و کهنهی رایج علیه مردمان خاورمیانه متوسل شده است. درواقع، بیانیه یادشده بجای آنکه همچون «سپری» در دفاع از یک روزنامهنگار همکار در نیویورک تایمز عمل کند به مثابه «شمشیری» علیه بسیاری از مردمان سرکوبشده و به حاشیه رانده شده ایران، عمل کرده است.»
به گفته امضاکنندگان نامه در کمتر از ۴ درصد گزارشهای فصیحی به مواردی چون «نقض آزادی بیان» و «حقوق زنان و نقض حقوق بشر در ایران» پرداخته شده که این خود نشانگر اولویتهای این روزنامهنگار در مورد مسائل مربوط به ایران است.
همچنین تأکید شده «دامنه رفتارهای غیرحرفهای فصیحی بهاندازهای گسترده بوده که حتا در قبال دو تن از همکاران روزنامهنگار حرفهای وی، روحالله زم و مسیح علینژاد، نیز اعمال شده است.» در این نامه یادآوری شده وقتی روحالله زم توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ربوده شد، فصیحی در یک «توییت افتراآمیز» به صورت غیرمستقیم، بازداشت زم را موجه جلوه داد. همچنین هنگامی که توطئه ربودن مسیح علینژاد در نیویورک برملا شد، فصیحی حتا از برقراری تماس با وی و یا انتشار گزارشی درباره این موضوع خودداری کرد.
تصویرسازی از ایران به عنوان کشوری با حکومتی عادی!
در بخش دیگری از این نامه آمده «بر این باوریم که نه تنها روند گزارشگری غیرحرفهای فصیحی تخلف از موقعیت ممتاز حرفهای او در ایالات متحده است، بلکه با چنین رفتاری عملاً نسبت به همکارانش در ایران که هر روز در معرض بازداشت خودسرانه و تعقیب قرار میگیرند نیز مرتکب جفا شده است. از سوی دیگر، تصویرسازیهای او از ایران به عنوان کشوری نرمال و عادی، بیانگر بیتوجهی آشکار وی نسبت به مسائل و سختیهایی است که مردم ایران روزانه متحمل میشوند؛ مردمی که سالهاست اساسیترین حقوقشان از آنها سلب شده است.»
در بخش دیگری از این نامه به چند مورد از گزارشها و موضعگیریهای فصیحی از جمله در مورد وضعیت کرونا در ایران و سرنگونی «پرواز ۷۵۲» و ادعای «حضور جمعیت ۳۰ کیلومتری در اهواز در مراسم تشییع جنازه سلیمانی» اشاره شده که امضاکنندگان این نامه سرگشاده آنها را نمونههایی از «تحریف واقعیات از طریق تعدیل و وارونهنمایی» واقعیت دانستهاند.
توییتهای فرناز فصیحی، خبرنگار نیویورک تایمز، در بخشهای خبری صدا و سیما پس از مرگ قاسم سلیمانی و حمله موشکی سپاه پاسداران به پایگاه آمریکا در عراق (۱۸-۱۶دی۹۸) pic.twitter.com/LEktBly2G1
-- حافظه تاریخی (@hafezeh_tarikhi) January 27, 2020
درخواست امضاکنندگان نامه
نویسندگان نامه از شورای سردبیری «نیویورک تایمز» درخواست کردهاند که هرچه سریعتر نسبت به تشکیل یک کمیته تحقیق درباره اعمال غیرحرفهای فصیحی اقدام کند. در این نامه آمده «کمیته میباید پس از احراز تمام مواردی که وی از اصول روزنامهنگاری حرفهای تخطی کرده یا نسبت به لغو بلافاصله همکاری با فصیحی اقدام نماید و یا از فصیحی بخواهد که با گزارشهای اصلاحی و تکمیلی به تصحیح اعمال غیرحرفهای خود در گذشته اقدام کند. در صورت خودداری فصیحی از اجرای توصیههای کمیته تحقیق، کمیته میباید نسبت به لغو همکاری خود با فرناز فصیحی اقدام نماید. کمیته تحقیق همچنین موظف است از جامعهی فعالین سیاسی و حقوق زنان در ایران و خارج از کشور عذرخواهی کند. نویسندگان نامه موکدا درخواست دارند که نیویورک تایمز ضمن بازنگری در موارد مطرح شده که بر اساس شواهد مستند و مستدل تکیه دارد، پاسخ مناسبی به جامعهی کنشگران داخل و خارج از ایران ارائه دهد.»
نویسندگان نامه همچنین درخواست کردهاند شورای سردبیری و مدیران نیویورک تایمز نسبت به اصلاح رویههای موجود و در پیش گرفتن روشهایی که درهای نقد را گشوده نگاه میدارد، تلاش کنند.
در پایان این نامه امضاکنندگان انتظار دارند که این رسانه قبل از همکاری با خبرنگاران دیگر برای تولید محتوا در مورد ایران٬ تحقیقات مفصل انجام داده و از مستقل بودن روزنامهنگاران از جمهوری اسلامی و لابیگران حکومت اطمینان حاصل نمایند تا از تکرار چنین تخطیهای جلوگیری شود.
اعتراض به گزارشهای فصیحی فقط محدود به این نامه نیست. او بارها گزارشهایی همسو با سیاستهای جمهوری اسلامی در رسانههای بینالمللی منتشر کرده است اما انتقادات به او زمانی تشدید شد که در مصاحبه با رسانههای خارجی همسو با مقامات رژیم اسلامی در ایران عنوان کرد اصابت موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای اوکراینی و کشته شدن ۱۷۶ سرنشین آن غیرعمدی و خطای انسانی بوده است! او پس از اعتراضات خوزستان نیز در گزارشی با «قومی» قلمداد کردن و «تجزیهطلبانه» نامیدن اعتراضات بحق مردم نوشت «خوزستان خانه قوم عرب است که بطور تاریخی با تبعیض مواجه بودهاند و یک جنبش تجزیهطلبانهی شدید هم صورت گرفته است. اما به هر حال معترضان اصرار دارند که رنجشان ربطی به تجزیهطلبی آنها ندارد.»
جزئیات مأموریت جنجالی ناوبندر مکران و ناوچه سهند