حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی با عنوان «آقای لاریجانی؛ حالا چرا؟ نوشدارو بعد از مرگ سهراب؟» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و علی آله) فرمود: «الامور مرهونة باوقاتها»(عوالی اللئالی ۱/۲۹۳) و به نظر میرسد معنای صحیح این کلام نبوی همان ضرب المثل معروف «نوشدارو بعد از مرگ سهراب» باشد. در انتخابات اخیر ریاست جمهوری مثل انتخابات دو سه دهه اخیر، با اعمال نظارت غیر قانونی و غیر شرعی استصوابی، صلاحیت بسیای از افراد واجد شرایط قانونی از جمله رئیس سه دوره مجلس و مشاور رهبری، آقای علی لاریجانی هم رد شد و در پی آن هم ایشان و هم برادرشان در مقام عضو شورای نگهبان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، به جریان ردّ صلاحیتها اعتراض کردند و آقای لاریجانی رئیس سابق رد صلاحیت شده چندین بار در این باره موضع گرفت و اخیرا در دفاع از حق خود و مخالفت با نظارت استصوابی نامهای ۳۰ صفحهای خطاب به مسئولان عالی نظام نوشته است.
آقای حسین میرمحمد صادقی معاون تنقیح مجلس دهم، سخنگوی اسبق قوه قضائیه و از چهره های نزدیک به آقای لاریجانی هم در دفاع از این اقدام ایشان گفته است: «اگر ایشان امروز تلاشی سیاسی را انجام میدهد، تنها برای آگاهسازی سیاسیون از آغاز یک رویه خطرناک در کشور است».
متأسفانه آقای لاریجانی و بسیاری از همفکران ایشان به گونهای سخن میگویند که گویا معضله ردّ غیر قانونی صلاحیتها با استناد به نظریه «نظارت استصوابی» و حاکمیت رأی و نظر اعضای شورای نگهبان در انتخاباتها و خودداری شورای نگهبان از اعلام مستندات قانونی و ادله مثبته آن به کاندیداهای ردّ صلاحیت شده [صریح مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام]، تازه میخواهد ایجاد شود از این رو آقای لاریجانی صرفا برای جلوگیری از «آغاز یک رویه خطرناک» به این نامه نگاری اقدام کرده است! در حالی که این رویه خطرناک بیش از سه دهه است با استفسار عضو فقید شورای نگهبان[آیت الله رضوانی] از شورای نگهبان در اولین انتخابات مجلس بعد از ارتحال بنیانگذار نظام [سال ۱۳۷۰] شروع شد و بعد با توجه به پشتیبانی مقامات نظام از این نظریه تفسیری، در مجلس پنجم جامه قانونی به خود پوشید و بعد هم دفاتر نظارتی شورای نگهبان در سراسر کشور تشکیل شد و در تمام دوازده سالی که آقای لاریجانی رئیس مجلس بود، این رویه اعمال میشد و با تأیید رسمی یا سکوت تأییدی ایشان مواجه میگردید از جمله در سال ۱۳۹۸ یعنی دو سال قبل با همین رویه کثیری از نمایندگان مجلس دهم برای حضور در انتخابات مجلس یازدهم ردّ صلاحیت شدند و اعتراضی از آقای لاریجانی که آن زمان رئیس مجلس بود، برنخاست و همین دفاع نکردن از حق در زمان خودش از جانب آقای لاریجانی است که بُرد اعتراض امروز او را گرفته و آن را بیاثر کرده است.
اگر آقای لاریجانی همان زمانی که رئیس مجلس بود به این رویه غلط از تریبون مجلس اعتراض میکرد، هم نام خود را به عنوان مدافع واقعی حقوق مردم ثبت کرده بود و هم چه بسا به اصلاح این امر میانجامید و بُرد فراوان داشت. اگر نام کروبی یا نمایندگان متحصن مجلس ششم و قلیلی دیگر به عنوان مدافعان حقوق مردم در تاریخ ایران برای همیشه ثبت شده، برای این است که زمانی که در قدرت بودند، بر بیقانونیها، قانونگریزیها و قانون ستیزیها اعتراض کردند و اعلام کردند ما حاضریم از حق شخصی خود بگذریم ولی از حق مردم و اغماض بر قانون شکنی، هرگز.
امروز، آقای لاریجانی و دیگر مسئولان سابق و فعلی نظام باید علاوه بر پوزشخواهی از درگاه خدا، نهضت اعتراف و پوزشطلبی از مردم بابت همه قصور و تقصیرهایی که در طول این بیش از ۴ دهه انجام دادهاند، راه بیندازند که اگر این پوزشخواهی صادقانه و خاضعانه از مردم صورت نگیرد، به یقین پوزشخواهی آنان از خداوند هم حقیقی نبوده و در قیامت به کارشان نخواهد آمد و وای بر آنان از دادگاه عدل قیامت.
این امام ما شیعیان است که با وجود مظلومیت بینظیرش و با وجود عصمتی که داشت و با وجود این که از هیچ امکانی برای دفاع از مظلومان مستضعف برخوردار نبود، ولی باز هم به صراحت و برای ثبت در همیشه تاریخ به پیشگاه خدا عرضه میدارد: «خدایا از پیشگاه تو پوزش میطلبم که به مظلومی در جلوی چشمان من ظلم شد و به یاریاش برنخاستم؛ از این که خطاکاری به پیشگاه من عذر خطا آورد و عذرش را نپذیرفتم؛ از این که فقیران نیازمند برای رسیدن به قوت لایموت به من دست دراز کردند و رسیدگی به تقاضای آنان را بر راحتی خود ترجیح ندادم و از این که مؤمنانی عیبشان نزد من آشکار شد و نپوشاندم»(دعای ۳۸ صحیفه).