وسط بازی اصلا کار بدی نیست! اگر شما وسط دو گروه از مردمان قرار بگیرید که هواداری از یکی از آن ها باعث حمله ی دیگری به شما و ایجاد دردسر شود، البته که وسط بازی نشانه ی عقل حسابگر می شود و مردم عادی هم به عقل شما آفرین ها می گویند!
سعی می کنم بحث را زیاد فنی نکنم تا طولانی نشود.
بی بی سی فارسی یک رسانه است. مجهز است، بودجه ی خوبی دارد، خبرنگاران خوبی را جذب کرده است.
در زمینه ی خبر به گفته ی خودش:
طبق ارزش های خبری بیبیسی "اعتمادی که مخاطبان ما به محتوای تولیدی بیبیسی دارند، زیربنای همه فعالیتهای خبری ماست. ما مستقل، بی طرف و راستگو هستیم. ما متعهد به دستیابی به بالاترین استاندارد در زمینه دقت عمل و انصاف هستیم و تلاش می کنیم هرگز از روی عمد مخاطبان خود را گمراه نکنیم."
عده ی زیادی از مخالفان بی بی سی و سیاست های کشور ملکه نسبت به جمهوری نکبت به این جملات می خندند ولی ما می گوییم همین طور است و شما هم بگویید همین طور است!
اما اگر مخالفان بی بی سی بخواهند دلیل خنده شان را باز گویند، چنین خواهند گفت:
بی بی سی از زمان بر کنار کردن رضا شاه ایران ساز، تا همین دوران حاضر، تمام حرکت ها و فعالیت های رسانه ای اش، در جهت منافع دولت انگلیس بوده است.
تا این صحبت را مطرح کنید، هواداران و کارکنان ایرانی بی بی سی زمین و زمان را به هم خواهند دوخت که به شما نشان دهند بودجه ی بی بی سی فارسی یک زمانی توسط وزارت خارجه ی انگلیس تامین می شد، و اکنون توسط مردم انگلیس تامین می شوند و بی بی سی یک رسانه بی طرف است و با این صحبت ها هم می خواهند بگویند که بی بی سی حافظ منافع انگلیس و پیشبرد سیاست های آن نیست.
با عرض معذرت از کارمندان ایرانی این رسانه باید عرض کنیم که اگر حکومتی چنین دستگاه عریض و طویل و مجهزی را فقط برای رضای خدا و اطلاع رسانی به مردم ایران تاسیس می کند و دنبال هیچ منفعت سیاسی و بین المللی نیست چنین حکومتی خیلی گاگول تشریف دارد!
برای این که صحبت طولانی نشود به موارد تاریخی وحشتناکی که از این رسانه «بی طرف و راستگو» در حافظه تاریخ باقی مانده است نمی پردازیم.
حکایت پخش اسم رمز «چو فردا بر آید بلند آفتاب من و گرز و میدان افراسیاب» که یک بار در شب برکناری رضا شاه و بار دیگر در شب کودتای ۲۸ مرداد از این رادیو پخش شد را نیز برای زمان دیگر می گذاریم. خواهندگان می توانند به کتاب «انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی» که عبدالرضا هوشنگ مهدوی آن را نوشته مراجعه کنند.
وضع امروز بی بی سی فارسی را هم داریم به چشم مشاهده می کنیم. مردم هوشیار ایران، بی بی سی را به خاطر القا خط وسط بازانه ی انگلیس در روابط اش با حکومت نکبت، آیت الله بی بی سی نام نهاده اند.
اما وضعی که کارمندان ایرانی این رسانه پیدا کرده اند وضع بسیار رقت انگیزی ست.
این که یک ایرانی بگوید، من برای بی بی سی کار می کنم و بی بی سی «قطعا» و «منطقا» حافظ منافع انگلستان است هیچ ایرادی ندارد. بالاخره کار آدم خبرنگاری و روزنامه نویسی ست و جایی هم در ایران که کار آبرومند و با در آمد مکفی به آدم بدهند کم است و هزینه ی زندگی و زن و بچه و غیره هم مزید بر علت، ما برای این رسانه کار می کنیم.
برای حفظ محل کار مان هم نمی خواهیم یا نمی توانیم یا جرات نداریم انتقاد اساسی به خط مشی این رسانه بکنیم.
ما نان و ماست مان را می خوریم و با امثال شما هم کاری نداریم.
بدینگونه، این عزیزان هم مثل هزاران عزیز ایرانی دیگر به کاری مشغول هستند که چندان راضی به انجام آن کار نیستند ولی نُطُق هم نمی کشند و نبایند بکشند چون کار و زندگی شان به نطق کشیدن شان بستگی دارد.
ما این دوستان را کارکنان این رسانه می نامیم نه کارگزاران این رسانه.
اما برخی از این کارکنان، وظیفه ی بیشتری برای خود قائل می شوند و آن کارگزار و مدافع تمام و کمال این رسانه شدن است.
دیشب یکی از این کارکنان، در کلاب هاوس در مقام دفاع از بی بی سی بر آمد در عین حال که می گفت او نماینده ی بی بی سی نیست.
وقتی از او پرسیده شد که چطور در بی بی سی فارسی همه جور آدمی دیده می شود جز مخالفان حکومت پاسخی داد که مو بر تن آدمی راست می کرد:
جای اپوزیسیون در بی بی سی نیست و بی بی سی جای چنین افرادی نیست. آن ها باید بروند در رسانه های خودشان کار کنند.
یک کلام ختم کلام.
حالا این حرف ها چه حرف های دیگری را به ذهن متبادر می سازد بماند.
اما بی بی سی جز «خبر»، «نظر» چه کسانی را منتشر می کند که اپوزیسیون نباشند؟
گفت و گوهای پر از «راستی و درستی» بی بی سی را ببینید تا مشاهده کنید جایی که اپوزیسیون نباشد، و به عبارتی اپوزیسیون واقعی عددی شمرده نشود، اصلاح طلبان حکومتیِ از حکومت رانده و از کشور مانده کارشناسان عزیز دردانه بی بی سی می شوند.
خانم ها و آقایان گرامی بی بی سی فارسی!
وسط بازی برای کسب درآمد و هزینه های زندگی و داشتن یک شغل آبرومند و خوب اصلا بد نیست. فقط وقتی روغن داغ حمایت از محل کار تان را زیادی داغ کنید ممکن است روغن داغ روی سر و صورت تان بپرد و خدای نکرده کار دست تان دهد! شما بگویید ما کارمندیم و نمی دانیم بی بی سی یعنی چه، ما هم می گوییم شماها کارمندید و نمی دانید بی بی سی یعنی چه! ولی یک کلمه بیشتر از این بگویید، با جماعت خشمگینی رو به رو خواهید شد که ظرف روغن را روی سر تا ن بر می گرداند.
معمولا وسط بازان جهان، چنین سرنوشتی در انتظارشان است. بی بی سی چی ها باید این موضوع را خیلی خوب بدانند و حتما می دانند.