چرا انفجارها و آتشسوزیها در ایران معنادار میشوند؟
بهنام قلیپور - ایران وایر
در ایران اتفاقها و حوادث و وقایع میتواند برنامهریزی شده و معنادار و مرتبط با امر پیدا و پنهان دیگری باشد.
این اتفاقها زمانی معنای بیشتری پیدا میکند که پای یک نظامی یا مکان نظامی و یا مجموعهای وابسته به نهادی مهم در ایران در میان باشد.
تجربه میگوید، اگر مسئولیت این حوادث را فرد یا مجموعهای برعهده نگیرد، آنوقت پای حدس و گمان به میان کشیده میشود، چون مقامهای جمهوری اسلامی ترجیح میدهند بسیاری از این حوادث را ناشی از یک سهلانگاری یا فرسودگی و یا خطای انسانی معرفی و واقعیت را تا آنجا که میتوانند پنهان کنند. واقعیتی که در بسیاری موارد بعدها مشخص شد، علل و عوامل وقوع آن برخلاف ادعایی است که مقامهای جمهوری اسلامی مطرح کردهاند.
این پنهانکاری ۴۰ ساله، منجر به چسبندگی تحلیل و تفسیرها از وقایع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و حتی حوادث به ظاهر غیرمترقبه در ایران شده است.
بسیاری از حوادث غیرمترقبه از قبیل انفجار، آتشسوزی و تصادف میتواند واقعا ناشی از برنامهریزی قبلی نباشد و به معنای واقعی کلمه «حادثه» باشد، اما ذهن ایرانی تلاش میکند مابهازای بیرونی برای چنین حوادثی پیدا کند و به آن معنایی فراتر بدهد.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
مرگ دو فرمانده نیروی «قدس» سپاه پاسداران، مرگ چند مهندس هوافضای سپاه پاسداران و این آخری خروج قطاری مسافری یزد به مشهد و قطار باری در سرخس از جمله این حوادث میتواند باشد، به این معنا که تفسیری وسیع از چرایی وقوع آنها، ممکن است دریچهای دیگری از بررسی علل وقوع آنها بگشاید.
کشتن «حسن صیاد خدایی»، یکی از مسئولان اصلی واحد مخفی ۸۴۰ نیروی «قدس» سپاه پاسدارن در تهران و مرگ مشکوک «علی اسماعیلزاده» از همکاران وی در کرج، دو مرگ خبرساز هفتههای اخیر در ایران است.
رسانهها هم مسئول مرگ صیاد خدایی را اسراییل و مسئول مرگ اسماعیلزاده را سپاه پاسداران اعلام کردهاند.
صیاد خدایی به این خاطر کشته شد که در کار ربودن و کشتن شهروندان اسراییلی و سایر اتباع خارجی در نقاط مختلف جهان بود.
اسماعیلزاده هم گفته میشود، به خاطر اینکه سپاه پس از مرگ صیاد خدایی به او مشکوک شده بود، از پشت بام خانهاش اقدام به خودکشی کرد.
مرگ این دو عضو واحد مخفی ۸۴۰ نیروی «قدس» سپاه پاسدارن از بیسابقهترین حذفهای سیاسی در جمهوری اسلامی است، به این معنا که پیشتر سابقه نداشت اسراییل اقدام به حذف فرماندهان سپاه غیرمرتبط با پرونده هستهای و موشکی در داخل خاک ایران کند و چرایی این اقدام هم تا مدتها محل پرسش تحلیلگران سیاسی بود.
قریبترین چرایی روی آوردن اسراییل به چنین عملیاتی در خاک ایران، میتواند مرتبط با سلسله چاقوکشیها در تلآویو باشد که طی آن دستکم هشت شهروند اسراییل جان خود را از دست دادند.
این حملات در مقطعی منجر به برهم خوردن آرامش روانی ساکنان اسراییل شد و حامیان جمهوری اسلامی در شبکههای اجتماعی هم با افتخار از آن استقبال کردند و رسانههای وابسته نیز این اقدامات را عملیات «شهادتطلبانه» نامیدند.
مدتی پس از آغاز این حملات بود که به یکباره خبر رسید صیاد خدایی و اسماعیلزاده در ایران جان باختهاند که پس از مرگ آنها دیگر چندان از این چاقوکشیها خبری نشد.
مرگ این دو فرمانده سپاه میتواند واکنش اسراییل به این چاقوکشیها تفسیر شود.
مرگ مهندسان هوافضا؛ اخلال در برنامه فضایی
تقریبا در ۴۰ روز گذشته دستکم هشت نفر از مهندسان و نیروهای مرتبط با هوافضای سپاه پاسداران و وزارت دفاع در شهرهای مختلف ایران بر اثر مسمومیت و تصادف جان باختهاند.
مقامهای جمهوری اسلامی هم تقریبا مرگ تمام آنها را ناشی از سانحه اعلام کردهاند، اما در اغلب شبکههای اجتماعی فارسیزبان از اسراییل به عنوان عامل این مرگها یاد میشود.
در صورتی که این حدس و گمانها درست باشد، آنوقت پرسش این خواهد بود که چرا اسراییل اهداف عملیاتی خود از حوزه هستهای و موشکی را به حوزه هوافضا و حوزههای به ظاهر غیرمرتبط با برنامه موشکی جمهوری اسلامی گسترش داده است.
تدارک جمهوری اسلامی برای تست تازه عملیاتی ماهوارهبر «ذوالجناح» ساخت وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح را میتوان قریبترین علت کشته شدن این مهندسان دانست.
ماهوارهبر «ذوالجناح» ۱۳ بهمن ۱۳۹۹ رونمایی شد و قرار است دو تست کاوشی و زیرمداری را در سال ۱۴۰۱ پشت سر بگذارد.
شرکت تکنولوژی «مکسار» هم روز سهشنبه ۲۴ خرداد تصاویر یک سکوی پرتاب را در «پایانه فضایی امام خمینی»، واقع در استان سمنان منتشر کرد که نشان میدهد تهران خود را برای پرتاب یک موشک ماهوارهبر آماده میکند.
رسانههای جمهوری اسلامی اعلام کردهاند تهران به احتمال فراوان در سال ۱۴۰۱ قصد دارد هفت ماهواره به فضا بفرستد.
اخلال یا انهدام زیرساختهای برنامه هوافضای جمهوری اسلامی که میتواند پیوند وثیقی با برنامه موشکی نظام در حوزه نظامی داشته باشد، میتواند مهمترین عامل فعال شدن ماشین عملیات اسراییل در این حوزه باشد.
خروج قطار از ریل؛ واکنش به کریدور نوپای شمال-جنوب!
خروج دو قطار مسافری و باری از ریل در ایران از جمله اتفاقهایی است که میتواند تنها ناشی از فرسودگی تجهیزات یا سهلانگاری باشد که در نگاه نخست نیازی به تحلیل و تفسیرهای طول و دراز ندارد، اما بروز چنین حوادثی در ایران میتواند بالقوه حاوی پیام خاصی باشد.
این دو اتفاق در شرایطی رخ داد که برای نخستین بار محموله ترانزیت چندوجهی از روسیه به هند مسیر خود را از طریق کریدور شمال-جنوب موسوم به INSTC در ایران را آغاز کرد.
با عبور آزمایشی دو محموله کانتینر ۴۰ فوتی از کریدورِ شمال-جنوب توسط ایران، نخستین محموله ترانزیت چندوجهی از مبدأ روسیه به مقصد هند از طریق ایران بعد سالها مذاکره و رایزنی فعال شد.
این دو محموله بهصورت آزمایشی از مبدأ «سنپترزبورگ» واقع در روسیه به راه افتاده و پس از انتقال به بندر آستاراخان از طریق دریای خزر وارد ایران شد.
تلاش برای فعال شدن این کریدور از حدود ۳۰ سال پیش آغاز شد و آخرین بار در شهریور ۱۳۹۷ وزرای حملونقل ایران، هند و روسیه در سن پترزبورگ توافقاتی در این زمینه داشتند، اما به دلیل کمبود زیرساختهای ریلی، جادهای و بندری این کریدور فعال نشد.
مقامهای جمهوری اسلامی میگویند بهرهبرداری از این کریدور در مقایسه با مسیرهای سنتی، مسافت و زمان حمل کالا تا ۴۰ درصد کاهش داده و به لحاظ هزینه نیز برای تجار حدود ۳۰ درصد ارزانتر است.
ایران هم با هدف تکمیل این کریدور سال ۱۳۸۱عملیات خط راهآهن قزوین-رشت به طول ۱۶۴ کیلومتر را آغاز کرد و سوت این قطار آذر سال ۱۳۹۷ در رشت به صدا درآمد و در همان زمان دستور تکمیل راه آهن به سمت بنادر کاسپین، انزلی و آستارا کلید صادر شد.
این خط آهن از ایستگاه رشت به دو شاخه رشت-انزلی به طول ۴۰ کیلومتر و رشت-آستارا به طول ۱۷۰ کیلومتر تقسیم میشود تا در نهایت به راهآهن جمهوری آذربایجان متصل شده و با اتمام خط راه آهن رشت بندر کاسپین، بندر انزلی و آستارا، ارتباط بندرعباس در خلیج فارس به هلسینکی فنلاند میسر شود.
تکمیل بخش پایانی محور ریلی کریدور شمال-جنوب از بندر آستارای ایران به کشور آذربایجان، نقش مهمی در افزایش جذب بار و سرعت انتقال دارد. باری که از روسیه به سمت ایران میآید، در این منطقه با انتقال به ریل به بنادر جنوبی چابهار یا بندرعباس منتقل میشود و دیگر نیاز به انتقال بار به جاده نیست. تکمیل راهآهن چابهار-زاهدان حلقه دیگری است که مقامهای جمهوری اسلامی تکمیل آن را در دستور کار خود قرار دادهاند.
انتقال کالاهای روسی از طریق ایران به هند، مهمترین محور فعالیت کریدور شمال-جنوب است که با شروع جنگ روسیه علیه اوکراین و تحریم مسکو، اهمیت این کریدور برای حمل کالاهای روسیه دو چندان شده است.
ناامن نشان دادن خطوط ریلی یا اختلال در پایان پروژه ریلی این کریدور در ایران، میتواند مصداق دیگری از همان اتفاقاتی باشد که در ایران رخ میدهد که ممکن است ماحصل یک اراده و برنامهریزی از پیش تعیین شده باشد.