ایندیپندنت فارسی - ایرج مصداقی
سید جواد حجازی، پدر سید علیاصغر حجازی، معاون امنیتی بیت رهبر جمهوری اسلامی ایران، در سال ۱۳۰۶ در همدان به دنیا آمد. او پیش از انقلاب ۵۷ در اداره پست کار میکرد و در عینحال، با روحانیون، محافل مذهبی و بازاریها ارتباطی نزدیک داشت. پسر بزرگ او علیاصغر نام دارد و محمد کاظم، پسر کوچکش، مدرک دکترای تاریخ انقلاب اسلامی دارد و نماینده همدان در هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی بود، و ریاست دومین دوره شورای اسلامی شهر همدان را نیز بر عهده داشت.
دو فرزند دیگر او جعفر، متولد ۱۳۴۱، و محمدباقر، متولد ۱۳۴۳، در دوران جنگ جمهوری اسلامی ایران و حکومت صدام حسین در خاک عراق کشته شدند. جعفر حجازی معلم امور تربیتی بود و در اردیبهشت ۱۳۶۵ در فاو کشته شد. محمدباقر حجازی نیز در خرداد ماه ۱۳۶۵، بر اثر اصابت ترکش خمپاره، جانش را در ماووت عراق از دست داد.
در حال حاضر در محله کلپا، که خانواده حجازی پیش از انقلاب ۵۷ در آنجا زندگی میکرد، یک پارک و یک کتابخانه به نام آنها نامگذاری شده است.
مراسمهای بزرگداشت دو فرزند حجازی در سالهای گذشته با حضور کاظم صدیقی و محمدجواد علیاکبری، از امامان جمعه تهران، و قربانعلی درینجفآبادی، وزیر اطلاعات دولت هفتم جمهوری اسلامی ایران، دادستان اسبق کل کشور و امام جمعه اراک، و نیز حمید ملکی، معاون حوزه علمیه قم در همدان، برگزار شده است.
برگزاری این مراسمها، آن هم با حضور و سخنرانی مقامهای بلندپایه مذهبی حکومت ایران، قدرت خانواده حجازی و شخص جواد حجازی را در غرب کشور نشان میدهد که صاحبان قدرت، حتی پس از چهار دهه، همچنان برای بزرگداشت فرزندان این خانواده به همدان میروند.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
جواد حجازی که دهه نهم زندگیاش را پشت سر میگذارد، از چنان قدرتی در غرب کشور برخوردار است که استاندارهای استانهای غربی، از جمله همدان، کرمانشاه و کردستان، باید قبل و بعد از انتصابشان تاییدیه او را بگیرند. تمام مدیرهای استانی و فرماندارها نیز موظفاند با او همکاری و تعامل کنند. همکاری نکردن با نهادهای زیرمجموعه متعلق به این پیرمرد ۹۵ ساله به منزله از دست دادن جایگاه و صندلی مدیریت است.
او هر بار به تهران میرود، با علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، ملاقات میکند. خامنهای نیز در دو سفر خود به همدان در خانه او اتراق کرد و به همین دلیل، کل محله در قرق نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای امنیتی بود.
علی خامنهای همچنین با انتشار پیامی در بهمن ۱۳۹۶، درگذشت سید صادق حجازی، برادر جواد حجازی، را تسلیت گفت. این پیام بیانگر جایگاه و اهمیت خانواده حجازی در نظام جمهوری اسلامی است. به همین دلیل نیز قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران، در جریان سفرش به همدان در تابستان ۱۳۹۷، به منزل جواد حجازی رفت و با او دیدار و گفتوگو کرد.
استفاده پوششی از خیریهها و کنترل مراکز درمانی
ریشه قدرت اقتصادی جواد حجازی به پیش از پیروزی انقلاب ۵۷ و بهدنبال آن، تاسیس صندوق قرضالحسنه مهدیه و دارالایتام مهدیه برمیگردد. خانواده حجازی از پوشش ایننهادهای به ظاهر خیریه، برای غارت اموال عمومی و بسط قدرتشان استفاده میکنند.
فکر تاسیس صندوقهای قرضالحسنه در سال ۱۳۴۸، با تشکیل صندوق قرضالحسنه جاوید در مسجد لرزاده تهران کلید خورد. البته پیش از آن در سال ۱۳۴۲ نیز یک صندوق قرضالحسنه در حوزه علمیه «میرزا جعفر» مشهد تشکیل شده بود که کار طلاب را راه میانداخت.
فکر ایجاد موسسه دارالایتام مهدیه همدان در سال ۱۳۴۹، و در پی دیدار جواد حجازی از انجمن انصارالحجه مشهد و گفتوگو با مسئولان آن شکل گرفت. این موسسه با همراهی تعدادی از «متدینین و معتمدین» همدان در سال ۱۳۵۱ تاسیس شد، و در سال ۱۳۵۹ با نام موسسه انجمن انصارالحجه همدان به ثبت رسید.
جواد حجازی که در ظاهر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام در همدان است، در واقع مدیریت یک هلدینگ بزرگ اقتصادی را بر عهده دارد. برخی از سازمانها و موسسات تحت مدیریت حجازی عبارتند از: ستاد اجرایی فرمان امام همدان، موسسه دارالایتام مهدیه همدان، مرکز درمانی مهدیه، مرکز امآرآی مهدیه، شرکت الوند پوش طب، توتیا دارو، مجتمع فرهنگی ولیعصر، شرکت کشت و صنعت توداک، و موسسه خیریه شهید محراب مدنی.
غیر از موارد بالا، دهها موسسه و بنگاه اقتصادی نیز در غرب کشور در تیول خانواده حجازی است. محمدکاظم حجازی، فرزند جواد حجازی، به جای تحقیق و پژوهش در «تاریخ انقلاب اسلامی»، در حال حاضر با رها کردن مجلس شورای اسلامی، در کنار پدرش مدیریت هلدینگهای بزرگ اقتصادی او را عهدهدار است.
مرکز «امآرآی» با مدیریت جواد حجازی و با دریافت اعتبار از وزیر بهداشت وقت و تسهیلات بانکی، در سال ۱۳۷۹ تاسیس شد و آغاز به کار کرد. به گفته شاهدان و تعدادی از کارمندهای کادر درمان این مرکز، به دلیل اینکه سایر استانهای غربی فاقد دستگاه «امآرآی» بودند، مردم از ماهها قبل و با دشواری و تلاش فراوان، برای بیمارانشان وقت میگرفتند و آنها را به همدان میآوردند. بر این اساس، حجازی چند سال مانع خرید دستگاه «امآرآی» برای استانهای کردستان و کرمانشاه شد. او که تجربه شیرینی از تاسیس دارلایتام مهدیه داشت و توانسته بود آن را به یکی از بزرگترین کارتلهای اقتصادی غرب کشور بدل کند، در سال ۱۳۹۹ موسسه خیریه دیگری با عنوان «موسسه شهید محراب مدنی» برای فرزندش محمد کاظم تاسیس کرد.
با آنکه این موسسه تازهتاسیس است، مدارس متعددی را اداره میکند و قدرت زیادی دارد. حجتالاسلام پناهیان، سخنران بیت علی خامنهای، سخنران «هشتمین همایش خانواده و مدرسه» با حضور عوامل اجرایی مجموعه مدارس تحت پوشش این موسسه بود.
در اغلب شرکتهایی که سیدجواد حجازی موسس آنها بوده است، نام او در جایگاه نفر اول و رئیس هیاتمدیره، و نام فرزندش، محمد کاظم، در جایگاه عضو هیاتمدیره به چشم میخورد. تکثیر موسسههای متعدد خیریه، پوششی برای فساد اقتصادی این مافیای پنهان در غرب کشور است.
صندوق قرضالحسنه مهدیه و انتخابات
صندوق قرضالحسنه مهدیه همدان، که ریاست هیاتمدیره آن بر عهده جواد حجازی است، بنا به گفته او، روزانه به صد نفر تسهیلات ازدواج و تهیه جهیزیه و حتی اشتغال پرداخت میکند. تشکیل موسسات خیریه و قرضالحسنه، از حربههای مسئولان امنیتی، قضایی و سیاسی، و صاحبان قدرت برای پولشویی و گرفتن حقحساب و رشوه است.
به دلیل روابط نزدیک علیاصغر حجازی با علی فلاحیان، وزیر اطلاعات دولت هاشمی رفسنجانی، جواد حجازی نیز با فلاحیان رابطه نزدیکی دارد. بهزاد بهرامی، روزنامهنگار جدا شده از دفتر علی فلاحیان، درباره رابطه این دو میگوید: «در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲، پس از آنکه علی فلاحیان اعلام کاندیداتوری کرد، در سفر به همدان با حضور در دفتر ستاد اجرایی فرمان استان، دیدار محرمانهای با جواد حجازی داشت.
در این دیدار، جواد حجازی در ازای حمایت از فلاحیان، مبلغ ۱۰ میلیارد تومان پول طلب میکند. بهزاد بهرامی که در این جلسه حضور داشته است، میگوید: «سیدجواد حجازی به فلاحیان گفت در صورت پرداخت این مبلغ، به بهانه توزیع کفش و پوشاک در روز انتخابات از مستمندان و افراد تحت پوشش میخواهم که با در دست داشتن شناسنامه به مرکز مراجعه کنند؛ به این ترتیب آرای بیش از هفتاد هزار نفر از خانوادههای نیازمندان و ایتام را به نفع تو یا کاندیدای معرفیشده از سوی تو اخذ خواهم کرد.»
در پایان جلسه نیز حجازی که از توافق برای دریافت ۱۰ میلیارد تومان مسرور شده بود، به شوخی با فلاحیان میپردازد و به او میگوید، «به روشی که آقا (خامنهای) مرا میبوسد، پیشانی تو را میبوسم.»
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، پس از رد صلاحیت علی فلاحیان، که در آن زمان نماینده مجلس خبرگان رهبری از حوزه خوزستان نیز بود، حجازی به حمایت مالی و تبلیغاتی از حسن روحانی پرداخت و از نفوذ اطلاعاتی و امنیتی خود به نفع او بهره گرفت.
مستند ۳۰ دقیقهای «سید جواد» که مراحل ساخت آن از سال ۱۳۹۵ کلید خورد، به دلایل نامعلوم هنوز به نمایش در نیامده است.
سرکوب و غارت اموال بهاییها و یهودیها
از جمله فعالیتهای مشترک جواد حجازی و فرزند ارشدش، اقدامات جنایتکارانهشان علیه بهاییها و یهودیها است. باید یادآوری کرد که جواد حجازی در جریان فعالیتهای سیاسیاش علیه نظام پهلوی، که پس از بلوای خمینی در سال ۱۳۴۲ آغاز شد، وارد روابط بسیار نزدیکی با آیتالله سیداسدالله مدنی شد که در یک عملیات انتحاری در شهریور ۱۳۶۰ به قتل رسید.
آیتالله مدنی که مبتکر تاسیس «مهدیه» در جهان تشیع است، به ضدیت با بهاییت شهره بود. اولین «مهدیه» به ابتکار او و با کارسازی شیخ احمد کافی در سال ۱۳۴۷ در تهران تاسیس شد که نقش مهمی در توسعه خرافات مذهبی داشت. در پی این اقدام، «مهدیه»های متعددی در سراسر کشور ساخته شد. شیعیان در کنار ساخت مسجد، با تاسیس «حسینیه» و «مهدیه»، سه مکان مقدس برای عبادت و سوگواری پدید آوردند.
اگرچه یکی از دلایل تاسیس «مهدیه» اشاعه فرهنگ انتظار و «مهدویت» بوده است، وجه غالب آن دشمنی با «بهاییت» و بهاییها بود. در کنار «مهدیه»، انجمنهای ضدبهاییت و حجتیه نیز رشد یافتند. در همدان نیز همین سیاست با ساخت مسجد مهدیه در سال ۱۳۵۰ادامه یافت.
جواد حجازی در مورد توطئه آیتالله مدنی برای مقابله با «بهایی»ها میگوید: «خیابان مهدیه همدان آن زمان در تصرف بهاییت بود. آیتالله مدنی با شیوه هوشمندانهای که به کار بردند، بهاییها را بدون نزاع متفرق کردند.آیتالله مدنی در زمینی که توسط یکی از خیرین آن زمان در اختیارشان قرار گرفته بود، مسجد مهدیه را که اکنون یکی از مساجد تاثیرگذار همدان است، بنا کردند. وقتی بانگ اذان از بلندگوی این مسجد بلند شد، دیری نگذشت که بهاییها این منطقه را ترک کردند.»
اما واقعیت، آنگونه که جواد حجازی روایت میکند، نیست. پس از تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران و سرکوب شدید بهاییها، بسیاری از پیروان این آیین از کشور خارج شدند. جواد حجازی از فرصت استفاده کرد و با کمک فرزندش، علیاصغر حجازی، در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ املاک بسیاری از بهاییهای همدان را که خارج از کشور بودند، به نفع «ستاد اجرایی فرمان امام» مصادره کرد.
همدان یکی از نخستین شهرهایی است که سرکوب نظاممند بهاییان را سازماندهی کرد.
در ۲۴ خرداد ۱۳۶۰، پیکر شکنجهشده هفت شهروند بهایی مقابل بیمارستان خمینی همدان رها شد. این هفت نفر جزو ۹ عضو محفل بهایی بودند که مقابل چشمان یکدیگر، به طرزی وحشیانه شکنجه، و سپس تیرباران شدند. پس از کشتهشدن این گروه از شهروندهای بهایی ایران، دادگاه انقلاب اسلامی حکم مصادره اموال آنها را صادر کرد و در عینحال، گورستانی که آنان در آنجا به خاک سپرده شدند، نیز یک هفته بعد با خاک یکسان شد.
در ادامه سرکوب جامعه بهاییت در شهر همدان، میتوان به این دو مورد نیز اشاره کرد: آبان ۱۳۹۱، پلیس اماکن ۳۲ مغازه متعلق به بهاییان را در شهر همدان پلمپ کرد، و در اردیبهشت ۱۴۰۱ نیز بخشی از گورستان بهاییان در همدان تخریب شد.
علاوه بر بهاییان، جامعه یهودیان همدان نیز هدف سرکوب و آزار و اذیت نظاممند عوامل حجازی قرار گرفتند. به دلیل وجود بقعه ملکه استر و عمویش، مردخای، که دومین زیارتگاه مقدس یهودیان محسوب میشد، شمار زیادی از یهودیان در این منطقه زندگی میکردند، اما با اعمال فشار وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، از کشور گریختند و املاک آنان به دست حجازی و دارودستهاش غارت شد.
آنها به این اقدامات بسنده نکردند. در آذر ۱۳۸۹، نیروهای «آتش بهاختیار» رهبر جمهوری اسلامی، تحت عنوان «دانشجویان بوعلی سینای همدان»، با تجمع در مقبره استر و مردخای، تهدید کردند که در صورت صدمهخوردن به مسجدالاقصی از سوی باستانشناسان اسرائیلی، زیارتگاه یهودیان ایران را ویران خواهند کرد. پس از این واقعه، با اعمال فشار از سوی جواد حجازی، نام زیارتگاه از تابلو سردر این بقعه برداشته شد.
در اردیبهشت ۱۳۹۹ «جاناتان گرینبلات»، رئیس «اتحادیه ضدافترا»، از به آتش کشیدهشدن مقبره «استر و مردخای» در همدان خبر داد.
گذشته از این سیاهکاریها، جواد حجازی همان شخصیت تندروی است که در اردیبهشت ۱۳۷۹ باعث دستگیری هاشم آقاجری در همدان شد. آقاجری در سخنرانی خود با رد ضرورت وجود روحانيت همچون طبقهای واسط بين خدا و مردم، تقليد از مرجعيت را به کار ميمون تشبيه کرده بود. بازداشت و محاکمه و صدور حکم اعدام علیه او در دادگاه همدان، موجب اعتراضات بسیار زیادی در سال ۱۳۸۱ شد که با دخالت شخص علی خامنهای و لغو حکم اعدام او در سالهای بعد، غائله خوابید.