صور اسرافیلهای زمانه، دختران و پسران نوجوان و جوان، خواب و بیداری مان را بهم زدهاند، که جماعت تا دیرتر نشده رنگارنگی و تنوع و تفاوت و نا همگونی را باور کنید و متحد شوید، جماعت، خود محوری و خودخواهی ریشههای عشق و شکیبایی را میخشکاند، و تلاش برای همانند و همنوا سازی اندیشگی و عقیده و یکسان سازی انسانها اهانت به شخصیت و ذهنیت یگانه انسان هاست. بر سرمان به حق فریاد میکشند که مگر تجربه نکردید تلاش برای یکسان سازی اندیشگی و عقیده انسانها یعنی آباد سازی گورستانها، کاری که حکومت اسلامی کرد و:
" گورستانی چندان بی مرز
شیار کردند
که بازماندگان را هنوز
از چشم خونابه روان است " (شاملو)
و این درس بزرگ جنبش جوان زن، زندگی، آزادی ست که طی شش هفتۀ گذشته به جامعه سیاسی، فرهنگی و روشنفکری داده است.
در این که اپوزیسیون خارج از کشورنقش ارزشمندی در رابطه با حمایت و پشتیبانی ازمبارزات آزادیخواهان و عدالت جویان در داخل کشور ایفا کرده است، نقشی که به ویژه در این روزهای بیم و امید بسیاراثربخش و امید آفرین مینماید، تردیدی نیست. اما این تمامیِ ظرفیت و توان این اپوزیسیون نبود و نیست. تنگ نظری، جزم اندیشی، خودخواهی، خود محوری، خود حق پنداری، خود رهبربینی و فرقه گرائی، بخش بزرگی از ظرفیت و انرژی مثبت اپوزیسیون خارج از کشور را هدر دادهاند. این تجربۀ تلخ بیش از ۴ دهه است با ماست، برای نمونه، هرحرکت و تظاهراتی میخواست پا فراتر از دایرۀ حزب و دار و دسته بر پا شود بی توجه به تلاش ارزشمند و تاثیر گذار این اپوزیسیون، مسایلی عَلم میشد که زیان آوربود و تلاشهای ارزشمند اپوزیسیون را خدشه دار میکرد و آب به آسیاب رژیم میریخت. اپوزیسیون حکومت اسلامی در خارج از کشور راه دشواری را طی کرده تا به اینجا رسیده است، از درگیریهای خونین درون و بین گروهی تا همراه و همگام شدن در کنار یکدیگر و شانه به شانه در کف خیابانهای جهان خروش زن، زندگی و آزادی شدن.
تظاهرات غرورانگیز ایرانیان خارج از کشور، طی چند هفته گذشته نشان داده است بالاخره پیشتازان جوان این جنبش در داخل کشور سهم خویش در رابطه با اپوزیسیون سیاسی حکومت اسلامی ادا کردهاند، یادمان دادهاند، البته تا حدودی هم مجبورمان کردهاند، که بپذیریم از خودمحوری و خودخواهی و فرقه گرایی فاصله بگیریم. مجبورمان کردهاند بپذیریم در یک کار جمعی و همگرایانه پای حزب و سازمان و پرچم بازی و " منیت"های فردی و گروهی را به میان نکشیم.
پیام از داخل، از صور اسرافیلهای زمانه، ار حنجرههای خونین عزیزانمان است، پیامی روشن: " ما را درکف خیابانها، میدانها، دانشگاهها، مدرسهها و کارخانهها به گناه آزاد اندیشی و آزادیخواهی تحقیرمان میکنند، به گلوله میبندند و جان مان را میگیرند. به ما تجاوز میکنند و.... ما را میبینید و صدای ما را میشنوید، پس بیش از این صدای ما باشید، و یاری مان دهید.
با حفط تفاوتها و تنوعها، با باور به ایرانی آزاد، آباد و مرفه هر پرچمی دوست دارید برافرازید اما به پرچم برافراشته در میدان نبرد وفادار بمانید، به پرچم آزادگان و آزادگی، به گیسوانِ مواج و رقصان دختران مان و چشمان سرشار از امیدِ پسرانِ سرزمین مان.