پیش از این اشاره کردم که هر جنبش مدنی - اجتماعی اهداف، روشها و مراحلی ۶ گانه دارد که بدون شفافیت در این ۳ مقوله، جنبشها محکوم به شکست هستند.
ومراحل ششگانه هر جنبش مدنی -اجتماعی عبارتند از:
۱- آغاز ۲- استقامت و تداوم مبارزه ۳-همگانی و سراسری شدن جنبش ۴-پیروزی ۵-تثبیت خواستهها ۶-مراقبت از دستاوردها و استمرار خواستهها و نو کردن اهداف و نه پایان
و به بررسی سه مرحله ابتدایی جنبش پرداختم و نوشتم که از دید اینجانب، اکنون که چهل روز از آغاز جنبش مردم ایران میگذرد، جنبش در مرحله دوم استقامت و تداوم مبارزه قرار دارد و پیشقراولان جنبش در این مرحله به سه زمینه حساس بایستی مراقب باشند.
الف: انتخاب اندیشه راهنما و اهداف و روشهای سازگار با هم
ب: انتخاب بدیلی مردمی و نه بدیلی که خود را به جنبش تحمیل میسازد
ج: کمک به ریزش نیروهای سرکوب در نظام از طریق بکارگیری روشهای خشونت زدا و کاستن از جو خشونت
و نیز علاوه بر تاکید بر اینکه هم اندیشه راهنما و هم اهداف و هم روشهای سازگار با اهداف در مرحله دوم آرام آرام بایستی شفافیت خود را بیایند، بر لزوم انتخاب بدیلی جمعی مطابق با آن اندیشه راهنمای جنبش و اهداف جنبش که روشهای سازگار با اهداف جنبش را بکار گیرد تاکید کردم. و نیز اشاره کردم خواستههای ایجابی (مقبولهای مردم) که چشم اندازی برای نظام بعدی بصورت کاملا شفاف و روشن و بدور از ابهام بایستی وجود داشته باشند و این خواستهها بایستی بر حقوق همگانی دلالت داشته باشند یعنی خواستههای تبعیض گرا و تفرقه انداز نباشند و بر حقوق انسانی و شهروندی و ملی همگان و سازگار با طبیعت ایران و جایگاه حقوند ایران در جامعه جهانی دلالت کند تا بتواند برای پیوشتن همگان به این جنبش جذابیت کافی داشته باشد.
نگارنده تکیه کردم که در مرحله دوم جنبش که اکنون در آن بسر میبریم، انتخاب و معرفی بدیلی ملی و جمعی و مستقل از دولتهای خارجی و نیز مستقل از نظام حاکم و با برنامه مشخص و شفاف و مدون بایستی شکل گیرد. که هنوز این شناسایی و معرفی بدیل صورت نگرفته زیرا تا مرحله سوم یعنی همگانی و سراسری شدن جنبش فاصله داریم.
اما همینجا ضروری به نظر میرسد که یک نکته را روشن سازم:
برخی بر این نظرند که این جنبش دهه هشتادیها است که نه آرمان دارند و نه به جنبش برخاستهاند بلکه یک خیزش است. این نسل، نه از گذشته درس میگیرد و نه میداند چه چیز میخواهد. نسلی عاصیاند و جز جان چیزی برای از دست دادن ندارند.
این نوع صفاتی که جنبش کنونی خصوصا این نسل را بدان متصف میکنند، به باور نگارنده هم دور از واقعیت است و هم مطلق کردن یک نوع نگاه است. هر جنبشی نقاط قوت و ضعفی دارد که بایستی صریح و شفاف آنها را بیان کرد.
مسلما در میان جوانانی که در جنبش هستند، هستند کسانی که بعلت کم بودن سن، بطور شفاف آرمان در آنها شکل نگرفته است و نیاز به زمان و تغییر در نوع نگاه آنها دارد. اما چند نکته حائز اهمیت است:
الف: جوانی که هیچ چیز برای از دست دادن ندارد جز جانش، بسیار مصمم است. جان عزیز ترین داشته این جوانان است. این جان را بخطر میاندازد تا از حقوق خود و حقوق بقیه جوانان محروم دفاع نماید. این والا ترین آرمان است. همانند سربازی در جبهه دفاع از میهن است که اگر به دفاع برنخیزد، میهنی که خود و بقیه هموطنانش در آن در آزادی و آبادی بزیند دیگر وجود نخواهد داشت. آن سرباز جان برکف با وجود احتمال از دست دادن با ارزش ترین داشته خود که حیات و زندگی وی است، به صحنه دفاع میرود. از دید نگارنده چنین سرباز جان برکفی را بی آرمان خواندن جفایی نابخشودنی است. در بررسی شعارهای سلبی و ایجابی جوانان در این جنبش در نوشته دیگری به این میپردازم که ایا میتوان این جنبش را بی آرمان خواند؟
ب- برخی این جنبش را خیزش تعدادی جوان میدانند. حال یا با غرور انحصارطلبانه و یا از سر تحقیر جنبش که تنها است و همه مردم از جوانان استقبال نکردهاند. از دید نگارنده در هر دو صورت بزرگترین خطا این است که جنبش را به یک نسل (دهه هشتادی و یا...) فروکاهیم. تجربه نشان داده که در هر حضور درخیابان راس و قاعده سنی وجود دارد. جوانان معمولا در جلو صف قرار میگیرند و به دفاع از مسن ترها در قبال حملات میپردازند ولی همین امر نیز قاعده نیست. به فیلمهای تظاهرات مردم نظر افکنیم، اولا تنها شامل جوانان نمیشود و میانسالان حتی بزرگسالان در میان آنها دیده میشوند. مردم در خیابانها هم بصورت ذوج و هم بصورت خانوادگی حضور بهم میرسانند. بطور نمونه در دو عکس ذیل هم در شجاعت حضور در جلو نیروهای سرکوبگر و در دل تظاهرات افراد مسن را میبینیم. در واقع امر اگر پدرو مادری توان حضور جسمانی در اعتراضات خیابانی را نداشته باشند با تشویق فرزندان خود به حضور فعال در خیابانها و با دعای خیر بدرقه کردن آنان کردن به تقویت جنبش میپردازند. جوانان نیز بایستی مراقبت کنند که در والدین خود حس تقصیر ایجاد نکنند و با ملایمت روانشناسی تبدیل ترس به امید پیروزی را بکار گیرند. شعارهای ایجابی که حقوق همگان را دربرگیرد خود نوعی محرک و مشوق شرکت در جنبش است. حتی بقول دوستی مبارز در تهران حضور دانش آموزان راهنمایی و دبیرستانی در این جنبش یک نوع اعلام استقلال از والدین و نوعی ابراز وجود است. برنظر این مبارز عزیز بیفزایم که دانش آموزان به فرمهای خاص سن خود به مخالفت با این نظام سرکوبگر مستبد برخاستهاند. چه با خواندن دسته جمعی شعر "برای" شروین حاجی آقا پور و یا سرودن سرود"ای ایران" چه با پایین کشیدن عکسهای خمینی و خامنهای از بالای تخته سیاه، چه در نوشتن شعار زن، زندگی، آزادی و بر تخته سیاه و دیوارهای مدرسه، چه رهایی خود از مقنعه اجباری و رها کردن مغز خود از زور و تحکم و تحقیر و تهدید صرفا با شادی کردن ساده و رقصیدن دسته جمعی با ندای شعری که خود انتخاب کردهاند و نه تحمیل شعر اجباری حکومتی "سلام فرمانده "! که همین دانش آمزان آنرا به "فرار فرمانده" تغییر دادهاند.
اینها همه جلوههای مختلف مخالفت کردن هر نسل است که زندگی آزاد انسانها را به مدار بسته خفقان بدل کرده است.
در نوشته دیگری به دلایلی که میتواند مانع همگانی شدن جنبش گردد میپردازم.
حضور فعال پنج نیروی محرکه تغییر (زنان، کارگران، دانشجویان، معلمان و روشنفکران و هنرمندان) در جنبش.
در جنبش کنونی از دید نگارنده پنج نیروی محرکه تغییر (زنان، کارگران، دانشجویان، معلمان و روشنفکران و هنرمندان) حضور فعال دارند. پیوستن کارگران صنعت نفت و پتروشیمی به اعتراضات مردم و بسیاری از بازاریان و کسبه و نیز حضور معلمان و دانشجویان بعنوان نیروهای محرکهای که در کار تولید فکر و دانش هستند و نیز پشتیبانی بسیاری از روشنفکران و هنرمندان و ورزشکاران و پزشکان جامعه از جنبش مردم، همه یک نوع پیوستگی فراتر از یک خیزش صرفا از سر خشم را نوید میدهد. البته هنوز این پیوستگی، بایستی منسجم تر و همگانی تر گردد تا جنبش را به مرحله سوم خود راهبری کند.
ج - رشد و تمدن همواره حاصل کوشش بهم پیوسته نسلهایی است که دست از تلاش و مبارزه بر نمیدارند و به خود و به دیگران، نا امیدی و یاس مستولی نمیکنند و قوتهای هر نسلی را شناسایی کرده، بر آن شالوده بنای ایرانی آزاد و آباد و مستقل را میسازند و از اشتباهات گذشته تنها برای درس گرفتن در راه تصحیح و عدم تکرار آن بهره میبرند و نه چماق کردن اشتباهات هر نسلی برای القای ناتوانی به مردم. از اینرو در پیروزیهای خود قدرشناس تلاشهای نسلهای قبلی میمانند.
و اما مراحل ۴- پیروزی، ۵- تثبیت خواستهها و ۶- مراقبت از دستآوردها و استمرار خواستهها و نه پایان جنبش
۴-پیروزی. در این مرحله نظام حاکم توانایی سرکوبش را از دست داده و دچار ضعف و ریزش شدید شده به نحوی که اغلب سران و مسئولان نظام حاکم در راه فرار و نجات خودند. مرحلهای بسیار حساس. شرکت کنندگان در جنبش شاد از پیروزی انقلاب در پی تدارک زمینههای تثبیت خواستهها و برقراری نظامی جدید به کمک بدیل هستند و دوران گذار از نظام حاکم و انتقال حاکمیت به جمهور مردم شکل میگیرد (*۱ رجوع شود به چند و چون و برنامه دوران گذار برای انتقال حاکمیت به جمهور مردم و ویژه گیهای آن که با یاری آقای بنی صدر و همکارانش از سال ۱۳۹۶ تهیه و بمدت دو سال بر روی آن کار شده و در فروردین سال ۱۳۹۸ انتشار و به جامعه برای نقد و قضاوت بموقع عرضه شده است.) اما در همین حین میوه چینان و نیز ستون پنجم قدرتهای خارجی در پی ایجاد توطئه و غائله و تخریب بدیل و سنگ اندازی در جلو اجرای مرحله بعد هستند و در مرحله قبل از تثبیت با دامن زدن به جو خشونت طلبی، قبل از اینکه بدیل به یاری مردم در جنبش بتواند پی ریز جوی ضد خشونت و بر مبنای عفو عمومی برنامه ریزی شده و داد خواهی بر مبنای عدالت شود، با دامن زدن به حس انتقام گیری از مسئولین نظام قبلی، کار را بر گذراندن دوران گذار بر بدیل سخت میکنند و چنانچه بدیل به معنای واقعی کلمه باورمند به حقوق همگان و الزاماتش نباشد، تمایلات بکار گیری خشونت و استبداد را در همین مرحله نشان میدهد. از اینرو این مرحله بسیار حساس است. موقعیت ژئوپلیتیکی ایران آنچنان حائز اهمیت است که تجربه نشان داده است که قدرتهای خارجی تاب نخواهند آورد که در ایران، بدون دردسر دموکراسی شکل گیرد و متعاقبش در منطقه. در واقع بوی نفت و گاز در مشام آنها بحدی قوی است که بوی خونی که برای استقرار آزادی و استقلال ایران ریخته شده به مشامشان راه نمییابد. از اینرو ستون پنجم خود را به ایجاد توطئه بر میانگیزند. اما آیا این امری محتوم است؟ و آیا راه مقابله برای آن وجود ندارد؟ مسلما هیچ امری برای انسانی که به تدبیر اعتقاد دارد و نه تقدیر محتوم نیست. میزان دخالت و توطئه ورزی ستون پنجم قدرتهای خارجی و موفقیتشان بستگی دارد به:
۱- میزان باور مندی در نظر و عمل بدیل به حقوق انسانی و حقوق شهروندی و حقوق ملی و حقوق طبیعی ایران و حقوق ایران در جامعه جهانی. هر گاه بدیل در عمل و روش معرف این حقوق باشد، تو طئه ستون پنجم بمراتب سخت تر خواهد شد.
۲-درجه همبستگی و یکپارچگی مردم در دفاع از حقوق همگان (نه بر سر منافع قشری). مردم حقوندی که دفاع از حقوق همگان را هدف خود و خشونت زدایی را روش خود مینمایند، چنان درجهای از احترام به حقوق را در عمل بکار میبرند که هر توطئه گر و دامن زن به خشونت را رسوا و انگشت نما میسازد. بر اثر برائت مردم از آشوبگران، امکان اثر گذاری آنها به صفر میل میکند. فراموش نکنیم که هر آشوبی و هر خشونت ورزی نیازمند زمین مستعد است. بدون وجود این زمینه ممکن نیست ستون پنجم موفق بر ایجاد غائله شود.
۵_تثبیت خواستهها و در این مرحله بدیل جدید یا به خواست جنبش در بنیاد سیاسی جای میگیرد و دولت جدید را سازماندهی میکند و یا خود در بنیادهای مدنی مسکن برمی گزیند و زمینه تشکیل مجلس موسسان را برای انتخاب یک قانون اساسی لائیک و بر مبنای حقوق مردم فراهم میآورد (*۲رجوع شود به دو کتاب قانون اساسی بر پایه حقوق پنجگانه و *۳کتاب حقوق پنجگانه که با یاری آقای بنی صدر و همکارانش از سال ۱۳۹۶ تهیه و بمدت دو سال بر روی آن کار شده و در فروردین سال ۱۳۹۸ انتشار و به جامعه برای نقد و قضاوت بموقع عرضه شده است.)
بدیل در این مرحله نیز زمینه انتخاب دولت جدید را فراهم میآورد. بسته به میزان وفاداری بدیل به استقلال و آزادی و حقوق همگان و نه قدرت، بدیل یا در تثبیت و تحقق حقوق همگان در فضای آزاد و پر امنیت و با روشهای مسالمت آمیز و خشونت زدا، فضای آزادی و استقلال را پاس میدارد و یا اگر با حقوق بیگانه باشد و خدعه بکار گرفته باشد، در این مرحله خشونت را اصل قرار داده و سعی در تمرکز قدرت در نیروهای طرفدار خود کرده و بقیه مردم را بترتیب با شقه شقه کردن جامعه از طریق حذف فیزیکی و یا تهدید و ارعاب و سانسور از صحنه حذف مینماید. (همان کاری که آقای خمینی انجام داد و به انقلاب مردم جفا کرد) در صورتی که بدیل مردمی و ریشه دار در فرهنگ ایران زمین، از خواستهها و اهداف جنبش و روشهای منطبق بر آن همچون دیده بانی تیز نگاهبانی میکند و زمینه مشارکت هر چه بیشتر مردم را در اداره امور خود و پاسداری از اهداف خود و بکار گیری میزان عدالت در سنجش برنامهها مهیا میسازد. (عملی که آقای بنی صدر بعنوان منتخب ۷۱ درصد مردم ایران انجام داد، چه در جبههها چه در موضع نگاهبان حقوق مردم و چه در گزارشهای روزانهاش به مردم تحت عنوان گزارشهای ریاست جمهوری به مردم ایران) چنانچه در مرحله دوم جنبش بدیلی با ویژه گیهای منطبق بر خواست همگانی مستقل و مردمی انتخاب شده باشد، در این مرحله دیگر مردم گرفتار خدعه گران نخواهند شد. در این رابطه بایستی از تجربه رفتار آقای خمینی در انقلاب ۵۷ درس گرفت و تنها به بیان زیبا بسنده نکرد و ابهامات را با صراحت و پرسشهای مداوم و طلب پاسخگویی شفاف و نظارت مردمی رفع کرد.
۶ -مراقبت از دستآوردها و استمرار خواستهها و نه پایان.
از دید نگارنده، جنبش استقلال طلبانه و آزادی و عدالتخواه هیچگاه کار خود را پایان یافته تلقی نمیکند و انقلاب را به معنای جانشین کردن حقوق در همه بنیادهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و زدودن زور و قدرت از این بنیادها تلقی میکند و همانگونه که تحصیل دانش و رشد پایان ندارد، باورمندان به انقلاب چه در جایگاه جامعه مدنی و چه هنگامی که در جایگاه دولت به مثابه سازماندهی دولت در هر ۴ قوه، قرار میگیرند، استقرار و نیز تداوم دقیق اهداف انقلاب و روشهای منطبق با آن اهداف و عدم انحراف آن را پی میگیرند. تغییر قدرت، با کودتا، جنگ، شورش،.... نیز میسر است، ولی استقرار دمکراسی نیازمند یک پروسه دمکراتیک است:
- بدون تغییر اساسی در فرهنگ و بی اثر کردن ضد فرهنگهایی که به قدرت اصالت میدهند - بدون تغییر بنیادی و ساختاری در اقتصاد
- بدون برقراری اقتصادی تولید محور بجای اقتصاد مصرف محور کنونی،
- بدون برقراری عدالت اجتماعی و ایجاد زمینه برای دسترسی همگان به امکانات،
- بدون استقرار و ایجاد نهادهای مدنی و آزادی احزاب سیاسی،
- بدون رفع تبعیضهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و جنسیتی
- بدون مشارکت همه اقوام و اقشار ملت در حاکمیت ملی و تصمیم گیریهای جامعه بصورت شورایی،
- بدون وجود انتخاباتی کاملا آزاد و حقوق برابر انتخاب کردن و انتخاب شدن برای همه آحاد ملت،
- بدون سیستمی که در آن جمهور مردم دارای حاکمیت ملی باشند لذا بدون اصل جمهوری و بدون وجود مقامات موروثی در قدرت،
- بدون جدایی بنیاد سیاسی از بنیادهای مرامی و دینی،
- و...
استقرار و تداوم دموکراسی امکان پذیر نیست. یک دمکراسی پایدار نیازمند مردمی دموکرات است.
ژاله وفا عضو مجامع اسلامی ایرانیان ۷ آبانماه ۱۴۰۱
jalehwafa@yahoo. de
*1- ساختار حقوقی دوران گذاربرای انتقال حاکمیت به مردم ایران
https://www.majame.com/?p=3995
ویا
https://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=1099:2019-05-15-21-27-24&catid=9&Itemid=141
https://www.majame.com/?p=3995
*2-کتاب قانون اساسی بر اساس حقوق پنجگانه
https://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=1099:2019-05-15-21-27-24
&catid=9&Itemid=141
*3-(وکتاب حقوق پنجگانه
https://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=983:2018-08-15-18-12-38&catid=9&Itemid=141&