Sunday, Nov 6, 2022

صفحه نخست » روایت عباس میلانی از ۵۰ روز اعتراض؛ صدای قدم‌های یک انقلاب

milani_banner.jpgرقیه رضایی - ایران وایر

۵۰ روز از شروع اعتراضاتی که با مرگ «مهسا (ژینا) امینی» در بازداشت گشت ارشاد شروع شد، می گذرد. در این ۵۰ روز، رسانه‌های جهان پر از تصاویر مقاومت بی‌نظیر و شجاعانه زنان و جوانان ایران شده است. بنا بر آخرین گزارش‌ها، بیش از ۳۱۰ نفر از معترضان تاکنون کشته شده‌اند و در میان آن‌ها، دست‌کم ۴۷ کودک و نوجوان بوده‌اند.

در ۴۹ روز گذشته، بسیاری از لزوم رهبر داشتن اعتراضات، سخن گفته‌اند. بحث‌های بسیاری نیز در این‌باره مطرح شده که آیا این حرکت، یک انقلاب یا یک ضد انقلاب، به‌معنای بازگرداندن سلطنت است؟ «ایران‌وایر» برای پاسخ به این سوال، با «عباس میلانی»، ایران‌شناس و تاریخ‌دان ایرانی ساکن آمریکا گفتگو کرده است.

حدس و گمان‌ها درباره ماهیت حرکت اعتراضی مردم ایران که حدود ۵۰ روز است در چهارگوشه ایران در جریان است، تمامی ندارد. بسیاری با تحلیل شعارهای مردمی که در کف خیابان‌ها جان خود را در دست گرفته و برای آزادی زنان و تمام مردم ایران، برای یک زندگی معمولی مقاومت می‌کنند، سعی دارند، آن‌چه در ایران در حال وقوع است را درک کنند.

از روز چهارشنبه۱۱آبان، گستردگی اعتراضات و پراکندگی جغرافیایی آن در مراسم چهلم، هفتم و سوم جان‌باختگان، شکل دیگری را به اعتراضات مردم ایران داده است. بسیاری از تحلیلگران می‌گویند که این ورود، حرکت اعتراضی مردم ایران به فاز انقلابی و الهام گرفته از ابتکار معترضان در انقلاب پیشین مردم ایران در سال ۱۳۵۷ است، که توسط روحانیون شیعه ربوده شد است.

اشاره این تحلیلگران به سال آخر حکومت محمدرضا شاه است، که ده‌ها شهر ایران در چهلمین روز از کشته شدن معترضان در شهرهای دیگر، به خیابان‌ها آمده و سوگواری خود از جان‌باختن هموطنان‌شان را به اعتراض بدل می‌کردند. اما به نظر می‌رسد آن‌چه امروز در ایران در جریان است، تفاوت‌های اساسی و تکمیل‌ کننده‌گری، هم از نظر شکلی و هم از نظر محتوای خواسته‌ها، با انقلاب سال ۵۷ دارد.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

تحولات کنونی ایران، ادامه دادخواهی ۴۳ ساله مردم است

عباس میلانی تاریخ‌دان و ایران‌شناس ساکن آمریکا، درباره ماهیت تحولات کنونی در ایران، به «ایران‌وایر» می‌گوید: «تحولات اخیر ایران، ادامه دادخواهی مردم از رژیمی است که یک حرکت و انقلاب دموکراتیک برای یک جامعه دموکراتیک را قاپیدند، دزدیدند و از دل آن حرکت دموکراتیک، یک نکبت استبداد مذهبی ایجاد کردند.»

او توضیح می‌دهد: «از همان روز اول، مردم به انحای مختلف سعی کردند دادشان را از این رژیم بگیرند. اعتراض زنان شروع شد، اعتراض اقلیت‌ها شروع شد، بعد بقیه مردم و کارگران. این دادخواهی ادامه داشته تا در این مقطع کنونی، به فاز جدیدی رسیده است.»

اشاره میلانی به اعتراضات زنان و بعد اعتراضات گروه‌های مختلف اجتماعی، بلافاصله بعد از بر سر کار آمدن نظام ولایت فقیه است.

زنان به‌عنوان اولین گروه مخالف نظام جمهوری اسلامی، که هنوز در آن زمان حتی عملا تثبیت نشده بود نیز، در روز جهانی زن، یعنی هشتم مارس یا ۱۷اسفند۱۳۵۷، به خیابان‌ها آمده و علیه سیاست‌های ضدزن و زن‌ستیزانه‌ای چون حجاب اجباری، که آن روزها فقط شمه‌هایی از آن از دهان «روح‌الله خمینی»، رهبر پیشین جمهوری اسلامی بیرون آمده بود، اعتراض کردند.

بعد از آن، کم‌کم گروه‌های سیاسی و اجتماعی مختلف، از جمله احزاب سیاسی چپ، مجاهدین خلق، گروه‌های ملی‌گرا و ملی و مذهبی، با شروع روند حذف و تسویه‌ها، زندانی کردن‌ها و اعدام‌ها، به مقابله با آن پرداختند.

عباس میلانی در ادامه با تاکید بر این‌که حرکت کنونی مردم ایران، به یک درک و اعتلای جدیدی رسیده»، می‌گوید: «به این معنا که [مردم] متوجه شده‌اند، آن دموکراسی که ۴۴ سال پیش می‌خواستند، بدون در کانون قرار گرفتن تساوی زنان و عدالت برای زنان میسر نیست. این درک مترقی‌تر و انقلابی‌تری از ۱۹۷۹ است.»

او ادامه می‌دهد: «امروز سنجه دموکراسی را آزادی زنان و برابری زنان می‌دانند. مردم سنجه دموکراسی را داشتن زندگی عادی خویش می‌دانند. «زن زندگی آزادی»، خیلی دموکراتیک‌تر، ریشه‌ای‌تر و مترقی‌تر از خواسته‌های دموکراتیکی از خواسته‌های ۱۹۷۹ است.»

این انقلابی برای پس گرفتن انقلاب ۵۷ است

«جان بولتون» مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا و سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد، سه هفته پیش، وقتی هنوز اعتراضات به گستردگی و پراکندگی امروز نبود، در یادداشتی برای روزنامه «تلگراف» نوشت که حرکت امروز مردم ایران او را به یاد سال آخر حکومت شاه می‌اندازد و در واقع، «ضدانقلاب» است.

در ادبیات علوم سیاسی، ضدانقلاب یا Counter-revolution، به حرکت انقلابی گفته می‌شود که در پی انقلاب نخست رخ می‌دهد تا شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را به دوران قبل برگرداند.

اما عباس میلانی با تاکید بر این‌که نباید چندان حرف‌های بولتون را جدی گرفت، چون درک او از تاریخ ایران سیاسی و ناکافی است، می‌گوید: «اگر بخواهیم در مورد ضدانقلاب صحبت کنیم، در مفهوم متعارف و دانشگاهی، ولایت فقیه و نظرات آقای خمینی و خامنه‌ای، بزرگ‌ترین ضدانقلاب تاریخ معاصر ایران هستند.»

به باور میلانی، خمینی از طریق تخریب تلاشی که از آیت‌الله «نائینی»، شیخیه و جنبش باب آغاز شده بود تا تشیع را با جهان معاصر هم‌ساز و اصلاح کند، انقلاب «اصلاح تشیع» را ناکام گذاشت. او توضیح می‌دهد: «خمینی آمد در ادامه راه شیخ فضل‌الله نوری و در مفهوم دقیق کلمه، یک ضدانقلاب ایجاد کرد و خامنه‌ای همان راه را ادامه داد.»

این استاد دانشگاه و ایران‌شناس برجسته، همچنین از جنبه ربودن انقلاب مردمی در سال ۵۷ و تبدیل آن به یک استبداد دینی نیز، خمینی و پیروانش را ضدانقلاب خوانده و می‌گوید: «خواست مردم در ۱۹۷۹ یک جمهوری دموکراتیک بود، ولی آقای خمینی به قول خودش با خدعه و نیرنگ از دل آن حرکت دموکراتیک، که اتفاقات در یک دوران تاریخی گذار به دموکراسی و موج سوم دموکراسی بود، یک رژیم ضد انقلاب، ضد دموکراتیک، ضد تجدد و قرون وسطایی را ایجاد کرد.»

آیا اعتراض امروز مردم ایران، یک انقلاب است؟

در ۵۰ روز گذشته، بارها مردم و دانشجویان در حالی‌که در معرض مستقیم تیراندازی نیروهای امنیتی، شلیک گاز اشک‌آور و فرود آمدن ضربات باتوم بوده‌اند، شعار داده‌اند: «بهش نگین اعتراض، اسمش شده انقلاب!»

عباس میلانی با تاکید بر این‌که اعتراضات کنونی در ایران، حتما یک حرکت انقلابی است، به «ایران‌وایر» می‌گوید: «گاهی حرکت‌های انقلابی به انقلاب می‌انجامند و گاهی به شکل موقت سرکوب و متوقف می‌شوند. ولی در این‌که این یک حرکت انقلابی است، به نظر من شکی نیست.»

او با «بی‌نظیر» خواندن حرکت انقلابی امروز ایران در جهان نیز می‌گوید: «من نه تنها در تاریخ ایران، بلکه در سطح جهانی، نظیرش را نمی‌شناسم. یک حرکت دموکراتیک که با خواست زنان، با رهبری زنان و با شعار زن زندگی آزادی، صورت‌بندی شده باشد و همه نمادهای مهم آن یا زنان هستند، یا بدون شک همسو با زنان برای آزادی بوده‌اند، از فرهاد میثمی بگیرید تا آقای رونقی، تا نسرین ستوده، تا نرگس محمدی، تا مهسا امینی و همه از این جهت شگفت‌انگیزند.»

به باور عباس میلانی، خواست‌های اساسی این حرکت انقلابی در ایران محقق خواهد شد:

«من در ذهن خودم تردید ندارم که رژیم ولایت فقیه جسدی بیش نیست. نعش است، ولی نعشی است که هنوز زهر دارد و می‌بینیم اوباش آن در خیابان‌ها چه‌ کار می‌کنند. ولی، در این‌که نعش است و جوابگوی مسائل ایران نیست و راه‌حلی ندارد، تردید ندارم.»

این ایران‌شناس برجسته در پایان نیز تاکید می‌کند: «بنابراین، به نظر من دیر یا زود این حرکت، حتی اگر عده‌ای در سپاه فکر کنند می‌توانند حکومت نظامی کنند و مدتی خیابان را به قول خودشان جمع کنند، دیگر جمع نخواهد شد.»



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy