Tuesday, Nov 8, 2022

صفحه نخست » روایت کیهان از بازجویی آیت الله کاظم شریعتمداری توسط ری شهری

shariat_banner.jpgسید محمدکاظم شریعتمداری از مراجع تقلید شیعه و حزب جمهوری خلق مسلمان ایران در آذربایجان بود.

پس از انقلاب ۱۳۵۷ بین شریعتمداری و روح‌الله خمینی در جریان کودتای نوژه، مخالفت او با ولایت فقیه و درگیری‌های حزب جمهوری خلق مسلمان ایران اختلافاتی به وجود آمد. پس از اعتراف صادق قطب‌زاده، و اتهام به همکاری شریعتمداری در همکاری و طرح ترور خمینی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در اقدامی بی‌سابقه در تاریخ شیعه او را از مرجعیت خلع کردند. سپس شریعتمداری محصور شد و تا پایان عمر در حصر خانگی ماند. بعداً خمینی گفت: «باید در خانه‌اش محبوس باشد تا با مرضش بپوسد و بمیرد»

***

به گزارش سایت دیده‌بان ایران؛ روزنامه کیهان بخش دیگری از خاطرات مرحوم ری شهری در باره مرحوم آیت الله سیدکاظم شریعتمداری را منتشر کرده است.

ری شهری نوشته است: زمینه‌ برای‌ تحقیق‌ و بازجویی‌ از آقای‌ شریعتمداری‌ فراهم‌ گردید، اما ایشان‌ حاضر نمی‌شد که‌ در ارتباط‌ با اتهامات‌ خود به‌ بازجویان‌ رسمی‌، پاسخ‌ گوید؛ البته‌ شاید هم‌ کمتر کسی‌ جرأت‌ بازپرسی‌ از او را داشت‌.

به‌ هرحال‌ باید مشخص‌ می‌شد که‌ ایشان‌ اتهاماتی‌ را که‌ متوجه‌ اوست‌ می‌پذیرد، یا پاسخ‌ قابل‌ قبولی‌ برای‌ رد آنها دارد.

احترام‌ به‌ شخصیت‌ وی‌ اقتضا می‌کرد که‌ این‌جانب‌ برای‌ تحقیق‌ از وی‌ به‌ قم‌ بروم‌. از این‌ رو به‌ منزل‌ ایشان‌ رفتم‌ و در قسمت‌ بیرونی‌ منزل‌ ایشان‌ نشستم‌ و پیغام‌ دادم‌ که‌ به‌ این‌ قسمت‌ بیاید، آمد و نشست‌. به‌ ایشان‌ گفتم‌: «آقای‌ قطب‌زاده‌ تصمیم‌ داشت‌ حرکتی‌ را علیه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ انجام‌ دهد، شما را هم‌ در جریان‌ گذاشت‌، آیا شما این‌ مطلب‌ را قبول‌ دارید؟»

آقای‌ شریعتمداری‌ پاسخ‌ داد: «این‌ نسبت‌ دروغ‌ است‌ من‌ هیچ‌ اطلاعی‌ از این‌ ماجرا ندارم‌.»

گفتم‌: «بسیار خوب‌، شما همین‌ مطلب‌ را بنویسید که‌ آنچه‌ به‌ من‌ نسبت‌ داده‌اند دروغ‌ است‌.» در این‌ هنگام‌ من‌ ورقه‌ بازجویی‌ را به‌ ایشان‌ دادم‌، سؤال‌هایی‌ را به‌تدریج‌ به‌ صورت‌ کتبی‌ مطرح‌ کردم‌ و ایشان‌ پاسخ‌ داد، متن‌ سؤال‌های‌ اینجانب‌ و پاسخ‌ ایشان‌ بدین‌ شرح‌ است‌:

«سؤال‌: آیا شما از جریان‌ توطئه‌ اخیر که‌ صادق قطب‌زاده‌ هم‌ یکی‌ از عوامل‌ مؤثر آن‌ بوده‌ است‌، مطلع‌ بودید یا خیر؟

جواب‌: بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌. آنچه‌ قطب‌زاده‌ و مهدوی‌ در تلویزیون‌ اظهار کرده‌ است‌ مورد قبول‌ اینجانب‌ نیست‌. ما با قطب‌زاده‌ هیچ‌ ارتباطی‌ نداشته‌ایم‌ و هیچ‌ پیغامی‌ بین‌ ما و ایشان‌ رد و بدل‌ نشده‌ است‌ و هیچ‌ وعده‌ ولو با واسطه‌، اینجانب‌ به‌ ایشان‌ نداده‌ام‌. آنچه‌ حقیقت‌ است‌ این‌که‌ مهدوی‌ بدون‌ سابقه‌ و اطلاع‌ قبلی‌ [به] قم‌ آمد و چیزهایی‌ را که‌ گروهی‌ نیاز دارند انجام‌ بدهند، اظهار کرد و اسم‌ قطب‌ زاده‌ را نیاورد. اینجانب‌ او را نهی‌ کردم‌. در جواب‌ گفت‌ که‌ از شما اطاعت‌ نمی‌کنند، ولی‌ حقیر این‌ کار را باور نکردم‌ و به‌ایشان‌ گفتم‌ که‌ در مقابل‌ دولت‌ قوی‌ اسلامی‌، شما با جمعیت‌ قلیلی‌ هیچ‌ کاری‌ را نمی‌توانید انجام‌ دهید و چون‌ باور نکردم‌ و علاوه‌، [درباره‌] کارشان‌ فوریت‌ اظهار نمی‌کردند و مسئله‌ اطلاع‌ دادن‌ در نظرم‌ محذوراتی‌ داشت‌، تا فکرم‌ به‌ جایی‌ برسد، مطلب‌ بر ملا شد و این‌که‌ گفته‌ باشم‌ که‌ بعد از انجام‌ عمل‌ تأیید می‌کنم‌، دروغ‌ محض‌ است‌.»

سؤال‌: پاسخ‌ به‌ سؤال‌ قبلی‌ داده‌ نشد، صریحاً پاسخ‌ دهید؟

جواب‌: حقیر چیزهایی‌ شنیدم‌، ولی‌ اطلاع‌ از براندازی‌ حکومت‌ اسلامی‌ نداشتم‌.

سؤال‌: آن‌ چیزهایی‌ که‌ شنیده‌اید از مهدوی‌ چه‌ بود؟

جواب‌: صحبت‌های‌ ایشان‌ در زمینه‌ تعویض‌ دولت‌ بود نه‌ براندازی‌ حکومت‌ اسلامی‌.

سؤال‌: این‌ تعویض‌ دولت‌ به‌ چه‌ شکل‌ مطرح‌ شد؟

جواب‌: مفهوم‌ حرف‌ ایشان‌ تعویض‌ دولت‌ بود که‌ دولتی‌ باشد به‌ قول‌ ایشان‌ واقعاً نه‌ شرقی‌ و نه‌ غربی‌، حالا از چه‌ طریق‌، من‌ اطلاع‌ از جزئیات‌ آن‌ نداشتم‌.

سؤال‌: شما به‌ ایشان‌ چه‌ پاسخ‌ دادید؟

جواب‌: من‌ ایشان‌ را نهی‌ کردم‌. در جواب‌ گفت‌: این‌ها از شما اطاعت‌ نمی‌کنند و گفتم‌ کارتان‌ عاقلانه‌ نیست‌.

سؤال‌: بنابراین‌ شما از طرح‌ براندازی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ اطلاع‌ داشتید، زیرا اگر جریان‌ تعویض‌ دولت‌ به‌ صورت‌ طبیعی‌ بود، نهی‌ شما مفهومی‌ پیدا نمی‌کند؟

جواب‌: چون‌ می‌خواستند کارشان‌ از راه‌ جنگ‌ و حمله‌ صورت‌ گیرد، حقیر نهی‌ کردم‌.

سؤال‌: از راه‌ جنگ‌ و حمله‌ اگر کسی‌ بخواهد حکومتی‌ را و دولتی‌ را تعویض‌ کند این‌ براندازی‌ نظام‌ موجود نیست‌؟

جواب‌: البته‌ هر دو در شرایط‌ حاضر، کار غلطی‌ است‌، ولی‌ براندازی‌ اداره‌ای‌، غیر براندازی‌ رژیم‌ است‌.

سؤال‌: بنابراین‌ اگر از راه‌ جنگ‌ و حمله‌ بخواهند رژیم‌ را عوض‌ کنند، نامش‌ چیست‌؟

جواب‌: از راه‌ جنگ‌ بخواهند وزیری‌ و یا کابینه‌ را عوض‌ کنند، این‌ به‌ معنای‌ براندازی‌ رژیم‌ نیست‌ کسی‌ که‌ رژیم‌ را هم‌ قبول‌ دارد امکان‌ دارد که‌ این‌ کار را بکند و در تمام‌ دنیا نظایری‌ دارد، ولی‌ اگر قصد براندازی‌ رژیم‌ را از راه‌ حمله‌ بخواهد انجام‌ دهد، البته‌ آن‌ اسم‌ براندازی‌ را دارد.

سؤال‌: بنابراین‌ هدف‌ آنها به‌ نظر شما ترور افراد دولت‌ بوده‌؟

جواب: ترور را با من‌ صحبت‌ نکردند و حمله‌، ترور را لازم‌ ندارد.

سؤال‌: پس‌ می‌خواستند اعضای‌ دولت‌ را با حمله‌ چکار کنند؟

جواب‌: من‌ جزئیات‌ را نپرسیدم‌. آنچه‌ از مجموع‌ حرف‌های‌ آن‌ به‌ نظرم‌ آمد اشغال‌ ادارات‌ بوده‌ است‌ و البته‌ اگر ممانعتی‌ می‌شدند، دست‌ به‌ اقدام‌ می‌زدند، یعنی‌ همین‌ جزئیات‌ را هم‌ ایشان‌ نگفت‌؛ ولی‌ مفهوم‌ کلمات‌ بود و حقیر زیاد به‌ حرف‌های‌ ایشان‌ گوش‌ نکردم‌.

سؤال‌: در این‌ رابطه‌ چند نفر با شما تماس‌ گرفتند و کلیه‌ مطالبی‌ که‌ گفته‌اند چه‌ بود؟

جواب‌: فقط‌ مهدوی‌ این‌ مطالب‌ را گفتند و غیر از ایشان‌ کسی‌ گزارش‌ به‌ من‌ نداده‌ است‌. مهدوی‌ در جلسه‌ اخیر گزارش‌ داد که‌ به‌ طور کلی‌گویی‌ بود و جزئیاتی‌ را به‌ من‌ نگفته‌ است‌. غیر از آنچه‌ در جواب‌ سؤال‌ قبلی‌ گفتم‌ و از کلامش‌ فهمیدم‌ و آنچه‌ یادم‌ هست‌، ایشان‌ کلیاتی‌ را گفت‌ که‌ مفهومش‌ اسقاط‌ و تعویض‌ دولت‌ بود و حقیر دیگر چیز دیگری‌ فعلاً یادم‌ نمی‌آید. ایشان‌ گفت‌ که‌ ما عده‌ای‌ را در میان‌ مردم‌ داریم‌ که‌ آنها آماده‌ این‌ کار هستند. گفتم‌ شما عده‌ معتنابهی‌ دارید و دستگاه‌ دولتی‌ نمی‌فهمد. این‌ محال‌ است‌ و شما نمی‌توانید کاری‌ را انجام‌ دهید و نکنید این‌ کار را.

سؤال‌: آیا شما یقین‌ کردید که‌ آنها می‌خواهند دولت‌ را با توسل‌ [به‌] زور ساقط‌ کنند؟

جواب‌: البته‌ طبق‌ اظهارات‌ این‌ها کاری‌ می‌خواستند بکنند، ولی‌ من‌ چون‌ اطمینان‌ نداشتم‌ باور نکردم‌ که‌ تمام‌ مطالبی‌ که‌ می‌گوید درست‌ است‌، شاید می‌خواهد ما را فریب‌ دهد، ولی‌ اجمالاً دانستم‌ که‌ درصدد سوءنیتی‌ هستند.

سؤال‌: بنابراین‌ شما باور کرده‌اید که‌ آنها دارای‌ سوءنیتی‌ نسبت‌ دولت‌ هستند؟

جواب: بلی‌، باور کردم‌ ولی‌ درصد سوء نیتشان‌ را ندانستم‌.

سؤال‌: با توجه‌ به‌ این‌که‌ در صورت‌ عملی‌ شدن‌ توطئه‌ آنان‌، قطعاً خون‌هایی‌ ریخته‌ می‌شد، شما پس‌ از اطلاع‌ از این‌ جریان‌ چه‌ اقدامی‌ برای‌ جلوگیری‌ از خون‌ریزی‌ و حفظ‌ نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ انجام‌ دادید؟

جواب‌: من‌ در فکرم‌ جولان‌ می‌دادم‌ که‌ اولاً رسیدگی‌ از حقیقت‌ امر کنم‌ و ثانیاً اگر یقین‌ به‌ قرب‌ وقوع‌ آن‌ داشتم‌، حتماً اقدامات‌ مقتضی‌ می‌کردم‌ و لااقل‌ اطلاع‌ می‌دادم‌ چون‌ این‌ها می‌گفتند که‌ یکی‌ دو ماه‌ بعد این‌ کار خواهد شد.

سؤال‌: در چه‌ تاریخی‌ از جریان‌ توطئه‌ مطلع‌ شدید؟

جواب‌: حقیر تاریخ‌ حقیقی‌ یادم‌ نیست‌ ولی‌ چند روز بعد از آن‌، قضیه‌ مکشوف‌ و برملا شد.

سؤال‌: بنابراین‌ شما هیچ‌ اقدامی‌ برای‌ خنثی‌ شدن‌ این‌ توطئه‌ انجام‌ نداده‌اید؟

جواب‌: چون‌ وقت‌ ضیق‌ بود، امکان‌ نشد که‌ فکری‌ کرده‌ و اقدامی‌ کنم‌، زیرا زودتر معلوم‌ گشت‌.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy