مجید محمدی
مارس ۲۰۲۳
۲۴۰ صفحه
گوگل پلی
کتاب ورق بر می گرده: انقلاب ملی ۱۴۰۱ و دشمنانش سومین کتاب نویسنده در مورد انقلاب ۱۴۰۱ است. در مقدمه ی این کتاب آمده است:
انقلاب ۱۴۰۱ با همبستگی ملیای که ایجاد کرده و با تداومی که دارد نوید برگشتن ورق در جنگ میان حکومت و مردم را در ایران میدهد. دوران انقلاب شبهای سیاهی مثل اعدامها، کشتن زندانیان در پشت میله ها، ربودن جوانان در خیابان و کوچه، حمله به خانهها، و تیراندازی به مردم را از سر میگذراند اما همین شبها به کسانی که تحت ظلم هستند نشان میدهد که اعتراض زنده است و نوری در انتهای تونل دیده می شود.
انقلابی که همه ی هیولاها و مافیاهای خاورمیانه و حامیان آنها در کشورهای غربی را تهدید کند نمیتواند دشمنان قدرتمند و ثروتمندی نداشته باشد. در دوران این انقلاب همه شیاطین و اهریمنان چپ غربی و اسلامگرا و ووک بسیج شدند تا آن را کوچک جلوه دهند و به قدرتهای بزرگ جهانی این پیام را انتقال دهند که این انقلاب جدی نیست و به زودی فروکش میکند. این انقلاب آن چنان لرزه بر اندام اسلامگرایان انداخته که پس از پنج ماه سرکوب مداوم به حمله ی شیمیایی علیه موتور محرکه ی آن یعنی دختران دبیرستانی و دانشگاهی در سراسر کشور روی آوردهاند.
علی رغم این حجم از حمایت از رژیم کودک کش، رژیم در سرازیری سقوط است. این برگشتن ورق را در این کتاب در پنج وجه روشن میسازم. نخست آن که جمهوری اسلامی به تدریج نشان داده که به عصر موجود تعلق ندارد و الگوهایش کهنه و بی ربط هستند و سیاستها و فرامینش به قرون وسطی و جامعه ای بادیه نشین تعلق دارد.
دوم آن که زمینههای متعددی برای ساقط کردن حکومت مثل چالش تمامیت خواهی اجتماعی حکومت (نفی حجاب اجباری)، برگزاری گردهمایی اعتراضی از چند هزار نفری در داخل و چند ده هزار نفری در خارج، و بسط نگرش دفاع و خرابکاری شرافتمندانه در میان مردم مشروع فراهم آمده است. همچنین کشف موضوعاتی که صرفا در جهت انحراف افکار عمومی از انقلاب (مثل رفراندم) مطرح میشوند اهمیت دارد. این موضوع بخش اول این کتاب است.
در بخش دوم به سراغ روش ها و تاکتیکهای انقلابیهای داخل کشور و چالشهای آنها میروم. آنچه از شهریور ۱۴۰۱ تا اسفند این سال انجام شد ضربات مهلکی به رژیم وارد آورده اما کافی نبوده است. در این بخش به برخی پرسش های مقدر درباب روشهای براندازی با حرکت های خیابانی و نافرمانی مدنی پاسخ داده ام.
رسوایی لابی و مشاطه گری جمهوری اسلامی در امریکای شمالی و اروپا ورق دیگری است که تماما برگشته است. این به این معنا نیست که ارتباطات و نهادها و منابع مالی آنها از میان رفته است. آنها تنها افکار عمومی را از دست داده اند و به حاشیه راندن آنها سالها کار می طلبد چون سالها برای شبکه ای که دارند کار و هزینه کرده اند. دولت بایدن و مقامات اتحادیه اروپا علی رغم ادعای حمایت از مردم معترض بی وقفه در کنار رژیم کودک کش ایستاد تا بلکه تروریستهای حاکم به برجام بازگردند. اکثر گروههای چپ و اصلاح طلب نیز در کنار حکومت ایستادند. در بخش سوم کتاب به این موضوعات پرداختهام.
در انقلاب ۱۴۰۱ رسانههای دولتی فارسی زبان در خارج کشور هم به سرعت در به حاشیه بردن براندازان و مخالفان سرسخت رژیم رسوا شدند و هم به سرعت موضع عوض کردند تا آبروی از دست رفتهی خود را احیا کنند. بی بی سی فارسی و صدای امریکا دعوت همیشگی استمرار طلبان و اعضای لابی جمهوری اسلامی را متوقف ساختند و تلاش کردند صدای مردم را منعکس سازند.
البته آنها برای جلب اعتماد عمومی سالها باید کار کنند. تنها چند ماه بعد از شروع اعتراضات پای مشاطه گران و لابی جمهوری اسلامی به این دو باز شد آن با توجیه تنوع در حالی که این دو رسانه هیچ گاه تنوع دیدگاهها در میان ایرانیان را منعکس نکرده است. ابعاد این موضوع را در بخش چهارم مورد بحث قرار داده ام.
دشمن دیگر انقلاب ۱۴۰۱ کسانی بودند که در طی دو دهه بعد از شکست اصلاح طلبی در ایران به مخالفت با براندازی و ساقط کردن رژیم و حذف برنامهی اتمی آن برخاستند تا حدی که باورمندان به تحریم و براندازی را جنگ طلب و دشمن مردم ایران معرفی می کردند و برخی از آنها هنوز هم چنین می کنند. در بخش پنجم این کتاب مبانی ایده های باورمندان به تحریم و براندازی را یک بار دیگر در پس زمینه ی انقلاب و اعتراضات مطرح می کنم.
بدین ترتیب دشمنان اصلی انقلاب ۱۴۰۱ عبارتند از ماشین سرکوب و تبلیغات رژیم، لابی و مشاطه گران رژیم در کشورهای غربی، استمرار طلبان و اصلاح طلبان داخل و خارج، و رسانههای چپ امریکایی و برخی از رسانههای فارسی زبان که مدام سیگنال تداوم رژیم را می دهند و آن را عادی سازی می کنند.
برخی رسانه های فارسی زبان مثل بی بی سی فارسی با پرداختن به حاشیه های بی اهمیت و دعوت کسانی که جمعیت قابل توجهی را نمایندگی نمی کنند در پی مخدوش ساختن اتحاد بی سابقهی ایرانیان خارج کشور هستند. اگر قرار است صدای یک نفر یا پنج نفر در یک تظاهرات چند ده هزار نفری منعکس شود بی بی سی فارسی میتواند صدای هزاران نفری را که این رسانه را بوق چپ میدانند و کارکنانش را در نقش فاحشههای سیاسی رژیم تلقی میکنند منعکس کند.
در حالی که بخش قابل توجهی از ایرانیان خارج کشور صدایی در بی بی سی فارسی ندارند این رسانه وقت خود را در اختیار چپ گرایانی قرار میدهد که اصولا در تحولات اجتماعی ایران در حاشیه قرار دارند. بی بی سی فارسی همانند سایت رادیو زمانه صدای چپ گرایی ایرانی را بلندتر از حدی که هست و صدای ملی گرایی و عقل گرایی و فردگرایی و عرفی گرایی ایرانی را کوتاه تر از حدی که هست باز می نماید.
این کتاب سومین اثر نویسنده در مورد انقلاب ۱۴۰۱ است. دو اثر قبلی نویسنده در این مورد عبارت بودند از:
انقلاب آزادیگرا و ملی ۱۴۰۱ ایران: نوید پایان نکبت اسلامگرایی
۴۶۴ صفحه
انقلاب ملی ۱۴۰۱ و نقش و تحول اقشار اجتماعی ایران
۱۶۸ صفحه