Monday, Mar 20, 2023

صفحه نخست » منشور مهسا و سربازکردن زخم کهنه اپوزیسیون، محمود زهرایی

Mahmoud_Zahraei.jpgیکی از ویژگیهای منحصر به فرد مبارزات قبل از ۵۷ یکدست و متحد بودن جبهه ضد رژیم و اتحاد و اشتراک نظر اقشار و گروههای مختلف حول محور دشمنی و مبارزه با رژیم شاه بود.

بی شک این اتحاد و اشتراک نظر به معنی نبودن اختلاف نظر و یکسان بودن مطلق همه نظرات نبود، بلکه

تاثیرات مبارزات کشورهای در حال انقلاب از یکسو و عدم ارتباطات وسیع و دسترسی سریع به اخبار از سوی دیگر به همراه عزم عمومی مبارزان برای پافشاری بر یک درد و خواسته مشترک، باعث شده بود تا درگیریها و بحث و جدلها در درون جبهه مبارزبن چه در داخل و چه در خارج، کوچک و ناچیز باشد.

پیچیدگیهای مبارزه با رژیم فریبکار جمهوری اسلامی از یکسو و همزمانی با انقلاب عظیم ارتباطات جهانی از سوی دیگر به همراه رشد و گسترده تر شدن دانش و درک سیاسی مبارزین و عمومی و مردمی شدن مبارزه، باعث گردیده تا اختلافات و تقابل دیدگاهها در اپوزسیون به شکل بیسابقه ای گسترش یابد و بخش عظیمی از نیرو و انرژی اپوزیسیون صرف پرداختن به آن شود.

تاریخچه چهل و چند ساله مبارزه اپوزسیون، بویژه اپوزیسیون خارج کشور عجین با این درگیریهای توانفرساست، بگونه ای که میتوان آنرا زخم کهنه اپوزیسیون نام گذارد. زخمی که که در مدت کوتاه چندماهه شدت یافتن خیزش سراسری زن زندگی آزادی موقتا التیام یافت و یا بهتر بگوییم که پانسمانی بر آن گذاشته شد، ولی با فروکش کردن موقتی و ناگزیر این خیزش، دوباره این زخم سر باز کرد و همچون گذشته و شاید با قدرت و و شتاب بیشتری به فرسوده کردن توان فزاینده انقلاب پرداخت.

انتشار منشور مهسا و قبل از آن تشکیل گروه هشت نفری اتخاد، جرقه ای بود تا این زخم کهنه سر باز کند و جدالهای ناخوشایند گذشته ادامه یابد.

آیا بحث و جدل در میان اقشار جامعه روشنفکری و مبارز امری نکوهیده و نادرست است؟ آیا آنچه ما تحت عنوان زخم کهنه اپوزسیون می نامیم ناظر به همین بحث ها و انتقادات سازنده، ناگزیر و لازم است؟ بی شک در یک جامعه پویا و به طور خاص جامعه ای متکثر با انبوهی از صاحب نظران و ادیت ها، بحث و جدل در قالب گفتمان های دموکراتیک، میتواند به پیشبرد و توسعه تئوری انقلاب و نهایتا پیروزی این انقلاب، کمک کند، چیزی که متاسفانه امروز جای خود را به جدالهای غیر دموکراتیک و کینه توزانه، داده که نه حاصلی برای مردم و انقلاب دارد و نه سودی برای جدال کنندگان.

فارغ از ایرادات و اشکالات بعضا ناگزیر موجود در منشور مهسا و بدون اینکه بخواهیم افراد تشکیل دهنده اتحاد دانشگاه جرج تاون و بعدا امضا کنندگان منشور، را بی عیب و نقص و انسانهای طراز کمال بدانیم، و با در نظر داشتن این نکته که احتمال تغییر و تکمیل همین منشور و تغییر همین گروه شش نفره هم در آینده غیر محتمل نخواهد بود، گروه بندی های اپوزسیون در مخالفت و یا موافقت با این منشور و این گروه شش نفره و أساسا با هر اعلامیه و تشکل و گروه جدیدی، را می توان به ۴ گروه زیر، تقسیم نمود:

1- گروه ها و عمدتا افرادی که بی توجه به متن منشور و بی توجه به کمبودها و اشکالات شکلی و محتوایی این متن، أساسا بر مبنای اعتماد یه گروه تنظیم کننده منشور و با حسن نیت حداکثری و در راستای همصدایی برای تقویت و حمایت از وحدت شکل گرفته، به این منشور رای مثبت داده اند و معتقدند این منشور حداقلی برای شرایط گذار کافی بوده و منشور کاملتر و جامع تر را موکول به بعد از فروپاشی نموده اند. این دسته هرچند مورد تایید نقادان و اصولی اندیشان نیستند و افرادی مطیع جلوه میکنند اما عمل و اندیشه اشان قابل دفاع و در جهت اهداف انقلاب خواهد بود. این افراد با صداقت حداکثری و با ایمان به غیر قابل تکرار بودن رژیم جمهوری اسلامی در ایران و در دنیا و با اعتقاد به این این اصل که هیچ رژیمی در آینده ایران آزاد نمیتواند بدتر و جنایتکارتر از جمهوری اسلامی باشد، تلاش های خود را تنها به این معطوف داشته اند که هرچه سریعتر پایانی بر این رژیم ضد بشری بدهند و با اشکالتراشی و پرداختن بیهوده به نکات کمتر مهم، چوب لای چرخ انقلاب نگذارند.

2- افراد و گروههایی که بدون حب و بغض و حساسیت فردی یا گروهی بر روی منشور و یا افراد تنظیم کننده منشور و با آگاهی و اطلاع و و با استدلال و منطق، بندها و یا بخش هایی از منشور را به نقد کشیده اند و برای بهبود و تصحیح آن پیشنهادات مثبتی ارائه داده و در صحبت ها و نوشته های آنها رد و جاپایی از سنگ اندازی و دشمنی دیده نمیشود. اپوزسیون و مردم ایران به شدت نیازمند چنین رویکرد و چنین افرادی هستند و اینگونه نقدها باعث شکوفایی و تنومند شدن درخت انقلاب خواهد شد. وظیفه مبرم اپوزیسیون حمایت و گسترش این نوع گفتمان است.

3- افراد و گروههایی که با درک نادرست از مضمون و محتوای منشور و یا عدم درک درست از شرایط گذار و با مطالبه حداکثری به جای خواستن های منطبق با شرایط، صادقانه اما دشمنانه به ستیز با منشور و منشور نویسان برخاسته اند. صادقانه چون دلسوزند و آنچه می پندارند را درست و در راستای پیشبرد خیزش مردم می دانند و دشمنانه چون با گفتار وعبارات شدید حجم عظیمی از حملات را علیه منشور و تنظیم کنندکان آن سامان می دهند. این دسته علیرغم خلوص نیت و صداقت گفتار و علیرغم اینکه دشمنی اشان نه از منظر شخصی و گروهی بلکه از نظرگاه ناآگاهی و عدم درک درست است، اما حاصل تفکرات و اعمالشان به شدت زیان آور برای انقلاب و برعلیه منافع مردم و خیزش مردم است.

4- افراد و گروههایی که اعتراض و انتقاد و حمله دشمنانه به هر فرد و به هر تشکل تازه پایی به نوعی عادت و شغل ثانویه اشان بدل شده و با همه چیز و همه کس به مخالفت برمی خیزند. این افراد مبنای اعتراضشان نه محتوای اعلامیه، منشور یا محتوای یک توافق، بلکه فرد و افراد تنظیم کننده و انتشار دهنده آن متن و اعلامیه است. این بخش از اپوزیسیون سالهاست که در کسوت مخالفان رژیم و با بهره گرفتن از سوابق گذشته خود آگاهانه یا ناآگاهانه چوب لای چرخ حرکت جنبش می گذارند و با دشمنی ها و برخوردهای کینه توزانه خود آب به آسیاب رژیم می ریزند. این افراد مسلما وابسته و مزدور رژیم نیستند و بعضا دارای سابقه مبارزاتی و کارنامه قابل قبولی در گذشته هستند. حسادت ها، بزرگ بینی ها و کوته نظری ها عوامل اصلی چنین رویکرد و موضع گیریهایی می باشد. سایبری های رژیم و نیروهای مزدور با سود بردن از مواضع همسوی این افراد با رژیم، به پر و بال دادن این مواضع و انتشار و پراکنده کردن آن در فضای مجازی می پردازند. این بحش از اپوزسیون ضربات سنگینی به وحدت و یکپارچگی اپوزیسیون می زنند و بطور موثری راندمان و اثرگذاری مبارزات بخش های صادق اپوزسیون را کاهش می دهند.

نویسنده این نوشته قصد توهین یا بی حرمتی به هیچ فرد و گروهی را نداشته و خود به درستی نمیداند چه کس یا کسانی در کدامیک از این دسته بندیها میگنجد. وظیفه هر فرد است که صادقانه مواضع و اعمال گذشته خود را مورد بازبینی و کند و کاو قرار دهد واگر ناآگاهانه و یا آگاهانه موضع گیریها و اعمالش برخلاف جهت مبارزه جنبش زن زندگی آزادی ودر جهت سنگ اندازی در راه سرنگونی رژیم جنایتکار ج.ا است، تا دیر نشده راه درست مبارزه را باز یابد و یا با باز نشسته کردن سیاسی خود، کمک بزرگی به وحدت جنبش و ادامه مبارزه برای سرنگونی بنماید.

خیزش نوین ملت ایران که با حضور موثر و رهبری میدانی زنان آغاز شد و مردان را در داخل و خارج به حمایت و پشتیبانی خود کشاند، أساسا و عموما با محوریت جوانان پرشور و آگاه بود و این جوانان در عمل ظرفیت ها و توانایی های خود رانشان دادند. بیاییم به نسل جوان و به تواناییهایشان اعتماد کنیم و فکرها و مغزهای پیر، فرسوده و خسته خود را بهتر و صالح تر برای رهبری انقلاب ندانیم.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy