در نوشته های قبلی ام خوانده اید که من این دوره را، دوره «جنگ» با حکومت نکبت اسلامی می دانم و در این دوره صحبت کردن از حکومت زیبا و مردمی آینده، تنها به عنوان هدف بلند مدت این جنگ معنا پیدا می کند نه هدف کوتاه مدت و عاجل.
جنگ، یعنی اِعمال زور. اِعمال فشار. داشتن تاکتیک جنگی برای رسیدن به هدف های در دسترس و در نهایت به هدف اصلی و بلند مدت.
در اتاق های فرماندهی جنگ، و در سطوح پایین تر از آن، هیچکس از این که هدف، «در این لحظه»، رسیدن به آزادی و دمکراسی و خوشبختی مردمان سرزمین درگیر جنگ است صحبت نمی کند.
آری. هدف نهایی همین هاست ولی در میدان جنگ که دشمنْ ما را می زند و اسیر می کند و می کشد، اگر به جای تامین سلاح و طراحی نحوه ی حمله به قلب دشمن و فتح نقاط تعیین شده،،، در باره ی این موارد صحبت کنیم، هیچ تاثیری بر پیروزی ما نخواهد داشت و این دشمن درنده است که با تمرکز بر زدن و سرکوب ما، ما را زمینگیر خواهد کرد و شکست خواهد داد.
به این صفحه از روزنامه سال ۱۳۴۹ نگاه کنید:
پادشاه فقید، برای فتح سه جزیره ایرانی، صراحتا می گوید، «ایران به زور متوسل خواهد شد.»
صحبت در جایی که سه جزیره تحت سیطره ی بیگانگان است از این که این فتح، چه چیز برای کشورمان به ارمغان خواهد آورد نیست.
صحبت از زبان مادری و اتنیک و فشار بیشتر بر زنان نسبت به مردان نیست.
صحبت از باز پس گیری این جزایر است و راه این باز پس گیری. هر حرف دیگری در این لحظه باطل است و وقت تلف کردن و دل را به کلمات و جملات زیبا خوش کردن.
امروز، این سه جزیره ی ما نیست که بیگانگان آن را مال خود کرده اند. امروز این کل کشور ماست که از دست ما ایرانیان بیرون آورده شده و در حاکمیت مشتی آخوند بی وطن و ضد ایران است.
تمام تلاش ما امروز باید این باشد که در یک جنگ نا برابر -مردمی با دست خالی، و حکومتی بی رحم و تا بن دندان مجهز به انواع تسلیحات- ایران را از چنگال دشمن بیرون آوریم و آن را باز پس گیریم.
در اینجا، همه ی روش های میانه روانه و صلح طلبانه و مدارا جویانه به بن بست خورده است.
تنها راه، برای باز پس گیری ایران «توسل به زور» است. اِعمال این زور، حق مردم ایران است و هیچ کس در جهان، نمی تواند اِعمال زور اکثریت مردم بر حکومت غاصب را نا درست و «خشونت آمیز» بنامد.
در این لحظه، هر کس و هر گروه و تشکلی که به غیر از چگونگی این جنگ بپردازد، یا ابله است یا عامل مستقیم و غیر مستقیم آخوندهای حاکم.
هر تشکل ی هم که بعد از این به وجود بیاید، اگر برنامه ی «فعلی» اش غیر از پرداختن به این «جنگ» باشد، و بیش از «امروز» به «فردا» بپردازد، قطعا در جهت ماندگاری حکومت نکبت حرکت می کند و باید در مقابل آن با قدرت و قاطعیت ایستاد.