حکومت نکبت اسلامی، از علم گریزان است. مثل همه ی علوم دیگر، این حکومت از علم روان شناسی هم بی بهره است. روان شناسی فردی و روان شناسی اجتماعی، به یک سری اصول متکی ست و این اصول ثابت است.
اگر این اصول ثابت وجود نداشته باشد، نسل هر نوع حیوانی از جمله انسان منقرض خواهد شد.
همان طور که نمی توان قانون دم و بازدم را تغییر داد، نمی توان قانون تولید مثل را تغییر داد، نمی توان قانون مبارزه برای بقا و تکامل را تغییر داد، نمی توان اثرات پدیده هایی مانند ترس و نفرت را نیز تغییر داد.
خوشبختانه برای مشاهده ی اثرات این پدیده ها و تغییر ناپذیری آن ها نیاز به نمونه های مدرسی نیست. در همین زندگی چهل سال اخیر زیر سیطره ی حکومت ترس و ترور و وحشت، ما مثال های متعددی را شاهد هستیم.
این که عوامل سرکوبگر حکومت نکبت این موضوعات را می دانند یا نه، بر ما پوشیده است. احتمال این هم هست که می دانند ولی راه چاره ی دیگری برای افزودن بر عمر نکبت بار خود نمی دانند.
تئوری سیاسی-الهیِ «النصر بالرعب» که تئوریسین بزرگ حکومت نکبت مصباح یزدی بسیار بر آن تاکید داشت، بر اساس یافته های علمی، تنها در کوتاه مدت اثر دارد، و بعد از خنثی شدن اثرش در طول زمان، جای خود را به تشدید نفرت می دهد.
به عبارتی، کار از ترس زیاد شروع می شود، به تدریج و در اثر مرور زمان ترس زیاد، رنگ می بازد و شدت اش کم و کم تر می شود و بعد از مدتی کلا اثری از آن باقی نمی ماند.
اما با رنگ باختن ترس، رنگ نفرت تشدید می شود و هر روز بر مقدار آن افزوده می گردد.
اگر قرار بر این بود که ترس، اثر دائم داشته باشد، حیات تمام جانداران از جمله انسان در همان مراحل نخستین تکامل متوقف می شد.
ترس، تنها عامل حفظ بقاست نه بیش از آن. بقا که حفظ شد، تلاش برای ارتقای آن ادامه پیدا می کند.
حکومت نکبت طی ۴۴ سال گذشته بلایی نبوده که بر سر مردم نیاورده باشد. بلاهایی ترسناک و خوف انگیز. از شیوه ی اعدام های ددمنشانه در بدو انقلاب، تا شکنجه های مخوف و کشتارهای بی حساب و کتاب، تا همین امروز که مثل ربات های بی احساس، می زنند و می کشند و چشم در می آورند.
طی این ۴۴ سال ترس آمده و رفته و اثری جز افزایش نفرت نداشته است. ۱۴۰۱، بچه ها بدون ترس از آن چه طی ۴۴ سال بر سر مردم ایران آمده بود، به خیابان ها آمدند. آن ها را هم خواستند بترسانند، عده ای ترسیدند، این ترس آرام آرام خنثی می شود و جای خود را به نفرت شدیدتر، که منتهی به خشم شدیدتر می شود می دهد، و باز در سال ۱۴۰۲ شاهد به خیابان آمدن بچه هایی که ترس را پشت سر گذاشته اند خواهیم بود.
اگر قتل های زنجیره ای بر مخالفان حکومت اثر داشت، نیازی به کشتن سبعانه ی کیومرث پور احمد نمی بود.
حکومت نکبت اسلامی قطعا خواهد دید که کشتن پوراحمد نیز چند وقت بعد اثر ش را از دست خواهد داد و باز مخالفان حکومت با تمام قوا در مقابل او خواهند ایستاد.
این قانون طبیعت است. این قانون تغییر است.
ضرر هنگفت ایران در عراق