نویسنده این مطلب به عنوان معلمی که تدریس و کار با دانش آموزان در شهرهای مختلف آذربایجان شرقی را گذرانده و در مقاطع مختلف تحصیلی از اواخر دهه چهل تدریس کرده، حریم مدرسه، جو آموزش و یادگیری را میشناسد. مدرسه از نظر روانشناسی تنها محل امن آموزش و یادگیری است. مدرسه مکانی مدرن برای آموزش آخرین پیشرفتهای بشری و یادگیری بروزترین مهارتهای شغلی و آکادمیک است. مدرسه نهادی غیر دینی و آموزشی است که خانوادهها با اطمینان به این گزارهها فرزندان خویش را میفرستند وتا میتوانند با هر گرفتاری هزینه تحصیل نوباوگان خویش را فراهم کنند.
در مکانی که هر نوع تنبیه و زشتخویی غیر قانونی است و مدیران و کادر مدرسه حق تضییع حقوق دانش آموزان را ندارند و تحصیل رایگان و اجباری از مصوبات اولیه کنوانسیونهای بین المللی است (که در جمهوری اسلامی با نقض فاحشی روبرو شده) و یونیسف برای مبارزه با بیسوادی در اکثر کشورهای جهان شعباتی دارد که در زمینه ریشه کن کردن بیسوادی کارمی کندf جایگاه مدارس و آموزش رایگان در جهان امروز بویژه در کشورهای صنعتی پیشرفته از اهمیت ویژهای برخوردار است، برای مثال در امریکا آموزش رایگان از ۵ سالگی آغاز و کتب درسی هم رایگان است. بعد از انقلای سفید در ایران هم نه تنها آموزش ابتدایی رایگان بود در مدارس تغذیه رایگان نیز وجود داشت. مدارس ستون فقرات هر جامعه است. به این نکات اشاره شد تا جایگاه مدارس و نقش آنها در تربیت نیروی متفکر و آینده ساز کشور روشن شود و این که جایگاه مدارس و معلمین در ۴۴ سال گذشته به جه حضیض ذلتی سقوط کرده اشاره شود که آخرین و تراژیک ترین آن حملات زنجیره وار به مدارس با گازهای شیمیایی است. هنگام تهیه این مطلب از یورشهای جدید به مدارس از جمله مدارس اطراف ارومیه گزارشات تکان دهندهای منتشر شده است.
تجاوز به حریم مدارس را که از نوامبر سال ۲۰۲۲ (۹ آذر ۱۴۰۱) آغاز شده یک فاجعه فراموش ناشدنی در تاریخ آموزش و پرورش این مرز و بوم میدانم. روشن است که این فاجعه در رزومه جمهوری اسلامی به عنوان یک جنایت فرهنگی ثبت میشود که حاکمیتی نه تنها عاملان فاجعه تروریزه کردن مدارس را کند و کاو نکرد بلکه عملا در خطابههای نما ز جمعه با ایما و اشاره آن را به بیگانه نسبت داد و هرگز به عمق جنایت نپرداخت. هر چند که مردم با توجه به شناختی که از عملکرد نظام ولایی دارند انگشت اتهام را به سوی مسئولین غیر مسئول نشانه میروند.
ما در حافظه تاریخی خود در جنگ عراق و ایران از حملات شیمیایی صدام به حلبچه خبر داریم، از تیراندازی مستقیم پاسداران جهل با تفنگهای ساچمهای به جوانان معترض ایران داستانها وجود دارد که سبب شده صدها جوان این مملکت کور شوند. اما تجاوز به حریم مدرسه و مسموم کردن آتمسفر آموزش و تحصیل با گازهای خطرناک یک جنایت هولناک و باورنکردنی است.. در مدت ۱۰۲ سالی که از آغاز آموزش و پرورش سپری شده والدین این مرز وبوم هرگز از ارسال فرزندان خویش به مدرسه ممانعت نکرده بودند و مدارس در تمام مقاطع تحصیلی جای امنی برای یادگیری و توسعه بوده است. تنها به برکت نظام مکتبی آخونیسم تبه کار است که برخی از والدین از فرستادن فرزندانشان به مدرسه خودداری کردهاند. تروریزه کردن جو مدارس با مواد شیمیایی و مسموم کردن دانش آموزان یک جنایت علیه بشریت محسوب میگردد و همچو جنایتی در هیچ جای دنیا دیده نشده است.
در طول حیات جمهوری اسلامی که ۴۴ سال حکمرانیش را مردم تجربه کردهاند حمله به مردم معترض، اعدام با اذان صبح، به دار آویختن، شلاق زدن، سنگسارو قتلهای زنجیرهای و شکنجه کردن یک اقدام دایمی بوده است. نظام ولایی ید طولایی در برافراشتن چوبههای دار، تزیین صحنههای اعدام و راندن ونهای گشت ارشاد از روی جسد معترضان و حتی تجاوز در زندانها به دختر و پسر و نیز مراجعه به خانه اعدام شدگان و در خواست پرداخت پول گلوله را نیز در رزومه خود دارد. اما برهم زدن سیستم آموزشی عملا دشمنی نظام دینی را با آموزش سکولار نشان میدهد. مسمومیت دانش آموزان جنگ مستقیم حکومت با نسل مدرن دختران ایران است. تجارت نیوز مینویسد" وقتی برای اولین بار در هنرستان دخترانه نور قم ۱۸ دانش آموز دجار مسمومیت و با اورژانس روانه بیمارستان شدند این اتفاق به طور متوالی در مدارس مختلف ادامه پیدا کرد. سه شنبه ۲۲ آذر در هنرستان قم ۵۱ نفر مسموم و به بیمارستان راهی شدند. " این رسانه ادامه میدهد که " تمام مسمومیتها در مدارس دخترانه قم اتفاق افتاده، فقط سه شنبه ۲۵ بهمن برای اولین بار در یکی از مدارس دو شیقته پسرانه قم دانش آموزان دچار مسمومیت شدند. " ابتدا حکومت اسلامی موضوع را انکار کرد و آن را شیطنت دانش آموزان نام داد. اما معلمین در سراسر ایران اعتراض خود را با انتشار بیانیه هایی به مردم رساندند. اما چرا مدارس مورد حمله واقع شده است؟ چرا مدارس کودکان و عمدتا دختران هدف تروریسم دولتی واقع شده؟ چرا دولت در این مدت تلاشی برای ممانعت ازین جنایت انجام نداده است؟
در حالی که مدارس مجهز به دوربینهای امیتی هستند تا حال هیچ گزارشی از چگونگی حمله و عاملان آن پخش نشده است. زمانی حملات را به نیروهای خارجی نسبت دادند. اما هنوز حیرت و انزجار مردم را کسی پاسخگو نیست. والدین کودکان در حالت ترس و واهمه زندگی میکنند. چه طور باید باور داشت که پس از حداقل ۲۹۰ مورد حمله به مدارس که حریم آموزشی است تا کنون نیروهای امنیتی و اطلاعاتی نتوانستهاند عاملان این حرکت را به مردم نشان دهند؟
آن چه که بیشتر در اذهان مردم وجود دارد و ازدهها اظهارنظر والدین روشن است و از ویدئوهایی که هر روز در مورد حملات شیمیایی در سوشیال میدیا منتشر میشود میتوان از طرفی به سکوت معنادار دولت توجه کرد که در برابر این فاجعه هولناک واکنش نشان نمیدهد و از سویی به ناتوانی این نظام سرکوبگر پی برد که در یک انسداد مطلق سیاسی و باتلاقی عمیق گرفتار شده است. دختران همچنان در صف مقدم جنبش مدرن زن زندگی آزادی قرار دارند، و جنبش خود را ادامه میدهند دختران جوان هم شعله ور کننده وهم ادامه دهنده این اعتراضاتند. به نظر میرسد که هر چه جنبش زن زندگی آزادی تعمیق پیدا کرده و اقشار بیشتر جامعه را در برگرفته جمهوری اسلامی طبق یک پروژه حساب شده برای هدف قرار دادن نسل مدرن دختران ایران اقدام به مسموم کردن نسل جوان دختران کرده است. هر چه زمان میگذرد استیصال استبداد دینی بیشتر برملا میشود. سرکوب فردی دختران و تحدیدات مکرر نیروهای سرکوبگر نتوانسته خللی در اراده جوانان ایجاد کند. چرا که نیروهای سرکوبگر به علت کثرت معترضین قادر به دستگیری و زندانی کردن همه هم نیستند. از طرفی مقاومت بینظیز دختران و زنان و پیوستن چهرههای برجسته ادب و هنر به این کمپین نیز صفوف معترضین را قدرتمند کرده است. اصل خبر حمله شیمیایی به مدارس به طور سریالی، این اندیشه را در بین خانوادهها در سراسر کشور تقویت کرده که دسترسی به گازهای سمی تنها از ظرفیت حکومت ساخته است. همه شواهد و منطق نشان میدهد که خود نیروهای امنیتی در سراسر ایران این عملیات را رهبری کردهاند. حتی محکوم کردن این عملیات توسط رهبری نیز هیچ ایجاد شبهه نمیکند. چطور ممکن است بیمارستانها مملو گردد و خانوادهها سرگردان شوند و محیط آموزش به حالت تعطیلی دربیاید ولی نظامی سرکوبگراز عاملین این اقدام بی خبر باشد؟ آماری که در حال نوشتن این مطالب به دستم رسید تعداد ۳۰۰ مورد حمله را به مدارس گزارش دادهاند.
حمید دادیزاده