برای برخی از خوانندگان این سوال پیش آمده است در حالی که در کشور خودمان موضوعات متعددی برای بحث و بررسی وجود دارد، چرا بیشتر به موضوع حماس و غزه می پردازیم؟ مگر اهمیت این مساله ی خارجی بیشتر از اهمیت مسائل داخلی است؟
پاسخ این است که موضوع خارجی حماس و غزه و دگرگونی هایی که در سطح منطقه و جهان می تواند به وجود آورد، بیشتر از موضوعات داخلی کشورمان می تواند بر دگرگونی و تغییر روش حکومت نکبت در برخورد با مردم ایران تاثیر گذارد.
ما سال هاست، بر اساس برنامه ریزی های موذیانه حکومت، به موضوعاتی در داخل مشغول شده ایم که هیچ تاثیری در دگرگونی کل نظام حکومتی ایران نداشته بلکه ظواهری بوده که نهایتا می توانسته اندکی به فضای تنفس اجتماعی مردم کشورمان اضافه کند، و مشغول شدن به این ظواهر، راه گریزی بوده برای حکومت، تا بتواند وقوع رویدادهایی که می توانسته باعث سرنگونی آن شود را به تاخیر بیندازد یا آن ها را کم اثر کند.
هر گاه در ایران ما شاهد خیزش های دگرگون ساز و بنیادین بوده ایم، بلافاصله در جنب آن، موضوعات فرعی متعددی مطرح شده و جریان سِیلی که می توانسته حکومت را از بیخ و بن بر اندازد به شاخه های فرعی بسیاری تقسیم شده و تاثیرگذاری آن بر کل حکومت را کاهش داده است.
همین امروز شما ملاحظه می کنید که موضوع دادن مسوولیت جدید به ثقفیِ بچه باز دارد مطرح می شود. یا این که حواس ها به سمت گفتار یک مسوول درجه پنجم نظام که گفته است ایران مال حزب اللهی ها ست معطوف گردد.
البته نه این که این موضوعات مطرح نشود ولی باید مراقب بود که موضوعات اصلی تحت الشعاع آن ها قرار نگیرد.
شما به یک نکته نیز دقت کنید:
آنانی که مثلا برای موضوع حجاب سینه می دریدند، یا خود را رهبر حرکت های ضد نظام در ایران می خواندند، امروز در باره ی حماس و غزه چه چیز می گویند و چه نظری دارند:
هیچ!
هخاهای اپوزیسیون، جار و جنجال شان بر سر موضوعات درجه چندم است نه در بر سر موضوعات اساسی که می تواند بنیاد حکومت نکبت را بر اندازد.
موضوع حماس و غزه، چند نکته را در ارتباط با کشورمان مشخص کرد:
۱- کسانی که بدون تعارف در کنار حکومت نکبت هستند هر چند خود را مخالف آن نشان می دهند. کسانی که مثل زیباکلام اگر پایه های حکومت به خطر بیفتد، برای همین حکومت، با حسین شریعتمداری و کیهان و شورای نگهبان اش حاضرند اسلحه در دست بگیرند.
۲- حکومتی که وقتی در مقابل اش با تمام توان و امکانات می ایستید و با او آماده به جنگ تمام عیار می شوید، جا می زند و به سوراخ موش می خزد. فرقی نمی کند این ایستادگی از طرف یک قدرت خارجی مثل امریکا یا اسراییل باشد، یا از طرف مردم ایران و این یک درس بزرگ و اساسی به مردم است که اگر با تمام توش و توان در مقابل حکومت قد علم کنند و مشغول متفرقه جات نشوند، حکومت به پختن مقلوبه مشغول خواهد شد نه تیر و تفنگ در کردن.
۳- حماس و حزب الله و سایر دار و دسته های تروریست جهانی، همگی از طریق جمهوری نکبت و رهبرش سدعلی تغذیه می شوند، و سد علی برای حفظ حکومت اسلامی اش، هر گاه خطر را جدی ببیند، بلافاصله و بدون شرم و خجالت خودش و وابستگان اش از درگیری کوتاه می آیند تا آینده شان به خطر نیفتد.
۴- تمام بازی ها و تاکتیک ها و استراتژی های کودکانه ی جنگی حکومت نکبت، همعرض با میزان نادانی و جهالت و بدوی بودن شان هیچ و پوچ و غرش توخالی ست. برنامه های موشکی و تونلی و ساختن مخفیگاه در زیر کوه های ایران، که حکومت با تبلیغ آن ها خود را غول بی رقیب و خطرناک نشان می داد، در جریان غزه معلوم شد که بازی بچگانه ای بیش نیست و به همین نسبت روش های سرکوب حکومت نکبت در داخل، اگر حریف و هماوردی مدیر و مدبر در مقابل اش قرار گیرد، مثل تونل ها و موشک های غزه باد هوا خواهد شد.
شکستن کمر حماس در غزه، که باعث خفقان گرفتن حزب الله لبنان و سد حسن شد، در واقع شکستن کمر حکومت نکبت است که به مردم ایران کمک خواهد کرد دستکم اعتماد به نفس خود را که در اثر شکست های موقت در مقابل سگ های هار حکومت از دست داده اند دوباره به دست آورند، و تمرکز ما بر روی پیروزی اسراییل در مقابله با تروریست های اسلامیِ حماس و حزب الله و حوثی ها و بقیه ی دار و دسته های موجود در منطقه، در واقع تمرکز برای بازگرداندن امید به مردم برای سرنگون کردن حکومت نکبت اسلامی در ایران است.