جمهوری اسلامی، طی چند سال گذشته و بخصوص بعد از حمله تروریستی ۷ اکتبر حماس و تیرافکندن های حزب الله لبنان، ضربات نظامی و امنیتی سنگینی از اسراییل دریافت کرده است.
وجه مشخصه ی این ضربات، دقیق و هدفمند بودن آن ها ست.
ضربه ای هم که امریکا با کشتن رییس تروریست های اسلامی یعنی قاسم سلیمانی به جمهوری نکبت وارد کرد یکی از دقیق ترین و حساب شده ترین عملیات اطلاعاتی و نظامی در جهان بود که در نوع خود کم نظیر به شمار می رفت.
امروز با انفجار دو بمب در میان شرکت کنندگان در مراسم قاسم سلیمانی عده ی زیادی از آن ها کشته و زخمی شدند.
این انفجارها مطلقا شباهتی با عملیات حساب شده و هدفمند اسراییل علیه جمهوری اسلامی ندارد و اصولا با روش و اهداف اسراییل در از میان برداشتن سران موثر جمهوری نکبت و مبارزه با تروریست های حکومتی همخوان نیست.
اما این روش انفجار بمب، و کشتار خودی های پاپتی، با روش دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی کاملا همخوان است و ما از سال ۱۳۶۰ تا کنون شاهد چنین عملیات کثیف و جنایتکارانه ای از طرف خودِ جمهوری اسلامی بوده ایم مانند انفجار بمب در ایستگاه اتوبوس در میدان توپخانه در سال ۱۳۶۱ تا انفجار در حرم امام رضا در سال ۱۳۷۳، و هیاهوی تبلیغاتی برای نسبت دادن آن ها به مجاهدین خلق یا اسراییل.
اسراییل تا کنون عملیات کاملا موفقی که ارزش نظامی مشخص داشته و افراد موثر و نیز هدف های مهم را در بر می گرفته، انجام داده و نمونه ی زدن دقیق فخری زاده یا سایر مثلا «دانشمندان» هسته ای را در کارنامه ی خود دارد و به یقین می توان گفت که کشتار کور و بی دلیل کرمان کار اسراییل نمی تواند باشد.
تنها می ماند کشتار هواداران جمهوری اسلامی به دست خود جمهوری اسلامی برای مظلوم نمایی و تراشیدن دلیل برای عملیات آتی او علیه اسراییل و امریکا.