یادداشتی خطاب به خانم مریم احدی
با سلام و سپاس از اینکه پاسخی کوتاه در صفحه فیس بوک خود در ارتباط با مصاحبه من با صدای آمریکا در خصوص انتخابات ریاست جمهوری تیر ماه سال ۱۴۰۳ ارایه کردید.
بسیار متاسفم که شما درد و رنج بسیاری به دلیل نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی متحمل شدهاید. من تلاش میکنم با درد و رنجی که کشیدهاید همدلی کنم. گرچه میدانم تحمل چنین رنج هایی در بسیاری مواقع مافوق توان آدمی است. من متاسفم که همسر شما مرحوم اسماعیل یگانه دوست بهمراه خیل زیادی از جوانان این کشور اعدام شدند.
خانم احدی خواستهاید من از کارنامهام بنویسم. آن را شاید واگذار کنم به نوشته دیگری. اما با توان و فهم محدودم به سهم خودم در مجلس ششم تلاش کردم که صدای مظلومان باشم به همین دلیل نیز چندین پرونده برای من در دستگاههای قضایی تشکیل شد که منجر به رد صلاحیتم برای شرکت در انتخابات مجلس هفتم نیز شد.
من با شما موافقم که حقوق بشر در جمهوری اسلامی به شکل نظامند نقض شده است. اما تصور نمیکنم که نقض حقوق بقیه ایرانیانی که مانند ما فکر نمیکنند و میخواهند رای دهند ما را به سمت دمکراسی رهنمون نماید. اتفاقا روز پنج شنبه با یکی از مسئولان برگزاری تجمعات اعتراضی مقابل امکان اخذ رای در آمریکا صحبت کردم و به ایشون گفتم خوب است که شما صدای اعتراض خود و ترغیب مردم به رای ندادن را میرسانید اما از خشونت کلامی و فیزیکی بپرهیزید. تفاوت بسیار زیادی بین ترغیب مردم برای رای ندادن و برخورد خشونت آمیز کلامی و فیزیکی وجود دارد. صحنههای بسیاری را از طریق تلویزیونهای فارسی زبان و دیگر شبکههای اجتماعی را دیدیم که عدهای فراتر از ترغیب به عدم رای دادن پرداختند و با پرخاشگری و خشونت کلامی با زنان و مردان سالمند و دیگر ایرانیانی که میخواستند رای دهند مواجه شدند. خانم احدی «آیا شما درست میدانید که به یک زنی که رای داده است گفته شود ساعتی چند خودت را فروختی تو یک فاحشه ای» آیا شما رفتارهایی مشابه این را تایید میکنید؟ این حرف بسیار ضد زن است. نقض حقوق زنان است. خانم احدی این رفتارهای پرخاشگرانه نه دمکراتیک است و نه منطبق بر حقوق بشر. نقض حقوق بشر از توجیه همین رفتارها شروع میشود. عدهای میخواهند آنچه که خود میپندارند را حق ببینند و به خود اجازه نقض حقوق دیگرانی که مانند آنها فکر نمیکنند و مانند آنها رفتار نمیکنند میدهند. طبیعی است که کسی که قدرت بیشتری دارد نقض حقوق را به شکل نظامند تر انجام میدهد. کسی به نام دین به نقض حقوق مردم میپردازد، کس دیگری بنام چرا رای میدهید پس مزدور حکومت هستید.... به نقض حقوق مردم میپردازند. از نظر من هر دو، دو روی یک سکه هستند. از نظر من هر دو نقض حقوق بشر است.
من زمانی که نماینده مجلس بودند سخنرانیهای متعددی در بیان نقض حقوق مردم از تریبون مجلس بیان نمودم، تا جایی که امکان داشت حقوق زندانیان را پیگیری کردم و شما سخنرانیهای من را میتوانید در اسناد مشروح مذاکرات مجلس ببینید.
خانم احدی ایرانیان متنوع هستند. تا زمانی که ما این تنوع را به رسمیت نشناسیم و حقوق ایرانیان با تمام تنوعشان به رسمیت نشناسیم، بعید میدانم مساله ایران حل شود.
من حق شما و دیگرانی که برای رای ندادن تجمع برگزار میکنند را به رسمیت میشناسم اما هر گونه خشونت کلامی و فیزیکی علیه کسانی که میخواهند رای دهند را به شدت محکوم میکنم. این محکومیت را ناشی از حق هر فردی برای رای دادن و یا رای ندادن میدانم و بس.
امیدوارم که بتوانیم در یک فضای دیگری به گفتگو ادامه دهیم که ایران ما محتاج گفتگو است. من خالصانه علاقمندم که بیشتر در خصوص درد و رنج شما بشنوم با فعالیتهای شما آشنا شوم شما را بشناسم. علاقمندم بیشتر در خصوص چشم اندازی که برای ایران پسا جمهوری اسلامی دارید را بدانم و بفهمم شما برای عبور خشونت پرهیز از جمهوری اسلامی چه پیشنهاداتی دارید. فکر میکنم این گفتگو مفیدتر خواهد بود اگر با یک گفتگوی دو نفره خصوصی شروع شود و شاید در شکل عمومی تر ادامه یابد.
سالی که من برای مجلس انتخاب شدم شعار ما ایران برای همه ایرانیان بود. من این را بیش از یک شعار میدانم من این را یک هدف عالی و استراتژی برای عبور از جمهوری اسلامی میدانم. اما ایران برای همه ایرانیان استلزماتی دارد که باید رعایت شود و از پذیرش تنوع ایرانیان و حقوق آنها از جمله حق مخالف شروع میشود.
با احترام، علاقه و عشق
فاطمه حقیقتجو