پیگیری اجرای قوانین "نلسون ماندلا" در زندانهای ایران
محروم کردن زندانیان از دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی به طور سیستماتیک و کاملا عامدانه و به عنوان اهرمی برای اعمال فشار بر آنان و خانوادههایشان سالها است که به طور مداوم توسط جمهوری اسلامی انجام میشود.
مسالهای که مصداق بارز شکنجه بوده باعث تشدید بیماری، انواع آسیبهای جسمی و روحی و حتی مرگ آنان شده است.
از قربانیان این پرونده میتوان به فاطمه سپهری، راحله راحمیپور، زینب جلالیان، مطلب احمدیان، مهوش ثابت، پروین میرآسان، معصومه عسگری و اخیرا پوران ناظمی و کاظم علینژاد ...اشاره کرد که وقتی در کنار خاطره مرگ تلخ و دردناک بکتاش آبتین بر اثر عدم دسترسی به موقع به خدمات درمانی قرار میگیرد خبر از یک وجود پرونده سنگین و ،پر از جنایت در این زمینه میدهد.
این در حالی است که حق استفاده از خدمات بهداشتی و درمانی برای تمام انسانها چنان بدیهی است که به جز اصل ۲۵ بیانیه حقوق بشر، حتی در ماده دوازده معاهده ژنو نیز -که اساسا به مسائل مربوط به رفتار با اسرا و غیرنظامیان در زمان "جنگ"میپردازند- آمده است.
هرچند علاوه بر اینها، سازمان ملل متحد نیز برای حمایت از حقوق زندانیان در سال ۱۹۹۰ اصول و قواعد مشخصی را بر اساس میثاقهای حقوق بشری برای حمایت از حقوق زندانیان تعریف و تدوین نمود که به قوانین "نلسون ماندلا" معروف است و فرازهای مهمی از آن به مسائل بهداشت و درمان زندانیان اختصاص دارد.
اصولی که میتوان از مهمترین آنها به مواردی چون دسترسی به خدمات بهداشتی برای زندانیان، مشابه تمام مردم عادی، رعایت احترام به کرامت انسانی زندانیان و عدم استفاده از درمان به عنوان اهرم اعمال فشار، دسترسی به خدمات بهداشت بدون تبعیض از نظر جنسیت، نژاد، مذهب، عقیده سیاسی، تعهد کادر درمان زندان به اصول حرفهای و اخلاقی در درمان زندانیان، حق دسترسی به خدمات درمانی خارج از زندان وقتی ارائهی خدمات مناسب در زندان ممکن نباشد، اصل مراقبت از سلامت روانی و جسمی زندانیان، اصل رعایت اصول محرمانگی زندانیان در مورد بیماریهایشان و نهایتا اصل اساسی پرهیز از محرومیت درمانی بهعنوان ابزار مجازات یا فشار علیه زندانیان، اشاره کرد.
به سبب اهمیت مساله بهداشت و درمان زندانیان در کنار این اصول سه قاعده ویژه نیز در این این قانون به طور ویژه به مسائل بهداشتی و درمانی زندانیان اختصاص یافته است:
قاعده ۲۴
زندانیان باید به همان خدمات بهداشتی و درمانی جامعه دسترسی داشته باشند.
-قاعده ۲۵
دسترسی سریع و بیوقفه به خدمات پزشکی باید تضمین شود.
قاعده ۲۷
مراقبتهای تخصصی پزشکی، از جمله خدمات روانشناختی، برای همه زندانیان باید در دسترس باشد.
این اصول و قواعدی بهمنظور تضمین کرامت انسانی و جلوگیری از محرومیت و سوء رفتار با زندانیان تدوین شدهاند و اجرای آن در تمامی زندانها لازمالاجرا بوده زیرپا نهادن آن جنایت علیه بشریت محسوب میشود.
توجه به این نکته مهم است که دریافت حسی یک مساله درمانی و بهداشتی در زندانهای ایران بسیار تشدید شده تر از چیزی است که به طور عادی به نظر میرسد و عملا نمیشود آن را در قالب یک مشکل صرفا بهداشتی یا درمانی محدود کرد.
برای درک عمیقتر و به عنوان مشتی از خروار، بیایید شرایطی را در نظر بگیریم که یک زندانی در حالیکه به طور مداوم با مسائلی مثل ناعادلانه بودن حکم، دوری از خانواده و ... درگیری ذهنی دارد، زمانی که میخواهد برای مدت کوتاهی از این همه اشتغال ذهنی و روحی آرامشی بجوید و چند ساعتی بخوابد، با معضلی به نام ساس روبرو میشود، که حتی وقتی تمام صورت و بدن خود را میپوشاند نیز از نیش و عوارض آنها در امان نیست و زندگی او را به جهنم تبدیل میکند.
تداوم این مساله برای روزها، هفتهها و ماهها در حالیکه مسوولین زندان علیرغم آگاهی از مشکل هیچ کاری در صدد رفع آن نمیکنند طبعا نمیتواند فقط عدم رعایت یک مساله بهداشتی باشد بلکه در واقعیت زیسته، معادل شکنجهای جسمی و روانی است که عامدانه علیه زندانیان اعمال میشود.
تمام این مسائل دخالت بیشتر نهادهای حقوق بشری جهانی، فعالان سیاسی و جامعه مدنی را در مورد این مساله میطلبد تا جمهوری اسلامی را با عواقب فاجعهبار این شکل جنایت علیه بشریت روبرو نمایند تا حکومت به طور اجباری و زیر فشار هم که شده ناچار از رعایت این اصول حداقلی در مورد بهداشت و درمان گردد.
بابک خطی
بهار میشود ولی، ویدا فرهودی
حوری مثل هلو، گیله مرد