Thursday, Jan 23, 2025

صفحه نخست » ایلان ماسک؛ اسب تروای جهانی‌سازی در درون دولت‌ راست‌گرای ترامپ؟ بهرام فرخی

Bahram_Farokhi_2.jpgدر فاصله کوتاهی پس از پیروزی در انتخابات دونالد ترامپ، ایلان ماسک و ویوک راماسوامی، کارآفرین سرشناس آمریکایی، را برای "کارگروهی یا بخشی مشورتی" با نام "بهینه‌سازی دولت" آینده انتخاب کرده بود. با این حال، دو روز قبل ویوک راماسوامی از این دپارتمان مشورتی به دلایلی نا معلوم استعفا داد و تصمیم خود را برای کاندیداتوری فرمانداری اوهایو در انتخابات آینده اعلام کرد.

پس از تحلیف دونالد ترامپ به مقام ریاست‌جمهوری ایالات متحده و حضور مدیران غول‌های تکنولوژی در سیلیکون‌ولی در آن مراسم، که حتی جلوتر از اعضای کابینه دولت در صفوف اول نشسته بودند، این سوال مطرح می‌شود: چگونه چنین تغییری ممکن است؟ این مدیران، که پیش‌تر از مدافعان لیبرال‌ها و جهانی‌سازی بودند، چگونه در صف جمهوری‌خواهان و جنبش GAMA قرار گرفتند؟
در این راستا پروژه ۵۰۰ میلیارد دلاری دولت ترامپ برای توسعه هوش مصنوعی که بلافاصله از سوی او پیشنهاد شد و شامل همکاری سه شرکت بزرگ فناوری اطلاعات بود، به سرعت با درخواست برای افزایش شرکا از طرف ایلان ماسک مبنی بر لزوم مشارکت دیگر غول‌های فناوری در این حوزه همراه شد.

اندیشه‌ای که مدتی ذهن مرا به خود مشغول کرده، مفهوم جهانی‌سازی (گلوبالیزاسیون) است؛ روندی که با هدف جهانی‌سازی اقتصاد و عبور از مرزهای ملی آغاز شد و در افق نه‌چندان دور خود، درصدد بود تا دولت‌ها را نیز تحت سیطره منطق و الزامات ابرشرکت‌های جهانی درآورد. این هدف بر این باور استوار بود که تصمیم‌گیری‌های سیاسی همواره کند و پرهزینه‌اند، در حالی‌که شرکت‌های جهانی با کارآمدی بیشتری عمل می‌کنند.

پروژه جهانی‌سازی و ایده تبدیل دولت‌ها به نهادهای اقتصادی و تجاری تحت مدیریت شرکت‌های چندملیتی، یکی از بحث‌برانگیزترین مسائل در سیاست معاصر است. در این راستا، برخی معتقدند که افراد قدرتمند و تأثیرگذاری همچون ایلان ماسک ممکن است ابزار یا نماینده این پروژه باشند.

هرچند در ماه عسل دولت ترامپ هستیم ولیکن طرفداران ترامپ و ایلان ماسک بر سر ویزاهای H-1B و انتخاب سریرام کریشنان، هندی‌تبار و طرفدار مهاجرت نخبگان، به‌عنوان مسئول سیاست‌گذاری در حوزه هوش مصنوعی و همچنین درگیری‌های لفظی با استیو بنن، دچار بحران ایدئولوژیک شده‌اند، ماسک با حمایت از مهاجرت و انتصاب نخبگان جهانی از دید ملی‌گرایان به "خائن و بچه لوس" تبدیل شده است.

درحالی‌که ترامپ موضعی دوپهلو اتخاذ کرده است. اختلافات داخلی و تناقض در ادعاهای آزادی بیان ماسک، تنش‌ها را تشدید کرده، این نزاع، بازتابی از چالش‌های ذاتی پوپولیسم است که با وعده‌های پرهیاهو آغاز شده اما در برابر وسوسه قدرت گرفتار آمده است. آینده نشان خواهد داد که آیا اتحاد در این جنبش ادامه خواهد یافت یا دچار انشقاق خواهد شد؟

توضیح و پاسخ به تمامی سؤالات فوق نیازمند واکاوی‌های گسترده‌ای است که در قالب یک مقاله نمی‌گنجد. با این حال، تلاش می‌کنم تا حد امکان به صورت مختصر و اجمالی به این پرسش‌ها در این مقاله پاسخ دهم.

حال باز می‌گردیم به نقش ماسک در پروژه گلوبالیساسیون:

جهانی‌سازی، به‌عنوان یکی از مناقشه‌برانگیزترین پروژه‌های سیاسی و اقتصادی قرن، تاکنون در دست نیروهای لیبرال و نهادهای بین‌المللی قرار داشت، اما اکنون به نظر می‌رسد این پروژه با تغییر استراتژی، به‌دست نیروهای راست‌گرای پوپولیست و چهره‌هایی مانند دونالد ترامپ و ایلان ماسک منتقل شده باشد. هدف این مقاله، بررسی این فرضیه است که آیا ماسک، آگاهانه یا ناخودآگاه، به‌عنوان اسب تروای پروژه جهانی‌سازی در جبهه راست‌گرایان عمل می‌کند یا خیر.

پس از تحلیف دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری ایالات متحده و حضور چهره‌هایی از غول‌های فناوری سیلیکون‌ولی، که به‌ظاهر در تضاد با ارزش‌های ناسیونالیستی و ضدجهانی‌سازی راست‌گرایان قرار داشتند، سؤالی بنیادین مطرح شد: آیا این همکاری پدیده‌ای تصادفی است یا جهانی‌سازی، با تغییر تاکتیک، در حال پیشبرد اهداف خود از طریق نیروهای راست‌گرا است؟
ماسک، به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیت‌های جهان، با کنترل بر فناوری‌های کلیدی و نفوذ بی‌سابقه بر افکار عمومی، به عنصری کلیدی در مسیر تحولات سیاسی و اقتصادی جهان تبدیل شده است. آیا ماسک، که در ظاهر خود را منتقد قدرت دولت‌های ملی معرفی می‌کند، عملاً به تقویت پروژه جهانی‌سازی کمک می‌کند؟

جهانی‌سازی: اهداف و ابزارها

جهانی‌سازی، روندی است که با هدف عبور از مرزهای ملی و تمرکز قدرت در دست نهادهای فراملی یا شرکت‌های چندملیتی آغاز شد. این پروژه، که ابتدا توسط نیروهای لیبرال و شخصیتهای مانند
جورج سوروس و Open Society Foundation و با ابزارهایی مانند سازمان ملل، بانک جهانی، و سازمان تجارت جهانی پیش برده می‌شد، در سال‌های اخیر با چالش‌هایی همچون ناسیونالیسم و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی مواجه شد.

دلایل ناکامی لیبرال‌ها در پیشبرد جهانی‌سازی

۱. موج ناسیونالیسم: در واکنش به سیاست‌های جهانی‌سازی لیبرال‌ها، بسیاری از جوامع با ترس، از دادن هویت ملی به‌سوی ناسیونالیسم روی آوردند.

۲. تضعیف طبقه متوسط: جهانی‌سازی، به‌ویژه انتقال صنایع به کشورهای کم‌هزینه، موجب تضعیف طبقه متوسط در کشورهای غربی شده است.

۳. بحران مهاجرت: مهاجرت گسترده، که به‌عنوان یکی از پیامدهای جهانی‌سازی شناخته می‌شود، در بسیاری از کشورها به بحران‌های اجتماعی انجامیده و موجبات تضعیف دولت‌های میانه‌رو را فراهم آورده است.

۴. بی‌اعتمادی عمومی به نخبگان: نهادهایی مانند بنیاد سوروس و سازمان‌های بین‌المللی، به دلیل نفوذ گسترده در سیاست داخلی کشورها، بخصوص پس از "همه گیری بیماری کرونا" مورد انتقاد شدید قرار گرفتند.

چرخش جهانی‌سازی به‌سوی نیروهای راست‌گرا

در روزهای اخیر، به نظر می‌رسد پروژه جهانی‌سازی به‌جای اتکا به نیروهای لیبرال، به‌سوی نیروهای راست‌گرای پوپولیست متمایل شده است. دونالد ترامپ، با شعار "اول آمریکا"، و ایلان ماسک، با تأکید بر فناوری‌های انقلابی و انتقاد از دولت‌های ملی، نمونه‌هایی از این تغییر هستند.

دلایل این تغییر رویکرد

۱. استفاده از ناسیونالیسم: راست‌گرایان، برخلاف لیبرال‌ها، از احساسات ناسیونالیستی برای پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنند.

۲. تغییر ابزارها: به‌جای اتکا به نهادهای بین‌المللی، نیروهای راست‌گرا از قدرت شرکت‌های خصوصی و فناوری‌های نوین بهره می‌گیرند.

۳. مدیریت بحران‌ها: راست‌گرایان بحران‌هایی مانند مهاجرت و تغییرات اقتصادی را به‌عنوان ابزارهایی برای جلب حمایت عمومی به‌کار می‌گیرند.

ایلان ماسک و نقش او در جهانی‌سازی

ایلان ماسک، به‌عنوان یکی از نمادهای پیشرفت فناوری و کارآفرینی در عصر جدید، نقشی کلیدی در تغییر معادلات قدرت در سطح جهانی ایفا می‌کند.

فناوری و سیاست

ماسک، با فناوری‌هایی مانند اینترنت ماهواره‌ای استارلینک و هوش مصنوعی، به‌نوعی نقش دولت‌ها را کاهش داده و عملا ارتباطات را در سیطره شرکت‌های خصوصی قرار داده است. هر چند شرکت‌های او در مناقصه‌های چند صد میلیاردی دولتی حضور دارند.

نفوذ بر افکار عمومی

با خرید توییتر (X) و تأکید بر آزادی بیان، ماسک به‌عنوان یک چهره پیشرو در شکل‌دهی به افکار عمومی در سطح جهان شناخته می‌شود.

شباهت‌های ماسک به استراتژی‌های جهانی‌سازی

۱. تمرکز قدرت: سرمایه‌گذاری‌های ماسک در فناوری‌هایی مانند حمل‌ونقل فضایی و هوش مصنوعی، موجب تمرکز قدرت در دستان شرکت‌های خصوصی می‌شود.

۲. تضعیف دولت‌های ملی: انتقاد مکرر ماسک از سیاست‌های دولتی و قوانین ملی و حمایت از احزاب و شخصیت‌های راست افراطی در کشورهای اروپایی بر این مبنا استوار است که این حمایت می‌تواند به سقوط دولت‌های لیبرال و دموکرات منجر شود. این فرآیند زمینه بی‌ثباتی گسترده سیاسی را فراهم کرده و در نهایت موجب نارضایتی عمومی می‌گردد. چنین وضعیتی زمینه نفوذ بیشتر ابرشرکت‌های فراملیتی را در این کشورها تسهیل می‌کند. سخنان اخیر ایلان ماسک مبنی بر پیروزی جنبش GAMA در آمریکا و اکنون نوبت به جنبش GEMA در اروپا رسیده است، هم‌سو با اهداف جهانی‌سازی است و از این منظر قابل توجه می‌باشد

جهانی‌سازی در دست راست‌گرایان: فرصت یا تهدید؟ شباهت‌ها و تفاوت‌ها:

هر دو گروه به‌دنبال کاهش قدرت دولت‌های ملی هستند.

هر دو از بحران‌های جهانی برای پیشبرد اهداف خود بهره می‌برند.

لیبرال‌ها از نهادهای چندجانبه استفاده می‌کنند، درحالی‌که راست‌گرایان بر شرکت‌های خصوصی متکی هستند.

لیبرال‌ها بر ارزش‌های جهانی‌گرایانه تأکید دارند، درحالی‌که راست‌گرایان از ناسیونالیسم به‌عنوان ابزاری تاکتیکی استفاده می‌کنند.

ایلان ماسک به‌ عنوان اسب‌ تروا؟

به‌رغم شعارهای ضدجهانی‌سازی، اقدامات ایلان ماسک و دونالد ترامپ در عمل به تقویت پروژه جهانی‌سازی منجر خواهد شد. ماسک، با تسلط بر فناوری‌های کلیدی و نفوذ بی‌سابقه بر افکار عمومی، به‌عنوان اسب تروای این پروژه در جبهه راست‌گرایان عمل می‌کند.

آیا جهانی‌سازی، که اکنون از ابزارهای راست‌گرایانه استفاده می‌کند، قادر خواهد بود به اهداف خود برسد؟ یا اختلافات داخلی در این جبهه، مانند شکاف‌های میان طرفداران ترامپ و ماسک، به فروپاشی این اتحاد خواهد انجامید؟

پاسخ به این پرسش‌ها، نیازمند بررسی دقیق‌تر روندهای سیاسی و اقتصادی جهان در سال‌های آینده است. در هر صورت، نتیجه نهایی پروژه جهانی‌سازی می‌تواند کاهش قدرت دولت‌های ملی و تمرکز قدرت در دست شرکت‌های بزرگ یا نهادهای فراملی باشد، صرف‌نظر از اینکه چه کسی یا چه جریانی آن را هدایت می‌کند.

بهرام فرخی
*



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy