واشنگتن، ۱۵ نوامبر ۱۹۷۷ / ۲۴ آبان ۱۳۵۶: هنگام ملاقات جیمی کارتر و محمدرضا شاه پهلوی، گروههای مخالف و طرفدار شاه در برابر کاخ سفید با یکدیگر درگیر میشوند. مداخلۀ ناشیانه و بدون برنامۀ پلیس آمریکا، بیشتر به خشونت دامن میزند...
سفر شاه و شهبانوی ایران به ایالات متحد آمریکا در پاییز ۱۳۵۶، آخرین سفر رسمی آنان به این کشور بود. دفعۀ بعد که آنان پا به خاک ایالات متحده گذاشتند، به خاطر درمان سرطان شاه و البته ادامه تلاشها برای یافتن اقامتگاهی امن و باثبات بود.
به نظر اکثر مطبوعات آمریکایی آن زمان، حمایت جیمی کارتر از شاه بیدریغ بود. او در ملاقات واشنگتن حرف چندانی در مورد موضوع حساس «حقوق بشر» نزد و بیشتر مذاکرات را به مسئلۀ نفت و انرژی و صلح میان اسرائیل و فلسطین اختصاص داد.
کارتر همچنین وقتی یک ماه و نیم بعد به تهران رفت، ایران را «جزیرۀ ثبات» خواند و بار دیگر با شور و حرارت از پادشاه ایران تقدیر کرد.
شاه که خواهان خرید اسلحۀ بیشتر و بخصوص سفارش هواپیماهای اف-۱۶ بود از برخی مخالفتهای کنگرۀ آمریکا با فروش تسلیحات به ایران نگران بود.
طی سفر پادشاه و شهبانو به ایالات متحده، روزنامۀ لوموند در تحلیلی از روابط تهران-واشنگتن نوشت: برخی قانونگذاران آمریکایی تعجب میکنند که بیش از نیمی از فروش اسلحۀ آمریکایی جذب ایران میشود، آنهم تسلیحات پیچیده و پیشرفتهای که کاربرد آنها بدون حضور کارشناسان آمریکایی ممکن نیست. میشل تاتو، خبرنگار لوموند با لحنی پیشگویانه افزود:«هماکنون حدود ۴۰هزار آمریکایی در ایران حضور دارند که ممکن است در صورت بروز بحران و درگیری به گروگان تبدیل شوند.»
در تدارک استقبال
بهرغم مخالفتهای پراکنده، هیچکس در پاییز ۵۶ تصور نمیکرد که رژیم پادشاهی ایران در خطر باشد. اما کمتر از دو ماه بعد از سفر آمریکا، مقالۀ معروف «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامۀ اطلاعات منتشر شد (۱۷ دی) که به عقیدۀ بسیاری از تاریخنگاران میتواند نقطۀ آغاز رویدادهایی محسوب شود که به انقلاب ۵۷ رسید.
تجمع مخالفان شاه در اطراف کاخ سفید، پیشبینیشده بود. با آغاز ریاست جمهوری جیمی کارتر و تأکیدش بر مسئلۀ حقوق بشر، کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و دیگر جریانهای مخالف در اروپا و آمریکا فعالتر شدند. برگزاری تظاهرات دانشجویی، طی ورود شاه به کشورهای خارجی نیز به ویژه از سفر اروپایی زوج سلطنتی در سال ۱۳۴۶ امری شناختهشده بود.
در این شرایط، سفارت ایران در واشنگتن تصمیم گرفت برای خنثیسازی هیاهوی مخالفان، تجمع طرفداران شاه را در نزدیکی کاخ سفید برنامهریزی کند. بدین ترتیب انتقال شماری از ایرانیان ساکن آمریکا از چند ایالت به واشنگتن انجام گرفت. مطبوعات آمریکایی نوشتند که از جمله حدود ۷۰۰ نفر از دانشجویان و کارآموزان نیروی هوایی ایران که در آمریکا دوره میدیدند، به خرج سفارت و با مرخصی سهروزه به محل تجمع فرستاده شدند. برخی منابع شمار طرفداران را ۱۵۰۰ نفر و شمار مخالفان را بیش از ۳هزار نفر نوشتهاند. روزنامۀ واشنگتن پست نیز از تجمع «هزاران ایرانی» گزارش داد.
درگیری در کنار کاخ سفید
بدین ترتیب، تجمع دو گروه مخالف و موافق حداقل از چند روز قبل بدیهی بود، اما بهنظر میرسد که نه برگزارکنندگان و نه حتی پلیس آمریکا یا مسئولان امنیت کاخ سفید تصور نمیکردند که دو گروه با هم درگیر شوند، بخصوص که اکثر مخالفان در شمال کاخ سفید (میدان لافایت) و طرفداران شاه در جنوب کاخ (مقابل محوطۀ چمن مشهور به «Ellipse») گرد آمده بودند.
به درستی معلوم نیست که درگیریها چگونه آغاز شد. ظاهراً شماری از عناصر افراطی از هر دوسو، با دادن شعارهای تند وارد خیابانهای شرق و غرب کاخ سفید شده و سپس سنگپرانی کرده و دست به چوب و چماق بردهاند. نیروهای پلیس که مطلقاً برای چنین رویدادی آماده نبودند، بدون برنامه و نقشۀ مشخص وارد معرکه شدند. درگیریهای خشن حدود بیست دقیقه طول کشید. سرانجام پلیس به زحمت مخالفان را به طرف خیابان هفدهم (غرب کاخ) و طرفداران را به خیابان پانزدهم (شرق کاخ سفید) راند و یازده نفر را بازداشت کرد. در این وقایع ۹۲ نفر از تجمعکنندگان و ۲۷ مأمور آمریکایی آسیب دیدند.
در این میان شاید هیچیک از نیروهای پلیس به این نکته فکر نکرده بود که پرتاب گاز اشکآور علیه تظاهرکنندگان، آنهم در جهت باد، الزاماً جماعت کوچک داخل محوطۀ کاخ سفید را نیز بینصیب نخواهد گذاشت.
اگرچه رسانههای بزرگ صحنههای زنندۀ درگیریهای خیابانی را چندان انعکاس ندادند، اما تصاویر شاه و ملکۀ ایران در کنار جیمی و روزالین کارتر، در حالی که تلاش میکردند سوزش گاز اشکآور را نادیده بگیرند، به صحنهای تاریخی تبدیل شد که تا سالها بعد، در اکثر مستندهایی که در بارۀ انقلاب ایران ساخته شد، به کار میرفت.