فرزانه روستایی
بزرگترین تهدید برای آینده ایران این است که دوباره یک نفر سرنوشت کشور و مردم را گروگان بگیرد و دیگران او را خوب برقصانند و او نیز خوب برقصد. این معضلی است که امروز کشور ما به آن دچار است. یعنی بلایی که خیلی نمازبخوان های بی دانش بر سر کشور آوردند. اساسا در ایران امروز دو اتفاق مهم به هم گره خورده اند و سرنوشت یکی، آینده آن دیگری را رقم خواهد زد. این دو پدیده یکی آینده حکومت مذهبی در ایران است و دومی روشن شدن تکلیف فعالیت های هسته ای که آب و برق و بنزین و نان و سلامتی و آسایش مردم همه را بر باد داد.
اگر فرمول را کمی ساده کنیم به گره خوردن سرنوشت علی خامنه ای و آینده چند صد میلیارد دلار تاسیسات و فعالیت های هسته ای می رسیم که از هر سو آن را ارزیابی کنیم قماری میهن سوز بود که یک آخوند تاس گردان آن بوده است. کشورهای دیگر نیز گاهی به چنین سرنوشتی دچار شده اند، اما رهبرانی که عقل و هوش و کمی شرافت داشتند همواره در انتخاب بین خود و سرنوشت ملت آنچه را انتخاب کردند نجات کشور بود نه نجات شبکه مالی چند صد میلیارد دلاری که در اطراف خود چیده اند.
امروز ما در حد و اندازه یک کشور مسلح به سلاح هسته ای تاسیسات و تجهیزات اتمی داریم، اما برای رسیدن به این سطح از دانش فنی و تاسیسات تقریبا ملت را به فنا دادند و به پای ذهنیات هفت هشت نفر آدم متوسط الفهم در حد و اندازه محسن رضایی و شمعخانی ریختند. بدتر از خود تاسیسات هسته ای که در سراسر کشو بلاتکلیف رها شده اند، دهان های گشاد و بی مسئولیت مسئولان و نظامیان و امنیتی ها بود که هزینه های هسته ای شدن را با پرت و پلا گویی های خود تا حدی که ممکن بود بالا بردند و به آستانه ای رساندند که باید بین آینده ایران و این همه فعالیت هسته ای یکی را انتخاب کرد.
تا همین چند ماه پیش در یادداشت ها و ویدئوها تاکید می کردم که می توان داوطلبانه فعالیت هسته ای را متوقف و با دنیا آشتی کرد و به سمت برقراری رابطه با آمریکا پیش رفت که همه معادلات ایران را تغییر می دهد. اما بحث هایی که امروز در میان دیپلمات ها مطرح است حاکی از آماده شدن نسخه لیبی برای تاسیسات و فعالیت های هسته ای ایران است که تاکنون حتی به اندازه یک آبگرمکن برای ملت آبی از آن گرم نشده است. نگاههای جدید می گوید مهم نیست ایران فعالیت ها را متوقف می کند یا نه. این تاسیسات باید مانند لیبی بار کامیون و از ایران خارج شود.
وقتی می گوییم این همه تاسیسات اتمی با چند صد میلیارد دلار هزینه به اندازه یک آبگرمکن نفتی برای مردم سود نداشت برای این است که تنها راکتور فعال کشور یعنی راکتور بوشهر نیمی از سال خاموش و در حال تعمیر است و همه سرویس و خدمات از صفر تا صد آن از جمله تامین سوخت آن طبق قرارداد با روسهاست. همه تاسیسات غنی سازی نطنز و تاسیسات زیر زمینی فوردو برای تولید حجم عظیمی از اورانیوم غنی شده برپا شده است که هیچ مصرفی در ایران ندارد. برای تامین مصارف پزشکی و راکتور دانشگاه تهران می شود و می شد با کمک آژانس مواد هسته ای تضمین شده خرید و بس. ما نه تنها این همه تاسیسات هسته ای مخفی و پنهان در صد متر ریز زمین نیاز نداریم و نداشته ایم، بلکه با یک هزارم پولی که تاکنون صرف شده است کشور ما می توانست همه نیازهای خود را از کشورهای دوست با نظارت آژانس تامین کند. مشکل این است آقایان رویای سلاح هسته ای و تهدید اسراییل را داشتند و قسم حضرت عباس که قرار نیست با اورانیوم ۶۰ درصد کار خطرناکی انجام دهیم. در هر حال دروغگویی و بلاتکلیفی و دو رویی در مورد علت ساخت این همه تاسیسات اتمی که توضیحی برای آن وجود ندارد صدها میلیارد دلار هزینه بدون توضیح به بار آمد، موجب تحریم های بین الملل شد، و مردم را عملا به فحشا گرسنگی اعتیاد و سرطان کشاند.
حال که دیگر قرار نیست مذاکره ای صورت بگیرد، برجامی امضا نخواهد شد و بمباران تاسیسات هسته ای یکی از جدی ترین احتمالات کشور است علی خامنه ای بر سر یک دو راهی آخر الزمانی قرار گرفته است. این دوراهی آخرالزمانی در واقع یکی تسلیم شدن خامنه ای و دور ریختن همه تاسیسات هسته ای است برای اینکه ایران مانند عراق به عصر حجر بازنگردد و دیگر ادامه لجبازی با نظام بین الملل است که کل کشور را به خطر می اندازد. تعریف دیگر این دوراهی آخر الزمانی این است که امروز یا جمهوری اسلامی از فروپاشی نجات می یابد یا ایران. تاریخ تلخ گذشته نشان داده است که حفظ ارزش های جمهوری اسلامی و ایران غیر ممکن است.
به غیر از ایران کشورهای ژاپن، لیبی، و عراق نیز یک بار به شرائط آخرالزمانی دچار شدند. برخلاف سه یار دبستانی صدام حسین، سرهنگ قذافی وعلی خامنه ای، انتخاب امپراتور هیروهیتو در ژاپن این بود که آبرو و حیثیت خانواده امپراتور را فدای کشور ژاپن کند و برای جلوگیری از ادامه بمباران های اتمی بیانیه تسلیم ژاپن به ژنرال مک آرتور را امضا کرد.
عملکرد قدافی تا حدودی متفاوت بود. او طی یک بیانیه در سال ۲۰۰۳ همه فعالیت های اتمی و شیمیایی را متوقف و موافقت کرد که آمریکا و انگلیس همه تاسیسات را از ریشه کنده و سوار کامیون کرده از لیبی خارج کنند. تسلیم شدن قذافی موجب نجات او از بحران سیاسی داخلی نشد، زیرا رژیم او به علت سرکوب های شدید و ادامه جنگ داخلی ۸ سال بعد سقوط کرد و قذافی به دست مردم معترض به قتل رسید. اگر امروز لیبی چند پاره شده است علت آن دست کشیدن از فعالیت های هسته ای نبود، بلکه سرکوب های شدیدی که از جامعه مدنی صورت گرفت و ادامه درگیری های قومی قبیلگی که همگی زیر نظر سرهنگ قذافی رقم خورد لیبی ثروتمند را به لانه القاعده تبدیل کرد.
سرنوشت صدام حسین حتی از قذافی هم بدتر بود: زیرا عراق از سوی امریکا اشغال و رژیم حزب بعث سرنگون شد، این کشورسالیانی دچار جنگ داخلی بود و هنوز نمی توان ادعا کرد که جنگ داخلی در عراق پایان یافته است.
امروز علی خامنه ای تصمیم گرفته است مسیری را طی کند که ممکن است شخص او به سرنوشت قذافی و یا صدام حسین دچار نشود، اما نتیجه آن احتمال ابتلای ایران عزیز به سرنوشت لیبی و عراق است.
حال باید دید علی خامنه ای و طبقه میلیاردهای نوظهو که با دور زدن تحریم ها پولدار و صحنه گردان شده و رهبر را می چرخانند به حد کافی خطر را حس می کنند یا نه ؟
باید دید به رهبر اجازه می دهند خود را فدای ایران کند یا نه!؟
باید منتظر شد و دید ماه عسل علی خامنه ای و طیف های نظامی و امنیتی روسی و چینی و اسراییلی به کجا می انجامد؟
آیا توان مقابله با اعتراضات مردم عصبانی را دارند که حتی خوردن سیب زمینی برای آنها دارد رویا می شود؟
و اینکه باید دید اسراییلی ها هنوز توانایی رو کردن آس در ایران دارند یا نه!
القاعده تبدیل کرد. سرنوشت صدام حسین حتی از قذافی هم بدتر بود: زیرا عراق از سوی امریکا اشغال و رژیم حزب بعث سرنگون شد، این کشورسالیانی دچار جنگ داخلی بود و هنوز نمی توان ادعا کرد که جنگ داخلی در عراق پایان یافته است.
امروز علی خامنه ای تصمیم گرفته است مسیری را طی کند که ممکن است شخص او به سرنوشت قذافی و یا صدام حسین دچار نشود، اما نتیجه آن احتمال ابتلای ایران عزیز به سرنوشت لیبی و عراق است.
حال باید دید علی خامنه ای و طبقه میلیاردهای نوظهو که با دور زدن تحریم ها پولدار و صحنه گردان شده و رهبر را می چرخانند به حد کافی خطر را حس می کنند یا نه ؟
باید دید به رهبر اجازه می دهند خود را فدای ایران کند یا نه!؟
باید منتظر شد و دید ماه عسل علی خامنه ای و طیف های نظامی و امنیتی روسی و چینی و اسراییلی به کجا می انجامد؟
آیا توان مقابله با اعتراضات مردم عصبانی را دارند که حتی خوردن سیب زمینی برای آنها دارد رویا می شود؟
و اینکه باید دید اسراییلی ها هنوز توانایی رو کردن آس در ایران دارند یا نه!
:::

اعماق یک جنایت