آداب و رسوم، عیدها و جشنها به نوعی با ذهن، روح، احساس، عقل و جسم ما مردم و به نوعی با اجتماع، طبیعت و محیط زیست سر و کار دارند. این مراسم و عیدهای شاد افتخار آفرین و یا همراه با سوگواری و عزاداری گذشتههای شیرین و تلخ ما را به دنیای ذهنی و روحی و با اجتماع و محیط زیست ما پیوند میدهند. ما از گذشتههای تلخ درس عبرت میگیریم و از خاطرات شیرین و پر افتخار گذشته نشاط، فرح بخشی، امید، اتحاد، همدلی و انرژی میگیریم. کنشها و واکنشهای ما در رابطه با هم طرز فکر، گفتار، کردار، عادتها و گرایشهای چند قرنه ما را در رابطه با هم ساخته و از آنها نظام اجتماعی بوجود آوردهاند. از دل نظام اجتماعی ایدئولوژی مذهبی، ناسیونالیستی، قومی و قبیلهای بیرون آمده.
از طبیعت عید نوروز چه میدانیم؟
میلیونها سال است که چهار فصل در سراسر کره زمین شکل گرفته و رشد میکنند. در فصل بهار گیاهان سبز و درختان بیدار و پر از برگهای سبز و شکوفه میشوند. برای طولانی نشدن بحث فقط به خاورمیانه و عید نوروز میپردازم.
از چند صد و چند ده هزار سال پیش که بشر در خاورمیانه و ایران خودش را شناخت، رشد و نمو انسانها و جانوران با رشد و نمو طبیعت در خاورمیانه کم و بیش همخوانی داشته و دارند. طبیعت، محیط زیست، فصلهای سال، بخصوص بهار و مردم منطقه خاورمیانه از جمله ما ایرانیان و فارسی زبانان قبل از یادگیری زبان در رابطه با هم فعال و رشد داشتهایم و روی رشد هم در اندازههای مختلف تاثیر گذاشتهایم.
یک سر این رشد و تکامل بر روی ذهن، روح، عقل، احساس و جسم ما تاثیرات رشدیابنده داشته. سر دوم این رشد و تکامل در زندگی شخصی ما در هر زمان. سر سوم در چگونگی رشد اجتماع ما در طول تاریخ. سر چهارم این رشد و تکامل در طبیعت و محیط زیست در هر زمان بوده است، پس بنابراین اینها به هم گره خورده و جدا شدنی نیستند.
از دل این رشد و تکامل چند صد و چند ده هزار ساله ما همه با هم زبان، طرز فکرها، عادتها، گرایشها و عیدها و آداب و رسوم تلخ و شیرین خلق شده و در رابطه با همه ما رشد کردهاند.
اما از همه مهم تر بهار است. ما انسانها در رابطه با بهار تاثیرات عمیق تری روی رشد هم گذاشتهایم. به همین خاطر روز اول بهار که همه چیز نو میشود بیشترین تاثیر بر روی طبیعت نو و ما داشته و ما این روز را قبل از اینکه زبان بلد باشیم و قبل از هر ایدئولوژی و مذهب شناخته و گرامی داشته و بعد که زبان یاد گرفتهایم اسم عید نوروز را برایش انتخاب کردیم.
به همین خاطر عید نوروز همزیستی و همخوانی خیلی کهن با طبیعت زمین و طبیعت نشاط بخش بهار و طبیعت انسان دارد، حتی قبل از زبان و ایجاد ایدئولوژیها. از همه مهم تر سال نو و عید نوروز مظهر نشاط، امید، اتحاد و زندگی است. خوشبختانه این طبیعت زنده تا به حال نه فقط برای ایران و منطقه خاورمیانه، بلکه برای مردمان کشورهای جهان شادی، امید و نشاط بوجود آورده و روی مردم این کشورها و عیدها و مراسم آنها هم تاثیرات خودش را گذاشته، حتی اگر این کشورها مثل ما در فصل بهار عید سال نو نداشته باشند. اما آنها هم جشنهای سال نو و عیدها و مراسم خودشان را در تمام چهار فصل سال دارند و برای آنها اهمیت دارند. وارد بحث آنها نمیشوم.
نباید فراموش کنیم که طبیعت، محیط زیست، فصلهای مختلف سال، عیدها، مراسم و آداب و رسوم فرهنگ ساز هم بودهاند، مثلا نوروز خجسته و فصل بهار در منطقه و بخصوص در ایران خودمان تاثیرات عمیقی بر روی نقش و نگار کتیبهها و آثار باستانی، فرشهای دست بافت، ظروف فلزی نقشدار و ظروف سفالی داشته و فرهنگ ساز شدهاند و هویت ملتهای خاورمیانه، بخصوص ملت ایران را نشان میدهند. مهم تر اینکه تمام این آثار باستانی و کهن روی چگونگی رشد هم تاثیرات شگرفی داشتهاند. همین آثار فرهنگی را در زبان، در کتابهای داستانی و در هر دفتر شعر پیدا میکنیم که مدام از نوروز، باد نوروزی، بهار، باد بهاری، نسیم بهار، گل، بلبل و سبزه و از انسانیت، شرف، گرایشهای مردمی، مهربانی و غیره با ما صحبت میکنند. در تمام این آثار نقش طبیعت در چهار فصل سال، بخصوص بهار و عید نوروز برجستهاند.
وقتی زرتشت بزرگ میفرمایند《 گفتار نیک، کردار نیک و آئین نیک》. این بیان و گفتار مهم تاریخی انسان ساز از ذهن، روح، عقل و احساس مرد بزرگی سرچشمه میگیرد که این دنیای ذهنی و روحی در این طبیعت زیبا و در این چهارفصل، بخصوص فصل بهار و همچنین در عید نوروز رشد کردهاند و از این طبیعت تاثیر درست گرفتهاند. این کلام عمیق و پر محتوا و بیان زیبا (گفتار نیک، کردار نیک و آئین نیک) با زرتشت و با ما مردم حرف میزنند. زرتشت بزرگ از همنوعانش میخواهد که درسی که از طبیعت گرفتهایم را در باره خودمان و در باره دیگران و در باره طبیعت زنده و فرح بخش بکار گیریم تا هم خودمان، هم دیگران، هم اجتماع و هم طبیعت محیط زیست در رابطه با هم درست رشد کنیم.
کوروش بزرگ که در زمان خود مظهر عدالت و آزادی و حقوق و آبادانی بوده است. ذهن، روح، عقل، احساس و جسم این مرد بزرگ در این طبیعت زیبا، در بهار و عید نوروز و همچنین در کنار انسانهای دیگر و در رابطه با آنها رشد کرده. این نشان دهنده این است که زرتشت و کوروش بزرگ در جهان تنها نیستند و همه از هم یاد میگیرند.
پس جمهوری اسلامی در کجا قرار دارد؟
عیدهای شاد و یا عیدها و مراسم همراه با سوگواری با مذاهب، ناسیونالیسمها، اقوام و قبیلههای مختلف هم رشد داشته و روی چگونگی رشد همدیگر تاثیر گذاشتهاند و حکایت از سرنوشت این ایدئولوژیها دارند. اما این تاثیر پذیری و تاثیر گذاری ایدئولوژیها و عیدها و آداب و رسوم در رابطه با هم همیشه همراه با افراط و تفریط و دخالتهای بی جا و سوء استفاده ایدئولوژیها از این عیدها میبوده. عید نوروز هم مستثنا نبوده است.
جریان مذهبی، ناسیونالیستی، قومی و قبیلهای که در طول تاریخ از عقل کم آوردهاند، بیشتر گرفتار احساسکور ایدئولوژی خود هستند. در نبود عقل سلیم و احساس سالم چند قرنه و چند دهه افراد این ایدئولوژیها اشتباه زیاد داشته و ذهن، روح، عقل، احساس و جسم خود را خراب و همچنین با برخورد غلط با طبیعت و محیط زیست این محیطها را نیز خراب کردهاند. این خرابیها را به نسلهای بعدی خود انتقال دادهاند. از همه عقب مانده تر مذهبیها بودهاند.
چرا؟، چون در طول زندگی در برخورد با واقعیات اجتماعی و محیط زیست، ایدئولوژیها، بخصوص مذهبیها علم، عقل سلیم و احساس سالم نداشته و نمیدانستهاند که کجاها باید عقلی و کجاها باید احساسی و کجاها باید از هر دو در اندازههای مختلف در برخورد با واقعیات استفاده بجا بکند. عقل و احساس را در رابطه با خودشان و در رابطه با اجتماع و محیط زیست مدام اشتباهی بکار برده و تجارب و شناختهای غلط و مخرب به دست آوردهاند. این خرابیها، افراط و تفریطها به مرور بیشتر، به همین نسبت رکود، انزوا و کمبودهای آنها بیشتر و در همه جا و همه چیز تاثیرات نادرست خودشان را گذاشته از جمله در اعتقادات، آداب و رسومها، مراسم و جشنها و عیدهای مذهبی خودشان. ایدئولوژیها، بخصوص مذهبیها از عقل سلیم و احساس سالم و علم خالی و منزوی، متوهم و راکد و سعی میکردند با دروغ به خود و هواداران و با عوام فریبی مشکلات خودشان را حل کنند. مدام متوصل به مراسم و جشنها و سوگواریهای افراطی خود میشدند تا با دروغ و ظاهر سازی، خودشان را موفق و برتر جلوه داده و خودشان را به دیگران و ایدئولوژیهای دیگر تحمیل کنند. مذهبیهای افراطی، بخصوص آخوندها با ذهنگرایی و توهمزایی میخواهند مشکلات هزار و چهارصد ساله خود را بر طرف کنند. اما از روی خرافات و جهل مذهبی افراطی مدام بر کمبودهای آنها افزوده میشود.
امروزه جمهوری اسلامی و مذهبیهای افراطی که گرفتار احساسکور مذهبی هستند با عقل سلیم، احساس سالم و علم میانهای ندارند. آنها دشمن عقل سلیم، احساس سالم و علم بوده و هستند و عاقلان را به عنوان کافر کشته و میکشند و فقط خرابکاری، چپاول و غارت بلدند.
آنها سعی میکنند که مذاهب دیگر، ناسیونالیستها و قومگراها و کمونیستها را زیر سلطه خود بیاورند تا آنها از این مذهبیهای افراطی بی عقل جلو نزنند و همه جوره در خدمت مذهب آخوندها باشند و گندکاری آنها را ماله کشی کنند تا این مذهبیهای افراطی گرفتار احساسکور مذهبی همه جوره مطرح تا بتوانند مذهب خرافاتی خود و مراسم و عیدهای مذهبی را به مردم با زور تحمیل کنند.
آنها سعی میکنند که مردم را از عقل سلیم و احساس سالم و علم درست قافل کنند. آنها با زبان مردم، بخصوص زبان فارسی و زبان مادری بازی میکنند تا با تغییراتی در آنها این زبانها را بی هویت کنند. یا سعی میکنند که زبان مادریها را در ایران به بهانه دعوای زبان مادری و زبان تحمیلی رسمی به جان هم بیندازند تا هم در مردم ایران اختلاف ایجاد و آنها را به جان هم بیندازند. هم زبانهای مادری را از محتوا خالی کنند. از طرفی دیگر سعی میکنند که با تهاجم به آثار باستانی و فروختن آنها به بیگانگان جیب خود را پر پول کنند و جامعه را از گذشتههای خود بریده و بی هویت جلوه بدهند. یا با دست بردن در اشعار و کتابهای تاریخی مردم سعی میکنند که آنها را از محتوا خالی و یا آنها را از بین برده تا فرهنگ فارسی زبانان از جمله فرهنگ غنی ایرانی (فارسی، آذری، کردی، لوری، عربی، بلوچی، گیلکی و غیره) و زبانهای مادری آنها را از بین ببرند. نگارنده در مقاله دیگر به زبان فارسی و زبانهای دیگر مادری و نوع ارتباطات آنها با هم و چگونگی رشد آنها در رابطه با هم میپردازم تا شاید در حد توانایی خودم کمکی به رشد و شکوفایی تمام این زبانها در رابطه با هم کرده باشم.
نوروز باستانی گلوی مذهب افراطی آخوندیسم را میفشارد
در عید نوروز در سفره هفت سین کتاب حافظ ویا قرآن گذاشتن اشکالی ندارد خیلی هم خوب است، چون نوروز مال همه است.
اما مذهبیها و جمهوری اسلامی همانطور که در طول تاریخ به محیط زیست و اجتماع ضربه زدهاند، امروزه میخواهند عید نوروز که ریشه ایدئولوژیکی ندارد را از بین ببرند.
چرا؟، چون همانطور که در بالا گفته شد اولا عید نوروز با افراط، بخصوص افراط مذهبی میانهای ندارد. دوم آخوندها نمیخواهند و نه میتوانند بفهمند که از زمانی که بشر خودش و طبیعت و بهار را شناخته نو بودن، روز نو در قالب بهار برایش مطرح و با همدیگر رشد کرده و روی رشد هم تاثیر و با هم اصالت پاک پیدا کردهاند. این رشد تاریخی در ذهن، روح، عقل، احساس و جسم فرد و افراد و در دل اجتماع و در دل طبیعت محیط زیست و در دل فصل بهار رشد کرده است و برای مردم شادی، نشاط، امید، اتحاد، همبستگی و همدلی آفریده و میآفریند. آخوندها نمیتوانند بفهمند که این رشد همگون چند ده هزار ساله از بین رفتنی نیست.
سوم آخوندها از روی نفهمی، لجاجت و خودسری میخواهند که به خیال باطل خود عید نوروز را از بین ببرند تا مردم گذشتههای خود را فراموش و بی هویت و اصالت تاریخی خود را از دست بدهند. چهارم سعی میکنند که با بی اصالت کردن مردم چرندیات مذهبی خودشان که همراه با عید و آداب و رسوم مذهبی است را به خورد مردم بدهند. پنجم کسی کمبودها و خرابیهای مذهبیها و آخوندهای افراطی را نباید در نظر بگیرد، بلکه منت آخوندهای کمبود دار را کشیده و پا پیش بگذارد و خرابیهای آنها را برطرف کند. ششم کمبودهای آخوندها زیاد و با غارت چپاول سعی میکنند که اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مردم را همه جوره زمین بزنند تا خودشان با غارت و چپاول بر گرده مردم سوار باشند، حتی اگر بتوانند جنگی را به مردم ایران تحمیل میکنند.
از زبان مادرمان کره زمین بشنویم
شما آخوندها و مذهبیهای افراطی با این همه جنایات و ادا و اطوارها در برابر مردم و در برابر عید نوروز مردم کم میآورید و نمیتوانید بفهمید که چرا مردم بیشتر به عید نوروز گرایش دارند و به عیدهای مذهبی افراطی شما اصلا نه.
به کوری چشم شما ارتجاعیون مذهبی و آخوندیسم عید نوروز و فرهنگ غنیاش به برکت قانون فیزیک حاکم بر من زمین تا به حال پا برجا مانده و خواهد ماند. قانون فیزیک حاکم بر ما، طبیعت من و طبیعت انسانها و محیط زیست را زمان به زمان و نسل به نسل نو کرده که همراه با دست آوردهای علمی بشری بوده و خواهد بود، پس شما ارتجاعیون ایدئولوژیک مذهبی افراطی به خاطر رکود، انزوا، توهم و درجا زدن اصلاح ناپذیر و به فرمان من رفتنی هستید.
همین اشتباه مذهبیها را هم بعضی از شما ناسیونالیستهای افراطی و بعضی از قومگراهای افراطی و بعضی از کمونیستهای افراطی کرده و میکنید. بسیاری از شما آگاهانه و ناآگهانه زیر سلطه جمهوری اسلامی و اربابانش رفتهاید. شما
افراد مذهبی، شما ناسیونالیستها، قومگراها و کمونیستها تا دیر نشده خودتان را اصلاح و خط خودشان را از جمهوری اسلامی و اربابان آنها جدا و به دامان طبیعت من مادرتان کره زمین و به دامان طبیعت مردم ایران و به دامان طبیعت بهار و عید نوروز باستانی برگردید. اگر دیر شد شما هم مثل جمهوری اسلامی و مذهب افراطی رفتنی هستید.
ما امروز در ایران جنبش انقلابی مهسا را داریم که هم با حجاب اجباری مبارزه، هم با بی نانی، بی کاری، بی آبی، بی خانمانی و قحطی مبارزه میکند. دختران، پسران و زنان و مردان مبارزه خودشان را با عید نوروز گره میزنند. من مادرتان زمین عید خجسته را به همه آنها تبریک و شادباش میگویم. روح عزیزانم که تا به حال در راه آزادی از دست دادهایم شاد و یاد و راهشان گرامی باد.
نگارنده هم به سهم خود یاد عزیزان جان داده راه آزادی را گرامی میدارم. راهشان مستدام باد. این روز خجسته و فرخنده را به دختران، پسران، زنان و مردان مبارز راه آزادی و ملت غیور و استوار ایران و مردم منطقه تبریک و شادباش میگویم.
پاینده و جاویدان ایران عزیز ما
اکبر دهقانی ناژوانی
*

بگشا گره از ابروان! ویدا فرهودی

عظما و نامه ترامپ، مهران رفیعی