فخرالسادات محتشمی پور - از همسر تاجزاده به یک آقازاده
✅آقای مجتبی خامنهای سلام
در بیستمین روز از ماه مبارک رمضان، شب قدر وشهادت امام عدالت و مولای متقیان که اتفاقا مقارن شده است با نوروز باستانی و آغاز سال نو، دست به قلم شدم تا این ایام را تبریک و تسلیت بگویم.
✅و چه استعاره جالبی که حال ما و شما را تداعی میکند. تبریک به ما که سایه بزرگمرد آزادهای برسرمان است که در چند دهه عمرش با سلامت وپاکدستی و صداقت و خدمت به مردم زیسته و خیلی زودتر از دیگر مردمان از خطاهای خود و نظامی که در پایهگذاری آن سهم و نقش داشته در پیشگاه ملت عذرخواستهاست و نامش را نیکتر از قبل کرده با علم به این که نتیجه این پوزشطلبی زندانی دوباره است.
✅و تسلیت به همه آنان که درکشاندن میهن به وضعیت فلاکتبار کنونی نقش داشتهاند. بهویژه به آنان که نام حکومت علوی را با بیعدالتی و فساد سیستماتیک لکهدار کردهاند. آنان که روزهای رمضان به خود گرسنگی و تشنگی میدهند و شبها را به احیا میگذرانند و فرداروز شلاق به دست گرفته برپیکر بندگان خدا، بلکه بر اعتقادات مردم میزنند.
من در دوره حبس پیشین همسر عزیزم که در سالهای امارت آقای طائب بر زندان در زندان دوالف سپاه، پرونده اش را در دست شما و ایشان میدانست، نامههایی به همسر شما و شاگرد عزیز خودم در دبیرستان فرهنگ نوشتم و ضمن آن شرحی بر ستمی که بر یاردربندم و خانواده مظلوم تاجزاده و دیگر زندانیان سیاسی میرفت نگاشتم .البته پاسخ را نه از جانب زهراجان که به دلیل پاک طینتی دوستش میدارم بلکه از سربازان گمراه امامزمان ،به تعبیر همسرجان، دریافت کردم آن هم با امضایی غریب که بعدها آن بنده خدایی که به نامش نامهنگاری کرده بودند معترض شد.
✅این بار پس از هفت سال حبس ظالمانه تاجزاده مدافع حقوق ملت و منتقد عملکرد ویرانگر رهبر و پس از دوسال و نزدیک هشت ماه از بازداشت دوباره این فرزند صادق ملت باز هم به جرم نقد رهبر در حالیکه برخلاف اصل ۲۸ قانون اساسی بدون تشکیل دادگاه صالح با حضور هیئت منصفه و خبرنگاران مستقل، فکر کردم مکاتبه با زنان حرم از جمله همسر و مادر گرامی شما، که بهنظر من برای زدن تلنگر به وجدانهای خفته لازم است، چندان مفید فایده نیست. چرا که در نظام مردسالار حاکم چه بسا ایشان جرأت و توان امر به معروف و نهی از منکر را نداشته و حتی هرگونه تذکری شرایط حضور در اندرونی را برایشان سختتر کند.
بنظر میرسد در این وانفسای ظلم و فقر وفساد ویرانگر، بر دختر باهوش و توانایی که با فرض کنش اجتماعی رشته ارتباطات خوانده اما زیر سایه مردان بیت، امکان اظهارنظر در هیچ حوزهای ندارد، حرجی نیست. و طبیعتا مخاطب من باید همان مردان باشند که برخلاف منش پیامبر رحمت واخلاق زیست میکنند که در نظام تربیتیاش زن و مرد باید یکسان رشد میکردند و حلقه درس زنان مسلمان هم مانند مردان در مسجد برقرار میشد و نام فاطمه یگانه دخترش و زنانش را خود برزبان میآورد و دیگران را نیز از آن نهی نمیکرد.
✅من از نظامات اندرونی بیت بیاطلاعم اما میتوانم بفهمم به همان نسبت که شرایط بیرونی به دلیل سوءمدیریت حاصل از کجفهمی و لجاجت و کینهتوزی و سهمخواهی و شهوت قدرت بحرانیتر میشود، در اندرونی هم شرایط امنیتی بیشتری حاکم میشود و اندک اندک به دوچشم هم اعتماد نمیشود و دیگر چه جای رشد و بلوغ فکری و توسعه فردی و اجتماعی؟!
✅امروز قبل از نوشتن این مرقومه در یک کندوکاو ذهنی در میان زنان تأثیرگذار معاصر رسیدم به میشل اوباما زن سیاهپوست خوساختهای که وقتی همسرش مرد شماره یک ایالات متحده شد، تمام فکر و ذکرش این بود که در موقعیت جدیدی که با رأی مردم به دست آمده چگونه میتواند برای کشور و مردمش منشأ اثر باشد و پیش خود گفتم چه میشد زنان خانواده شما هم میتوانستند در حد توان و به دور از مناسبات عمیق و ریشهدار مردسالار و پدرسالار حاکم، منشأ اثر و خدمت به مردمان رنجکشیده و بلادیده میهنشان باشند.
✅چه میشد مثلا مادر شما که اتفاقا در دوره کوتاهی همسر زندانی سیاسی بوده و قطرهای از آب شور و تلخ دریای ستم را چشیده به طور ناشناخته سری به زندانهای زنان کشوری که تحت ولایت مطلقهی آقا و سرورش به یکی از ضدحقوق بشریترین کشورها تبدیل شده، بزند. گزارش ظلمهایی ریز ودرشت به بیگناهان و خانواده هایشان را بشنود و ناگهان خوابنما شده تصمیم انقلابی برای گشودن گرههای کور بگیرد و اگر این مهم در توان او نیست دیگر زنان بیت عهدهدار این کار خیر شوند. چه اشکالی دارد آیندگان وقتی صفحات تاریخ امروز ایران را ورق میزنند، چشمانشان با دیدن نامهایی از زنان حاکمان که باعث خیر شدهاند، برق بزند. حالا آرزو که بر جوانان عیب نیست. بگذارید ما هم در این بهار کمی جوانی کنیم.
همسر آزاده منتقد رهبر سید مصطفی تاجزاده که از حقوق اولیه خود براثر کینهتوزی زندانبان محروم است.

میتوان با نماینده ویژه ترامپ در تهران گفتگو کرد

خجالت میکشم منبر بروم